♥️ سلام آقای من
🍃 خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد
بر سرش سایه ی آرامش طوبا دارد
🍃 با شما آبرویی قدر دو دنیا دارد
پای این عشق اگر جان بدهم جا دارد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌹
صبحتون مهدوی❤️
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
#داستانڪ
#عالیه
✨راننده در دل شب برفیراه راگم کرد،
و بعد از مدتی ناگهان موتورش خاموش شد...
همان جا شروع کرد به شکایت از خدا
که خدایا پس تو آن بالا چه کار میکنی که
به کمک من نمیرسی؟و از همین
قبیل شکایات...
چون خسته بود,خوابش برد
و وقتی صبحاز خواب بلند شد,
از شکایت های دیشب اش شرمنده شد,
چون موتورشدقیقآ نزدیک یگ پرتگاه
خطرناک خاموش شده بود و اگر چند قدمی
دیگر میرفت امکان سقوط اش بود!!!
(پ.ن)
به "خداوند کریم و رحیم" اعتماد داشته
باشیم.اگر خداوند دری را می بندد.
دست از کوبیدنش بردارید.
هر چه در پشت آن بود قسمت شما نبود.
به این بیندیشید که او ان در را بست
چون می دانست ارزش شما بیشتر از
ان است.
#اعـــــتـــماد_بــه_خـــــدا🌹
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
روزي حضرت داوود از يك آبادي ميگذشت
پيرزني را ديد بر سر قبري زجه زنان
نالان و گريان. پرسيد:
مادر چرا گريه مي كني؟پيرزن گفت:
فرزندم در اين سن كم از دنيا رفت
داوود گفت: مگر چند سال عمر كرد؟
پيرزن جواب داد:350 سال
داوود گفت: مادر ناراحت نباش.
پيرزن گفت: چرا؟ پيامبر فرمود:
بعد از ما گروهي بدنيا مي آيند كه
بيش از صد سال عمر نميكنند.
پيرزن حالش دگرگون شد و از داوود پرسيد:
آنها براي خودشان خانه هم ميسازند
آيا وقت خانه درست كردن دارند؟
حضرت داوود فرمود:
بله آنها در اين فرصت كم با هم
درخانه سازي رقابت ميكنند.
پيرزن تعجب كرد و گفت:
اگر جاي آنها بودم تمام صد سال را
به خوشی و خوشحال کردن دیگران ميپرداختم.
🌸برچرخ فلک مناز که کمر شکن است
🌸بررنگ لباس مناز ک آخر کفن است
🌸مغرور مشو که زندگی چند روز است
🌸در زیرزمین شاه و گدا یک رقم است
#امام_زمان
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🌼نقش #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در نظام عالم
✍️ یکی از مباحث مهم مهدویت، نقش آن حضرت در نظام آفرینش است. لذا در دین بر این نکته تاکید شده است که زمین در پرتو وجود حجت خداوند پایدار است و اگر لحظهای در روی زمین نباشد، زمین از هم متلاشی میشود. امام صادق فرمودند: «اگر زمینی بدون امام باشد، فرو میریزد و از هستی ساقط میگردد.»*۱
🔆 و در روایت دیگر، امام باقر فرمودند: «اگر امام و حجت خدا لحظهای از زمین گرفته شود، زمین با اهل آن همانند دریا دچار اضطراب میشود.»*۲ از اینگونه روایات برمیآید که وجود حضرت مهدی به عنوان آخرین امام و حجت خداوند در زمین از ضروریترین نیازهای عالَم آفرینش است زیرا آن حضرت واسطهٔ فیض خداوند در عالَم است و این حقیقت در اندیشهٔ امام خمینی به گونهای زیبا تجلی کرده است.
🔰 امام خمینی میگوید: «ولیالله اعظم و بقیةالله فی ارضه -ارواحنا لمقدمه الفداء- که واسطهٔ فیض و عنایات حق تعالی است و دعای خیرش بدرقهٔ امت جد بزرگوارش -صلیالله علیه و آله- میباشد…»*۳
📚 ۱.الکافی، ج۱، ص ۱۷۹
۲. الکافی، ج۱، ص۱۷۹
۳. امام خمینی، صحیفهٔ امام (مجموعه آثار امام خمینی)، ج۱۷، ص۳۱۶
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
ما به خدا نباید اعتراض کنیم
ساعت ده صبح دکتر به همراه مأمور آشپزخانه وارد اتاق بیماران می شود. ده تخت هم داخل اتاق است، دکتر می گوید:
« به این چلوکباب بدهید با کره، به تخت کناری غذا ندهید، به او سوپ بدهید، به این شیر بدهید، به او کته ی بی نمک بدهید، به این آش بدهید، دیگری نان و کباب. » مریض ها همه یک جور به دکتر نگاه می کنند. حتی به کسی هم که می گوید غذا ندهید، او می فهمد که امروز عمل جراحی دارد و نباید غذا بخورد، چون می فهمد و می شناسد که دکتر خیرش را می خواهد، اعتراضی نمی کند. حالا اگر بلند شود و بگوید که چرا به آن مریض چلوکباب بدهند و به من ندهند، دکتر می فهمد که این شخص روانی است.
ما هم اگر به خدا بگوییم خدایا چرا به فلانی خانه ی دو هزار متری دادی و به من ندادی، ما هم روانی هستیم. ما هم قضا و قدر الهی را نشناختیم و نفهمیدیم. باید بفهمیم همانطور که مریض می فهمد و به دکتر اعتراض نمی کند، ما هم به خدا نباید اعتراض کنیم و هر چه به ما می دهد راضی باشیم.
📚منبع: مجموعه سلوک ابرار2
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
✅روش اظهار دوستی با خدا
✍️رسول اكرم (ص)فرمودند:
خداوند ميفرمايد: هيچ بنده اي با چيزي بهتر از انجام واجبات به من اظهار دوستي و محبت نكرده است و همانا بنده با انجام نوافل اظهار محبت و دوستي به من مينمايد تا آنجا كه محبوب من واقع ميشود، پس زماني كه من او را دوست بدارم گوش او ميشوم كه با آن ميشنود، چشم او ميشوم كه با آن ميبيند، زبان او ميشوم كه با آن سخن ميگويد، دست او ميشوم كه با آن ميگيرد و پاي او ميشوم كه با آن راه ميرود، اگر مرا بخواند اجابتش ميكنم و اگر چيزي از من بخواهد به او خواهم داد.
📚«المحاسن، ج ۱، ص ۴۵۴»
#امام_زمان
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
پسر جوانی قصد بردن پدر پیر خود به سرای سالمندان کرد. صبح زود، پدر را سوار ماشین خود کرد.پدر پیر آخرین چیزی که در چمدان خود گذاشت و میخواست آن را با خود به سرای سالمندان ببرد، عکس همسر جوانش بود؛ همسری که مادر پسر بود و مرد بعد از فوت او دیگر ازدواج نکرده بود. در میانه راه پدر به پسر گفت: پسرم! میتوانم از تو تقاضایی برای بار آخر کرده باشم؟! پسر متکبر جوان سری از روی ناچاری به رضایت تکان داد.
پدر که کارگر کارخانۀ الوار و چوببری بود، از پسر خواست او را برای بار آخر به کارگاه چوببریای ببرد که در آن 30 سال کار کرده بود. چون به کارخانه رسیدند، پدر به پسر درخت بزرگی را نشان داد که چند کارگر در حال کندن پوستش بودند. پدر رو به پسر گفت: پسرم! این درخت، حیات خود را مرهون آن پوست پیری است که در حال کندنش هستند. اگر پوست درخت را زمان حیات میکندند، درخت هر اندازه قوی بود، قدرتِ گرفتن آب و غذا از خاک را نداشت و بلافاصله خشک میشد.
اما اکنون که درخت را بریدهاند، پوست آن را هم بریدهاند و بیارزشترین قسمت الوار، همان پوستش بعد از بریدن آن است.سالهایی که درختان را پوست میکندم، به این نکته فکر میکردم؛ روزی خواهد رسید که من هم برای تو چون پوست درختان، به بیارزشترین بخش درخت تبدیل میشوم که دور ریخته خواهم شد. تویی که عمری برایت زحمت کشیده و بعد از مرگ مادرت، به تنهایی بزرگت کردم.امروز همان روزی است که سالها منتظر رسیدنش بودم.
#امام_زمان
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان