#پروفایل_چادرانه_دخترانه
#زن_عفت_افتخار
˹➜˼🌨@yiyiyiyiyi🌨
#چادرانه
#پروفایل
˹➜˼🌨@yiyiyiyiyi🌨
#چادرانه
˹➜˼🌨@yiyiyiyiyi🌨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری🌺
چادریها فرشتهاند❤️
#چادرانه
˹➜˼🌨@yiyiyiyiyi🌨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#چادرانه💖
←تااونجاڪہیادمہ🙃☝🏼
هراقاپسرے
نمیتونہلباسائمهرو،تنڪنہ💛
امادخترخانوما همشوناجازهدارن
چادرحضرتزهراروامانت
سرڪنن…ッ♥✨
#چادرانه
#پروفایل
#استوری
#زن_عفت_افتخار
˹➜˼🌨@yiyiyiyiyi🌨
•
گفتم ای عشق
مرا دست نیاز است دراز
طلب خویش به نزد که برم؟
-گفت حســــــــــین..!
˹➜˼🌨@yiyiyiyiyi🌨
فقط وفقط
ما را برای عشق حُسیـــــن آفریدهاند . !
اَللّهُمَ ثَبِّت اَقدامَنا
عَلی مُحبتِ الحُسَین علیهالسلام...
˹➜˼🌨@yiyiyiyiyi🌨
بعضیا❗️
بند ِ #ࢪوسریشونو بازکردن؛👩🏻
ࢪفتنجلودوࢪبین📸!
واسهلایک👍🏻!
اما...🍂
بعضیاهم✌️🏻!
بندپوتینشونوبستن🌱!
#ࢪفتنࢪومین.💣!
واسهخاک...🥀!
#تلنگرانہ
˹➜˼🌨@yiyiyiyiyi🌨
انگیزشی
˹➜˼🌨@yiyiyiyiyi🌨
منهممیتونم
بجنگماسلحهدستبگیرم
ولیصلاحمنچادروحجابمه:)
#حجاب
˹➜˼🌨@yiyiyiyiyi🌨
مذهبۍوغیرمذهبۍنداره .
#دلی
˹➜˼🌨@yiyiyiyiyi🌨
#تلنگرانہ 💡
وَتـٰاابـَدبہآنـٰانڪِہ
پلاڪِشـٰانراازگَردَنخـویشدرآوردَنـد
تـٰامانَندمادرشـٰانگمنامبِمـٰانند،مَدیونیم💔!'
#جان_فدا
˹➜˼🌨@yiyiyiyiyi🌨
شروع تبادلات پر جذب یاس💜🌿
ادمین تبادل کانال تون میشم:)🍓✨
آمار تون +⁶⁰🍶💗
آیدیـم جهت شرکت در تبادلات:
@CUKWHK
اطلاعات و شرایط تبادلات 👇🏻🐟💙
https://eitaa.com/joinchat/166920416Cc502712b28
تمامی کارهای بالا حراج شد ❌❌❌❌
😍تولیدی اصلی ست های دو نفره😍
شروع قیمت ها از ۵۰ تومان♨️♨️♨️
ارسال فوری به سراسر کشور 🛺🛺
بورس انواع لباس های ست با نازل ترین قیمت ممکن🥳🥳
تضمین جنس و کیفیت تمامی اجناس 😃😃
اگر به دنبال سود بالا هستی بیا اینجا👇👑👇👑
https://eitaa.com/joinchat/1896415260Cdf7ca10de0
💙﷽💙
.
پاتوق کنکوری های عزیز
http://eitaa.com/Engizshi_garam
♨️بهترین کانال کاربردی #متوسطه اول متوسطه دوم
http://eitaa.com/Engizshi_garam
اولین چنل درخواستی کتاب کمک درسی در ایتا🔺️📚
http://eitaa.com/Engizshi_garam
بهتر و سریع تر با برنامه باشید "انگیرشۍ گࢪﺍﻡ"
✿🍃رܩانـے کـہ با صداے نم نم بارونـ و بوے شکلاتـ داغ ترکیب شده!🍃✿
________________________________________
در حیاط باز شد و طاها با پریشانی وارد شد.
چشمانش سرخ بود و صورتش سفید!
با نگرانی، وحشیانه به پیراهنش چنگ زدم و با بغض گفتم:
_ چی...چی شده... طاها؟ چی... شده؟؟؟
طاها بدون اینکه چیزی بگوید، روی صندلی چوبی که در گوشه ای از حیاط وجود داشت نشسته و آرام آرام شروع به گریستن کرد.
پس از لحظه ای سرش را پایین گرفت و با لحنی تأسف بار، غمگین و سرد گفت:
+ چه دنیای وحشتناکی! اخه... آخه چرا این اتفاق... باید برای ما می افتاد؟ چرا؟ آخه...اینطور یتیم شدن حق ما بود؟
با شنیدن کلمه یتیم، دیوانه وار بر روی زمین افتادم.
ناگهان همه جا برایم تار شد.
صدا های مبهمی از طرف طاها می شنیدم...
________________________________________
بیا اینــجا و ادامه رمـ✨ـان رو بخون دختر!😉💕
https://eitaa.com/joinchat/1519386809Ce938a23d96
#رمانهایرؤیانویسـ
| 🕯💌 |
⇩ 😍 یھ کانآݪ شَهیــــــــــداݩھ 😍 ⇩
ࢪهبࢪانھ 😌
وصیت نامھ 📃
شاعࢪانھ 🌱
پࢪوفایل 🏞
زندگینامھ 📕
والپیپر ✨
تم 🎀
حرف شهید ✍🏻
تلنگرانھ 🖇
رمان های #عاشقانه_مذهبی😍😍
✿•---••...•💔•...••---•✿
#پلاک_خونی 🥀
●°•➣ { @pelak_khoni }
#پارت واقعی
دوییدم سمت خیابون با دیدن یه ماشین که با سرعت به سمتم میومد
وسط خیابون خشکم زد
میخواستم از جام تکون بخورم ولی نمیتونستم پاهام یاری نمیکردن
با پرت شدنم به عقب به خودم اومدم نگاهی به دور و اطرافم کردم....مردم یه قسمت جمع شده بودن...زنی اومد طرفم...کمکم کرد
گفت:
-دخترم یه نفر به سرعت تو رو پرت کرد و ماشین به شدت به اون زد
_کی؟
گفت:
همونی که اونطرف خیابون بود
رد نگاهشو گرفتم وبلندشدم ودوییدم سمت جمعیت....
اشکام راهشونو پیدا کرده بودن
دستمو محکم گرفت
با صدای کم جونش زیر گوشم گفت:
آوا
وسط هق هقم بزور گفتم:
جانم؟
لبخندی زدو.......
دستمو گرفتم جلوی دماغش.. نفس نمی کشید
_ تروخدا نرو جون آوا پاشو... چشماتو باز کن ...
دختره عزیز ترین کس زندگیش رو تو تصادف از دست داد 😭🖤
ادامه پارت توی کانال پایین👇
https://eitaa.com/joinchat/3898474687C305ca690b5
‹ رمانِ مدافعِ عشق ›
ژانر: #عاشقانه #امنیتی #طنز
👩🏻💻نویسنده: افسران جنگ نرم
خلاصه رمان:
سرگذشت دو دخترجوان، دوست که علاقه مند به فعالیت درسازمان های امنیتی واطلاعاتی هستند ، و در راه رسیدن به اهدافشون با موانعی مواجه میشن گاهی دلسرد می شوند اما امیدشان را از دست نمی دهند ، گاهی عاشق میشوند اما به پاکی عشقشان خیانت می کنند .
کی میداند آخر سرنوشت زندگانی شان چه می شود ...(:
_______________________
#تیزر
- من میخوام برمم چرا نمیذاری رسول آخههه! ...
- چرا این بازی کثیفو راه انداختی؟! ...
- یعنی باید به عنوان دوتا نفوذی بریم تو سازمانشون؟ ...
- وقتی خیلی بچه بودیم با هم نامزدمون کردن ...
- نباید از خواهرت دفاع کنی؟! ...
- از فرزند ناخلفی مثل تو کمتر از اینم توقع نداشتم ...
-کما برای چی؟؟؟ یه گلوله خوردن چی داره مگه که ...
- با دستای خودم میکشمت! ...
- هر بلایی سرش بیاد خونش گردن توئه ...
- من این قاتل زنجیره ای رو که جلوم وایساده نمیشناسم ...
- خواهر من به تو چه ربطی داره که ازش دفاع میکنی؟ ...
- دختره ی لوس بی دست و پا ...
-تموم شد...دیگه همه چی تموم شد...راه برگشتی وجودنداره...
-داری زودقضاوتم میکنی...
-ما...ما...ن
به قلم: افسران جنگ نرم
https://eitaa.com/Qarar_hemishhgi