🌸صلوات سبب رفع عذاب قبر است
زنی دختری داشت آن دختر وفات نمود و مادرش در خواب دید که به عذاب الیم و عقاب عظیم گرفتار است و با اندوه بسیار از خواب بیدار شد و زاری آغاز نمود چند روز به حال فرزندش اشک میبارید و مینالید تا این که بار دیگر آن دختر را در خواب دید. خوشحال و شادمان و در روضه فردوس خرامان اشک میریخت و به او گفت: ای دختر آن چه بود که من میدیدم و این چه صورت است که مشاهده میکنم؟
جواب داد: ای مادر! به جهت گناهان خود در عذاب بودم چنانچه دیدی و در این روز ها عزیزی به کنار قبر ما گذشت و چند نوبت صلوات فرستاد و ثواب آنها را به اهل گورستان بخشید و حق تعالی به برکت آن صلوات عذاب را از اهل گورستان برداشت.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز فرمودند :
بسیار بر من صلوات بفرستید. زیرا که صلوات فرستادن بر من نور است در قبر، و نور است در صراط، و نور است در بهشت.
بحارالانوار، ج۹۴، روایت ۶۳
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
@akse_nab
در آخرین پنجشنبه ماه رجب شاخه گلی🌼🍃
با ذکر فاتحه وصلوات🖤🙏
بفرستیم برای تموم آنهایی
که دربین ما نیستند😔
ولی دعاهاشون،هنوزکارگشاست🙏
یادشون همیشه در دل ماست💔
شادی روح درگذشتگان فاتحه و صلوات😔🙏
@somaye_ard
⭕️واقعیت نظام بینالملل!
در آخرین پنجشنبه ماه رجب شاخه گلی🌼🍃
با ذکر فاتحه وصلوات🖤🙏
بفرستیم برای تموم آنهایی
که دربین ما نیستند😔
ولی دعاهاشون،هنوزکارگشاست🙏
یادشون همیشه در دل ماست💔
شادی روح درگذشتگان فاتحه و صلوات😔🙏
@somaye_ard
🚨 این بنده خدا، علیرضا فیروزجا به خاطر اینکه اجازه ندادن با رقیب اسرائیلی بازی کنه گفت ورزش تو ایران سیاسیه و رفت به تیم ملی فرانسه پیوست!
⭕️ حالا فرانسه بازی با تیم روسیه رو ممنوع کرده و اجازه نمیدهند با حریفش بازی کنه 😜
در آخرین پنجشنبه ماه رجب شاخه گلی🌼🍃
با ذکر فاتحه وصلوات🖤🙏
بفرستیم برای تموم آنهایی
که دربین ما نیستند😔
ولی دعاهاشون،هنوزکارگشاست🙏
یادشون همیشه در دل ماست💔
شادی روح درگذشتگان فاتحه و صلوات😔🙏
@somaye_ard
سـ❄️ـلام
روزتون پراز خیر و برکت 💐
امروز جمعه
☀️ ١٣ اسفند ١۴٠٠ ه. ش
🌙 ١ شعبان ١۴۴٣ ه.ق
🌲 ۴ مارس ٢٠٢٢ ميلادى
@somaye_ard
🌺جمعه واولین روز ماه مبارک شعبان
✨زندگیمان را پر برکت و
🌺بیمه کنیم با ذکر شریف صلوات بر
✨حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ و خاندان مطهرش 🌺
(🌺)اللّهُمَّ
✨(🌺)صَلِّ
✨✨(🌺)عَلَی
✨✨✨(🌺)مُحَمَّدٍ
✨✨✨✨(🌺)وَ آلِ
✨✨✨✨✨(🌺) مُحَمَّدٍ
✨✨✨✨(🌺)وَ عَجِّلْ
✨✨✨(🌺)فَرَجَهُمْ
✨✨(🌺)وَ اَهْلِکْ
✨(🌺)اَعْدَائَهُمْ
(🌺)اَجْمَعِین
@somaye_ard
#داستان
بابام هر وقت که وارد اتاقم میشد میدید که لامپ اتاق یا پنکه روشنه و من بیرون اتاق هستم، بهم میگفت چرا خاموشش نمیکنی و انرژی رو هدر میدی؟
وقتی وارد حمام میشد ومیدید آب چکه میکنه با صدای بلند فریاد میزد، چرا قبل از رفتن آب رو خوب نمی بندی و هدر میدی.
همیشه ازم انتقاد میکرد و به منفی بافی متهمم میکرد ...بزرگ و کوچک در امان نبودند و مورد شماتت قرار میگرفتن...
حتی زمانی که بیمار هم بود ول کن ماجرا نبود.
تا روزی که منتظرش بودم فرا رسید و کاری پیدا کردم...
امروز قرار است در یکی از شرکت های بزرگ برای کار مصاحبه بدم.
اگر قبول شدم این خونه کسل کننده رو برای همیشه ترک میکنم تا از بابام و توبیخهاش برای همیشه راحت بشم.
صبح زود ازخواب بیدار شدم حمام کردم بهترین لباسمو پوشیدم و زدم بیرون.
داشتم با دستم گرده های خاک را رو کتفم دور میکردم که پدرم لبخند زنان بطرفم اومد با وجود اینکه چشمهاش ضعیف بود و چین و چروک چهره اش هم گواهی پاییز رو میداد بهم چند تا اسکناس داد و گفت: مثبت اندیش باش و خودت رو باور داشته باش، از هیچ سوالی تنت نلرزه!!
نصیحتشو با اکراه قبول کردم و لبخندی زدم و تو دلم غرولند میکردم که در بهترین روزای زندگی ام هم از نصیحت کردن دست بردار نیست...مثل اینکه این لحظات شیرینو میخواد زهرمار کنه.
از خونه بسرعت خارج شدم، یه ماشین اجاره کردم و بطرف شرکت رفتم...
به دربانی شرکت رسیدم. خیلی تعجب کردم.
هیچ دربان ونگهبان و تشریفاتی نداشت فقط یه سری تابلو راهنما.
به محض ورودم متوجه شدم دستگیره ازجاش در اومده ...اگه کسی بهش بخوره میشکنه.
بیاد پند آخر بابام افتادم که همه چیزو مثبت ببین. فورا دستگیره رو سرجاش محکم بستم تا نیوفته!!
همینطوری و تابلوهای راهنمای شرکت رو رد میکردم و از باغچه ی شرکت رد میشدم که دیدم راهروها پر شده از آب سر ریز حوضچه ها ..به ذهنم خطور کرد که باغچه ی ما پر شده است یاد سخت گیری بابام افتادم که آب رو هدر ندم ...شیلنگ آب را از حوضچه پر، به خالی گذاشتم وآب رو کم کردم تا سریع پر آب نشه.
در مسیر تابلوهای راهنما وارد ساختمان اصلی شرکت شدم. همینطور که از پله ها بالا میرفتم، متوجه شدم ...چراغک های آویزان در روشنایی روز روشن هستن. از ترس داد و فریاد بابا که هنوز توی گوشم زمزمه میشد، اونا رو خاموش کردم!!
به محض رسیدن به بخش مرکزی ساختمان متوجه شدم تعداد زیادی جلوتر از من برای این کار آمدن.
اسمم رو در لیست ثبت نام نوشتم و منتظر نوبت شدم...وقتی دور و برمو نیم نگاهی انداختم و چهره و لباس و کلاسشون رو دیدم، احساس حقارت و خجالت کردم و مخصوصا اونایی که از مدرک دانشگاهای آمریکایی شون تعریف میکردن.
دیدم هر کسی که میره داخل، کمتر از یک دقیقه تو اتاق مصاحبه نمیمونه و میاد بیرون.
با خودم میگفتم اینا با این دک و پوزشون و با اون مدرکاشون، رد شدن. من قبول میشم ؟!!!عمرا😨
فهمیدم که بهتره محترمانه خودم از این مسابقه که بازنده اش من بودم سریعتر انصراف بدم تا عذرمو نخواستن...!!!
بیاد نصحیت پدرم افتادم: مثبت اندیش باش و اعتماد بنفس داشته باش ...
نشستم و منتظر نوبتم شدم. انگار که حرفای بابام، انرژی و اعتماد به نفس بهم میداد و این برام غیر عادی بود.
در این فکر بودم که یهو اسممو صدا زدن که برم داخل.
وارد اتاق مصاحبه شدم و روی صندلی نشستم و روبروم سه نفر نشسته بودن که بهم نگاه کرده و لبخند میزدن. یکیشون گفت کی میخواهی کارتو شروع کنی؟
دچار دهشت واضطراب شدم، لحظه ای فکر کردم دارن مسخرم میکنن یا پشت سر این سوال چه سوالاتی دیگه ای خواهد بود؟
بیاد نصیحت پدرم درحین خروج از منزل افتادم: نلرز و اعتماد بنفس داشته باش!
پس با اطمینان کامل بهشون جواب دادم: ان شاءالله بعد از اینکه مصاحبه رو با موفقیت پشت سر گذاشتم، میام سرکارم.
یکی از سه نفر گفت تو درآزمون استخدامی پذیرفته شدی تمام!! باتعجب گفتم شما که ازم سوالی نپرسیدین؟! سومی گفت ما بخوبی میدونیم که با پرسش از داوطلبان نمیشه مهارتهاشونو فهمید، به همین خاطر گزینش ما عملی بود، تصمیم گرفتیم مجموعه ایی از امتحانات عملی را برای داوطلبان مد نظر داشته باشیم که نتیجه آن معلوم کند که داوطلب با مثبت اندیشی در طولانی مدت از منافع شرکت دفاع خواهد کرد و تو تنها کسی بودی که از کنار این ایرادات رد نشدی و تلاش کردی از درب ورودی تا اینجا نقص ها را اصلاح کنی و دوربین های مداربسته موفقیت تو را ثبت کردند.
در این لحظه همه چی از ذهنم پاک شد کار، مصاحبه، شغل و ...هیچ چیز رو بجز صورت پدرم ندیدم
پدرم آن انسان بزرگی که به ظاهر سنگدل اما درونش پر از محبت و رحمت و دوستی و آرامش است.
دلزده نشو از نصایح پدرانه
-حتی اگر خودت هم الان یک پدر هستی- زیرا در ماوراء این پندها محبتی نهفته است که حتما روزی از روزگاران آن را خواهی فهمید و چه بسا آنها دیگر نباشند
تن پدرانی که در قید حیات هستند سالم و پدران آسمانی شاد.
@somaye_ard
❤️ #پیامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله فرمودند:
🍀 شعبانُ شَهري... فَمَن صامَ شَهري كُنتُ لَهُ شَفيعاً يَومَ القِيامَةِ
🍃 شعبان ماه من است. هر كه ماه مرا روزه بدارد روز قيامت شفيع او خواهم بود.
📖 بحارالأنوار، ج ۹۴، ص ۸۳.
🌙 فرا رسیدن #ماه_شعبان، ماه پیامبر رحمت مبارک باد.🌺
@somaye_ard
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
🔴فریضه فوری
🔻 رهبر معظم انقلاب: «در این جهادی که وجود دارد،(جهاد تبیین) در این جنگ بیامانی که وجود دارد بین اسلام و کفر، بین حق و باطل، بین روایت دروغ و حقیقت -این جنگی است بین اینها- ما در کجای این جبهه قرار داریم و حضور داریم؟»
۱۴۰۰/۱۱/۰۳
#جهاد_تبیین
@goftemansazan
🔺احمدی نژاد از انکار هلوکاست رسید به قهرمان نامیدن زلنسکی صهیونیست! عاقبت به شَربودن از این واضحتر؟!
💬فربد ابراهیمی
➕ تفسیر پیام احمدی نژاد به زلنسکی دلقک چیست؟ گویا میخواهد پیامد پیشنهاد خوبش در ۱۳۸۶ به غربی ها در کوچ یهودیان صهیونیست از فلسطین به کانادا و آلاسکا برای تشکیل دولت اسرائیلی را پاک کند...
آیا رئیس جمهور اسرائیلی #اوکراین و غربی ها، توبه احمدی نژاد را خواهند پذیرفت؟!
💬مجتبی زارعی
سـ🌸ـلام
روزتون پراز خیر و برکت 💐
امروز شنبه
☀️ ١۴ اسفند ١۴٠٠ ه. ش
🌙 ٢ شعبان ١۴۴٣ ه.ق
🌲 ۵ مارس ٢٠٢٢ ميلادى
@somaye_ard
🌺🌺🌺🌺🌺
┄┅═══✼🍃💐🍃✼═══┅┄
زندگی به سبک کلام اهل بیت سلام الله علیهم
@somaye_ard
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای سگی که باعث کشف بمبگذاری در زیر خانهی حضرت امام خمینی(ره) شد!
@somaye_ard
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اولین تصاویر از پایگاههای جدید موشکی و پهپادی سپاه
@somaye_ard
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
#میلاد_امام_حسین(علیه السلام)🌺
#مبارڪ_باد🌺