🎊🎉 #من_میترا_نیستم 🎊 🎉
🌺#پارت_پنجم🌺
زینب با خوردن قرص ها به تهوع افتاد. باباش سراسیمه او را به بیمارستان شرکت نفت رساند.
دکتر معده زینب را شست وشو داد و او را در بخش کودکان بستری کرد. تا آن روز هیچ وقت چنين اتفاقی برای بچه های من نیفتاده بود.
خوردن قرص های اعصاب، اولین خطری بود که زندگی زینب را تهدید کرد.
شش ماه بعد از این ماجرا، زینب مریضی سختی گرفت که برای دومین بار در بیمارستان شرکت نفت بستری شد،پوست و استخوان شده بود.
چشم ترس شده بودم. انگاریکی می خواست دخترم را از من بگیرد. بیمارستان شرکت قوانین سختی داشت. مديرهای بیمارستان اجازه نمی دادند کسی پیش مریضش بماند.
حتی در بخش کودکان مادرها اجازه ماندن نداشتند. هر روز برای ملاقات زینب به بیمارستان می رفتم.
قبل از تمام شدن ساعت ملاقات، بالای گهواره اش می نشستم و برایش لالایی می خواندم و گریه می کردم. بعد از مدتی زینب خوب شد و من هم کم کم به غم نبودن بابام عادت کردم.
مادرم جای پدر و خواهر و برادرم را گرفت و خانه اش خانه امید من و بچه هایم بود.
بعد از مرگ بابام، مادرم خانه ای در منطقه کارون خرید که چهار اتاق داشت و برای امرار معاش، سه اتاق را اجاره داد. هر هفته، یا مادرم به خانه ما می آمد یا ما به خانه او می رفتیم.
هرچند وقت یک بار بابای مهران ما را به باشگاه شرکت نفت می برد. بچه ها خیلی ذوق می کردند و به آنها خوش میگذشت.
باشگاه شرکت، سینما هم داشت. بلیط سینمایش دو ریال بود. ماهی یک بار به سینما می رفتیم. بابای مهران با پسرها ردیف جلو بودند و من و دخترها هم ردیف عقب پشت سر آنها می نشستیم و فیلم میدیدیم.
همیشه چادر سرم بود و به هیچ عنوان حاضر نبودم چادرم را در بیاورم. پیش من چادر سرنکردن، گناه بزرگی بود.
بابای بچه ها یک دختر عمه به نام بی بی جان» داشت.
او در منطقه شیک و معروف بیمه زندگی می کرد. شوهرش از کارمندهای گرد بالای شرکت نفت بود. ما سالی یک بار برای عید دیدنی به خانه آنها می رفتیم و آنها هم در ایام تعطیلات عید یک بار به ما سر می زدند، تا سال بعد و عید بعد، هیچ رفت وآمدی نداشتیم.
اولین بار که به خانه دختر عمه جعفر رفتیم، بچه ها قبل از وارد شدن به خانه طبق عادت همیشگی، کفش هایشان را درآوردند.
بی بی جان بچه ها را صدا زد و گفت: «لازم نیست کفشاتون رو دربیارید، بچه ها با تعجب کفش هایشان را پا کردند و وارد خانه شدند.
آن ها با کفش روی فرش ها و همه جای خانه راه می رفتند خانه پر بود از مبل و میز و صندلی، حتی در باغ خانه یک دست میز و صندلی حصیری بود.
اولین باری که قرار بود آن ها خانه ما بیایند، جعفر از خجالت و رودرواسی با آنها، رفت و یک دست میز و صندلی فلزی اجاره خرید.
او می گفت: «دخترعمه م و خونواده اش عادت ندارن روی زمين بشینن. تا مدت ها بعد ان میز و صندلی را داشتیم، ولی همیشه آن ها را تا می کردیم و کنار دیوار برای مهمان می گذاشتیم و خودمان مثل قبل روی زمین می نشستیم.
در محله کارمندی شرکت نفت، کسی چادر سر نمی کرد. دختر عمه جعفر هم اهل حجاب نبود. هروقت می خواستیم به خانه بی بی جان برویم، همان سالی یک بار، جعفر به چادر من ایراد می گرفت.
او توقع داشت چادرم را در بیاورم و مثل زن های منطقه کارمندی بشوم. یک روز آب پاکی را روی دستش ریختم و به او گفتم: «اگه یه میلیونم به من بدن، چادرم رو درنیارم.
اگه فکر می کنی چادر من باعث کسر شأن تو میشه، خودت تنها برو خونه دختر عمه ت .) جعفر با دیدن جدّیت
من بحث را تمام کرد و بعد از آن کاری به چادر من نداشت.
ادامه دارد...
#زینب_کمایی
#جهادتبیین
#انتشار_با_شما
🌺سندس(کانال تخصصی حجاب)
─━━━━ 𔘓 🤍⃟🕊 ━━━━─
•❊•🧕🏼↡↷°🅙🅞🅘🅝 ❤️:)
🦋【ꗴ @sondosir ꗴ】🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•♥️🌱•
رفیق خوب زندگیم ارباب
امام حسین بچگیم ارباب...
🎞¦⇠#استوری
♥️¦⇠#دلتنگڪربلا
#شب_جمعه
#جهادتبیین
#انتشار_با_شما
🌺سندس(کانال تخصصی حجاب)
─━━━━ 𔘓 🤍⃟🕊 ━━━━─
•❊•🧕🏼↡↷°🅙🅞🅘🅝 ❤️:)
🦋【ꗴ @sondosir ꗴ】🤍
سردار شهید قاسم سلیمانی:
#عزت دست #خداست و بدانید اگر #گمنامترین هم باشید ولی نیت شما #یاری مردم باشد،
می بینید #خداوند چقدر با #عزت و عظمت شما را در #آغوش می گیرد.
#حٰاجقٰاسِمسُلِیمٰانی🥀
#شبتون_شهدایی❤️
─━━━━ 𔘓 🤍⃟🕊 ━━━━─
•❊•🧕🏼↡↷°🅙🅞🅘🅝 ❤️:)
🦋【ꗴ @sondosir ꗴ】🤍
.
امام صادق علیهالسلام:
ایمان خود را قبل از ظهور تکمیل کنید
چون در لحظات ظهور ایمانها به سختی مورد امتحان و ابتلاء قرار میگیرد.
اصول کافی، ج ۶، ص ۳۶۰
#امام_زمان
#جهادتبیین
#انتشار_با_شما
🌺سندس(کانال تخصصی حجاب)
─━━━━ 𔘓 🤍⃟🕊 ━━━━─
•❊•🧕🏼↡↷°🅙🅞🅘🅝 ❤️:)
🦋【ꗴ @sondosir ꗴ】🤍
خواهران من!
حجاب را به شما توصیه میکنم
مانند عروسک نباشید؛
این حجاب شما بزرگترین سلاح شماست
حتی از بمب های اتمی و نوترونی هم|برای دشمن| خطرناک تر است؛
پس حجابتان را حفظ کنید
#حجابـ_گونھ
ــ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــ𑁍ــــــ ـ ـ ـ ـ ــ
#جهادتبیین
#انتشار_با_شما
🌺سندس(کانال تخصصی حجاب)
─━━━━ 𔘓 🤍⃟🕊 ━━━━─
•❊•🧕🏼↡↷°🅙🅞🅘🅝 ❤️:)
🦋【ꗴ @sondosir ꗴ】🤍
┈┄┅═✾💛•🌿•❤️✾═┅┄┈
🌸 ̤⃝꯭⃭݊ ۪۪۪۪ٖ⃔💎بہرسم ادب همیشگـے یہ سلام خوشگل بدیم خدمت مولامون :)💞🖐🏻
•اَلـسَّـلامُـ عَـلَـی الـمـَهـدے
اَلَّـذي یـَمـلـأ الـاَرض
قـِسـطـاََ وَ عَـدلـا ڪمـا ملئت ظـلـمـاََ وَ جَـوراََ•
🌼سلام بهترین خلق خدا روی زمین
#سلام_امام_زمانم✋
#سلام_عشقم♥️
#سلام_نَفَسَم💞
─━━━━ 𔘓 🤍⃟🕊 ━━━━─
•❊•🧕🏼↡↷°🅙🅞🅘🅝 ❤️:)
🦋【ꗴ @sondosir ꗴ】🤍
سندس | کانال تخصصی حجاب 🇵🇸
🍃🌸
#چـادرانــﮧ
اگر#حجاب تو را به ۱۴۰۰ سال پیش می برد ،
#برهنگی تو را به عصر حجر خواهد برد .
ارزش خودت را دریاب بانو♡🍃
🧕🏻 #حجاب
#جهادتبیین
#انتشار_با_شما
🌺سندس(کانال تخصصی حجاب)
─━━━━ 𔘓 🤍⃟🕊 ━━━━─
•❊•🧕🏼↡↷°🅙🅞🅘🅝 ❤️:)
🦋【ꗴ @sondosir ꗴ】🤍
10M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ماه_شعبان
#میلاد_امام_زمان ✨
آبزنیدراهرا
هینکهنگارمیرسد☺️💚
#نیمه_شعبان
#استوری
#جهادتبیین
#انتشار_با_شما
🌺سندس(کانال تخصصی حجاب)
─━━━━ 𔘓 🤍⃟🕊 ━━━━─
•❊•🧕🏼↡↷°🅙🅞🅘🅝 ❤️:)
🦋【ꗴ @sondosir ꗴ】🤍
سندس | کانال تخصصی حجاب 🇵🇸
رفقای گلم حالتون چطوره؟!؟ دوستان فعال بازم#مسابقه داریم 😍 از امروز تا نیمه شعبان هر مراسمی میرید(مو
سلام دوستان عیدتون مبارک😍🌹
امروز روز آخره هاااا😉