eitaa logo
صَوْتُ الحُسیْـن عَلیْہ السَّلامْ
301 دنبال‌کننده
743 عکس
2.8هزار ویدیو
25 فایل
ڪانال «صَـوْتُ الحسیْـن عَلَیْهِ‌السَّلٰامْ»❤️ جدیدترین و نٰاب ترین مدّٰاحےٖهٰاےِ مَداحٰان اَهلِ بِیٺ عَلیهِ‌السّلام❤️ ⇩⇩🌷⇩⇩🌷⇩⇩
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رزق اشک برای اباعبدالله دلیل اینکه گفته می‌شود قطره اشکی برای اباعبدالله می‌تواند همه گناهان را پاک کند، چیست؟ در محضر استاد عالی
16.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 شور|الیوم‌الیوم‌تعزی‌فاطمه... 🎙 کربلایی سیدامیرحسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥همین چند جمله اشک آقا را درآورد! 🔹روضه‌خوانیِ مهدی سلحشور در شام غریبانِ حسینی در حسینیهٔ امام خمینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از کودکی به نام حسین، آشنا شدم تا کم کَمَک به درد غمش، مبتلا شدم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در برنامه حسینیه بهشت شبکه دو اتفاق ناگواری برای حاج اکبر بازوبند، پیرغلام اهل بیت افتاد اما او روضه حضرت عباس(ع) را ترک نکرد.
13.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در برابر بی حجاب‌ها در مجلس عزای سیدالشهدا چه کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل های کوفیان با حسین بود ‌شمشیرهایشان با یزید... در عجبم عده‌ای معتقدند دل مهم‌تر از عمل است.... کافی نیست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️مسافر بودیم مسافر خانه‌ی خدا، بین راه یکی از منزلها ناامن بود، شبانه از منزل قبلی راه افتادیم، یک فرسخ نرفته برف گرفت، رفقا سرعتشان را زیاد کردند. من جا ماندم! همه جا تاریک، راه را هم بلد نبودم. از اسب پیاده شدم، متحیر و مضطرب، باغی به چشمم آمد؛ باغبان جلو آمد و پرسید: کیستی؟ قصّه را گفتم. فرمود: نافله بخوان تا راه را پیدا کنی. نافله شب را خواندم. دوباره آمد و پرسید: چرا نرفتی؟ گفتم: راه را بلد نیستم. گفت: زیارت جامعه بخوان. نه آن وقت، نه بعد از آن، جامعه را حفظ نبودم، ولی خواندم، از حفظ هم خواندم!!! باز آمد و پرسید: نرفتی؟ اشکم سرازیر شد و گفتم: راه را بلد نیستم. فرمود: عاشورا بخوان! آن را هم حفظ نبودم، ولی خواندم از حفظ، با همه‌ی لعن‌ها و سلام‌ها و دعای علقمه. برای بار آخر هم آمد. مرا روی مرکب خودش سوار کرد. دست روی زانوی من گذاشت و فرمود: " چرا نافله نمی‌خوانید؟ نافله، نافله، نافله... چرا جامعه نمی‌خوانید؟ جامعه، جامعه، جامعه... چرا عاشورا نمی‌خوانید؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا؛ " چند لحظه بعد رفقایم را نشان داد. داشتند برای نماز صبح وضو می‌گرفتند. از مرکب پیاده شدم. به خودم آمدم. با خودم گفتم: این آقا کیست؟ این حوالی نه فارسی زبانی پیدا می‌شود نه مسلمانی! همه مسیحی هستند و ترک زبان! سربرگرداندم اما دیگر کسی را ندیدم. 📚نجم الثاقب، ج۲، ص۷۱۲. 📚مفاتیح الجنان، ذیل زیارت جامعه کبیره.
Hossein Sotoudeh - Abero Bordam.mp3
4.12M
ننه ام البنین تو که عباست زمین خورده ببین من زمین خوردم . . _ حسین‌ستوده • |