تفسیر سوره مبارکه#تفسیر_سوره مبارکه#یونس_آیه۷و۸
استماع این آیات شریفه به نیابت از دانشمند شهید 🌸 داریوش رضایی نژاد🌸
حکمت ۱۱۷
على (ع) فرمود: به سبب من دو کس به هلاکت رسیدند: یکى، آنکه در دوستى من غلو مى کند و دیگر کسی که در دشمنی با من حد انصاف نگه نمیدارد.
الحکمة ۱۱۷
قال عليه السلام : هَلَكَ فِيَّ رَجُلاَنِ: مُحِبٌّ غَالٍ وَمُبْغِضٌ قَالٍ.
saying 117
Imam Ali ibn Abu Talib (PBUH) said the following: Two categories of persons will face ruin on my account: whoever exaggerates in loving me and whoever hates me intensely.
🌺دو چیز را همیشه از خدا طلب کن
۱ زندگی توام با ایمان
۲ عاقبت بخیری
🌺چرا که بسیاری از افراد زندگی با آسایش دارند ولی از نعمت ایمان محروم اند
و چه بسا افراد با ایمانی که عاقبت بخیر نمیشوند
🌺خدایا زندگی با ایمان و
عاقبت بخیری را
نصیب تمام بندگانت بگردان
#آمین
🌿🌿🌿🌹
🌿🌿🌹
🌿🌹
🌹
✅ زیارت #امام_زمان (عج) در روز #جمعه
{♡ بسْمـِ اللَّہِ الرَّحْــمَنـِ الرَّحِیــــمـ ♡}
🌷اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ في خَلْقِهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي يَهْتَدي
🌷بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النّاصِحُ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَيوةِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْكَ
وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما
وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الاَْمْرِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامَوْلايَ، اَنـَا مَوْلاكَ
عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخْريكَ،
🌷اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ تَعالي بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ،
وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ، وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلي
يَدَيْكَ، وَاَسْئَلُ اللهَ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي
مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،
🌷وَاَنْ يَجْعَلَني مِنَ الْمُنْتَظِرينَ لَكَ
وَالتّابِعينَ وَالنّاصِرينَ لَكَ عَلي اَعْدآئِكَ،
وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ في جُمْلَةِ
اَوْلِيآئِكَ،
🌷يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ
صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ،
هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ، ا
لْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ،
🌷َالْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلي يَدَيْكَ،
وَقَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ، وَاَنَا يا مَوْلاي
فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ، وَاَنْتَ يا مَوْلاي
كَريمٌ مِنْ اَوْلادِ الْكِرامِ،
🌷وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ،
فَاَضِفْني وَ اَجِرْني، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ
وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ.
📚مفاتیح الجنان
°{{ أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🤲 }}°
🌹
🌿🌹
🌿🌿🌹
🌿🌿🌿🌹
✨
🔆خاطره زیبا و تاثیرگذار از شهید نیری
این شهید صدای مناجات درختان را می شنید
🌺 محسن نوری از دوستان شهید «احمدعلی نیّری» تعریف میکند که:
«یک بار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمیدانم چرا در این چند سال اخیر شما این قدر رشد معنوی کردید اما من... لبخندی زد و میخواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیم بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟!
با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟!
گفت بنشین تا بهت بگم.
🔸نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت: احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اونجا رودخانه است برو اونجا آب بیار من هم راه افتادم. راه زیادی نبود از لابهلای بوتهها ودرختها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم و همانجا نشستم!
بدنم شروع به لرزیدن کرد نمیدانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوتهها مخفی شدم. من میتوانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم: «خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمیشود اما به خاطر تو از این گناه میگذرم.»
💢 بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت.
اشک همینطور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود: «هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.»
من همینطور که اشک میریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم.
همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...»
✅ به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزهها و تمام کوهها و درختها صدا میآمد.
همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچهها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات عالم این صدا را میشنیدم!»
🔷 احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد...
احمد بلند شد و گفت: «تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.»
📕کتاب عرفانه
@IslamlifeStyles