♦️شاه کلید سوالات!
طرحی آماده می شود با بنزین 1200 تومانی(20%) برای اجرا!!!
سران نسبتا محترم سه قوا از اختیارات خود استفاده می کنند که علی رغم صراحت قانون به برگشت نیمی از درامد حاصل از ان به مردم، اما بخاطر وضع خاص مردم تمام درامد حاصله به مردم برگردد...
اما اجرا با بنزین 1500تومانی اتفاق می افتد؟!(50%)
و جالب اینکه طبق براوردهای غیررسمی کمتر از رقم 60 میلیون نفری ادعایی یارانه معیشتی دریافت می کنند!
پول ملی حدود 10000ریال بی ارزش تر می شود، خودرو گران تر می شود، افزایش 4 درصدی قیمت کالاها قانونی اعلام می شود، سفره مردم باز کوچکتر می شود...
🔻سوال اینجاست که چه فرد یا افرادی این تغییر نرخ 1200 به 1500 را بوجود آوردند؟
برای بنزین 1500 تومانی با محدودیت 60 لیتر، و بنزین آزاد 3000 تومنی در این شرایط اقتصادی جز آشوب و اعتراض چیزی متصور بود؟!
اساسا خنده دار نیست که همزمانی افزایش قیمت و محدودیت مصرف، باعث تورم نشود؟ با کدوم فرمول اقتصادی؟ آیا فرد یا افرادی تعمدا چنین اشتباهی را مرتکب شدند؟ آیا معنای کار کارشناسی این است؟
@Sorayya_ir
♦️شورشهای شهراشوب: بحران تعبیر و تدبیر، و استغنا از علوم انسانی**
🔻آدمها شورش میکنند، خصوصاً در جوامع پیچیدهی شهری در دوران مدرن، بالاخص در جوامع دستخوش دگرگونیهای ژرف مادی (دولتـملتسازی مدرن) و ساختیابیهای جدید معنایی (در مواجهه با علم جدید و عالم مدرن)، مثل جامعهی ایران. چرخ آسیای ایران در یکصدوسی سال اخیر تقریباً هیچگاه بیش از ده، بیست سال پیاپی قراری بهسامان نیافته است و میانگین، کمتر از هر دهه یک بار به خیزش خیزآبهای چالش و دگرگونی تن سپرده است:
ادامه مقاله👇
https://bit.ly/338VKmo
🔻پی نوشت:
تحلیل مفصل فوق از استادم مربوط به اتفاقات دیماه 96 است
گرچه با نگاهی جدید به مسائل این گونه نگریسته اما با بخش های زیادی از آن مخالفم.
به نظرم تحلیل، براساس تضعیف جنبه های استعاری گفتمان مسلط که در طول چهل سال گذشته و خصوصا در دولت تدبیر با وعده های پوشالی اتفاق افتاده و همچنین جولان دادن دال های شناوری نظیر "گفتمان های بدیلِ" لیبرال، سنت گرایان سلفی، آنارشیست هایِ محصول بی قراری هایِ طبقاتی، سلطنت طلبان و... در چارچوب روشی لاکلا و موف برای تبیین اینگونه حوادث و "از جا شدگی ها"، موثرتر و دقیق تر است که البته با کمک و تحریک قدرت های خارجی نیز همراه گشته است....
این زنگ خطرها گرچه مصائب فراوان و دلهره های به جایی برای مسئولان به بار می آورد اما به مثابه سوپاپ اطمینانی برای نظام سیاسی است که تعامل مطلوبی با جهان زیست نداشته و باید در مواجه با آن تجدید نظر کند...
@Sorayya_ir
♦️به بهانه آغاز ثبت نام #مجلس: #سیاست ما عین #دیانت ما...
🔻جملــه ای از #شــهید_مــدرس که بسیار معروف شده اما آنچه امروز معنا پیدا کرده با معنایی که گوینده داشته متفاوت است شهید مدرس گفته است:
"دیانت ما عین سیاست ماست، سیاست ما عین دیانت ماست."
🔻اما به قول مفسران، شأن نزول این عبارت اینگونه بوده است که:
#مــدرس در مجلــس چهاردهــم در دفــاع از وطــن و مرزهــای ملــی در مقابــل تهاجــم هر کشــور اســلامی یــا غیــر اســلامی گفــت:
"اگــر یک کســی از ســر حد ایــران بــدون اجــازۀ دولــت ایران پایــش را بگــذارد در ایران و ما قدرت داشــته باشــیم، او را با تیر میزنیــم و هیچ نمیبینیم که کلاه پوســتی ســرش اســت یا عمامه یــا شــاپو ... . پس هیچ فرقــی نمیکند. دیانــت ما عین سیاست ماست؛ سیاست ما عین دیانت ماست."
سال ها این جمله را شنیدیم اما نه به این معنی!!! و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل....
@Sorayya_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴ویژه برنامه سالروز رحلت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 1395
◽️برنامه نمادو شبکه دو
@Sorayya_ir
47.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴ویژه برنامه سالروز رحلت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 1397
◽️برنامه زنده باد زندگی، شبکه دو
@Sorayya_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️آخرین صحبت های دوست عزیزم، شهید مدافع حرم، مهدی ایمانی...
🚩سالگرد شهادتت و رسیدن به آرزویت مبارک مهدی جان🚩
@Sorayya_ir
♦️تکریم شیعیان تایلند (کارگروه تخصصی سایت تایی زبان ها) به جهت مشارکت در راه اندازی سایت تایی زبان ها
International affair | พิธีมอบของขวัญเพื่อแสดงความขอบคุณ แก่คณะผู้แปล และผู้จัดทำเว็บไซต์หะรอมท่านหญิงมะอฺศูมะฮ์(ซ.ล.)ในภาคภาษาไทย โดยหัวหน้าฝ่ายการต่างประเทศประจำหะรอมท่านหญิง(ซ.ล.)
ادامه تصاویر👇👇
https://bit.ly/2PC8Fsa
♦️دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی: "در انتخابات رای نخواهم داد"
این هم از آخر و عاقبت عدالت گرایی! و افراط گرایی!!!
وقتی با نام عدالت ولایت را دور میزنند و اندیشه های التقاطی مارکسیستی را به جای اندیشه اسلامی می پذیرند و گمان می کنند فقط خودشان به اسلام ناب دست پیدا کردند نباید بیش از این انتظار داشت....
چند سوال: حامیان این تفکر سطحی چه گروه ها و کسانی بودند؟ و از کجا تامین مالی و تجهیز می شدند؟
فرق این جماعت با خوارج چیست؟
@Sorayya_ir
♦️«چه هاست در سر این مغز “نهان” اندیش!»
🖋دکتر حسین دباغ
جهان زیر موسوم به “جهان صداقت” را در نظر بگیرید:
فرض کنید در جهان صداقت، آدمیان از نطق یا کلام یا زبان گفتاری برای انتقال مفاهیم استفاده نمی کنند. همچنین از زبان بدن نیز برای ارتباط بهره نمی گیرند. در عوض آدمیان برای ارتباط و فهم یکدیگر کافیست “ذهن خوانی” کنند؛ بدین شکل که رد و بدل شدن امواج مغزی میان آدمیان به آنان کمک می کند تا از “نهان” یکدیگر خبر بگیرند.
گویی آدمیان به سان شیشه ای شفاف اند که درونشان هویدا و دانه های دلشان پیداست. طبیعی است که در چنین جهانی آدمیان محتاج “تفسیر” نیستند. لازم نیست وقتی کسی درد دارد آن را “بیان” کند. همین که کسی عاشق می شود و تجربه عشق را از سر می گذراند، فرد معشوق از آن مطلع می شود. لازم نیست فرد عاشق عشقش را بزک کند تا در معشوق خویش تاثیر ایجاد کند و نزد وی مقبولیت پیدا کند.
حال اگر بتوان چنین جهانی را با پیشرفت تکنولوژی ساخت، با این اوصاف آیا شما چنین جهانی را برای زیستن انتخاب می کنید؟ فرض کنید با خوردن قرصی به یکباره نهان شما عیان شود و جهان شما تغییر کند. آیا چنین انتخابی خواهید کرد؟
در چنین جهانی آدمیان بسان جهان کنونی “فکر” نمی کنند. اگر در جهان کنونی ما آدمیان برای ادای مقصود از مفاهیم استفاده می کنند و آنچه را درک یا حس می کنند در قالب مفاهیم می ریزند، در جهان صداقت آدمیان لازم نیست چیزی را در قالب چیز دیگری بریزند. همین که به امری “فکر” می کنند، آن امر درونشان هویدا می شود و برای تخاطب کافیست باقی افراد در آنها “نظر “کنند تا به شناخت آن امر نائل آیند. روشن است که در جهان صداقت از آنجا که آدمیان چیزی را جای چیز دیگری قرار نمی دهند استعاری نمی اندیشند. اصلا چیزی دیگری وجود ندارد. هر چه هست یک چیز است و آن بروز و ظهور می کند. برای مثال در جهان کنونی وقتی فرد الف بیان می کند “سرم تیر می کشد”، تیر کشیدن را استعاره از درد گرفته است. اما در جهان صداقت آنچه هویدا می شود درون فرد است که دردناک شده است، همین و بس! با این حساب، در جهان صداقت با اینکه آدمیان “فکر” می کنند، اما استعاری نمی اندیشند.
پُر پیداست که چنین جهانی، جهان اصیلی است و از آنجا که استعاره بردار نیست تفسیر بردار هم نیست. جهانی که دسترسی به مر حقیقت و واقعیت سهل و آسان است احتیاجی به زبان تفسیر ندارد. وقتی امری “بیان” نمی شود لاجرم تفسیر آن “بیان” هم لازم نمی افتد. بمحض اینکه کسی ذهن دیگری را بخواند می تواند فهم کند در سر دیگری چه می گذرد بدون آنکه آن را تفسیر یا تاویل کند. چنین جهانی محتمل از آن جهت که اصالت بیشتری دارد جهان اخلاقی تری از جهان کنونی ماست. دروغ گفتن و ریا کردن در آن مستحیل است و صداقت و درستی بی مزد و منت در درسترس همگان است. کسی نمی تواند آنچه درونش هویداست را پنهان کند یا آن را قلب کند یا آن را به زبان استعاری مزین کند تا در دیگری تاثیر بیشتری ایجاد کند. هر چه هست همان است که هست، نه بیشتر، نه کمتر! البته صادق بودن در چنین جهانی فضیلت نیست چرا که آدمیان اصلا جد و جهدی برای دروغ نگفتن نمی کنند.
یعنی جهانی مثل جهان صداقت، از آنجا که “آگاهی” آدمیان از یکدیگر بیشتر می شود، دو محصول در پی دارد: یکی اینکه عیب و بی اخلاقی رنگ می بازد چون مجالی برای دروغ و ریا و نیت سوء وجود ندارد. دوم اینکه محتمل تجارب هنری و زیبایی شناسانه کمرنگ و خاموش می شود چون محملی برای “بیان امری” به شکل دیگر وجود ندارد.
علت اینکه بسیاری از افراد جهان صداقت را انتخاب نمی کنند می توان چنین باشد که مغز ما آدمیان در طول تاریخ تکامل همواره میان دوگانه “صداقت” و “مقبولیت” در رفت و آمد بوده است. عموم آدمیان بمثابه حیوانات اجتماعی ترجیح می دهند در چشم دیگران مقبول بیفتند تا بسان شیشه ای شفاف باشند و صداقت پیشه کنند. اوقات و لحظات بسیاری را می توان در ذهن آورد که میان صداقت و مقبولیت تنش در می افتد؛ گاه صداقت آدمی را از چشم دیگران می اندازد و برای مقبول افتادن در چشم دیگران باید صداقت و اصالت را کنار گذاشت. برای مثال فرض کنید شخص الف می داند که دوست او در امتحان تقلب کرده است. اگر الف تقلب او را را آشکار کند دوستی او به مخاطره می افتد و شاید او را از دست بدهد. اگر الف تقلب او را آشکار نکند صداقت را زیر پا گذاشته است و امری ناروا را مرتکب شده است.
صداقت و شفافیت به سادگی می تواند تعامل ما با دیگران را مسئله دار کند. کسی که تحفظ پیشه نمی کند و هر آنچه در سر دارد را بی پروا بیان می کند “بی ملاحظه و بی نزاکت” لقب می گیرد. بی سبب نیست که آدمیان تقریبا همواره در حال “نقش” بازی کردن هستند تا به مدد استعاره ها خود حقیقی شان را آشکار نکنند. سخت بتوان موقعیت هایی را یافت که صداقت و مقبولت همعنان و همسو باشند.
@Sorayya_ir