eitaa logo
ذاکرین الحسین (نوحه.روضه.مولودی/متن)
5.9هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
23 فایل
هیات و مجموعه آموزشی (جهادتبین) ارتباط با ما🔄 @Adminsafiranzynab اینستاگرام🛜🎦 https://instagram.com/safiranzynab313?igshid=MzMyNGUyNmU2YQ==
مشاهده در ایتا
دانلود
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•🖤🥀• از خیمه اومده ایـن آخریـن یــار بعد از ابالفضل منم واسـت علـمــدار...💚 🖤 🚩 ♥️ 📲 @zakerinhosein
6_144227340189489522.mp3
3.74M
🏴 🎤•| |• عمو منو ببخش اگه فریادم مردونه تر نمیشه عمو منو ببخش اگه این دستام برات سپر نمیشه آرزو به دل نمی مونم آخه نمی تونم تو رو تنها بین این لشکر ببینم تا برای تو فدا شمو دیگه نباشم و تو رو زیر تیغه خنجر ببینم نمیذارم بگن دیگه کسی و نداری نمی تونی عمو منو تنها بذاری راه و وا کنین داره میاد عبدالله تا که جون بده تو دامن ثارالله عمو مگه منو قاسم برای تو مثل اکبر نبودیم عمو مگه همیشه ما کنار تو سینه سپر نبودیم عمه جون ببین چه خبره عمو یه نفره اما هر کی دورشه داره می جنگه گفتی دنبال عمو نرو دیگه نگو نرو داره می کشه منو دلی که تنگه عموی من داره زمین گیر میشه عمه بذار منم برم داره دیر میشه عمه 📲 @zakerinhosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ حضور دکتر جلیلی در مراسم عزاداری شهادت حضرت سیدالشهداء علیه السلام در مسجد ارک تهران ✅ پایگاه اطلاع‌رسانی دکتر سعید جلیلی @saeedjalily
💚 طاقت ندارم لحظه ای تنها بمانی من باشم و در حسرت سقا بمانی من عبد تو بودم که عبدالله گشتم نعم الامیری، عالی اعلا بمانی فریاد هل من ناصرت بیچاره ام کرد من مرده ام آقا مگر تنها بمانی؟! 💔🥀 💔🥀 📲 @zakerinhosein
6_144227340189520185.mp3
10.48M
🏴 🎤•| |• خواهرم جون تو و جون حرم خواهرم جون تو و دسته گل برادرم اگه آماده شدی وقت جداییمونه باید این بچه یتیم پیش خودت بمونه دخترا جدا نشن از پیش مادراشون تو گوش کسی یه وقت گوشواره جا نمونه دل من نگرونه برادرزادمونه میترسم خودش و بیاد به مقتل برسونه برادرم تنها نذار خواهرتو برادرم یکم بمون تا ببوسم حنجرتو این که جون به لب میشه با گریه کردن تو جایی آروم نمیشه جز روی دامن تو هنوز هیچی نشده جون به لبش رسیده وای اگه ببینه خنجر روی گردن تو ببینه توی مقتل پر از خون تن تو چه جوری بمونه ببینه پرپر زدن تو ای خدا عمو جونم میخواد بره ای خدا چیکار کنم چرا من و نمیبره عمه جون طاقت موندن میدونی ندارم کاش منم یه نامه داشتم که براش بیارم کاش تو نامه بابام اسم منم میومد یا من رو ببر عمو یا که بمون کنارم عمو جون شبیه علی اصغر فداییتو نگاه کن یه شمشیر بده و جنگیدن منو نگاه کن عمه جون میون میدون و ببین عمه جون بذار برم عمو جون افتاد رو زمین عمه تا دیر نشده بذار برم تو میدون نگا کن بالا و پایین میره شمشیر هاشون دیگه نه میبینمش نه میشنوم صداشو صدای عمو دیگه گم شده تو صداشون یکی از بین لشکر داره میاد با خنجر ببین عمه بهش اب نمیدن لحظه آخر نه تنش جا واسه نیزه داشت و نه کسی نیزه داشت به جایی بزنه هر کی هر چی داشت تو مقتل میریخت جا نبود که دست و پایی بزنه مادرش داد میزد و نگاه میکرد بدنای کم و مبهم شده رو نتونستن آخرش جدا کنن حسن و حسین درهم شده رو 📲 @zakerinhosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا