Fadaeian_Arbaein1403_Shab9 (7).mp3
15.09M
🏴#اربعین_حسینی
🎤[حاج سید رضا #نریمانی]
سینم بوی، تربت داره
روضه ات واسم، برکت داره
دنیا بی تو، پوچه واسم
دوست دارم، عشق خاصم
تنها یارم امام حسین
راه چاره ام امام حسین
📲 @southosein
Fadaeian_Arbaein1403_Shab9 (5).mp3
15.94M
🏴#اربعین_حسینی
🎤[حاج سید رضا #نریمانی]
وقتی دلم آشوبه دلگیره
بهونتو میگیره
وقتی دل بی تابم اربابم
از همه دنیا سیره
وقتی که بارون چشمام
اشکام انگاری بی تأثیره
📲 @southosein
.
#اربعین
فرش سیاه جاده نقش ردِّپا داشت
آئینه ی روحی ترک خورده جلا داشت
این خاک،خاک پاک،عطری آشنا داشت
انگار بوی تربت مُهر مرا داشت
راه نجف تا کربلا آغاز می شد
بال کبوترها یکایک باز می شد
چشمان دنیا محو این پرواز می شد
این کوچ یک مقصد به نام:"کربلا" داشت
حسِّ خوشی دارد پیاده راه رفتن
مانند سربازِ سپاهِ شاه رفتن
شب از مسیر آسمان تا ماه رفتن
شب..،جاده..،خیلی عابر سر به هوا داشت
این عشق،مجنون را به لیلا می رساند
شاه و گدا را پای سفره می نشاند
آهندلی را تا حریمش می کشاند
انگار که شش گوشهاش آهنرُبا داشت
موکب به موکب ناله ی جانکاه خوب است
با سینه زنهایش شَوی همراه..،خوب است
آنقَدر طعم روضه ، بین راه ، خوب است
زائر همیشه قَدر آهی،اشتها داشت
هر موکبی که پابرهنه می رسیدم
بانگ هَلابیکُم هَلابیکُم شنیدم
طعم خوش چای عراقی را چشیدم
آن استکان هایی که طعم باده را داشت
ما آیه های روشن فتح المبینیم
فرزند خاکی امیرالمومنینیم
ما سینه زن های یل ام البنینیم
آن کوه که هر صخره را بر سجده وا داشت
بی دغدغه..،بی دردسر..،ساده..،همیشه
با گریه کارم راه افتاده همیشه
زهرا هر آنچه خواستم داده همیشه
مادر هوای کودکش را هر کجا داشت
موکب به موکب با برادر های دینی
با همسفرهای شریف اربعینی
تا صبح گرم گفتگو و شب نشینی
الحقُّ وَ الاِنصاف هر لحظه صفا داشت
اینجا کسی جز اشک دارایی ندارد
نام و نشان ها نیز کارایی ندارد
در عشقبازی مُدَّعی جایی ندارد
در راه می مانَد..،کسی که ادعا داشت
شبگریه ها بغضگلو را حفظ می کرد
با یار حال گفتگو را حفظ می کرد
این آبله ها آبرو را حفظ می کرد
هرسربلندی در کف پا ، زخم ها داشت
یاد رقیه راهِ ناهموار رفتم
در نیمهشب..،با زخم پا..،دشوار رفتم
با رخت پاره در دل انظار رفتم
امّا مگر این راه چشمی بی حیا داشت!؟
این روزها از درد می بارم دوباره
از هجر تو گریه شده کارم دوباره
قصد گریز روضه را دارم دوباره
می گویم از ذبحی که خیلی ماجرا داشت
با قامتی خم خانمی از حال می رفت
تا سمت جسمی درهم و پامال می رفت
آن روضه خوانی که تهِ گودال می رفت
روی سر خود چادر خیرالنسا داشت
اهل قُریٰ بال و پرش را جمع کردند
با چه مشقَّت پیکرش را جمع کردند
انگشت بی انگشترش را جمع کردند
شکرخدا که روستاشان بوریا داشت
#کربلا
#بردیا_محمدی ✍
📲 @southosein
6_144232837901190680.mp3
5.39M
#امام_حسین_ع🏴
#کربلایی_جواد_مقدم🎙
دلتنگی یعنی کربلا بارون گرفته
چند ساله نوکر درد بی درمون گرفته
دلتنگیاشو پای این پرچم آورده
لیلا خبر داری دل مجنون گرفته
تویی فقط پناه من ای روشنی راه من
تو رو ازم گرفته بود یه مدتی گناه من
مثل خودت غریبم و از شما بی نصیبم و
کاشکی بیای ببینمت بغل کنم حبیبمو
آقام آقام آقام حسین
آقام آقام آقام حسین
من که خراب کردم درستش کن یه جوری
بی طاقتم اصلا بگو تا کی صبوری
دور از تو و دور از حرم این وضعه حالم
پیر کرده دیگه نوکرو چند ساله دوری
من تو روضه ام ولی دلم
کربلا زائره حرم
من که رفتم ولی حرم
ندیده طفلی مادرم
به خدا شال من گواهست
زندگیم وقف روضه هاست
شروع زندگیم نجف
تهش که ختم به کربلاست
آقام آقام آقام حسین
آقام آقام آقام حسین
امسال برای اربعین دلشوره دارم
کی میشه آقا سر روی تربت بذارم
من نه خودت بهتر میدونی یا حسین تا
کرب و بلات حتی جنازم رو میارم
با یه سلام حرم بیام
با رفیقام حرم بیام
جون دلم ازت فقط
فقط میخواهم حرم بیام
دورم ازت چی کار کنم
باز باید رو به یار کنم
یعنی باید به سمت کربلای تو فرار کنم
آقام آقام آقام حسین
آقام آقام آقام حسین
📲 @southosein
Fadaeian_Arbaein1403_Shab9 (3).mp3
43.91M
🏴#روضه_اربعین
🎤[#سید_رضا_نریمانی]
زائراربعین سلام رفیق
آب قدری بنوش خسته شدی
چند ساعت پیاده آمده ای
به نظر می رسد شکسته شدی
📲 @southosein
6_144232837901163032.mp3
10.15M
🔊 #صوتی
📝این اربعین اربعینه
برائت از مشرکینه
جمعیت حرفش اینه
با دست ما دشمن از پا میشینه
👤 #حاج_مهدی_رسولی
▪️ #اربعین ؛ ۱۴۰۳
📲 @southosein
6_144232837901169844.mp3
13.39M
🔊 #صوتی
📝همه میرن کربلا روزای اربعینه
قدم قدم دلم میره مشایه تا مدینه
بین همین موکبا با زائرا این شبا
به نیت امام حسن نوکرم من راهی کربلام
👤 #کربلایی_ملا_حسین_حاجی
▪️ #اربعین ؛ ۱۴۰۳
📲 @southosein
#رباعی_های_اربعین
#اربعین
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
بــرادر جـان ببین اقبـال زینـب
شکسته شدپس ازتو بال زینب
ببین که از سفربر گشته ام من
بیـا اکنون بـه استقبال زینـب
غمت بود ای برادرسخت وجانسور
فـراق تـو مـرا کُشت ایـن چهـل روز
اگرچه این چهل روز شدچهل سال
ولـی بـر گشـته ام از شـام پیـروز
بـرادر، جـان مـن بــودی و هستی
کجـا دیـدی کنـم در کـار سسـتی؟
چرا پس روی نیزه تـا کـه چشمت
به چشمان من افتاد دیده بستی?
میان کوچه ها و از سـرِ بـام
یهـودی ها به ما دادند دشنام
بپای نیزه ها رقصیدند ای وای
برادرجان، اَمان از شام از شام
دراین دل خـاطرات نا تمام است
اگر چه غصه ام ازشهر شام است
ز رنـج و غصـه های مـن نپـرسید
بگـویید قبـر محبـوبم کدام است
بـرادر قلـب زینـب ریـز ریـز اسـت
غمم ازشام واز چشمان هیزاست
نفس بنـد آمـد آنـدم تـا شنیدم
میـان شامیان حرف از کنیز است
گلـی گـم کـرده ام گیرم سراغش
همان که آتشم زد درد و داغش
گل من یار دیرینم حسین است
شـــدم آواره از دردِ فـــراقـش
اگـر چـه کـربـلا جـولان شَـرّ بـود
اگرچه آتش اینجا شعله ور بود
اگـر اینجـا تـو را از مـن گـرفتنـد
ولی شام از همه جانسوز تر بود
ای بـرادر جان بـه قربانت شوم
مـن فـداییِ عـزیـزانـت شــوم
این گمان هرگزنمیکردم حسین
بـر مـزارت فـاتحه خـوانت شوم
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
📲 @southosein