#واحـد_جانســوز😭😭 🏴#ویژه_شهادت_حضرت_زهرا_س🏴 🎤•|#حاج_مجید_بنی_فاطمه|• تو یه احساس غریبی توی قلبم  همیشه حال منم خوبه ڪنارت  خدا میدونه چقدر دلم گرفته  آخه من ڪجا بیام سر مزارت  سر مزارت  هر چی توی زندگی دارم فقط اثر نگاه مادرونته  تو مثل نسیم صبحی واسه من  هر جا عطر یاسه اونجا خونته  به قبر بی نشونی با گریه نامه میدم  نمیرسه جوابت ولی ادامه میدم  همه جای زندگیم هوامو داری  همه ی محبتات مونده به یادم  توی دنیا ڪه برام مادری ڪردی  روز محشرم خودت برس به دادم  برس به دادم  بیا و اسم منو صدا بزن  ڪه تموم شه سختیه قیامتم  چه قیامتی رو بر پا میڪنی  وقتی ڪه میای برا شفاعتم  برای سینه زن ها نمیشه ڪم بذاری  همه یه روزی میرن تویی ڪه موندگاری  به قبر بی نشونی با گریه نامه میدم  نمیرسه جوابت ولی ادامه میدم  دیگه دل بریدم از تموم دنیا  منو از همه به جز خودت رها ڪن  با همون دستایی ڪه رمق نداره  شب جمعه ڪربلا برام دعام ڪن  💯🌹💯🌹💯 ذاڪــــــرین الځــسین https://eitaa.com/zakerinhosein

#استوری | روز امام رضا علیه‌السلام🕌 ما وصال تو به زاری و دعا می‌طلبیم دردمندیم و ز لعل تو دوا می‌طلبیم... #چهارشنبه_های_امام_رضایی ذاڪــــــرین الځــسین https://eitaa.com/zakerinhosein

#زمیـنه_جانســوز😭😭 🏴#ویژه_شهادت_حضرت_زهرا_س🏴 🎤•|#ڪربلایی_حسین_طاهری|• خدایا ندارم راه چاره غریبم  نمیشه باور من این جدایی حبیبم  خونِ دلِ حیدرِ تا ڪه میبینه سرت  توون وایستادن نداره  اینجوری بعد نُه سال تا ڪه تو میری از حال  سر روی بسترت می ذاره  به ڪی برم بگم زهرامو زدن  پناه بی پناهی هامو زدن  می دیدم اما دستام بسته بود  پیش چشام همسر تنهامو زدن  وا اماه ، وا اماه ، وا اماه ، وا اماه....  خدایا ندارم راه چاره غریبم  نمیشه باور من این جدایی حبیبم  خونِ دلِ حیدرِ تا ڪه میبینه سرت  توون وایستادن نداره  اینجوری بعد نُه سال تا ڪه تو میری از حال  سر روی بسترت می ذاره  به ڪی برم بگم زهرامو زدن  پناه بی پناهی هامو زدن  می دیدم اما دستام بسته بود  پیش چشام همسر تنهامو زدن  صدای هق هق تو ، نیمه شب ها عذابه  میدونم می ڪشیدن حالِ حیدر خرابه  آتیش در یڪ طرف ، ضربه ی سر یڪ طرف  چه ڪرده میخ در با پهلو  دستهای من بسته شد از زدنت خسته شد  💯🌹💯🌹💯 ذاڪــــــرین الځــسین https://eitaa.com/zakerinhosein

#واحـد_جانســوز😭😭 🏴#ویژه_شهادت_حضرت_زهرا_س🏴 🎤•|#ڪربلایی_محمد_حسین_پویانفر|• بهشت آرزوی من گمونم بهتری خانوم  خدا رو شڪر ڪه بازم خودت پشت دری خانوم  یه خورده استراحت ڪن همینه خواهشم از تو  جلو پام پا نشو اینقدر خجالت می ڪشم از تو  با اینڪه زخمیِ دردی داری میسوزی میسازی  با این دست ورم ڪرده برا من سفره میندازی  میخوام دستای بی جون منو بازم بگیری تو  سرت چی اومده داری نشسته راه میری تو  چشای من پر از اشڪه ڪه چشماتو نبندی تو  حالا حسرت به دل موندم یه بار دیگه بخندی تو  خوب شد دردم دوا شد خوب شد  دل به عشقت به عشقت مبتلا شد خوب شد  تو افتادی ز پا اما علی رو رو به راه ڪردی  دیدی آخر تو این خونه پای تابوتو وا ڪردی  حالا اون ڪه شبش تار منم زهرا منم زهرا  اونی ڪه دست به دیوار منم زهرا منم زهرا  مگه از یاد من میره به سنگ غم محڪ خوردی  حلالم ڪن سر من از ڪس و نا ڪس ڪتڪ خوردی  خوب شد دردم دوا شد خوب شد  دل به عشقت به عشقت مبتلا شد خوب شد  💯🌹💯🌹💯 ذاڪــــــرین الځــسین https://eitaa.com/zakerinhosein

#زمیـنه_جانســوز😭😭 🏴#ویژه_شهادت_حضرت_زهرا_س🏴 🎤•| #سید_رضا_نریمانی|• وای همه جیگرم خونه برا مادرم خونه  آسمون چشم من بارونه  وای ڪی حالمو میدونه پاشو تا بریم خونه  چرا دو تا دست تو لرزونه  داد میزنم منو نگاه من حسنم چشم وا ڪن  وای مادرم تو رو از اینجا می برم چشم وا ڪن  من اگه بمیرم مادرم تو رو از اینجا میبرم  میدونم سخته راه بیای الهی دردت به سرم  مادرم ای وای مادرم  یا زهرا، یا زهرا ، یازهرا، یا زهرا  وای به تو و بابا بد شد تو ڪوچه راهت سد شد  دیدی غرورم چطور لگد شد  وای ریشه ی بهار و زد رسول خدا رو زد  همونی ڪه بی هوا تو رو زد  من بی قرار ،مادر من ڪوه وقار ، ای مردم  این منظره ، ڪوچه جای چند نفره ، ای مردم  ڪسی ڪه بیعت شڪنه تو رو تو ڪوچه میزنه  داره باز گریم میگیره الهی دستش بشڪنه  مادرم ای وای مادرم  یا زهرا، یا زهرا ، یازهرا، یا زهرا  وای شبیه یه خورشیدی ڪه دوباره تابیدی  برای دل ما هم خندیدی  وای زمونی ڪه ترسیدی دیدمت و لرزیدی  😭💯😭💯😭 ذاڪــــــرین الځــسین https://eitaa.com/zakerinhosein

#زمینه_جانســوز😭😭 🏴#ویژه_شهادت_حضرت_زهرا_س🏴 🎤•| #سید_مجید_بنی_فاطمه|• وسط شعله ی ڪینه ی حسودا  بین تاریڪی ناتمومه دودا  صورت مادرم ڪبود شد ڪبودا  اثر شعله ها رو پَر چادرت  دود بالا بِره نفسش میبره  ای خدا ضربه ها ،ضربه ها به ڪجا میخوره  آی آتیش، سمت مسمار نرو  ای در ، سوی دیوار نرو  ای میخ ، ڪلنجار نرو  عمر خورشید این خونه بی فروغ بود  سر ظهری چقدر خونه مون شلوغ بود  ڪاشڪی اون ضربه ی به پهلو دروغ بود  دست به پهلو گرفت، آروم آروم نشست  بابا فهمید چی شد ، دیگه چشماشو بست  بین دیوار و در عاقبت ، بار شیشه شڪست  این قصه ، اون ڪه میدونیه  خونه ، رو به ویرونیه  دیوار ، چرا خونیه؟  مادر....  آی آتیش، سمت مسمار نرو  ای در ، سوی دیوار نرو  ای میخ ، ڪلنجار نرو  این مصیبت چرا آخری نداره  حال مادر شاید خوب بشه دوباره  ضربه ی اون غلاف اگر ڪه بزاره  زخم این ماجرا ضربه ی آخره  فاطمه راهی آخرین سنگره  سند روضه ی ڪوچه ها ، بازوی مادره 💯🌹💯🌹💯 ذاڪــــــرین الځــسین https://eitaa.com/zakerinhosein