eitaa logo
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
430 ویدیو
54 فایل
سایت مرکز: https://www.pasokh.org سامانه پاسخ: https://www.spasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
عنوان: احکام فقهی امضائی اسلام 📝شبهه شماره 87 اکثر احکام فقهی اسلام امضائی است؛ یعنی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) همان قواعد و اصولی که مردم زمانش در معاملات و تنظیم امور اجتماعی خود پذیرفته و بر طبق آن عمل می‌کردند، را پذیرفته و تأیید کرد. اداره جوامع پیشرفته امروزی با همان قوانين جامعه بسته‌ی حجاز، کاری اشتباه است. از این رو باید قوانین فقهی به یک سو نهاده شود و قوانین متناسب با شرایط کنونی جامعه طراحی گردد! پاسخ 1⃣ اسلام با احکام عرفی رایج در میان مردم عصر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سه گونه برخورد کرد: برخی را مطلقاً مردود شمرد، برخی را اصلاح کرد و برخی را به همان وضع که بود پذیرفت. اینطور نبوده که هرچه در عرف حجاز مورد پذیرش مردم بوده است، از سوی اسلام تأیید شود. نکته مهم دیگر آن است که بسیاری از آداب و رسوم مردم عصر جاهلیت که اسلام بر آن مهر تأیید زد، ریشه در ادیان گذشته داشته و از حضرت ابراهیم (علیه السلام) منشأ گرفته است. (1) بنابر این امضائیات اسلام نیز ریشه تأسیسی و الهی دارد. 2⃣ اگر معیار، وحی بوده است پس تأیید یا ردّ قوانین آن روز حجاز به سبب مطابقت آن با اراده‌ی تشریعی خداوند و فطرت انسانی بوده است. اگر این مبنا را بپذیریم آنگاه از آنجا که فطرت انسانی همواره ثابت و یکسان جریان دارد و اراده‌ی تشریعی خداوند هم نقض نشده است، همان قوانین مورد تأیید اسلام امروز هم مشروعیت خود را حفظ کرده و منطبق بر نیازهای ماست. 3⃣هرگز اینگونه نبود که اسلام هرچه از احکام و قوانین که میان مردم حجاز جریان داشت، تأیید کند. مبنای اسلام در وضع احکام و رد یا تأیید عرف، فطرت بشریست؛ فطرت یا همان نحوه‌ی خلقت انسان، امری ثابت، همگانی و فراتاریخی است .فطری بودن احکام و آموزه‌ها، علت ثبوت و کارایی احکام اسلامی در تمام جوامع و اعصار است. 4⃣علاوه بر این باید بپذیریم که همه‌ی احکام و قوانین موجود در حجاز صدر اسلام، عاری از حکمت و عقلانیت نبوده است. اسلام با پذیرش آنچه عقلانی و درست بود و وانهادن آنچه غیرعقلانی و نادرست بود، نظام پویا و تازه‌ای از احکام اجتماعی بنا نهاد که برای همه‌ی زمان‌ها و مکان‌ها مناسب و سودمند است. از این گذشته نهاد احکام حکومتی، احکام ثانویه و اجتهاد مداوم مجتهدان از بروز مشکلاتی در امر قانون‌گذاری پیش‌گیری می‌کند! پی نوشت: 1. شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، الملل و النحل،چاپ محمدبن فتح‌الله بدران، قاهره (افست قم ۱۳۶۷ش) ج2، ص594- 601، « أول من طلق ثلاثا على التفرقة إسماعيل بن إبراهيم عليهما السلام، و كان العرب يفعلون ذلك، فتطلقها واحدة و هو أحق الناس بها، حتى إذا استوفى الثلاث انقطع السبيل عنها، و منه قول الأعشى» 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951734/ 🆔@spasokh
عنوان: مجازات در ملأ عام 📝شبهه شماره 88 مجازات درملأعام یک مجازات ناعادلانه و غیراخلاقی و پذیرفته‌نشده در جرم‌شناسی است، چون علاوه بر اینکه از نظر اخلاقی تحقیر عمومی انسان هر چند مجرم باشد، عملی اخلاقی نیست، ازنظر حقوقی نیز این نوع مجازات نافی کرامت انسانی که یکی از حقوق بنیادین بشر است، در تضاد با جنبه‌ی اصلاحی مجرم و همچنین تحمیل مجازاتی مضاعف بر مجرم است. مضافاً به اینکه برخلاف تصور رایج، مجازات درملأعام موردنظر شارع مقدس اسلام نبوده است. پاسخ 1⃣ مجازات در ملأعام و مجازات علنی با یکدیگر تفاوت دارند و اسلام موافق مجازات علنی برخی از مجازات هاست نه همه مجازات‌ها و نه مجازات در ملأ عام. ضمن اینکه اساساً هرنوع مجازاتی در ذات خود اهانت و مخدوش کردن احترام مجرم را دارد؛ حتی مجازات زندان که به پندار مستشکل، مجازاتی غیرخشن و مطابق با تفکر مدرن است. اصلا مجازات یعنی تنبیه و تأدیب کسی که برخلاف هنجارهای مقبول جامعه عمل کرده است. 2⃣ مجازات مجرمانی که حیثیت عمومی و حقوق عموم جامعه را از بین برده اند مشمول مجازات علنی می شود. مثل اختلاس های کلان، ایجاد ناامنی، یا تلاش برای از بین بردن عفت عمومی. 3⃣ از طرفی اجرای علنی مجازات دارای آثار و فواید اجتماعی است، مانند افزایش سطح امنیت اجتماعی و روانی در جامعه، عبرت‌پذیری دارندگان زمینه‌های ارتکاب جرم، مرهم نهادن بر قلوب جریحه‌دار شده مردم، پیشگیری از تبانی احتمالی بین مجریان و مجرمان. 4⃣ اجرای علنی مجازات، نشان‌دهنده‌ی حتمیت در اجرای مجازات از طرف دستگاه‌های ذی‌ربط است که این حتمیت در اجرا، علاوه بر تأثیری که به خاطر نوع مجازات از جهت شدید یا خفیف بودن دارد؛ خود دارای بازدارندگی از ارتکاب جرم است. 5⃣ در دنیای کنونی که رسانه های گوناگون و قدرتمند وجود دارد و تحقیر مجرم به شخص او منحصر نمی‌ماند و خانواده و فامیل او را هم دچار مشکلات و تحقیرهایی زیادی می‌کند، قطعا مجازات علنی (به خصوص در ملاعام) باید اولا به برخی از جرم های خاص و بسیار عمومی منحصر شود و ثانیا تا حد ممکن هویت مجرم از مردم مخفی بماند تا خانواده او آسیب نبینند. 6⃣ از دو جهت مجازات مجرم، با حق کرامت انسانی منافات ندارد: اول: خداوند نسبت به بندگانش محبت و رأفت دارد، خداوندی‌ که‌ به‌ آفرید‌گان خود عشق‌ می‌ورزد و مخلوقات‌ را تحت‌ تکفل‌ خویش‌ تلقی‌ می‌کند، چگونه ممکن است، مجازات خشن و مخالف کرامت آن‌ها تشریع کند؟ پس با توجه به نگاه جامع مجازات اسلامی به مصالح و مفاسد واقعی و تزاحمات نظام احسن، این تنافی برطرف می‌شود. دوم: انسان مجرم، خود، کرامت‌ خود‌ را حفظ‌ نکرده و با جرمی که مرتکب شده است، درواقع حیثیتش را پایمال کرده و کرامت خویش را از بین برده است و این‌ مجازات‌ نیز نتیجه‌ عملش است. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951737/ 🆔@spasokh
عنوان: کمال وجودی خداوند 📝شبهه شماره 89 هرچیز کاملی از تعدادی جزء تشکیل شده است. برای این که این اجزاء کنار هم قرار بگیرند، احتیاج به چیز کامل‌تری است تا اجزا را به هم متصل کند؛ پس تصور اينکه چيزي کامل باشد و کامل‌تر از او وجود نداشته باشد، کاملا غيرمنطقي است. بنابراین اگر گفته می¬شود که الله کامل است، پس تصورش بدون اجزا ممکن نیست. بر این اساس الله می بایست اولاً، اجزا داشته باشد، ثانیاً، چیز کاملتری از او وجود داشته باشد که اجزایش را به هم متصل کند. پس اعتقاد به الله کامل، نفی کننده وجود اللهی است که به چیزی نیاز ندارد! پاسخ 1⃣ ریشه اصلی شبهه، پندار اشتباهی است که شبهه بر آن بنا شده است. مبنای نادرست این است که هرچیز کاملی از تعدادی جزء تشکیل شده است. این مبنا هرچند در عالم موجودات مادی صحیح است (که آن هم به اثبات نیاز دارد)، نفس انسان که موجود مجردی است و دارای اجزا نیست، موجود کاملی است؛ در مقابل بدن، که دارای اجزا فراوانی است. بنابراین بین جزء‌داشتن و کامل‌بودن هیچ‌گونه تلازمی وجود ندارد. 2⃣ بنابر تحقیقات فلسفی به اثبات رسیده که خداوند بسیط است و اجزاء ندارد و در عین حال کامل‌ترین موجود نیز هست؛ خداوند اجزاء ندارد، پس احتیاج به ترکیب کننده (موجود برتری که اجزا را با هم ترکیب کند) نیز نخواهد داشت! سخن حکیمان در قالب قاعده بسیط الحقیقه صورت‌بندی شده است(1). پی نوشت: 1. صدر المتألهين، الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، ج 6، ص 110. 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951738/ 🆔@spasokh
عنوان: دین حامی و مؤید اخلاق نه معارض 📝شبهه شماره 90 فروید می‌گوید: بر پا نمودن اصول و مسائل اخلاقی بر اساس آموزه های دینی سبب می‌شود که اخلاق همیشه پایه‌های لرزانی داشته باشد؛ زیرا اولا: دین امر خیالی است و هر امری که چنین باشد، هرلحظه ممکن است با بروز شبهات و روشن‌شدن حقیقت فروریزد. ثانیا : مذهب همیشه با اصول اخلاقی مانند تفکر عقلانی، آزادی انسان و کاهش آلام و رنج‌ها و غیره در تعارض است. بنابر این چگونه می‌توان اخلاق را بر پایه‌ای متزلزل یا امری ضد اصول اخلاقی بشریت، پایه‌گذاری کرد! پاسخ 1⃣ شبهه فروید بر فرضی محال و غیر واقعی بنا شده است. زیرا مذهب ریشه در اعماق وجودی انسان و فطرت دارد و هرگز قابل فروپاشی و ویرانی نیست. 2⃣ بر خلاف ادعای فروید نه تنها هیچ تعارضی بین دین و اصول اخلاقی بشر وجود ندارد، بلکه با مطالعه آیات و روایات دینی به دست می‌آید که دین در مورد فضائل اخلاقی چند نقش برجسته دارد: الف)پرورش فضائل انسانی؛ ب) تعدیل غرایز سرکش، ج) بزرگ‌ترین ضامن اجرای ارزش‌های اخلاقی؛ د) عامل پیدایش محتوای اخلاقی و منبع کشف برخی از ارزش‌ها به حساب می‌آید. 3⃣ مضاف بر این در قرآن و روایات و سیرۀ رفتاری ائمه ع همواره بر تفکر عقلانی، پاسداشت آزادی تعالی بخش انسانی و رفع و کاهش آلام بشری تأکید و تصریح شده است. امروزه در کشورهای گوناگون بسیاری از امور خیر با انگیزه های دینی انجام می شود و دین عامل مهمی در عرصه امور عام المنفعه به شمار می رود. توصیفی که فروید از دین ارائه کرده ناشی از تجربه او از دو دین یهود و مسیحیت است و به دین اسلام به عنوان کامل ترین دینی که همچنان بر اصالت نخستین خود باقی است، قابل تسری نیست. 4⃣البته این درست است که دین پشتوانه اخلاق است و تضادی با آن ندارد اما چون وجدان اخلاقی و درک زیبایی‌ها و نازیبایی‌های اخلاقی امری فطری و عقلانی است و پیش از درک مفاهیم دینی و آموختن مسائل مذهبی در شخصیت انسان ها وجود دارد، ابتنای کامل اخلاق بر دین، در امر تربیت اخلاقی، صحیح نیست. زیرا اولا همه دین‌ها صحیح و معتبر نیستند. ثانیا دین با وجود اینکه ریشه‌های فطری دارد، ممکن است به علل گوناگون در شخصیت فرد، تضعیف شود. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951739/ 🆔@spasokh
عنوان: آموزش دینی و ترویج خشونت 📝شبهه شماره 91 آموزش تعالیم دینی برگرفته شده از آیات قرآن در مدارس و منازل مسلمانان، باعث ترویج و تقدیس تعصب و خشونت در جوامع اسلامی و به ویژه میان دانش آموزان می شود. پاسخ 1⃣ در هر جامعه ای به طور طبیعی پیروان ادیان، فرزندان خود را با تعالیم مکتبی که پذیرفته اند آشنا می کنند. در اسلام هم آموزه هایی برای تربیت کودکان و کنترل آنها از افتادن در انحراف پیش بینی شده است، آموزش عقاید در کودکی نیز به این جهت است که ذهن مستعد کودک با معارف دینی آشنا شده و در بزرگسالی بهتر بتواند به پرورش و تکمیل تحقیقات دینی بپردازد. 2⃣ اسلام یک دین حقیقت گراست که لجاجت، تعصب، تقلید کورکورانه، خودخواهی و ... در آن محکوم بوده و حتی پذیرش حقیقت صرفا باید مبتنی بر واقع گرایی باشد و نه تقلید و یا وراثت. لذا هر مسلمانی پس از رسیدن به بلوغ، لازم است نسبت به اصول دین خود تحقیق نموده و با یقین آنها را بپذیرد به ویژه اینکه قرآن کریم در آیات متعددی تقلید کورکورانه را ممنوع کرده(بقره/170) و بر تعقل و تفکر تاکید بسزایی دارد(بقره/164). 3⃣ آموزش کودکان زمانی مذموم است که به جای معارف دینی، تعالیم خشونت آمیز و نامعقول به آنها آموزش داده شود که اسلام واقعی مبرا از این تعالیم است، چه اینکه اولا محتوای اسلام خشونت آمیز نیست و ثانیا طبق تعالیم قرآن، ابزار دعوت اسلام، حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن می باشد.(نحل/125و زمر/18)، در این میان تعالیم وهابیت که کودکان خود را با برداشت های غلط از دین، تعصبات کورکورانه و خشونت بر علیه غیر خود آشنا می سازند ربطی به اسلام ندارد. 4⃣ تعصب به معنای عدم پذیرش حق با وجود دلایل آشکار بر آن می باشد، صفتی مذموم از نظر اسلام است که برخی تلاش دارند مذهبی ها را به آن متهم کنند در حالی که خود به همین دلیل، از پذیرش حق سرباز می زنند. اما تعصب یا غیرت به معنای روحیه ای که انگیزه دفاع در برابر تهاجم به معتقدات معقول و منطقی و یا نوامیس جامعه همچون خانواده و وطن را ایجاد می کند پسندیده است و با تعصب افراطی که در انسان حس جانبدارى بىمنطق و كور ايجاد مىكند تفاوت دارد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951740/ 🆔@spasokh
عنوان: سفرِ ايرانيان به حج خيانت به "ايران" 📝شبهه شماره 92 بسیاری از مردم ما در وضعیت سخت معیشتی قرار گرفته و مشکلات مالی آزاردهنده ای دارند در حالی که هزینه سفر حج از طرف دولت عربستان صرف جنایات جنگی و کشتار مسلمانان و ناامن کردن کشور ما می شود آیا رواست که به بهانه سفرحج پول کشور ما در جیب آل سعود ریخته شود؟! آیا این خیانت به منافع ملی نیست؟! پاسخ 1⃣ بر اساس آموزه‌هاي اسلامي و ديني وظيفه داريم هر كار و تكليفي را در جاي خود و به فراخور خودش انجام دهيم و انجام دادن حج واجب نيز نبايد ما را از انجام ديگر تكاليف و امور خيريه باز داشته و يا غافل نمايد. 2⃣ اگر واقعاً انسان‌هایي وجود داشته باشد كه زندگي‌شان با سختي زياد مي‌گذرد و يا اصولاً جان كسي در معرض خطر قرار دارد و شخص يا نهاد ديگري هم متصدي نيست، طبيعي است كه انفاق به آنها از حج مستحبي، افضل است. همچنین اگر حج در شرف تعطيل شدن باشد و اين نشانه بزرگ هدايت به سوي خدا در معرض فراموش شدن قرار گيرد، با هر قيمتي بايد انسان به حج برود و مانع خاموشي اين چراغ هدايت گردد. 3⃣ انجام برخی از واجبات مانند پرداخت خمس و زکات نیز می‌تواند باعث ریشه کن شدن فقر شود که متاسفانه از سوی برخی از مردم انجام نمی‌شود. 4⃣لزوم شرکت در مراسم حج ممکن است به تشخیص حاکم اسلامی در جایی که بر خلاف مصالح و منافع ملی باشد، متوقف شود اما به چه دلیل می توان اثبات کرد که در حال حاضر شرکت در این مراسم بر خلاف منافع ملّی است. اساسا عربستان به دلارهای ایرانی نیاز چندانی ندارد و اتفاقا عدم حضور ایرانیان در این مراسم فضای مناسبتری را برای تبلیغات منفی علیه ایران و دامن زدن به شیعه هراسی برای آنها فراهم می کند و می‌توانند با ایجاد و تقویت ذهنیت‌های منفی در میان سنیان نسبت به ایرانی و شیعیان، امنیت ما را در داخل و خارج به خطر اندازند، از این رو حضور ما در آن مقطع در کشور عربستان و دیدار با مسلمانان سراسر دنیا زمینه شیعه هراسی و تبلیغات مسموم و خطرناک آنان را از میان می‌برد. 5⃣عملکرد غلط برخی از مسلمانان به ظاهر مسلمان باعث ترک انجام واجبات الهی نمی‌شود. اینکه برخی از مسلمانان امروزه دست به کشتار برخی دیگر می‌زنند، ریشه در انحراف آنها از آموزه های اسلامی دارد نه اینکه این آموزه‌ها علت اعمال آنها است. 6⃣ اگر به جای انجام حج کمک به نیازمندان شایسته باشد، کارهای دیگری وجود دارد که در عین غیر ضروری بودن هزینه‌های هنگفتی در بر دارد و آنها برای این امر اولویت دارند؛ مانند سینما رفتن یا بسیاری از ورزش‌ها و مسابقات یا مسافرت‌های سیاحتی به برخی از کشورها مانند ترکیه، مالزی، تایلند و امارات که میلیاردها تومان هزینه در بردارد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951741/ 🆔@spasokh
عنوان: طلب خمس و فدک در تعارض با مزد رسالت 📝شبهه شماره 93 در چندین آیه از آیات قرآن آمده است که پیامبران از مردم در برابر رسالت خود مزدی نمی‌خواهند و پیامبر اسلام هم از این قاعده مستثنا نیست؛ این امر با برخی از واقعیات تاریخی و احکام فقهی اسلامی ناسازگار است. اولاً از نظر قرآنی و فقهی، انفال و خمس غنائم و دیگر متعلقات خمس، به پیامبر واگذار می‌شود؛ ثانیاً از نظر تاریخی می‌بینیم که دهکدة حاصلخیز فدک در منطقه‌ی خیبر، در اختیار پیامبر قرار می‌گیرد و پیامبر آن را به دخترش فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌بخشد. این دو مسأله چگونه با هم سازگار است! پاسخ 1⃣ مسلماً جعل امتیازات مالی مذکور در کتب فقهی برای پیامبر و امام نه برای مصارف شخصی آن‌هاست و نه برای آن‌ها به‌عنوان پیام‌آور از سوی خدا و مبین احکام اسلام صورت گرفته است. وجوب پرداخت خمس از سوی مؤمنان به پیامبر و امام و نیز لزوم تصرف خالص پیامبر و امام در انفال (زمین‌های موات، معادن، جنگل‌ها ...) برای پیامبر و امام به ‌عنوان حاکم جامعه و ولی ‌امر مؤمنان برای اداره سازمان اداری جامعه و تحقق برنامه‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی مقرر شده است و بلکه برای تشکیل حکومت و تأمین مخارج ضروری یک دولت بزرگ است. 2⃣ ادامۀ نهاد امامت برای اجرای برنامه‌ها و تحقق اهداف خویش، نیازمند منابع مالی و نیروی انسانی کافی است. پنهان نیست که فراهم‌آوردن نیروی انسانی کارآمد جز با تأمین نیازمندی‌های گوناگون آن تحقق یافتنی نخواهد بود؛ جریانی که پس از رحلت پیامبر، حاکمیت سیاسی را از خاندان او بیرون برد و اهل‌بیت را از رسیدن به حق الهی آن‌ها در زعامت مسلمانان محروم کرد، به خوبی به این امر واقف بود و از این رو اولین برخورد آنان با خانواده پیامبر، مصادره فدک و محروم‌ساختن فاطمه (سلام‌الله‌علیها) از حق خویش بود. 3⃣ اساساً توجه به متن آیات به خوبی نشان می‌دهد که مسأله مزد نخواستن پیامبران و از جمله پیامبر ما برای فعالیت‌های پیامبرانه است نه فعالیت‌هایی که در قامت زمام‌دار جامعه اسلامی و رهبر سیاسی انجام می‌دهند. بالاخره پیامبر و خانواده او نیز نیازمندی‌هایی دارند که باید مرتفع شود و از طرف دیگر نیازهای پیش بینی نشده‌ای هم گاه رخ می‌دهد که به صورت منطقی لازم است پیامبر بودجه‌ای در اختیار داشته باشد تا از آن برای انجام امور غیرمنتظره و مراجعاتی که به او می‌شود، از آن استفاده کند. خالی گذاردن دست رهبر از بودجه و نیازمند کردن او به طی کردن فرایند برداشت از بیت المال امر عاقلانه ای نیست. امروزه هم در همه دنیا حتی در کشورهای دموکراتیک، رئیس دولت دارای بودجه در اختیار است که برخی امور ضروری را خارج از روال هزینه کرد قانونی کشور انجام می‌دهد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951743/ 🆔@spasokh
عنوان: چیستی معنویت 📝شبهه شماره 94 اگر معنويت را كوشش در درك عميق از جهان هستي و موجودات زنده بخصوص انسان با هدف هر چه مهربان ترشدن و مسئوليت احساس كردن نسبت به ديگر انسان‌ها و حيوانات و طبيعت بناميم، قرآن چنين بخشي ندارد. هفت شهر عشق را از قرآن و پيامبرش و خلفايش و امامانش نمي شود بيرون كشيد. پاسخ 1⃣ اولین بحث، تعریف معنویت و تبیین حدود آن است و ما تعریف شما را از معنویت قبول نداریم. ثانیا معنویت به کل زندگی انسان اعم از مادی و غیرمادی مربوط می¬شود یعنی به کلیت هستی انسان. دین اسلام نیز به دلیل جامعیتی که دارد، هم به ابعاد مادی زندگی انسان توجه داشته و هم به شئون معنوی او پرداخته است. 2⃣ ما معنویت به معنای درک دیگران و احساس مسؤولیت در قبال آنان نیز دارای مصادیق فراوانی در سیره پیشوایان دینی می‌باشد. باید گفت اسلام از معدود ادیانی است که هم به مادیات و هم به معنویات به صورت کافی و وافی پرداخته و از توجه نمودن به هیچکدام فروگذار نبوده است. 3⃣ کافی است در این زمینه نگاهی به نامه امام علی (علیه‌السلام) به کارگزاران حکومت خود بیاندازیم. ایشان می نویسند: «در سر راه هيچ مسلمانى را نترسان يا با زور از زمين او نگذر، و افزونتر از حقوق الهى از او مگير. هر گاه به آبادى رسيدى در كنار آب فرود آى، و وارد خانه كسى مشو. سپس مىگويى: «اى بندگان خدا، مرا ولىّ خدا و جانشين او به سوى شما فرستاده تا حق خدا را كه در اموال شماست تحويل گيرم. آيا در اموال شما حقّى است كه به نماينده او بپردازيد؟» اگر كسى گفت: نه، ديگر به او مراجعه نكن و اگر كسى پاسخ داد: آرى، همراهش برو، بدون آن كه او را بترسانى يا تهديد كنى يا به كار مشكلى وادار سازى. هر چه از طلا و نقره به تو رساند بردار و اگر داراى گوسفند يا شتر بود بدون اجازهاش داخل مشو كه اكثر اموال از آن اوست. آنگاه كه داخل شدى مانند اشخاص سلطهگر و سخت¬گير رفتار نكن. حيوانى را رم مده و هراسان مكن ... در رساندن حيوانات آنان را به دست چوپانى كه خيرخواه و مهربان، امين و حافظ كه نه سختگير باشد و نه ستمكار، نه تند براند و نه حيوانات را خسته كند بسپار.....». این بیانات نشانگر این است که دین به ساحت‌های مختلف انسانی توجه دارد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951745/ 🆔@spasokh
❇️ اشرافي گري و محافظه کاری آسيب جدی برای انقلاب و نظام اسلامي مي توان از اشرافي گري به عنوان جرياني ياد کرد که مي کوشد تا با قدرت و بهره مندي از امکانات مادي، خود را به صاحبان قدرت نظامي و سياسي و... نزديک سازد و از سوي آنان مورد حمايت قرار گرفته و مردمان و جامعه خويش را استثمار و استعمار کنند، اين جريان ممکن است الزاماً از طبقات برخوردار و مرفه جامعه نباشند بلکه تمام افرادي که در اثر رسوخ و نفوذ روحيه اشرافي گري در آنان، در ميان مردم کنش هاي خاصي دارند را نيز شامل مي گردد. شاخصه هاي اشرافي گري بدون شک هر جرياني داراي شاخص ها و ويژگي هايي است که با آن قابل شناسايي خواهد بود، از آنجا که جريان اشرافيت هم از اين قاعده مستثني نمي باشد. بر حسب نياز به برخي از شاخص هاي اين جريان اشاره مي کنيم. 1⃣محافظه کاري 2⃣ناديده انگاري طبقات پايين 3⃣منفعت طلبي 4⃣تن آسايي و عافيت طلبي 5⃣سازشکاري 6⃣عدم پايبندي به هنجارهاي ديني 🔹شيوه هاي برخورد با جريان اشرافي گري به منظور مقابله و مبارزه با اشرافي گري مي توان راه هاي زير را به عنوان برخي شيوه هاي عملي ذکر نمود که عبارتند از: 1⃣فرهنگ سازي 2⃣اصرار بر رفتارهاي عيني غير اشرافي در ميان دولتمردان و مردم 3⃣آگاهي بخشي 4⃣دقت در وضع قوانين 5⃣جهت گيري هاي صحيح قواي کشور 6⃣تقويت جنبش هاي عدالت خواه در مجموع هر جريان ناموزون و ناهمگون و به عبارتي مُخرّب و به تعبير رهبري انقلاب، بيمارگونه در هر اجتماع وجود دارد به هرحال براي جلوگيري از عوارض و عواقب منفي آن مي بايست درمان شده و از جامعه حذف گردد، جريان اشرافي گري که از اين دسته از جريانات مي باشد در کوتاه مدت و دراز مدت مي بايد مورد درمان قرار گيريد تا جامعه ما از آسيب هاي آن در امان بماند. لینک کانال: 👇👇 🆔@spasokh
عنوان: حجاب و تفاوت های جنسیتی 📝شبهه شماره 95 فمینیست‌ها قائل به عدم وجود تفاوت بین مرد و زن می‌باشند. حجاب اسلامی باعث ایجاد تفاوت‌های جنسیتی بین مرد و زن می‌شود چرا که حقوق، تكاليف و نقش‌های انسان‌ها بسته به جنسيت مرد و زن بودن معین می‌شود. پس حجاب اسلامی نشان دهنده و موجب تبعیض بین مرد و زن می شود. (چه در نقش و چه در تکلیف). پاسخ 1⃣ اسلام قائل به «تساوي» حقوق زن و مرد است نه «تشابهِ» ظاهريِ آنها. با مراجعه به استعدادها و احتياج‌هاي طبيعي زن و مرد در مي‌يابيم كه آنها در جهات مختلفي با يكديگر تفاوت دارند و دست خلقت، هريك از آنها را براي كار و مسئوليت متفاوتي آفريده است. اشتباه فمينيستها در اين است كه صرفاً بر تشابه ظاهري بدون توجه به نيازها تأكيد مي ورزند و به غلط كلمة تساوي را به كار مي برند.(1) نگاه مشابه به آن دو، عين ستم به آنهاست و تحولات اجتماعي، اقتصادي و سياسي به هيچ رو به معناي تغيير كاركردها و هويت زن و مرد نيست. 2⃣ يكي از پيامدهاي سوء اين انديشه، ايجاد تقابل بين زن و مرد است. در حالي كه دو جنس مرد و زن، مكمّل يكديگر و نيازمند به هم هستند، به جاي دامن زدن به تنش و خشونت بين آنان و تأكيد بر نگاه مردسالار يا زن سالار بايد روابطي سالم و متناسب با ساختار وجودي آن ها و نياز خانواده و جامعه، برقرار كرد. شاهد بر اين مدعا، ظهور جريان هاي ضد فمينيسم و افزايش خشونت در خانواده ها در دهه‌هاي اخير است. فمينيسم به جاي اين كه عامل اصلي تبعيض‌ها يعني صفات ضد اخلاقي و جهل را هدف قرار دهد، آدرس ديگري به بشر ارائه داده است.(2) 3⃣ از نگاه ديني، عامل فرودستي زنان و ستم چه به اين قشر و چه موجودات ديگر، جهل و هواي نفس بشرِ مختار است نه حجاب و پوشش زنان؛ زیرا حجاب اسلامي به معناي پرده نشيني و محروميّت از حضور در صحنه ی فعاليت‌هاي اجتماعي نيست، بلكه به معناي وجوب پوشش و ممنوعيّت از خود آرايي زن در مقابل مردان بيگانه است. پی نوشت ها: 1. مطهري، مرتضي، نظام حقوق زن در اسلام، قم، انتشارات صدرا، چاپ بيست و هفتم، ص 122- 126. 2.زیبایی نژاد، محمد و محمد تقی سبحانی، درآمدي بر نظام شخصيت زن در اسلام، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، 1379، ج1، ص 129. 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951746/ 🆔@spasokh
عنوان: شک در اصل تولد امام مهدی (عج) 📝شبهه شماره 96 از نظر تاريخي تولد فرزندي از امام حسن عسگري (علیه السلام) با نام مهدي مشکوک است. اسناد و مدارک معتبر تاريخي مقبول در نزد اهل‌سنت، تولد چنين فرزندي را تأييد نمي‌کند. به عبارت ديگر هيچ سند محکم تاريخي، که با موازين و معيارهاي اهل‌سنت (در قبول روايات تاريخي) تأييد شود، در اين خصوص تولد و حیات مهدی وجود ندارد و از این رو راه اثبات وجود و حیات چنان فردی براي اهل‌سنت بسته است! پاسخ 1⃣ بیان عقیده شیعیان درباره دوازده امام و نام بردن از امام دوازدهم (ع) توسط ابوالحسن اشعری نشانگر این است که عقیده شیعه درباره ائمه، تولد و حیات امام زمان (ع) در آن عصر از شهرت جامعی در میان شیعیان برخوردار بوده است؛ آنچنان که حتّی مخالفان شیعه هم کاملاً از این مطلب آگاهی یافته بودند. 2⃣ عدادي زيادي از دانشمندان حقيقت‌بين اهل‌سنت، با توجه به استحكام اخبار شيعه درباره تولد امام زمان (ع)، آن را پذيرفته‌اند؛ در ميان آن‌ها کسانی هستند كه هرچند حيات فعلي و طول عمر آن حضرت را قبول نكرده‌اند، ولي اخبار تولد ايشان را پذيرفته‌اند؛ بنابر تحقيق یکی از محققان، تعداد اين افراد به 68 نفر مي‌رسد. 3⃣ بسیاری از عالمان اهل‌سنت علاوه بر پذیرش اخبار تولد امام مهدی، بر این واقعیت که او فرزند امام عسگری است، تصریح کرده‌اند. این گروه معتقدند امام مهدی(ع)، همانکه ظهورش در آخرالزمان وعده داده شده است، کسی جز محمد بن حسن العسکری (ع) امام دوازدهم از ائمه اهل البیت (علیهم السلام) نیست و تصریحات متعددی را بیان نموده‌اند. 4⃣ بی‌شک یکی از بهترین گواهانی که تولد امام مهدی (ع) را می‌تواند اثبات کند، نقل این خبر توسط متخصصان و خبرگان فن نسب‌شناسی است؛ چرا که در این زمینه علمای انساب بهتر از دیگران می‌توانند اظهار نظر کنند. در این مورد می‌توان به نسب‌شناسانی معروفی از جمله سهل بن داود بن سلیمان بخاری، معاصر دوره غیبت صغری، سید عمری، نسابه مشهور قرن پنجم هجری، فخر رازی شافعی، نسابه قرن پنجم هجری اشاره نمود. 5⃣ از هنگام تولد امام مهدی (ع) و در طول غيبت صغري، تعداد زيادي از خواص شيعيان و حتی برخی از بزرگان اهل سنت مثل ابن عربی و شیخ حسن العراقی به سعادت ديدار آن حضرت نائل شده‌اند. اين ديدارها يا در عصر امام عسكري (ع)‌ بوده و ايشان فرزندشان را به برخی از دوستان و یاران خود نشان داده است. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951747/ 🆔@spasokh
عنوان: امّی بودن پیامبر اکرم(ص) 📝شبهه شماره 97 به گفتۀ قرآن، محمّد فردی عادی، بی سواد و از قبیلۀ بت‌پرست قریش است كه نه تولدش، نه زندگیش و نه مرگش هیچ اعجازی ندارد اما با توجه به داستان نحوۀ به وجود آمدنِ عیسی، زندگی وی و شهادتش كه قرآن نقل می‌كند مشخص است كه عیسی دارای منزلت بیشتری نزد خداوند بوده و هزار بار به او نزدیكتر است تا جایی که خداوند او را روح الله نامیده است. پس با این حساب چرا از عیسی پیروی نكنیم؟ محمد که حتی قادر نیست پیام الله را بنویسد چگونه می‌تواند از سوی خدا به عنوان خاتم الانبیا و نجات دهندۀ بشر معرفی شده باشد؟! پاسخ 1⃣ اولا قرآن، پیامبر اسلام (ص) را فردی اُمّی معرّفی می‌کند و اُمّی به معنای درس‌نخوانده است نه بی‌سواد. ثانیا ننوشتن پیامبر اسلام دلیل بر عدم توانایی آن حضرت در نوشتن نیست. ثالثا، اصولا خود خواندن و نوشتن حاکی از نقص صاحب آن است چرا که راه علم حصولی خطاپذیر است و اگر کسی از طریق دیگر مثل علم لدنی و الهی، از حقایق آگاه شود دیگر خطا ندارد ضمن اینکه نیازی به سواد هم ندارد؛ اما رمز تاکید قرآن بر اینکه کتاب از سوی فردی آمده که قبلاً سابقۀ تعلّم و یادگیری در هیچ مدرسه‌ای را نداشته، برای این است که احتمال هرگونه تردید از سوی مشرکان برای دعوت و صدق گفتار او را منتفی می‌کند. 2⃣ طبق شواهد تاریخی، سرتاسر زندگی پیامبر از تولّد تا رحلت مملوّ از معجزات فراوان است. از شکستن طاق کسری در هنگام تولّد آن حضرت گرفته تا قرآن کریم که بعد از گذشت سالیان متمادی همچنان مبارزه طلبی می‌کند و کسی قادر به تحریف آن نبوده است. 3⃣ وجود فضیلت‌های بالاتر مانند برتری قرآن بر سایر کتب آسمانی و مبارزه طلبی آن، خاتمیت و بشارت انبیای پیشین و نیز آیات و روایات متعدد است که برتری پیامبر اسلام را بر سایر پیامبران اثبات می‌کند و حتی اگر بپذیریم که پیامبر فاقد برخی ویژگی‌های دیگر پیامبران بوده، نداشتن فضیلت پایین‌تر به خودی خود نقصی برای دارندۀ فضیلت بالاتر به شمار نمی‌آید. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951748/ 🆔@spasokh