eitaa logo
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه
3.7هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
305 ویدیو
48 فایل
سایت مرکز: https://www.pasokh.org سامانه پاسخ: https://www.spasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📝شبهه در روز غدیر، امام علی (علیه السلام) نه به عنوان پیشوای سیاسی مردم بلکه به عنوان الگوی ایمانی و دوست پیامبر معرفی شد. پاسخ ماجرای غدیر خم، به صورت تواتر از طریق شیعه و سنی به دست ما رسیده به طوری که 110 صحابی و 84 تابعی آن را نقل کرده و علمای اهل سنت هم بدان اشاره کرده اند از جمله احمدبن حنبل، حاکم نیشابوری، ابن عساکر، فخر رازی، ثعلبی، حموینی، آلوسی، سیوطی، خوارزمی، سمهودی، متقی هندی، بلاذری و ... . منظور از «ولایت» در عبارت نبوی «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» که در غدیر نقل شده، ولایت عام است که شامل ولایت سیاسی می باشد و نه صرفا ولایت معنوی و یا دوستی زیرا: 1⃣ طبق نظر مفسران شیعه و سنی، آیه تبلیغ(مائده/67) در روز غدیر نقل شده که طبق آن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) باید چیزی را به مردم ابلاغ می کرد که عدم ابلاغ آن، معادل عدم ابلاغ رسالت بود که این مساله نمی توانست چند مساله فقهی و یا بیان دوستی با امام علی (علیه‌السلام) باشد، بلکه باید مساله مهمی همچون جانشینی باشد، چنانکه برخی مفسران همچون ابن عساکر و حبری بدان تصریح دارند، ضمن اینکه توصیه به دوستی امام علی (علیه‌السلام) یا معرفی او به عنوان الگوی ایمانی، مساله ای حساسیت برانگیز نبود که باعث نگرانی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) شده باشد و خداوند متعال بخواهدبه او قوت قلب دهد. 2⃣اینکه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) با پرسش «الست اولی بکم من انفسکم» ابتدا از مردم اقرار بر ولایت سیاسی اجتماعی خود می گیرد و آنگاه عبارت مشهور «من کنت مولاه ...» را بیان می کند حاکی از این است که ولایت در هر دو عبارت هم معنا هستند. 3⃣ فهم حاضران از این عبارت و پس از آن تبریک به امام برای انتصاب به خلافت و سروده شدن اشعار در این زمینه حاکی از معنای مشهور آن می باشد. 4⃣ مساله جانشینی امام علی (علیه‌السلام) فقط در غدیر مطرح نشده بود، بلکه از ابتدای بعثت به عناوین مختلف مطرح بود از جمله در حدیث یوم الانذار، حدیث منزلت، حدیث سفینه، حدیث ثقلین و ... که در کتب اهل سنت همچون صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابن ماجه، مسند ابن حنبل، سیره ابن هشام و ... اشاره شده است. 5⃣ سیره عقلا، سیره پیامبران پیشین و سیره خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که حتی برای خروج یک روزه از مدینه، شهر را بی سرپرست رها نمی کرد، اقتضا دارد پیامبر اسلام وضعیت سیاسی اجتماعی بعد از خود را تعیین تکلیف کرده و مردم را درگیر مساله خلافت که تنش زا می باشد نکند. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9448/ 🆔@spasokh
📝شبهه از لحاظ تاریخی و جامعه‌شناختی، ریشه‌های مذهب تشیع به دوران صفویان می‌رسد؛ صفویان با پدیدآوردن مذهب تشیع و از طریق اعمال زور و خشونت، توانستند بر ایران مسلط شده و دامنه‌ حکومت خود را در تمام مناطق این کشور پهناور گسترش دهند. پاسخ 1⃣ هرچند صفویه نقش مهمی در گسترش مذهب تشیع در میان ایرانیان داشتند اما هرگز نمی‌توان پذیرفت که صفویه پایه‌گذار مذهب شیعه بوده‌اند زیرا بر اساس مدارک فراوان تاریخی، شیعه نهال کاشته شده پیامبر خدا(ص) بود. ورود آن به ایران با مهاجرت شيعيان، علويان و سادات در قرون نخستین بود و در مناطق و شهرهایی همانند: قم، تفرش، کاشان، طبرستان و نیز در منطقه جبل، خراسان، سیستان و ... ساکن بودند. برخی از یاران ائمه(ع) از همین شهرها بودند. همچنین برخی ائمه(ع) در برخی شهرها وکیل داشتند. به تدریج شهرها و افراد بیشتری به تشیع گرایش پیدا کردند. شیعیان مراسم ویژه داشتند: مناقب خوانی(مدیحه سرایی) برگزاری مراسم عاشورا، جشن غدیر، رسم انتظارفرج، نماز جمعه و ... . 2⃣ از بین همین شیعیان بود که علما و شعرا شیعی سربرآورده، بارگاه ائمه (ع) و مدارس شیعی ساخته و کتاب‌های معتبر شیعی تالیف شدند. در این راستا دولتهای شیعی، همانند: علویان طبرستان(250 - 316)، آل بویه(328 - 446) و نیز در دوره ایلخانی سلطان محمد خدابنده (703-716) باعث رشد و گسترش بیشتر تشیع گردیده و بستر را برای تشکیل دولت شیعی صفوی که حاکمانش در ابتدا صوفی مسلک بودند، آماده کردند، زیرا هیچ حکومتی بدون بستر اجتماعی مناسب، نمی¬تواند اقدامات مهمی همچون تغییر مذهب را در یک جامعه ایجاد کند.(چنانکه آل بویه نتوانست بساط حکومت عباسیان را برچیند). پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9449/ 🆔@spasokh
📝شبهه بر اساس آیات 62 بقره و 69 سوره مائده، بهشتي شدن در انحصار داشتن دين خاص نیست بلکه تنها ملاک ايمان و عمل صالح است بنابراین در اين جهت، میان مسلمان و غيرمسلمان تفاوتی نيست و در واقع قرآن کثرت ادیان را پذیرفته است. پاسخ 1⃣ آیات 19 و 85 آل عمران بیان می دارد دین یکی و آن اسلام است. 2⃣ این دین واحد در هر مقطعی از تاریخ به وسیله پیامبری و با شریعتی متناسب آن دوره نازل شده است؛ از این جهت است که خداباوران به حقانیت همه پیامبران اعتقاد دارند. 3⃣آیات 62 بقره و 69 مائده در صدد نفی این تفکر است که صرف انتساب به یک دین (هر دینی)، براي نجات از دوزخ و رسیدن به سعادت کافي نيست بلکه آنچه موجب رستگاری می شود ايمان حقيقي به خدا، جهان پس از مرگ و عمل صالح است . 4⃣ قرآن کریم نه تنها اهل کتاب را به خاطر دشمنی با مسلمانان و ایمان نیاوردن به پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) سرزنش می‌کند (15، 19 و 59 مائده و 28 و 29 حدید) بلکه بر اساس آیات قرآن،ادیانِ گذشته از حقیقت خود منحرف گشته‌اند و دیگر نمی‌توان در آنها ایمان حقیقی به خدا و آخرت و عمل صالح را یافت (120 بقره و 30 و 31 توبه). پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9450/ 🆔@spasokh
📝شبهه ازآنجا که جوامع روایی شیعه در زمان صفویه نگاشته شده اند اعتبار محکمی ندارند و این دلیل روشنی بر جعلی بودن و عدم پالایش احادیث شیعه است! پاسخ 1⃣ برخلاف برادران اهل سنت که با شعار «حسبنا کتاب الله» اجازه نقل سخنان پیامبر اکرم را پس از رحلت ایشان تا دو قرن ندادند، شیعیان پس از پیامبر نیز به راهنمایی ائمه اطهار علیهم السلام به حفظ و تدوین سخنان رسول گرامی اسلام ادامه دادند؛ به همین جهت است که شیعیان دارای آثار حدیثی در قرون اول و دوم هجری هستند و همچنین آنچه از طریق اهل‌بیت (علیهم‌السلام ) به دستشان رسیده، حدیث متصل و مستند به پیامبر است؛ اما قدیمی‌ترین اثر حدیثی اهل‌سنت مربوط به اواخر قرن دوم است. 2⃣اگر چه شیعیان نیز تحت فشار قانون «حسبنا کتاب الله» بودند اما اولا چنان که ذکر شد حفظ و تدوین حدیث را پیگیر بودند و ثانیا اوج شکوفایی حدیث شیعه مربوط به زمان امام صادق (علیه‌السلام ) است که هیچ ربط و قرابتی با زمان صفویه ندارد؛ شاگردان امام صادق علیه السلام با استفاده از فضای نسبتاً آرام اجتماعی- سیاسی زمانه، رساله‌های فراوانی از حدیث تدوین کردند مثلاً از میان مجموعه پرسش و پاسخ هایی که در محضر امام صادق علیه السلام صورت گرفت، چهارصد کتاب نگاشته شد که به اصول اربعمأه معروف هستند و نخستین مجامع حدیثی شیعه با استفاده این کتاب‌ها نگارش یافت. 3⃣ مؤلفان کتاب‌های روایی چهارگانه شیعه از شخصیت‌های شناخته‌شده در جهان اسلام هستند؛ به‌طوری‌که هم در میان شیعیان و هم در میان اهل‌سنت از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند؛ از آنجا که محدثان شیعه به دنبال سنت واقعی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بودندروایات فراوانی را از موثقین اهل سنت نقل کرده اند برخلاف آنچه که مثلا در صحیح بخاری به عنوان یکی از مهم ترین کتاب های اهل سنت رخ داده است، در این کتاب نه‌تنها از روایان شیعه روایتی نقل نشده است بلکه حتی از شخصیتی مانند امام جعفر صادق علیه‌السلام هم روایتی در آن نیست! و این در حالی است که تعداد بسیاری از احادیث صحیح بخاری بدون سند و مرفوعه است و همچنین تعداد قابل‌توجهی از راويان بخاری، مورد جرح علماى رجال هستند. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9451/ 🆔@spasokh
📝شبهه از آنجا که در آیات شریفه قرآن هیچگونه دلالتی بر عزاداری و گریه بیان نشده است پس عزاداری برای شهادت امام حسین (علیه‌السلام)، خلاف دستورات اسلام است! پاسخ 1⃣ از نظر عقلی و در امور دینی، نیافتن دلیل بر جواز، به معنای عدم جواز نیست وگرنه باید بسیاری از رفتارهای مسلمانان معاصر حرام باشد چرا که در بین مسلمانان صدر اسلام رایج نبوده است. 2⃣ از آیات قرآن کریم مشروعیت عزاداری بر امام حسین (علیه‌السلام) قابل اثبات است؛قرآن کریم می‌فرماید: «خداوند دوست ندارد کسی بدی‌های دیگران را اظهار کند، مگر آن‌کس که مورد ستم واقع‌شده باشد»[1] پیام این آیه آن است كه خداوند نه تنها به مظلومان اجازه فریاد و افشاگری در مورد ظلم آنان را داده است بلكه چنین فریادی، محبوب خداوند متعال است. 3⃣ خداوند در قرآن كریم دوستی اهل‌بیت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را بر امت اسلامی واجب دانسته و محبت آنان را پاداش زحمات طاقت‌فرسای ایشان در راه ابلاغ رسالت قرار داده است؛[3] از آنجا که یکی از نشانه‌های محبت و دوستی، همدردی در سوگ و همدلی در شادی اهل‌بیت است؛ پس عزاداری برای امام حسین (علیه‌السلام) نیز در راستای این آیه از قرآن است. 4⃣ همچنین قرآن، در مورد سوگواری یعقوب(ع) در فراق یوسف(ع) می‌فرماید: «و چشمان او از اندوه سفید شد اما خشم خود را فرومی‌برد (و هرگز کفران نمی‌کرد)»[4] حضرت یعقوب(ع) در جدایی فرزند خود دچار حزن و اندوه فراوانی گشت، به طوری كه سالیان درازی در غم یوسف(ع) اشك ریخت تا دیدگانش سفید شد و بینایی خود را از دست داد. تا جایی که فرزندان یعقوب از بسیاری گریه پدر به ستوه آمده و گفتند: «به خدا تو آنقدر یاد یوسف می‌کنی تا در آستانه مرگ قرارگیری!»[5]؛ پس نه‌تنها گریه و اندوه زیاد در مصائب اهل بیت (علیهم السلام) مانعی ندارد بلكه مشروع و از ویژگی‌های مثبت به شمار می‌آید. پی نوشت: [1] سوره نساء، آیه 148. [2] سوره شوری، آیه 23. [3] . سوره یوسف،‌آیه 84. [4] . همان، آیه 85. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9452/ 🆔@spasokh
📝شبهه حجاب اسلامی نه تنها برای زنان سودمندی خاصی ندارد بلکه موجب پدیدآمدن ناراحتی‌ها و تنگناهای گوناگون فردی و اجتماعی همچون افسردگی، جلوگیری از پیشرفت اجتماعی و ... است. این ستم است که زن تاوان چشم‌چرانی و هوسبازی مرد را بدهد. پاسخ در اصل ضرورت پوشش برای بدن اختلافی نیست، اختلافات در زمینۀ حدود پوشش است که برگشت به نوع نگرش ها به مقوله حجاب دارد ؛ یکی از نگرش ها، نگرش دینی است که بر اساس آن برای پوشش شرعی بانوان حکمت های متعددی وجود دارد از جمله: 1⃣ جاذبه های بدنی زن، همچون روح او نزد خدا احترام دارد و نباید ارزان در اختیار چشم های هوسباز قرار گیرد، زن با حفظ حجاب، هم برای جسم و جان خود ارزش قائل می شود و هم مقتدرانه در برابر تبدیل شدن به ابزار هوسرانی مردان می ایستد. 2⃣ پوشش زنان در جامعه، به تقویت بنیان خانواده کمک می کند، چون زنان و مردان با عفت روز به روز به یکدیگر وابسته تر شده و بنیان خانواده شان مستحکم تر می شود ولی مردانی که در طول روز، زنان عشوه گر را می بینند نسبت به خانواده و همسر خود بی رغبت می شوند. 3⃣ بی حجابی باعث شیوع چشم و همچشمی میان زنان و صرف عمر گرانمایه به جای کسب علم، رشد و تعالی برای امور گذرا و کم اهمیت می شود. 4⃣ زنان بی حجاب، به دلیل مقایسه دائمی خود با زنان دیگر همواره در معرض اضطراب بدشکلی هراسی و افسردگی اند. 5⃣ بی حجابی عامل اصلی آسیب‌های اجتماعی همچون ارتباطات نامشروع، تجاوز، قتل های ناموسی، اختلاف در خانواده و طلاق می باشد. نکته پایانی: حجاب اسلامی ابتدا به سود مصالح مادي و معنوي خود زنان است نه برای گناه نکردن مردان. 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9453/ 🆔@spasokh
📝شبهه رسم پیاده‌روی اربعین تبدیل به یک حماسه‌ی شیعی شده است و این امر می‌تواند به همبستگی و انسجام میان همه‌ی فرق اسلامی آسیب رساند و مانع وحدت امت اسلامی شود. پاسخ 1⃣ پیاده‌روی ساده و خالصانه و به قصد زیارت امام حسین (علیه‌السلام) مخصوص شیعیان نیست و بسیاری از اهل سنت نیز در این مراسم شرکت می‌کنند؛ همچنانکه آمارها و گزارشات نیز مؤید این مطلب است. 2⃣ مراسم پیاده‌روی اربعین هرگز نمایش اقتدار شیعه در برابر دیگر فرق اسلامی نبوده و نیست؛ بلکه نمایش اقتدار جبهه‌ی حق در برابر ظلم جهانی و به نوعی تبلیغ به سوی وحدت است. 3⃣ شیعه از همان ابتدای شکل‌گیری در زمان پیامبر تاکنون، تاریخ پرفراز و نشیب، خونبار و دشواری را پشت سر گذشته است. از این رو استفاده از ابزارهای مشروعی که به تقویت هویت مذهبی و تحکیم انسجام درون‌مذهبی و نمایش اقتدار و صلابت شیعه در برابر قدرت‌های ظالم جهان مدد می‌رساند، وظیفه‌ای مهم و ضروری است که یکی از مصادیق آن شرکت در پیاده‌روی اربعین است. 4⃣ مراسم پیاده روی اربعین که با حضور عاشقانه و خالصانه دوستان اهل‌بیت، فارغ از هرملیت و زبان، انجام می‌گیرد، یکی از بهترین فرصت‌های آشنایی و تعمیق روابط معنوی، سیاسی و فرهنگی شیعیان جهان است. این مراسم در قالبی ساده، ملایم و نرم و عاری از هرگونه خشونت و تعرض به دیگر فرق اسلامی، شیعیان را به‌عنوان امتی مقتدر و با صلابت معرفی کرده و ضمن به نمایش گذاردن مناسک شیعی، پیام وحدت، یکپارچگی و هوشیاری آن‌ها را به دشمنان و بدخواهان فریاد می‌زند. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9454/ 🆔@spasokh
📝شبهه دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج، پاسخ به میلی طبیعی است و سودمندی‌های زیادی دارد؛ زیرا دختران و پسران با دوستی‌های موقت، علاوه بر آگاهی از خصوصیات جنس مخالف و شناخت فضای زندگی مشترک، بهتر می‌توانند در صورت رسیدن به تفاهم ازدواج کنند. پاسخ 1⃣ اگر دوستي دختر و پسر در دين ممنوع دانسته شده به اين سبب است که اين ارتباط، در عین هيجان انگيز و خوشايند بودن برای نوجوان، در حقيقت مي‌تواند موجب آسيب‌ها و زيان‌هاي بسياري براي آنها شود؛ وقتي دختر و پسر، پيش از شناخت کامل يکديگر، وارد فضاي دوستي، دلبستگي و وابستگي عاطفي مي‌شوند، ديگر اميدي به شناخت و کاربرد درست عقل در مسیر شناخت یدیگر وجود ندارد. 2⃣ هر چند ممکن است دوستی های دختران و پسران صادقانه باشد اما در اکثر موارد خيلي عميق و از روي تعهد نيست و آنچه که لازمه یک زندگی پایدار است انتخاب از روی شناخت، همراه با تعهد است. 3⃣ هشدار دین نسبت به دوستی های پیش از ازدواج به معنای ازدواج بدون شناخت و یا ازدواج با فردی که به او علاقه نداریم نیست بلکه شناخت نباید متاثر از هیجانات شوند به همین دلیل توصیه می شود انتخاب تحت اشراف بزرگ ترها صورت گیرد ضمن اینکه آگاهی از خصوصیات جنس مخالف و حصول شناخت، از طرق شرعی و عقلی دیگری نیز ممکن است. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9455/ 🆔@spasokh
📝شبهه 60 پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا در ایام اربعین، مستلزم مشقت و رنج بدنی فراوان است؛ در حالی که در شریعت اسلامی، تحمیل رنج بر بدن کار نادرستی تلقی شده است. پاسخ 1⃣ این ادعا به این شکل کلی پذیرفته نیست؛ دفاع از جان، ناموس، دین و سرزمین نه تنها مشقت جسمی بلکه خوف جسمانی را نیز به همراه دارد در حالی که اسلام دستور به جهاد در راه خدا است؛ 2⃣ یکی از ملاک های جواز و عدم جواز تحمیل مشقت بر بدن، هدفی است که فرد در نظر دارد و می‌خواهد با رفتار خود آن را محقق کند؛ چنانکه هدف متعالی و مقصود، معنوی و بلندمرتبه و برای فرد و جامعه حیاتی باشد، تحمیل مشقت بر بدن روا بلکه گاه واجب است ولی اگر هدف فرد هدفی مادی و دنیایی باشد، تحمیل مشقت کاری نامناسب است؛ 3⃣ پیاده روی اربعین چنانچه همراه با توجه باشد فرد را از لحاظ روحی و معنوی آماده ورود به ساحت ولایت ولی خدا می‌سازد و به فکر، عاطفه و عمل فرد رنگ و بوی الهی می بخشد. 4⃣ پیاده روی اربعین به ویژه در قالب اجتماع باشکوهی که در سال های اخیر رخ داده است سبب زنده نگه داشتن و تبلیغ نام و یاد امام حسین علیه السلام است؛ این اجتماع باشکوه ذهن های کنجکاو و جان های مشتاق را از سراسر عالم متوجه هدف قیامی می نماید که خلاصه بعثت همه انبیاء است. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9456/ 🆔@spasokh
📝شبهه 61 هیچ دلیل معتبری برای عزاداری و جواز گریه و پوشیدن لباس سیاه در سوگ شهادت امام حسین (علیه‌السلام) از سوی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) اسلام صادر نشده و این عزاداری‌ها بدعت است. پاسخ 1⃣ وهابیان با برداشتی سطحی از مبانی دینی، عقیده دارند که گریه و سوگواری بدعت و شرک به شمار می‌رود. درحالیکه سوگواری رفتاری فطریست که از عمق احساسات انسان سرچشمه می‌گیرد و مورد تأیید قرآن و سنت پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) است. 2⃣ تفاسیر اهل سنت (1) ذیل آیه 84 سوره‌ یوسف تصریح می‌کنند که حضرت یعقوب سالیان دراز در فراق فرزندش گریه کرد. 3⃣در سیره‌ پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) موارد فراوانی است ازجمله: آن حضرت بر شهادت عمویش حمزه(2)، وفات عثمان بن مظعون(3) و ... گريستند. در شهادت جعفر بن ابی‌طالب یک حکم کلی فرمودند: باید بر مثل جعفر گریه کنند.(4) حتی بر اساس روایات صحیح نزد اهل سنت پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بر شهادت امام حسین(علیه‌السلام) گریه کردند.(5) 4⃣عزاداری در میان خاندان و یاران پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) هم جاری بوده است عایشه و زنان در سوگ پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) مویه کردند.(6) بعدها هرگاه می¬خواستند بر عزیز خود سوگواری ‌کنند نخست طبق فرموده پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بر حمزه گریه مي‌كردند.(7) 5⃣همچنین پوشیدن لباس سیاه در سوگواری ها را در سیره‌ پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) مشاهده می کنیم، آنگاه که جعفر بن ابی‌طالب شهيد شد، پیامبرخدا(ص) به اسماء بنت عميس(همسر جعفر) فرمودند: سه شبانه روز لباس سياه بپوشد.(8) نیز دختر ام‌سلمه سه روز براي حمزه گريه كرد و لباس سياه پوشيد. (9) بنابراین عزاداری امری فطریست که مورد تایید قرآن کریم و سنت نبوی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) است. پی نوشت: 1. همچون: طبری، جامع البيان في تأويل القرآن، ج13، ص46 ؛ آلوسي، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم، ج7، ص39. 2. حاکم نیشابوری، المستدرك على الصحيحين، ج3، ص218-219. 3. همان، ج1، ص514. 4. بن اثیر، اسد الغابه، ج1، ص343. 5. حاکم نیشابوری، پیشین، ج11، ص135 ؛ نور الدین هیثمی، مجمع الزوائد، ج9، ص302-303. 6. حمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج43. 7. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج4، ص48. 8. بغدادی، مسند ابن الجعد، ج1، ص398. 9. زمخشري، الفائق في غريب الحديث والأثر، ج2، ص192. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9457/ 🆔@spasokh
📝شبهه 62 آیه سوم سوره مائده، «الیوم اکملت لکم دینکم ...»، در روز غدیر نازل نشده است و منظور از کامل شدن دین در این آیه، پایان یافتن رسالت پیامبر و نیز ابلاغ احکامی است که در پس و پیش آیه بدانها اشاره شده است. پاسخ 1⃣ مفسرین تاکید دارند همه بندهای آیه سوم سوره مائده مکی است غیر از بند مورد اشاره که مدنی است و نه تنها مفسرین شیعه بلکه تفاسیر اهل سنت نیز تصریح دارند که این بخش از آیه در غدیر خم نازل شده است؛ از جمله تفاسیر اهل سنت مناقب خوارزمی، فرائد السبطین حموینی، شواهد التنزیل حسکانی، مناقب ابن مغازلی، تاریخ بغداد خطیب بغدادی است. 2⃣ چه تناسبی وجود دارد بین چند فرع فقهی بیان شده در آیه در خصوص خوراکی ها، با فرازهایی سنگین از قبیل کامل شدن دین، تمام شدن نعمت، یاس کافران از رخنه در دین! ضمن آنکه فرازهای بیان شده با احتمال تغییر مناسک نیز ربطی ندارد چرا که قبلا با فتح مکه و نزول آیات سوره برائت، مشرکان از تغییر مناسک ناامید شده بودند. 3⃣ آنچه که می تواند سبب یاس کافران شود و با این فراز از آیه همخوانی دارد و ضرورت عقل، تجربه و گزارش های تاریخی گواه آن هستند، تعیین تکلیف موضوع جانشینی پیامبر بود که دشمنان اسلام به آن دلبسته بودند. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9458/ 🆔@spasokh
📝شبهه 63 شکستن بتها توسط پیامبر اسلام بعد از فتح مكّه، خلاف آزادی عقیده است. پاسخ 1⃣ خانه کعبه توسط حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل علیهما‌السلام برای دعوت به توحید و خداپرستی تجدید بنا شد؛ بنابراین تبدیل خانه یکتا پرستی به بت خانه توسط مشرکین نه تنها اقدام علیه اعتقادات دیگران بلکه عملی غاصبانه نیز محسوب می شود. 2⃣ اساسا عقیده امری قلبی است و شك نيست كه فشار خارجي، زور و اجبار، راهي به امر قلبي ندارد و ممكن نيست كسي را به داشتن يك اعتقاد مجبور كرد.(1) 3⃣بین آزادی عقیده با آزادی عمل تفاوت است؛ افراد مجاز هستند حتی در جامعه اسلامی هر عقیده ای که می خواهند داشته باشند کما اینکه در جامعه اسلامی زمان پیامبر صلی الله علیه و آله افرادی یهودی و مسیحی نیز وجود داشتند اما این آزادی نباید تا حدی باشد که بر خلاف قوانین اسلام و خیر و صلاح جامعه عملی صورت پذیرد؛ رواج شرك و بت‌پرستي مقام انسانی را به حد خضوع در برابر سنگ و گِل و... تنزّل مي‌دهد. پی نوشت: 1. لا إِكْراهَ فِي الدِّين پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9459/ 🆔@spasokh
با سلام و تشکر از همراهی شما گرامیان، لیست شبهاتی که تا کنون با موضوعات مرتبط با ایام ماه محرم و صفر در این کانال قرار گرفته است تقدیم می گردد؛ در صورت تمایل مطالب گذشته را از طریق هشتک های مرتبط مطالعه بفرمایید: 🆔@spasokh
📝شبهه 64 با بررسی کتاب‌های تاریخی و موضوع حمله‌ی اعراب به ایران، به روشنی معلوم است که اسلام با زور شمشیر اعراب به ایرانیان تحمیل شده است. پاسخ 1⃣ دین از مقولات آمیخته با فرهنگ است، امری اجبار بردار با پدیدایی یک شبه و یک ساله و... نیست؛ مسلمانی ایرانیان محصول قر‌ن‌ها تلاش و مجاهدت علمی و تبلیغی است؛ اتفاقا حمله‌ی اعراب، این فرایند را مقداری کند کرد و سبب شد ایرانیان قدری در برابر فرهنگ اسلامی مقاومت کنند؛ اما هنگامی که با آموزه‌های اسلام آشنا شدند، خود مبلغ و ترویج‌گر آن شدند. 2⃣ شرايط اجتماعى، سياسى و فرهنگى نامناسب ايران در دوره‌ی ساسانی، سبب شد كه مردم ايران با اختیار خود مسلمان شوند؛ چنانكه در بسيارى از شهرها، حاكمان بدون جنگ و درگيرى، به سبب عدم مقاومت مردم در مقابل سپاه اسلام، پرداخت جزيه را مى‌پذيرفتند و با سپاه اسلام صلح مى‌کردند.(1) 3⃣در قرن ده ميلادى، يعنى سه قرن پس از فتح ايران، آتشكده‌هاى زرتشتيان در عراق و فارس و كرمان و سيستان و خراسان و آذربايجان و در سراسر ايران برپا بود(2)؛ وجود پيروان زرتشتى در ايران تا عصر حاضر و آزادى آنان در اجراى مراسم دينى، بهترين دليل بر نبود اجبار و زور در پذيرش دين اسلام است.(3) 4⃣بزرگ‌ترين صاحب نظران در علوم مختلف اسلام از شيعه و سنى، از میان ايرانیان برخاسته‌اند و ايرانيان با اندك فاصله پس از رسيدن اسلام به ايران، در زمينه‌ى علوم اسلامى با نوآورى‌هاى شگفت، به توليد علم پرداختند و اين شيوه‌ى فرهنگسازى را به كشورهاى غربى انتقال دادند و مؤثرترين قدم‌ها را در تكامل علوم اسلامى برداشتند.(4) پی نوشت: 1. عبدالحسين زرين كوب، تاريخ مردم ايران پس از اسلام، تهران: اميركبير، چاپ سوم، 1371ش، ص 12 و 14. 2. على بن حسين مسعودى، مروج الذهب، ترجمه‌ى پاينده، تهران: علمى فرهنگى، چاپ چهارم، 1370ش، ج 1، ص 603-615. 3. عبدالحسين زرين كوب، همان، (چ سوم)، ص 535. 4. ويل دورانت، تاريخ تمدن، تهران: علمى فرهنگى، چاپ چهارم، ج 4، ص 188و 417 ـ 428. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9460/ 🆔@spasokh
📝شبهه 65 شيوه اجراي قانون قصاص و برخي از احکام حدود و ديات مطابق اقتضائات اجتماعي آن زمان و مهار خشونت آن عصر بوده است؛ دليلي ندارد اين احکام تا به امروز براي جوامع مختلف باقی بماند! پاسخ 1⃣ نباید تحت تعصب کور کنندۀ روشنفکری هر امر قدیمی را برچسب بد و نیازمند کنار گذاشتن زد؛ صحیح آن است که به دور از هر تعصبی حکمت احکام مورد بررسی قرار گیرد. 2⃣ گرچه تشریع حکم قصاص مربوط به زمان پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بوده ولی حکمت‌های آن در دین مبین اسلام حکمت‌های کلی، جاودانه و جهان شمول است. حکمت‌هایی چون «مهار خشونت» و «ضمانت حیات» برای همه نسل بشر معنادار است و نمی‌توان آن را به محدود به زمان خاصی دانست. 3⃣ اسلام به جای تجویز انتقام‌های کور و ظالمانه، قانون منصفانه قصاص تعیین کرد. در واقع اسلام از یک سو، آن را از الگوی رفتاری بی‌قید و بند و مهارناشده، به الگوی رفتاری مهارشده و حوزه قاضی و قضاوت کشاند و از سوی دیگر آن را از صورت انتقام کور خارج کرده و به قصاص عادلانه تبدیل کرد. کشتن چند برابر از خویشان قاتل در برابر یک قتل، انتقام‌جویی سبعانه و کور بود که دامان افراد بی‌گناه فراوانی را می‌گرفت. 4⃣ حکم قصاص صرفا براي مهار خشونت نيست تا عملکردي محدود به جوامع بدوي و خشن داشته باشد؛ بلکه جنبه پيشگيري از خشونت را هم در خود دارد. حکمت‌های دیگری مثل تشفی خاطر قربانیان و فرونشاندن احساس انتقام آن‌ها، حق مقابله به مثل، بازدارندگی و عبرت‌آموزی، جلوگیری از ارتکاب مجدد، ... در جعل حق قصاص مؤثر بوده و هست. به عبارت دیگر اگرچه تأمین حيات فرد و جامعه علت اصلی حق قصاص است، شواهد و دلایلی بر این که اهداف و علل فرعی دیگری هم در این حکم مرثر است، وجود دارد. 5⃣ اگر چه اسلام قصاص را اصالتا به عنوان حقی براي ولي دم قرار داده است اما بر اجراي کامل اين قانون براي همه افراد به عنوان حکم شرعي لازم الاتباع اصراري ندارد؛ توصيه قرآن به عفو و بخشش اولیای دم، نشان‌دهنده اين است که اسلام می خواهد به این قانون جنبه بازدارندگی بدهد نه اینکه ضرورتا و در همه جا اجرا شود، از این رو قانون قصاص، داراي انعطاف لازم جهت اجرا حتي در جوامعي است که به سبب بالا بودن فرهنگ عمومی و بسترهای مناسب اجتماعی از خشونت و پرخاشگری کم‌تری رنج می‌برند. 6⃣ علاوه بر اين، تاکنون هیچ جایگزین بهتری برای قصاص پیشنهاد نشده است؛ به گونه‌ای که از یک سو بتواند قربانی و خانواده او را بدون الزام‌ها و تحمیل‌های قانوني، راضی کند و احساس انتقام را در آن‌ها فرونشاند و از سوی دیگر مجرم ، به اندازه کافی مجازات شود و درس عبرتی برای دیگرانی که در معرض ارتکاب جنایت‌اند، پدید آید. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9461/ 🆔@spasokh
📝شبهه ۶۶ این ادعا که زلزله ها و دیگر حوادث طبیعی نوعی کیفر الهي برای گناهکاران است قابل پذیرش نیست. پاسخ حوادث طبیعی علت های متعددی می توانند داشته باشند و تشخیص تمام علتها توسط همه افراد امکان پذیر نیست؛ علت برخی حوادث مادی است و برخی حوادث ممکن است علل یا زمینه سازهای غیرمادی داشته باشند؛ داوري صحیح دربارة حوادث، بستگي به اين دارد كه وضع عمومي جهان با تمام ابعاد آن براي ما روشن باشد و واضح است كه چنين احاطه اي بر اوضاع عمومي جهان براي ما ممكن نيست؛ افراد خاص از اولیاء الهی و یا برخی دیگر از افراد، ممکن است تحت شرائط خاصی به اذن الهی اطلاع از ماهیت و یا رخ دادن حادثه ای داشته باشند. بنابر آیات و روایات، حوادث که گاه چهره بلا به خود می¬گیرند می توانند علت های زیر را داشته باشند: 1⃣گاهي یک حادثه نه بلا است و نه آزمایش بلکه دستاورد خود انسانهاست؛ 2⃣آزمايش الهی و تكامل انسان است؛ 3⃣گاه بلایا آثار طبیعی گناهان محسوب می شوند. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9462 🆔@spasokh
📝شبهه ۶۷ وقتي شيطان به خداوند، در جريان سجده، شكايت و اعتراض كرد، از درگاه او رانده شد ولي فرشتگان ديگري كه به اصل خلقت انسان اعتراض كرده بودند نه‌تنها رانده نشدند؛ بلكه خداوند متعال با كمال احترام به آن‌ها جواب كريمانه داد؟! پاسخ 1⃣ اعتراض و سؤال فرشتگان از قسم پرسش استفهامی یعنی برای طلب فهم مطلب نادانسته بود و پس از سؤال تسلیم شدند! این سؤال نه تنها پرسش استکباری یا استنکاری نبود بلکه مؤدبانه هم بود؛ هم در اول و هم در آخر سؤال،"تسبیح" مطرح است و به نزاهت و پیراسته‌بودن خداوند از کارهای غیرحکیمانه اعتراف دارند. 2⃣ فرشتگان بعد از فهم اینکه سجده (تواضع) در برابر انسان، سجده بر جسم او نیست، بلکه تواضع در برابر مقام انسانیت و خلیفه‌اللهی اوست، در برابر آدم سجده کردند و خاضعانه به فرمان الاهی گردن نهادند! بنابراین، سؤال فرشتگان نه تنها زشت نبود، بلکه ممدوح نیز بود و به همین سبب، پس از بر طرف‌شدن "شبهه" همه‌ی آن‌ها در برابر عظمت انسان سر تعظیم فرود آورند. 3⃣پرسش شیطان، پرسشی انکاری و از سر استکبار در برابر امر خدا بود؛ شیطان صریحا گفت که من از آدم برترم و بر او سجده نمی‌کنم و هنگامی که خداوند به او اعتراض کرد که چرا فرمان مرا اطاعت نکردی، به جای عذرخواهی و طلب بخشش، خداوند را موجب گمراهی خود معرفی کرد و آشکارا او را تهدید کرد که بندگانت را گمراه خواهم کرد! شیطان نگفت: من نمیدانم! بلکه گفت: میدانم ولی سجده نمیکنم! یعنی ربوبیت تو را قبول ندارم! پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9463/ 🆔@spasokh
📝شبهه ۶۸ در چند سوره از قرآن، داستان عذاب قوم ثمود و صالح پیامبر با تناقضاتی ذکر شده است؛ در حالی که قرآن باید مصون‌ از تعارض باشد. ضمن اینکه نابودی یک قوم، صرفا به دلیل شکستن پای شتربچه‌ای عادلانه نیست! پاسخ 1⃣ قرآن کریم، کتاب قصه‌سرایی نیست تا با ذکر جزئیات، باعث دورشدن از هدف گردد؛ بلکه تنها به آن قسمتی از واقعه اشاره می‌کند که پیامی در بر دارد و به مخاطب هشدار می‌دهد که درصورت عبرت نگرفتن و توجه نکردن به سرگذشت پیشینیان، به سرنوشت مشابه آن‌ها، دچارخواهد شد. 2⃣ در مورد اختلاف آیات سوره‌های اعراف، قمر، هود، شمس و شعرا در ذکر نوع عذاب قوم ثمود، گفتنی است آیه‌ای که در آن از کلمه‌ی عذاب استفاده شده، حاوی واژه‌ای عام است که مصادیقی دارد و این مصادیق در آیات دیگر بیان شده است. پس کلمه‌ی رجفه، صیحه وصاعقه، همگی مصداق عذابند. 3⃣علت عذاب قوم ثمود، تنها شکستن پای ناقه نبود؛ بلکه عذاب آن‌ها نافرمانی از قوانین الهی و تجری بر خداوند بود که با کشتن ناقه به اوج خود رسیده بود. آن‌ها ‌خود از صالح خواسته بودند تا برای اتمام حجت از جانب خدا شتری را از دل کوه بیرون بیاورد و آنان اگر چنین صحنه‌ای را ببینند، ایمان میاورند؛ اما آنها نه‌تنها ایمان نیاوردند بلکه به کشتن ناقه مصمّم شدند. 4⃣بر طبق تصریح قرآن کریم همه قوم ثمود هلاک نشدند؛ بلکه خداوند صالح پیامبر و مؤمنان را به رحمت خود نجات داد. همواره روش خداوند در سرکوبی ظالمان چنین بوده است که با نجات گروه مؤمنان و حق جویان، تنها معاندان و مخالفان لجوج را به عقوبت دچار می‌کند. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9464/ 🆔@spasokh
📝شبهه ۶۹ قرآن اکثریت انسان‌ها را با صفاتی چون نادان، بی‌عقل و بی‌ایمان معرفی کرده ‌است، گویا تنها کسانی که به اسلام گرویده‌اند، انسان یا انسان کامل‌اند و دیگر انسان‌‌ها بی‌شعور و فاقد فهم و درک هستند! حتی در قرآن به برخی از انسانها القابی مانند میمون، سگ و الاغ داده شده و پاره‌ای انسان‌ها از جانوران بدتر شمرده شده‌اند! آیا تمام این القاب بدان سبب نیست که عدهای نمی‌خواستند مطیع سخنان بیمنطق قرآن و پیامبر آن شوند؟! پاسخ 1⃣ برخلاف تصور باطلی که قرآن را توهین کننده به انسان معرفی می‌کند، بررسی دقیق و منصفانه نشان می‌دهد که قرآن کریم به کرامت ذاتی انسان باور دارد و آن را مبنایی ضروری برای کرامت اکتسابی او می‌داند؛ برخی از خصوصیات انسان که معلول و نتیجۀ کرامت ذاتی اوست عبارتند از مسجود ملائکه(1)، جانشین خداوند در زمین(2)، امانت دار خداوند(3)، دارای روح خدایی(4)، دارای اختیار(5) و ویژگی‌های دیگری(6) که در قرآن برای انسان بیان شده و نشان از جایگاه والای انسان در دیدگاه قرآن دارد. 2⃣ آنچه معیار و میزان قضاوت نهایی درباره انسان به حساب می‌آید، همانا کرامت اکتسابی است که در قرآن تحت عنوان "تقوا" (7) از آن یاد شده است؛ از منظر قرآن، کرامت ذاتی بشر هرگز مانع آن نیست که با سوء‌اختیارش راه نادرست را برگزیند و به مانند حیوانات زندگی کند؛ از نگاه قرآن، انسان موجودی است که هم دارای غرایز، امیال و نیازهای حیوانی است و هم استعداد پرواز تا مراتب بلند معنوی را دارد؛ اگر به نیازها و کشش‌های عالی خود پاسخ مناسب ندهد و به تزکیه و تهذیب نفس خویش همت نگمارد، در غرایز و شهوات حیوانی فرو رفته و شاید وجودی گمراه‌تر از حیوان هم پیدا کند. 3⃣ چگونه ممکن است قرآنی که پیروان خود را از دشنام دادن منع می کند(8) خود از آن استفاده کند! آنچه تحت عنوان فحاشی های قرآن به منظور سیاه نمایی بر علیه قرآن مطرح است نه فحاشی که توصیف واقعیت است؛ قرآن به عنوان آخرين کتاب الهي در پی آن است که خوب و بد، زشت و زیبا و درست و غلط را بیان کند و انسان‌ها را با توصیف وضعیت خودشان، آگاه کرده و معیار انسانیت از غیر آن را بازشناساند چنانکه امیرالمومنین علیه السلام در مواجه شدن با فحاشی سپاهیان خود نسبت به سپاهیان دشمن در جنگ صفین فرمودند: من خوش ندارم كه شما فحاش باشيد، اگر شما به جاي دشنام، اعمال آنها را توصیف کنید و حالات آنها را یادآوری کنید در سخن به صواب نزدیک¬تر و براي اتمام حجت بهتر است(9). پی نوشت: 1. اعراف، آیۀ 11. 2. 3.بقره، آیۀ 30. 3. احزاب، آیۀ 72. 4. سجده، آیۀ 9. 5. ملک، آیۀ 2، سورۀ کهف، آیۀ 7 و ... . 6. فطرت خداگرايی، انسان آزاد و امانت دار، دارای وجدان اخلاقی و ... . 7. حجرات 8. انعام، 108 9. تفسير نمونه396.5. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9466/ 🆔@spasokh
📝شبهه 70 خداوند، علیم مطلق است و از آینده خبر دارد، پس می‌داند چه انتخابی می‌کند و این نشان می‌دهد که خداوند گزینه‌های مختلفی برای انتخاب ندارد؛ بلکه باید فقط بر اساس علم خود انتخاب کند؛ از این رو اختیار خداوند با علم او در تناقض است. پاسخ 1⃣ اختیار یعنی توان انجام و ترک فعل، بدون اجبار و اضطرار؛ و خداوند در این معنا مختار است؛ اما تردید، نشانه نقص است و در ذات لایزال الهی راه ندارد؛ علم الهی، هم از صفات ذات و هم از صفات فعل اوست؛ از آنجا که ذات الهی، بسیط محض است پس در ذات او، هیچگونه دوگانگی نیست که بخواهد تعارض ایجاد کند؛ قدرت و علم الهی در مرتبه‌ ذات، غیریت مفهومی و عینیت مصداقی دارند؛ علم الهی در مقام فعل، همان فعل خداوند است که آن هم هیچ تعارضی با اختیار او ندارد؛ فعل خداوند به محض اراده، لباس هستی می‌پوشد. فیاضیت او دائمی است؛ هیچ نیرویی او را بر انجام فعلی مجبور نکرده است؛ فیاضیت او قبلیت و بعدیت و زمان ندارد؛ فیض او از ازل و با یک اراده در عالم جاری است اما به علت ضعف قابلیت عالم ماده در دریافت آن، زمانی و تدریجی است! 2⃣ اگر هم اختیار و علم الهی را به معنای حق انتخاب یکی از گزینه‌های مختلف بدانیم، باز هم هیچ تناقضی میان علم و اختیار خداوند وجود ندارد؛ انسان عاقلی را در نظر بگیرید که از پیش می‌داند اگر کنار دره‌ای برود خود را به پایین دره پرتاب نمی‌کند؛ حال اگر کنار دره رفت و خود را به پایین نینداخت، آیا مجبور بوده است که چنین نکند؟! آیا کسی هست که او را بدین معنا، مجبور بداند؟! بسیاری از کارهای بد و زشت و زیانبار هست که انسان نسبت به پیامدهای آن علم قطعی دارد و از آنها کاملا و صددرصد پرهیز می¬کند با اینکه قدرت بر انجام آنها هم دارد وپاره‌ای از افعال مفید و خوب هست که با علم پیشین و اطمینان درباره‌ آن انجام می‌شود و هیچ کس هم او را مجبور نمی‌داند. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9465/ 🆔@spasokh
📝شبهه شیعیان قائل به وجود امام مهدی موعود هستند و این اعتقاد را بنا بر روایاتی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نسبت می¬دهند؛ شیعیان حتی ادعا کرده¬اند که آن حضرت نام، کنیه، خصوصیات ظاهری و شخصیتی، غیبت، ظهور و خصوصیات زمان حکومت امام دوازدهم‌شان را به تفصیل بیان کرده‌ است! در حالی که اين روايات همگي جعلي و ساختۀ دست علمای آنهاست. پاسخ 1⃣ بسيارى از صحابه و تابعان، روايات مربوط به امام مهدی (عج) را نقل كردهاند. شيخ عبدالمحسن العباد از نويسندگان معاصر اهل‌سنت در ضمن مقالهاى مفصل با عنوان «عقيدة اهل السنة و الاثر فى المهدى المنتظر» اسامى 26 نفر از صحابه نقل‌کننده این احاديث را جمعآورى كرده است. یکی دیگر از محققان، شمار راویانی از صحابه که روایات مهدی را نقل کرده‌اند 33 نفر ذكر كرده است. 2⃣ علاوه بر كتاب‌ها و منابع شيعه كه اين مطلب در آن‌ها به نحو مسلم، مورد مقبول افتاده، دانشمندان بزرگ اهل‌سنت نيز به صحت آن اعتراف کرده‌اند. در این میان ‌می‌توانیم به افرادی چون ابوداود، احمدبن حنبل، ترمذي، ابن ماجه، حاكم، نسائي، طبراني و... اشاره کنیم که اخبار مهدی را با تفصیل در کتاب‌های خود ثبت کرده‌اند. (1) 3⃣صحت احادیث مهدی (عج) توسط بیش‌تر بزرگان اهل‌سنت مورد تأیید قرار گرفته است. بر اساس تحقیق مفصل آقای العمیدی شمار علمایی که به صحت احادیث مهدی (عج) تصریح کرده‌اند بالغ بر 60 نفر است. تعداد 17 نفر از دانشمندان بزرگ اهل‌سنت، به متواتربودن احاديث مهدي در كتاب‌هاي خود، تصريح كرده‌اند. (2) 4⃣شيخ عبدالمحسن العباد از عالمان معاصر سعودی تحقیق مفصلی درباره مهدی منتظر (عج) انجام داده و به اثبات صحت روایات مهدی و ظهور او پرداخته است. استاد خسروشاهی آن را با عنوان «مصلح جهانى و مهدى موعود از ديدگاه شيعه و اهل‌سنت» به فارسی منتشر کرده است. پی نوشت: 1. ر.ك: آيةالله صافي گلپايگاني، نويد امن و امان، تهران،‌ دارالكتب الاسلاميه، ص91-92. 2. ر. ك: مهدی پيشوائي، سيره پيشوايان، قم، انتشارات موسسه امام صادق، چ هشتم، 1378ش، ص 698. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9467/ 🆔@spasokh
📝شبهه 72 طبق روایات اهل سنت، آیه‌ مباهله (1) در شأن رسول خدا و امام علی و حضرت فاطمه و حسن و حسین (علیهم‌السلام) نازل شده است؛ در این آیه‌، امام علی مصداقی از مصادیق ابنائناست نه مصداق انفسنا! در نتیجه کسی نمی‌تواند برای اثبات خلافت و وصایت امام به این آیه استناد کند. پاسخ 1⃣ بسیاری از علمای اهل سنت ذیل آیه‌ مباهله؛ امام علی (علیه السلام) را نَفْس پیامبر شمرده‌اند؛ چنانکه حاکم نیشابوری به سند صحیح از جابر بن عبدالله انصاری، قصه ورود عاتب و سید و شرفیاب‌ شدن به محضر رسول خدا را نقل کرده و در آخر آن می‌گوید: «... و در حق آن‌ها نازل شد آنگاه جابر می‌گوید: مراد از «انفسنا و انفسکم» رسول خدا و علی و مراد از «ابنائنا» حسن و حسین و مقصود از «نسائنا» فاطمه (سلام‌الله‌علیها) است». (2) 2⃣ برخی از علمای اهل سنت تصریح کرده‌اند که تفسیر مذکور از لحاظ ادبی هم اشکال دارد؛ زبرا معقول نیست که انسان خودش را دعوت کند؛ بلکه همواره دیگری را می‌خواند؛ مگر این که مجازاً قائل به چنین معنایی شویم و روشن است که همیشه اصل بر معنای حقیقی است مگر اینکه خلاف آن با قرینه، اثبات شود و در اینجا قرینه‌ای بر معنای مجازی وجود ندارد! 3⃣اگر احتمال مصداقیت امام برای ابنائنا را بپذیریم، لازمه‌ آن این است که کلمه‌ «انفسنا و انفسکم» زائد باشد؛ زیرا شخص پیامبر داخل در جمله «تعالوا ندع» است؛ ضمنا یقینا مقصود از اینکه امام علی (علیه‌السلام) نفس پیامبر است، معنای حقیقی مثلیت و عینیت دو نفس نیست؛ بلکه مراد از نفسیت امام، مساوات آن دو در فضل و کمال است. پی نوشت: 1. «فَمَنْ حاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جائَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْنائَنا وَأَبْناءَكُمْ وَنِسائَنا وَنِساءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَى الْكاذِبينَ»؛ آل عمران، آيۀ 61. 2. جلال الدین سیوطی، الدر المنثور،بيروت: دار الفكر، ج2، ص230 - 231. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9468/ 🆔@spasokh
📝شبهه 73 در برخی از کتاب‌های روایی شیعیان، از جمله کتاب «فصل الخطاب فی اثبات تحریف کتاب رب الارباب» از میرزا حسین نوری طبرسی روایاتی وجود دارد که تحریف قرآن به نقیصه را اثبات می‌کند؛ وی برای اثبات تحریف قرآن، ضمن استفاده از روایاتی که از دیدگاه او موثق است، قائل به تحریف شده و اکثر علمای متقدم شیعه را موافق با این نظر می داند؛ مگر معدودی از آن‌ها را که عبارتند از: شیخ طوسی، سید مرتضي، شیخ صدوق و طبرسي صاحب مجمع البیان و دلیل عدم همراهی این بزرگان با علمای متقدم را تقیه داند. برائت‌نجستن شیعیان از کلینی، به سبب گردآوری روایات تحریف قرآن در کتاب کافی، دلیل یا تأیید دیگری بر اعتقاد شیعیان به تحریف قرآن است. پاسخ 1⃣ هرگز این گونه نیست که شیعیان از باب تقیه قائل به عدم تحریف قرآن باشند؛ بلکه با اعتقاد راسخ به عدم تحریف قرآن معترف‌اند. زیرا مسأله‌ تحریف قرآن، پیش از آنکه بحثی روایی باشد، بحثی عقلی و مبنایی است؛ بنابراین نمی توان با استناد به روایاتی که در صورت صحت سند، قابل تأویل‌اند، به وقوع تحریف در قرآن معتقد شد. حال زمانی که عالمان شیعه برای عدم امکان و وقوع تحریف در قرآن به دلائل عقلی تمسک می‌کنند، دیگر دلیلی برای طرح موضوع تقیه وجود ندارد! 2⃣ برائت‌جستن و مرتد دانستن یک محدث، آن هم تنها به سبب گردآوری روایاتی که همه قابل تأویل است، چیزی است که حتی در مذهب اهل‌سنت هم کسی به آن قائل نیست؛ بنابراین برائت‌جستن از شیخ کلینی امری غیرعقلایی است و عدم آن دلیلی بر اعتقاد شیعه به تحریف قرآن نخواهد بود. 3⃣حتی اگر محدث طبرسی و یا برخی دیگر از عالمان شیعه، به وقوع تحریف در قرآن اعتقاد داشته باشند، دلیل بر این نیست که همۀ شیعیان چنین اعتقادی داشته باشند. 4⃣حتی اگر همه روایاتی که در باب وقوع تحریف وجود دارد، از لحاظ سندی صحیح باشد، یقینا ادله روایی لزوم عرضۀ روایات بر قرآن، حاکم بر روایات تحریف است و از این رو باید از ظاهر روایات تحریف، دست کشیده و آن‌ها را تأویل کنیم؛ پس دلیل موجهی برای وجوب از بین‌بردن روایات تحریف وجود ندارد تا گفته شود که هرکس آن روایات را در کتابش بیاورد، مرتد و کافر است. 5⃣ همه روایاتی را که طبرسی به عنوان دلیل تحریف ذکر کرده است، یا ضعیف‌اند یا قابل‌تأویل، و ادعای «اجماع اکثر» قابل خدشه است؛ چرا که افراد زیادی از علمای طراز اول شیعه برخلاف نظر طبرسی، به عدم تحریف قرآن باور دارند. پی نوشت: 1. ر.ک: مقاله قرآن و خرافه باوری، سید حیدر علوی نژاد، فصلنامه پژوهشهای قرآنی. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9469/ 🆔@spasokh
📝شبهه 74 در رخداد جنگ جمل تقصیری از ناحیه طلحه و زبیر نبوده و در واقع جنگ از ناحیه شورشیان و سبائیان بر امام علی(علیه‌السلام) تحمیل شده بود. این دو با عایشه ملاقات کردند و از او خواستند تا فتنه مدینه را دفع کند؛ آنان عایشه را راضی کرده و با خود به جایی غیر از مدینه، یعنی بصره، بردند. ولی شورشیان به رهبری عبدالله بن سبا، احساس خطر کرده و جنگ را آغاز کردند و الا رنجشی در میان نبود؛ حتی امام علی (علیه‌السلام) به قاتل زبیر بشارت دوزخ داد و با دیدن جسد طلحه، دستش را بوسید! پاسخ 1⃣ داستان عبدالله بن سبا ساخته و پرداخته فردی به نام سیف بن عمر تمیمی است؛ عبدالله بن سبا کسی که حتی بزرگان اهل تسنن او را قبول ندارند و او را ضعیف و بی دین شمرده اند.1 علمای شیعه از جمله علامه سید مرتضی عسکری نیز اورا شخصیت موهوم وناشناخته دانسته است ؛ 2⃣ از میان مورخین، تنها طبری است که درباره نقش سبائیان سخن گفته است و اینگونه تلقی ای را ایجاد کرده است، در حالی که برخی گزارش‌ها از نقش داشتن معاویه در این رخداد حکایت دارد؛ به هر حال ادعای نقش داشتن عبدالله بن سبا در برپایی جنگ پذیرفته نیست زیرا علاوه بر ایراداتی همچون ضعف سندی این ادعاها، دشمنی سپاه بصره با امام علی (علیه‌السلام) قابل‌انکار نیست. 3⃣ بر اساس گزارش‌های معتبر تاریخی هنوز مدت زیادی از بیعت اکثریت قاطع مسلمانان از جمله طلحه و زبیر با امام علی (علیه‌السلام) نگذشته بود که آن دو، که از عدالت امام ناخشنود بودند و چشم طمع به خلافت داشتند با استفاده از موقعیت عایشه و به بهانه خون‌خواهی عثمان از مکه رهسپار بصره شده و جنگ جمل را بر امام (علیه‌السلام) تحمیل کردند؛ امام علیه السلام ‌کوشید با نصایح و اقدامات باز دارنده از بروز آتش جنگ پیش‌گیری کند اما در آنان تاثیر نگذاشت. 1. ر.ک: کتاب عبدالله بن سبا و دیگر افسانه های تاریخی، ترجمه عطا محمد سردارنیا، بی جا، مجمع علمی اسلامی، ۱۳۷۵. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9470/ 🆔@spasokh