eitaa logo
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه
3.7هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
305 ویدیو
48 فایل
سایت مرکز: https://www.pasokh.org سامانه پاسخ: https://www.spasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📝شبهه 76 قرآن کریم حمد را مخصوص خدا و حمد غیر او را شرک‌ورزیدن به او معرفی می‌کند؛ شیعیان با نادیده گرفتن این اصل مهم توحیدی، به مدح و ستایش اهل‌بیت، ثناگویی آنان می‌پردازند؛ حتی روایات شیعه هم این رفتار شرک‌آلود را مردود می‌داند؛ علاوه بر این، مداحی کردن برای بزرگانی که از دنیا رفته‌اند، هیچ ثمره‌ی عقلایی و دینی، در پی ندارد! پاسخ 1⃣ الفاظ «حمد» و «مدح»، اگر چه از نظر معنا به هم نزديک‌اند، ولي تفاوت دقيقي با يکديگر داشته و داراي دو ريشه و معناي متفاوت‌اند. حمد، تنها در برابر صاحب کمالی است که داراي عقل و انديشه است، ولي مدح، گفتاري حاکي از عظمت حال ممدوح است. دیگری اینکه حمد، تنها در برابر کارهاي اختياري است، امّا مدح، درباره‌ی امور غیراختیاری هم به کار می‌رود. 2⃣اصل حمد برای غیرخدا، تلویحاً پذیرفته شده است؛ امیر مؤمنان (علیه‌السلام) در خطبه 220 نهج البلاغه فرمود: «اطَّلَعَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ فيهِ فَرَضِىَ سَعْيَهُمْ وَ حَمِدَ مَقامَهُمْ»؛ «خدا به آن‌ها توجّه كرد؛ پس از سعىشان خشنود شد و مقام شان را ستود»؛ نتیجه‌ی سخن این است که اگر حمد غیرخدا جایز نبود، نباید خود خداوند افرادی را به سبب تلاششان حمد کند. 3⃣«الحمد لله» یعنی هرحمد و ستايشی از هركس، درباره‌ی هركس و هرچيز كه باشد، مخصوص خداست؛ مردم، خواه خدا را حمد كنند، خواه شخص ديگر یا شىء ديگری را، همه‌ی آن‌ حمدها بازگشت به حمد خدا دارد؛ چون آفریننده و رب همه‌ی امتیازها و برجستگی‌ها و زیبایی‌هایی که مورد حمد دیگران قرار می‌گیرد، خود خداوند است. (1) 4⃣مداحی و تمجید خداوند از پیامبران بزرگ بیان‌گر این است مدح و مداحی اگر از انسان‌های وارسته و نسبت به فضائل معنوی و اخلاقی باشد، نه تنها نکوهیده نیست، بلکه امری انسان‌ساز و تربیت کننده است؛ شیعیان بر همین اساس، به مدح و ستایش اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) و انسان‌های بلندمرتبه‌ی تاریخ می‌پردازند. پی نوشت: 1.قرشی، علی اکبر؛ قاموس قرآن، تهران: دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، 1371 ه.ش، ج2، ص173. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9472/ 🆔@spasokh
📝شبهه شماره 77 تحدی در قرآن به صورت پراکنده است. گاهی آوردن مانند همه‌ی قرآن و گاهی آوردن ده سوره و گاهی یک سوره را طلب می‌کند. به همین دلیل نمی‌تواند این روش مدعی اعجاز قرآن باشد. پاسخ 1⃣یکی از حکمت‌های گوناگونی تحدی‌های قرآن این است كه هريك از آيات، غرضى خاص از تحدى را مطرح می‌کنند. تك تك سورههاى قرآن خصوصيتى مختص به خود دارد و آن اين است كه با بيانى جامع و بلاغتى خارق العاده يكى از اغراض الهى را كه بستگى و ارتباط با هدايت و دين حق دارد، دنبال مىكند. اين خصيصه، غير از آن خصيصهاى است كه در مجموع قرآن كريم هست. همچنين چند سوره، مثلا ده يا بيست سوره از قرآن، نيز خصيصه‌ی ديگرى مخصوص به خود دارند، و آن اين است كه فنونى از مقاصد و اغراض را با بيانى غيراز بيانات ساير سورهها بيان مىكنند؛ تا بيانات قرآن يك نواخت نباشد؛ بلكه در آن تنوعى به كار رفته باشد، و اين تنوع خود دليل مىشود بر اينكه نمىتوان درباره‌ی قرآن احتمال اتفاق و تصادف داد. 2⃣ نخستین سوره‌ای که در آن تحدّی شده (سوره اسراء) در سال‌های پایانی اقامت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مکه نازل شده و آخرین آن‌ها (بقره)، نخستین سوره‌ی مدنی است. از این رو گرچه تحدّی آشکار قرآن استمرار دارد، امّا این موضوع در فاصله زمانی اوج مخالفت مکّیان تا دوران ثبات و تحکیم حکومت اسلامی در مدینه، مطرح شده و پیش از این تاریخ و پس از نزول سوره‌ی بقره، که در سال دوم هجرت نازل شده، آیات دیگری در تحدّی نازل نشده است. پس نظم زمانی در تحدی وجود دارد. 3⃣تنزل در مرحله‌ی اول به آن است که از همه‌ی قرآن به یک سوره تنزل شده، و آوردن یک سوره، کافی در تحدّی دانسته شده است. تنزل بین مرحله‌ی دوم و سوم آن است که در مرحله‌ی سوم، تنها به آوردن اسلوب‌های کلامی مشابه قرآن و نظم و فصاحت تحدّی شده و معنی در نظر گرفته نشده است. در مرحله‌ی چهارم، با توجه به اینکه (حدیث) شامل سوره، چند سوره و کل قرآن می‌شود، نسبت به تحدّیات سه گانۀ قبلی توسعه داده شده، فرد معارض را در وسعت انتخاب قرار داده است. در مرحله‌ی اخیر نیز، گرچه با مرحله‌ی دوم یکسان، و هردو تحدّی به یک سوره است، اما در این مرحله، اعجاز و تحدّی, آوردن چیزی دانسته شده که همانند با قرآن باشد. (1) پی نوشت: 1. سیوطی, جلال الدین, معترک الاقران فی اعجاز القرآن, ج 1، ص 12، بیروت, دارالکتب العلمیة پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9473/ 🆔@spasokh
📝شبهه شماره 78 شهادت به ولایت امام علی (علیه‌السلام) در اذان شیعیان علاوه بر اینکه هیچ مبنای دینی و تاریخی ندارد، از بدعتی‌هایی است که صفویان در اذان وارد کردند. پاسخ 1⃣ در زمان حکومت آل‌بویه برخی از شعارهای شیعه از جمله شهادت به ولایت، به عنوان شعاری آشکار، مطرح شد. اصرار آل بویه به اینجا منجر شد که شهادت ثالثه در اذان و اقامه رسمیت یافت. شیخ صدوق درباره این مسأله قائل به وجود نص خاص بود. از آن به بعد کسی نتوانست از انتشار آن جلوگیری کند مگرمدتی درعهد سلجوقیان که گفتن آن به کلی منع شد. و بعد با برپایی حکومت مقتدر صفوی، این شعار هماره با عشق به امیرمؤمنان آشکارتر گفته می‌شد. 2⃣ فقیهان شیعی(1) اتفاق نظر دارند که شهادت بر ولايت در اذان و اقامه واجب نیست؛ بلكه بر اساس عمومیت و اطلاق پاره‌ای از ادلّه، اظهار آن را مستحب دانسته‌اند. شهادت بر ولایت امام علی (علیه‌السلام) با اینكه از فصول اذان و اقامه به شمار نميرود، اما از آنجا که امامت، در امتداد نبوت است، شهادت بر ولايت، كامل‌كنندة شهادت بر توحيد و نبوت است. 3⃣بدعت در جایی است که فردی در میان احكام، آموزه‌ها و ارزش‌های دين اسلام ـ كه خداوند به وسيله پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) براي مسلمانان معین كرده است ـ تغيير یا تغییراتی پدید آورد؛ به گونه‌اي كه مستلزم کاستن از دین يا افزودن بر آن شود. در حالی که امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «هرگاه يكي از شما گواهي بر توحيد و نبوت داد، بايد بگويد عليُّ اميرالمومنين وليّ الله»! به گفته مرحوم صاحب جواهر اين اضافه ضرري به موالات و ترتيب ميان فصول اذان نميزند.(2) پی نوشت: 1. رک. کتاب‌های فقهی ورساله های عملیه این حضرات . 2. محمد حسن نجفي، جواهر الكلام، ج9، ص87. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9474/ 🆔@spasokh
📝شبهه شماره 79 در نظام حکومتی ایران، فتاوای فقها منشأ قانون است و حتی اقلیت های مذهبی غیر مسلمان نیز مجبور به تبعیت هستند و این امری نادرست و برخلاف موازین حقوق بشر است. پاسخ 1⃣ منشأ قانون فتاوا نیست زیرا در جمهوری اسلامی قانونگذاری در مجلس شورای اسلامی و طبق فرایند قانونگذاری در همه دنیا انجام می‌شود لیکن شورای نگهبان موظف است عدم مغایرت آن قانون را با شرع (فتاوای مشهور فقهای جامع الشرایط) و قانون اساسی احراز کند. 2⃣ برای همه‌ی افراد روشن است که اجراى احکام سیاسى و اجتماعى دین، جز از راه برقراری حکومت دینى مقدور نیست؛ از این رو ضرورت برپایی حکومت دینی اثبات می‌شود و مؤمنان موظف‌اند در دوران معصوم (علیه‌السلام) وی را برای تحقق حکومت اسلامی یاری کنند. پس احکام و قوانین در سطح عمومی باید اجراء گردد. 3⃣ از آن‌جا که اکثریت قاطع مردم ایران مسلمان و شیعه‌ی دوازده امامی هستند و به جمهوری اسلامی رأی مثبت داده‌اند، طبیعتا خواهان آن هستند که احکام اسلامی، که توسط فقیهان شیعه از قرآن و سنت استخراج می‌شود، مبنای قانون‌گذاری باشد. 4⃣ اقلیت‌های مذهبی و دینی، فقط در حوزه‌ی مسائل اجتماعی موظف به رعایت قوانین اسلامی هستند و در حریم خصوصی یا در پاره‌ای از مسائل اجتماعی و حقوقی که عمل بر طبق احکام دینی و مذهبی خودشان ممکن است، آزادند! ضمن اینکه در قانون اساسی آمده است که در بسیاری از مسائل حقوقی فیما بین اقلیت‌ها احکام و قوانین خودشان قابل اجراست. علاوه بر این اگر اقلیت‌ها آزاد باشند زمینه قانونی شکنی داخلی توسط معاندین، تقویت می‌شود. پاسخ کامل: 🆔@spasokh
📝شبهه شماره 80 هيچكدام از پيامبران كه براي منطقه خود آئين يكتا پرستي و نيكي و اخلاق اجتماعي را به ارمغان آورده‌اند، هرگز برنامه‌اي براي ايجاد حكومت‌هاي ديني نداشته‌اند. همه حكومت‌هاي مذهب پايه، توسط كساني كه مدعي جانشيني ايشان بوده‌اند برپا شد و همه اين حكومت‌هاي مذهبي چه در اروپا و چه در غرب آسيا منجر به ديكتاتوري و خشونت‌هاي بي پايان، منع انديشه آزاد و عقب افتادگي تمدني شد. اداره جامعه امري دنيوي است كه با امور معنوي و اخروي ارتباطي ندارد كه آنها مربوط به شخص است نه جامعه بنابراين از آنجا كه باور انديشه را ايستا مي‌كند، ما دخالت ترويج كنندگان باورها را در اداره كشور نمي توانيم بپذيريم.(1) پاسخ 1⃣ اگر نگاهی به تعالیم اسلام داشته باشیم، اذعان خواهیم کرد که بخش عمده ای از مباحث دین مربوط به مسایل سیاسی، اجتماعی است، نگاهی گذرا به آیات به خوبی گویای این نکته است که «قرآن همان گونه که دستورهای عبادی و فرمان جزایی و کیفری و دستورهای سیاسی و نظامی نیز دارد، از این رو اين نشان ميدهد كه اسلام يك تشكيلات همه جانبه و يك حكومت است و تنها به مسأله اخلاق و عرفان و وظيفه فرد نسبت به خالق خود يا نسبت به انسانهاي ديگر نپرداخته است؛ ... اگر اسلام آمده است تا جلوي همه‌ی مكتبهاي باطل را بگيرد و طغيان طواغيت را در هم كوبد، چنين انگيزهاي، بدون حكومت و چنين هدفي، بدون سياست هرگز ممكن نيست.» (2) 2⃣ این اصل که قانون و اداره جامعه باید پویا باشد نه ایستا کاملاً پذیرفته شده است، اما این ادعا که باور، به طور مطلق، اندیشه را ایستا می کند، سخنی ناتمام است ، زیرا اساساً اندیشه از باور جدا نبوده و هر اندیشه‌ای مبتنی بر باور و مبانی فکری خاصی است و اگر پذیرش باور، اندیشه را ایستا می کند، سکولاریسم نیز با این اشکال مواجه خواهد بود. بله برخی از باورها موجب ایستایی اندیشه می‌شوند همچون باورهای مسیحیت تحریف شده و کلیسای قرون وسطی که با جزم گرایی و مقابله با علم و اندیشه، زمینه ایستایی و رکود جامعه را فراهم آورده بود، اما باورهای اسلامی نه تنها موجب ایستایی اندیشه نشده، بلکه زمینه شکوفایی آن را فراهم می نماید. 3⃣این ادعا که «هیچکدام از پیامبران الهی هرگز برنامه‌ای برای ایجاد حکومت دینی نداشته‌اند.» بر خلاف واقعیات است. چرا که میان حکومت داشتن انبیا و برنامه حکومت داری تفاوت وجود دارد. اکثر انبیاء حکومت نداشته‌اند اما این به این معنا نیست که برنامه‌ای هم برای حکومت‌داری نداشته‌اند. زیرا برنامه یک امر ذهنی و فکری است؛ ولی حکومت‌داری امری واقعی است و بر وجود شرایط و لوازم بسیاری مبتنی است که اولین آن خواست و همراهی مردم است. پی نوشت: 1. كوروش زعيم هموند، شوراي مركزي جبهه ملي ايران، زندان اوين، 21 شهريور 1395 ( 11 سپتامبر 2016 ). 2. جوادی آملی، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، ص 75-76. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951724/ 🆔@spasokh
📝شبهه 81 خمس در شریعت اسلامی تنها به غنائم جنگی تعلق می‌گیرد و سرایت حکم آن به دیگر موضوعات نادرست است. فقیهان شیعی با توسعه‌ی موضوع خمس آن را به موارد دیگری هم مربوط کردند که ریشه‌ای در شریعت ندارد. روایاتی که در بحث خمس به آن استناد می‌کنند، نوعا جعلی و نامعتبر است. پاسخ 1⃣ غنیمت در لغت به مطلق فایده گفته می‌شود که بدون زحمت بدست آید. پس اگر قرار است معنای این لغت را در آیه، منحصر در غنائم جنگی بدانیم، نیاز به قرائن اضافی داریم حال آنکه چنین قرینه‌ای در آیه وجود ندارد. 2⃣ حتی مفسران اهل تسنن نیز به معنای لغوی عام غنیمت در آیه مذکور معترفند و علت انحصار معنای آن را قرائن شرعی خارج از آیه می‌دانند. در حالی که در آیه دیگر قرآن نیز غنیمت به معنای عام آن استعمال شده است. (1) 3⃣وجود روایات جعلی امری قطعی است، اما شیعه با هدایت ائمه (علیهم‌السلام) از ابتدا نظامی دقیق، منسجم و سختگیرانه را برای پالایش و تصفیه روایات طراحی و اجرا کرد. پس از رحلت پیامبر زمانی که نقل روایت حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) ممنوع شد، شیعیان به جمع‌آوری و دسته‌بندی روایات روی آوردند. پس از آن نیز با اشاره اهل‌بیت (علیهم‌السلام) همواره عده‌ای از شیعیان مسئول جمع‌آوری، نقل و کتابت روایات بودند. ائمه (علیهم‌السلام) نیز بارها اسامی افراد معتمد و افراد کذاب در این باره را به دیگران اعلام کردند تا بدین وسیله از نقل و اشاعه روایات جعلی پیش‌گیری کرده باشند؛ بنابر این ادعای اینکه اغلب روایات شیعه در یک باب خاص مثل خمس، یا دیگر ابواب فقهی، جعلی یا ضعیف است، ادعایی بسیار غلط و واهی است. پی نوشت: 1. نساء: 94 ، «فَعِنْدَ اللهِ مَغانِمُ كَثِيرَة» 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951725/ 🆔@spasokh
📝شبهه 82 شیعیان معتقدند که بر اساس روایات شیعه و سنی در آیه 7 سوره رعد (انما انت منذر ولکل قوم هاد)، مقام انذار مخصوص پیامبر و مقام هدایت‌گری مخصوص علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) است. این روایات در کتاب‌های اهل‌سنت توسط ابونعیم صاحب کتاب الفردوس نقل شده است. ادعای شیعیان با سه اشکال سندی و چهار اشکال محتوایی روبه‌رو است: اشکالات سندی عبارت است از: 1. همه مطالب کتاب الفردوس، صحیح نیست؛ 2. اینکه فقط ابونعیم ناقل روایت است، سبب سستی اعتبار آن می‌شود. 3. به اتفاق اهل علم، از اهل‌سنت، حدیث انذار جعلی است. اشکالات محتوایی عبارتست از: 1. معنای سخن شیعه این است که هدایت مسلمانان به دست علی صورت می‌گیرد نه به وسیله‌ پیامبر! 2. مطابق آیه باید هدایت‌گران متعدد باشند نه یک فرد؛ زیرا در آیه آمده است "و لکل قوم هاد". پس علی نمی‌تواند تنها مصداق هادی در این آیه باشد.3. لازمه سخن شیعه تقسیم شغل میان پیامبر و علی است؛ یعنی پیامبر شغل انذار و علی شغل هدایت‌گری را به عهده دارد. این ادعا با آیه 52 سوره شوری که پیامبر را هدایت‌گر به سوی راه راست معرفی می‌کند، (شوری /آیه آخر) ناسازگار است. 4. این ادعای شیعه که آیه مربوط به علی است، عین ادعای بهائیت است که گفته‌اند این آیه مربوط به بهاء الله است! پاسخ 1⃣ حدیث انذار نه تنها در منابع حدیثی شیعه همچون کتاب سلیم بن قیس هلالی، الاحتجاج طبرسی، الاصول السته عشر، تفسیر فرات الکوفی، تفسیر العیاشی، اصول کافی، امالی شیخ صدوق، بحارالانوار مجلسی و غیره آمده است، در کتاب‌های علمای مشهور اهل‌تسنن مانند حاكم در كتاب «المستدرك»، حموينى في «فرائد السمطين»، ذهبي در میزان الاعتدال، الحسكاني في «شواهد التنزيل»، بيهقي شافعي در کتاب تفسیرش «التهذيب» ، ميبدى يزدي در کتاب «شرح ديوان أميرالمؤمنين»، و غیره نقل شده است. بنابراین اشکالات سندی حدیث مذکور، برطرف می‌شود. از این رو با توجه به وجود ناقلان مختلف و کثرت نقل حدیث انذار در کتاب‌های روایی اهل سنت جای هیچگونه شبهه‌ای در صدور حدیث انذار درباره فضلیت امام علی (علیه‌السلام) وجود ندارد. ادعای جعلی و کذب‌بودن حدیث یا اینکه تنها ناقل حدیث ابونعیم است، سخنی از روی تعصب است. همچنین روشن است که صحت یا عدم‌صحت برخی از مطالب کتاب الفردوس دیلمی خدشه‌ای به صحت صدور این حدیث وارد نمی‌کند. 2⃣ سیاق آیه نشان می‌دهد که «انما انت منذر» در ارتباط با انکار رسالت پیامبر توسط کافران و درخواست‌های مکرر برای ارائه معجزات مادی است. مراد این قطعه از آیه که ای پیامبر! تو تنها بیم‌دهنده‌ای! این است که پیامبر اسلام وظیفه‌اش انذار مردم از پیامدهای نافرمانی از دستورات الهی است نه آوردن انواع معجزات و انجام کارهای خارق العاده‌ای که مشرکان از پیامبر درخواست داشتند. پس منظور آیه، هدایتگر نبودن پیامبراسلام نیست، چنانکه مراد از هادی در آیه فقط امام علی (علیه‌السلام) نیست، بلکه شامل پیامبر و یازده امام معصوم دیگر شیعه هم می‌شود. زیرا کلمه هادی به صورت نکره آمده و این بدین معنا است که برای هر قوم و ملتی، هادی‌ای وجود دارد. نام‌بردن از امام از باب انحصار نیست، بلکه از باب تطبیق مفهوم هادی بر مهم‌ترین مصداق آن پس از پیامبر است. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951726/ 🆔@spasokh
🔸عنوان: استعمال عام واژه حرم 📝شبهه شماره 83 واژه حرم، تنها برای مسجد الحرام و برخی از اماکن دینی دیگر مثل مشعر الحرام جایز است و به کار بردن این واژه، برای مدفن پیامبر و دیگر شخصیت‌های مذهبی از جمله امامان شیعه، حرام و مشرکانه است. حتی حرم ساختن و بنای بر قبور امامان شیعی نیز عملی مشرکانه است. پاسخ 1⃣ مسلمانان در طول تاریخ از صدر اسلام تاکنون برخی از مقابر را حرم خوانده‌اند. صحابه و تابعان نیز بنای بر قبور و حرم ساختن را مشروع می‌دانستند. گزارشات فراوانی در کتب اهل سنت وجود دارد که صحابه و تابعان بر ساختن بنا بر قبور اهتمام ویژه‌ای داشته‌اند مخصوصاً قبر پیامبر و بسیاری از صحابه آن حضرت مورد تکریم مسلمانان از صدر اسلام تاکنون بوده است. 2⃣ دو آیه در قرآن وجود دارد که عالمان اهل سنت در کتاب های تفسیریشان تصریح می کنند كه اين دو آيه، دليل بر جواز مشروعيت جواز بنای بر روي قبور بزرگان و اولياء و ساخت حرم برای آنان است. الف) آيه 21 سوره كهف (1) طبری در کتاب تفسیرش ذیل این آیه چنین می‌گوید: «مشركين گفتند: ما بر روي قبر آنان ساختمان يادبودي بناء مي كنيم، چون آنان فرزندان اجداد ما هستند. مسلمانان گفتند: ما سزاوارتريم، چون آنان مؤمن و موحد بودند و بر روي قبر آنها مسجد بناء مي كنيم و در اين مسجد عبادت مي كنيم».(2) ب)آيه 36 سوره نور(3) زمخشري در تفسير آيه مي‌گويد: «رفع بيوت، يا به معناي بناي بيوت است و يا به معناي تعظيم بيوت و بالا بردن قدر و منزلت بيوت است.».(4) معنای بیوت در این آیه را چه بناء و چه برافراشته شدن و چه گرامي داشتن بگیریم، بناء بر قبور انبياء و اولياء و حرم سازي و گنبد سازي، يكي از مصاديق بارز گرامي داشتن بيوت أنبيا و أئمه (عليهم السلام) است. 3⃣روایات فراوانی در کتب اهل سنت وجود دارد که صحابه پیامبر و بسیاری از مسلمانان به قبر پیامبر اسلام و بزرگان دین تبرک جسته‌اند؛ مانند: ابن منكدر، عبداللّه بن عمر، بلال حبشي ، عبداللّه، فرزند احمد بن حنبل و... . همچنین صحابه بارها به هنگام گرفتاري به قبر پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) متوسّل مي‌شدند. پی نوشت: 1. «إِذْ يَتَنَازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْيَانًا رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلَي أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِدًا». 2. جامع البيان في تأويل القرآن، أبو جعفر الطبري، المحقق: أحمد محمد شاكر، الناشر: مؤسسة الرسالة، الطبعة: الأولى، 1420 هـ - 2000 م، ج17، ص635. 3. «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآَصَالِ». 4. الكشاف عن حقائق التنزيل وعيون الأقاويل في وجوه التأويل، زمخشری، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، تحقيق: عبد الرزاق المهدي، ج3، ص247. 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951727/ 🆔@spasokh
عنوان: مصحف امام علی(علیه‌السلام) و عدم تحریف قرآن 📝شبهه شماره 84 شيعه ادعا مي كند كه بعد از رحلت پيامبر، حضرت علي (علیه‌السلام) قرآني را با ويژگي خاص تدوين كرد، اما آن را از همه، حتي از شيعيان پنهان نمود. شيعيان و علماي آنها هرچند در زبان قائلند كه قرآن كنوني را قبول دارند اما باور قلبي آنها اين است كه قرآن واقعي همان است كه حضرت علي (علیه‌السلام) نوشته است و الان در دست امام زمان(علیه‌السلام) است و قرآن كنوني تحريف شده است و رواياتي نيز در اصول كافي وارد شده مبني بر اينكه قرآن اصلي همان است كه در دست ائمه است. آنها در ظاهر اين روايات را رد مي كنند اما هيچ گاه در كتب خود تصريح به ضعف شان نمي كنند. پاسخ 1⃣ مصحف حضرت علي (علیه‌السلام) كتابي است مشتمل بر آيات و سوره هاي قرآن مطابق با ترتيب نزول و نيز مشتمل است بر بيان تفاسير آيات و شأن نزول ها و ... و لذا با قرآن فعلي تفاوتي ندارد مگر در ترتيب نزول، و هيچ روايتي با چشم پوشي از سند آن چنين دلالتي ندارد كه وجود مصحف علی، دال بر تحريف قرآني است كه نزد مردم است. بلکه منظور روايات همان تدوين قرآن توسط اميرالمؤمنين به ترتيب نزول و مباحث تفسيري موجود در آن است نه اينكه آياتي در آن باشد كه در قرآن فعلي نيست. 2⃣ علت مخفي بودن مصحف عبارت است از اينكه چون با سياست هاي سردمداران آن زمان مطابقت نداشت لذا آن را نپذيرفتند و در دوران خلافت خود حضرت هم به خاطر حفظ وحدت جامعه از ارائۀ آن خودداري نمودند و در اعصار بعدي هم وضع به گونه اي بود كه به دنبال از بين بردن يا تحريف آثار شيعيان بودند. 3⃣وقتی در دسترس قرار دادن مصحف در زمان امام علی (علیه‌السلام) و ائمه به مطالبه عمومی تبدیل نشده است ارائه آن به جامعه نه تنها مفید نیست بلکه منشا درگیری های فراوان خواهد شد. ازاین رو اختلاف مصاحف در زمان عثمان موجب تفرقه هایی در میان مسلمانان شد و عثمان با راهنمایی حذیفه بن یمان به توحید مصاحف اقدام کرد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951728/ 🆔@spasokh
عنوان: حرمت موسیقی 📝شبهه شماره 85 فتوا به حرمت موسیقی ناشی از سنّت گرایی فقیهان و نفهمیدن آیات و روایات موسیقی است و روش فقهاء در طول تاریخ در فهم روایات موسیقی از جمله مراجعه به لغت نامه‌های عامیانه اشتباه بوده است و همین مسئله سبب شده که موسیقی در عرصه زندگی دینمداران به کناری نهاده شود. فقهاء معمولا جرأت مخالفت با فتوای معروف را نداشتند و آن را به عنوان یک اصل مسلّم می¬پذیرفتند و نتیجه این جوّ، عدم پیشرفت فکری در حوزه های دینی شیعه بوده است. پاسخ 1⃣ فتاوای فقهاء در باب موسیقی ناشی از روایاتی است که در این باب وارد شده است. فقهای شیعه در فتوا دادن همیشه مراقب بودند تا مبادا حرامی را حلال و یا حلالی را حرام کنند. اگر فتوایی ناشی از رأی و دیدگاه شخصی باشد، اعتباری نخواهد داشت. این قانونی است که هر متدینی به آن ملتزم است و اصل کلام یک مؤمن این است که پیرو فرامین الهی است و تابع آراء بشری نیست. 2⃣ روایات مرتبط با موسیقی شامل احادیث صحیح، موثّق و غیر آن است. و از مجموع آنها استفاده می شود که شارع مقدّس نه تنها رأی مثبتی نسبت به استفاده از ابزار آلات موسیقی ندارد، بلکه نهی هم فرموده است. در برخی روایات بطور صریح فرموده اند: که من شما را از رقص و مزمار و ... نهی می کنم و یا برای نگهداری و نواختن ابزارآلات موسیقی عواقب شومی ذکر شده است. 3⃣اهل بیت (علیه‌السلام) وقتی با مردم زمان خود سخن می گفتند، با زبانی با آنان صحبت می کردند که متداول بین مردم بود و مردم آن را می فهمیدند، پس اگر بخواهیم معنای یک لغت را در زبان ائمه: بفهمیم باید معنای آن کلمه را در زبان مردم آن زمان بدست آوریم و این همان کاری است که فقیه با مراجعه به لغتنامه های تخصصی که درصدد بیان معنای حقیقی کلمات است، انجام می دهد. پس این ادّعاء که فقهاء برای بدست آوردن معانی کلمات موجود در روایات به لغتنامه های عامیانه مراجعه می کنند، ادّعایی بدون دلیل است. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951730/ 🆔@spasokh
عنوان: عدم جواز ازدواج موقت با زن شوهردار 📝شبهه شماره 86 در کتاب اصول کافی، که از معتبرترین کتاب‌های شیعیان است، ازدواج موقت با زنان شوهردار مجاز شمرده شده است. در روایتی آمده است که یکی از اصحاب امام صادق (علیه‌السلام) به امام گفت: زنی را به ازدواج موقت درآوردم و در اثناء معاشقه فهمیدم که شوهر دارد؛ امام به او گفت: چرا در این باره تحقیق کردی؟! یعنی مهم نبود که او شوهردار است و نباید با پرس و جو عیشت را مکدر می‌کردی! این روایت به خوبی نشان می‌دهد که در اسلام مسیر شهوت¬رانی مرد و خفت زن به عنوان ابزار هوسبازی او به خوبی تسهیل شده است؛ تا جایی که رابطه جنسی با زن شوهردار هم مجاز شده است. پاسخ 1⃣ ازدواج با زن شوهردار در مذهب شيعه حرام است، چه آن ازدواج دائم باشد يا موقت و روايتي كه به آن استدلال شده دقيقاً خلاف فهم اشكال كننده را مي¬رساند. هيچ¬كدام از فقهاي شيعه در طول تاريخ، فتوا به جواز ازدواج موقت با زن شوهردار نداده¬اند و هيچ روايتي مبني بر جواز اين مسئله وجود ندارد. 2⃣ ازدواج با زن شوهردار در صورت علم، علاوه برحرمت، كيفر نيز دارد. اگر كسي عمداً با زن شوهردار ازدواج كرده و با او نزديكي كند، در حقيقت مرتكب عمل زنا شده و احكام زنا بر او جاري مي‌شود. 3⃣جايگاه والاي زن در مكتب شيعه امري آشكار است كه در موارد متعدد از مصادر تشريع استفاده مي-شود. اينگونه روايات نیز بيانگر جايگاه والاي زن در جامعه است چرا كه به كلام زن اعتبار مي‌بخشد كه اگر بگويد: من متأهّل نيستم، به همين مقدار اكتفا شده و گفتار او پذيرفته مي‌شود و نيازي به تحقيق بيشتر نيست و نپذيرفتن كلام او به معني پذيرفتن او در جايگاه اتّهام است. پس اين نه تنها نشان خفّت زن نيست كه نشان عزّت و احترام اوست. 4⃣اگر مكلّفين در همه موارد خود را ملزم به احتياط و تحقيق بدانند، به حرج و سختي افتاده و نظم زندگي آنان مختلّ مي شود؛ در حالي كه دين اسلام دين سختي نيست بلكه دين آساني و وسعت است. يكي از مواردي كه اسلام احتياط را لازم ندانسته، بحث تحقيق كردن مرد در مورد مجرّد بودن زني است كه قصد ازدواج موقّت با او را دارد. در اين مورد هم مانند بسياري موارد ديگر، اسلام مسير ازدواج موقّت را دشوار نكرده است و به كلام خودِ زن در اين مسئله، اعتبار بخشيده است. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951733/ 🆔@spasokh
عنوان: احکام فقهی امضائی اسلام 📝شبهه شماره 87 اکثر احکام فقهی اسلام امضائی است؛ یعنی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) همان قواعد و اصولی که مردم زمانش در معاملات و تنظیم امور اجتماعی خود پذیرفته و بر طبق آن عمل می‌کردند، را پذیرفته و تأیید کرد. اداره جوامع پیشرفته امروزی با همان قوانين جامعه بسته‌ی حجاز، کاری اشتباه است. از این رو باید قوانین فقهی به یک سو نهاده شود و قوانین متناسب با شرایط کنونی جامعه طراحی گردد! پاسخ 1⃣ اسلام با احکام عرفی رایج در میان مردم عصر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سه گونه برخورد کرد: برخی را مطلقاً مردود شمرد، برخی را اصلاح کرد و برخی را به همان وضع که بود پذیرفت. اینطور نبوده که هرچه در عرف حجاز مورد پذیرش مردم بوده است، از سوی اسلام تأیید شود. نکته مهم دیگر آن است که بسیاری از آداب و رسوم مردم عصر جاهلیت که اسلام بر آن مهر تأیید زد، ریشه در ادیان گذشته داشته و از حضرت ابراهیم (علیه السلام) منشأ گرفته است. (1) بنابر این امضائیات اسلام نیز ریشه تأسیسی و الهی دارد. 2⃣ اگر معیار، وحی بوده است پس تأیید یا ردّ قوانین آن روز حجاز به سبب مطابقت آن با اراده‌ی تشریعی خداوند و فطرت انسانی بوده است. اگر این مبنا را بپذیریم آنگاه از آنجا که فطرت انسانی همواره ثابت و یکسان جریان دارد و اراده‌ی تشریعی خداوند هم نقض نشده است، همان قوانین مورد تأیید اسلام امروز هم مشروعیت خود را حفظ کرده و منطبق بر نیازهای ماست. 3⃣هرگز اینگونه نبود که اسلام هرچه از احکام و قوانین که میان مردم حجاز جریان داشت، تأیید کند. مبنای اسلام در وضع احکام و رد یا تأیید عرف، فطرت بشریست؛ فطرت یا همان نحوه‌ی خلقت انسان، امری ثابت، همگانی و فراتاریخی است .فطری بودن احکام و آموزه‌ها، علت ثبوت و کارایی احکام اسلامی در تمام جوامع و اعصار است. 4⃣علاوه بر این باید بپذیریم که همه‌ی احکام و قوانین موجود در حجاز صدر اسلام، عاری از حکمت و عقلانیت نبوده است. اسلام با پذیرش آنچه عقلانی و درست بود و وانهادن آنچه غیرعقلانی و نادرست بود، نظام پویا و تازه‌ای از احکام اجتماعی بنا نهاد که برای همه‌ی زمان‌ها و مکان‌ها مناسب و سودمند است. از این گذشته نهاد احکام حکومتی، احکام ثانویه و اجتهاد مداوم مجتهدان از بروز مشکلاتی در امر قانون‌گذاری پیش‌گیری می‌کند! پی نوشت: 1. شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، الملل و النحل،چاپ محمدبن فتح‌الله بدران، قاهره (افست قم ۱۳۶۷ش) ج2، ص594- 601، « أول من طلق ثلاثا على التفرقة إسماعيل بن إبراهيم عليهما السلام، و كان العرب يفعلون ذلك، فتطلقها واحدة و هو أحق الناس بها، حتى إذا استوفى الثلاث انقطع السبيل عنها، و منه قول الأعشى» 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951734/ 🆔@spasokh
عنوان: مجازات در ملأ عام 📝شبهه شماره 88 مجازات درملأعام یک مجازات ناعادلانه و غیراخلاقی و پذیرفته‌نشده در جرم‌شناسی است، چون علاوه بر اینکه از نظر اخلاقی تحقیر عمومی انسان هر چند مجرم باشد، عملی اخلاقی نیست، ازنظر حقوقی نیز این نوع مجازات نافی کرامت انسانی که یکی از حقوق بنیادین بشر است، در تضاد با جنبه‌ی اصلاحی مجرم و همچنین تحمیل مجازاتی مضاعف بر مجرم است. مضافاً به اینکه برخلاف تصور رایج، مجازات درملأعام موردنظر شارع مقدس اسلام نبوده است. پاسخ 1⃣ مجازات در ملأعام و مجازات علنی با یکدیگر تفاوت دارند و اسلام موافق مجازات علنی برخی از مجازات هاست نه همه مجازات‌ها و نه مجازات در ملأ عام. ضمن اینکه اساساً هرنوع مجازاتی در ذات خود اهانت و مخدوش کردن احترام مجرم را دارد؛ حتی مجازات زندان که به پندار مستشکل، مجازاتی غیرخشن و مطابق با تفکر مدرن است. اصلا مجازات یعنی تنبیه و تأدیب کسی که برخلاف هنجارهای مقبول جامعه عمل کرده است. 2⃣ مجازات مجرمانی که حیثیت عمومی و حقوق عموم جامعه را از بین برده اند مشمول مجازات علنی می شود. مثل اختلاس های کلان، ایجاد ناامنی، یا تلاش برای از بین بردن عفت عمومی. 3⃣ از طرفی اجرای علنی مجازات دارای آثار و فواید اجتماعی است، مانند افزایش سطح امنیت اجتماعی و روانی در جامعه، عبرت‌پذیری دارندگان زمینه‌های ارتکاب جرم، مرهم نهادن بر قلوب جریحه‌دار شده مردم، پیشگیری از تبانی احتمالی بین مجریان و مجرمان. 4⃣ اجرای علنی مجازات، نشان‌دهنده‌ی حتمیت در اجرای مجازات از طرف دستگاه‌های ذی‌ربط است که این حتمیت در اجرا، علاوه بر تأثیری که به خاطر نوع مجازات از جهت شدید یا خفیف بودن دارد؛ خود دارای بازدارندگی از ارتکاب جرم است. 5⃣ در دنیای کنونی که رسانه های گوناگون و قدرتمند وجود دارد و تحقیر مجرم به شخص او منحصر نمی‌ماند و خانواده و فامیل او را هم دچار مشکلات و تحقیرهایی زیادی می‌کند، قطعا مجازات علنی (به خصوص در ملاعام) باید اولا به برخی از جرم های خاص و بسیار عمومی منحصر شود و ثانیا تا حد ممکن هویت مجرم از مردم مخفی بماند تا خانواده او آسیب نبینند. 6⃣ از دو جهت مجازات مجرم، با حق کرامت انسانی منافات ندارد: اول: خداوند نسبت به بندگانش محبت و رأفت دارد، خداوندی‌ که‌ به‌ آفرید‌گان خود عشق‌ می‌ورزد و مخلوقات‌ را تحت‌ تکفل‌ خویش‌ تلقی‌ می‌کند، چگونه ممکن است، مجازات خشن و مخالف کرامت آن‌ها تشریع کند؟ پس با توجه به نگاه جامع مجازات اسلامی به مصالح و مفاسد واقعی و تزاحمات نظام احسن، این تنافی برطرف می‌شود. دوم: انسان مجرم، خود، کرامت‌ خود‌ را حفظ‌ نکرده و با جرمی که مرتکب شده است، درواقع حیثیتش را پایمال کرده و کرامت خویش را از بین برده است و این‌ مجازات‌ نیز نتیجه‌ عملش است. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951737/ 🆔@spasokh
عنوان: کمال وجودی خداوند 📝شبهه شماره 89 هرچیز کاملی از تعدادی جزء تشکیل شده است. برای این که این اجزاء کنار هم قرار بگیرند، احتیاج به چیز کامل‌تری است تا اجزا را به هم متصل کند؛ پس تصور اينکه چيزي کامل باشد و کامل‌تر از او وجود نداشته باشد، کاملا غيرمنطقي است. بنابراین اگر گفته می¬شود که الله کامل است، پس تصورش بدون اجزا ممکن نیست. بر این اساس الله می بایست اولاً، اجزا داشته باشد، ثانیاً، چیز کاملتری از او وجود داشته باشد که اجزایش را به هم متصل کند. پس اعتقاد به الله کامل، نفی کننده وجود اللهی است که به چیزی نیاز ندارد! پاسخ 1⃣ ریشه اصلی شبهه، پندار اشتباهی است که شبهه بر آن بنا شده است. مبنای نادرست این است که هرچیز کاملی از تعدادی جزء تشکیل شده است. این مبنا هرچند در عالم موجودات مادی صحیح است (که آن هم به اثبات نیاز دارد)، نفس انسان که موجود مجردی است و دارای اجزا نیست، موجود کاملی است؛ در مقابل بدن، که دارای اجزا فراوانی است. بنابراین بین جزء‌داشتن و کامل‌بودن هیچ‌گونه تلازمی وجود ندارد. 2⃣ بنابر تحقیقات فلسفی به اثبات رسیده که خداوند بسیط است و اجزاء ندارد و در عین حال کامل‌ترین موجود نیز هست؛ خداوند اجزاء ندارد، پس احتیاج به ترکیب کننده (موجود برتری که اجزا را با هم ترکیب کند) نیز نخواهد داشت! سخن حکیمان در قالب قاعده بسیط الحقیقه صورت‌بندی شده است(1). پی نوشت: 1. صدر المتألهين، الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، ج 6، ص 110. 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951738/ 🆔@spasokh
عنوان: دین حامی و مؤید اخلاق نه معارض 📝شبهه شماره 90 فروید می‌گوید: بر پا نمودن اصول و مسائل اخلاقی بر اساس آموزه های دینی سبب می‌شود که اخلاق همیشه پایه‌های لرزانی داشته باشد؛ زیرا اولا: دین امر خیالی است و هر امری که چنین باشد، هرلحظه ممکن است با بروز شبهات و روشن‌شدن حقیقت فروریزد. ثانیا : مذهب همیشه با اصول اخلاقی مانند تفکر عقلانی، آزادی انسان و کاهش آلام و رنج‌ها و غیره در تعارض است. بنابر این چگونه می‌توان اخلاق را بر پایه‌ای متزلزل یا امری ضد اصول اخلاقی بشریت، پایه‌گذاری کرد! پاسخ 1⃣ شبهه فروید بر فرضی محال و غیر واقعی بنا شده است. زیرا مذهب ریشه در اعماق وجودی انسان و فطرت دارد و هرگز قابل فروپاشی و ویرانی نیست. 2⃣ بر خلاف ادعای فروید نه تنها هیچ تعارضی بین دین و اصول اخلاقی بشر وجود ندارد، بلکه با مطالعه آیات و روایات دینی به دست می‌آید که دین در مورد فضائل اخلاقی چند نقش برجسته دارد: الف)پرورش فضائل انسانی؛ ب) تعدیل غرایز سرکش، ج) بزرگ‌ترین ضامن اجرای ارزش‌های اخلاقی؛ د) عامل پیدایش محتوای اخلاقی و منبع کشف برخی از ارزش‌ها به حساب می‌آید. 3⃣ مضاف بر این در قرآن و روایات و سیرۀ رفتاری ائمه ع همواره بر تفکر عقلانی، پاسداشت آزادی تعالی بخش انسانی و رفع و کاهش آلام بشری تأکید و تصریح شده است. امروزه در کشورهای گوناگون بسیاری از امور خیر با انگیزه های دینی انجام می شود و دین عامل مهمی در عرصه امور عام المنفعه به شمار می رود. توصیفی که فروید از دین ارائه کرده ناشی از تجربه او از دو دین یهود و مسیحیت است و به دین اسلام به عنوان کامل ترین دینی که همچنان بر اصالت نخستین خود باقی است، قابل تسری نیست. 4⃣البته این درست است که دین پشتوانه اخلاق است و تضادی با آن ندارد اما چون وجدان اخلاقی و درک زیبایی‌ها و نازیبایی‌های اخلاقی امری فطری و عقلانی است و پیش از درک مفاهیم دینی و آموختن مسائل مذهبی در شخصیت انسان ها وجود دارد، ابتنای کامل اخلاق بر دین، در امر تربیت اخلاقی، صحیح نیست. زیرا اولا همه دین‌ها صحیح و معتبر نیستند. ثانیا دین با وجود اینکه ریشه‌های فطری دارد، ممکن است به علل گوناگون در شخصیت فرد، تضعیف شود. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951739/ 🆔@spasokh
عنوان: آموزش دینی و ترویج خشونت 📝شبهه شماره 91 آموزش تعالیم دینی برگرفته شده از آیات قرآن در مدارس و منازل مسلمانان، باعث ترویج و تقدیس تعصب و خشونت در جوامع اسلامی و به ویژه میان دانش آموزان می شود. پاسخ 1⃣ در هر جامعه ای به طور طبیعی پیروان ادیان، فرزندان خود را با تعالیم مکتبی که پذیرفته اند آشنا می کنند. در اسلام هم آموزه هایی برای تربیت کودکان و کنترل آنها از افتادن در انحراف پیش بینی شده است، آموزش عقاید در کودکی نیز به این جهت است که ذهن مستعد کودک با معارف دینی آشنا شده و در بزرگسالی بهتر بتواند به پرورش و تکمیل تحقیقات دینی بپردازد. 2⃣ اسلام یک دین حقیقت گراست که لجاجت، تعصب، تقلید کورکورانه، خودخواهی و ... در آن محکوم بوده و حتی پذیرش حقیقت صرفا باید مبتنی بر واقع گرایی باشد و نه تقلید و یا وراثت. لذا هر مسلمانی پس از رسیدن به بلوغ، لازم است نسبت به اصول دین خود تحقیق نموده و با یقین آنها را بپذیرد به ویژه اینکه قرآن کریم در آیات متعددی تقلید کورکورانه را ممنوع کرده(بقره/170) و بر تعقل و تفکر تاکید بسزایی دارد(بقره/164). 3⃣ آموزش کودکان زمانی مذموم است که به جای معارف دینی، تعالیم خشونت آمیز و نامعقول به آنها آموزش داده شود که اسلام واقعی مبرا از این تعالیم است، چه اینکه اولا محتوای اسلام خشونت آمیز نیست و ثانیا طبق تعالیم قرآن، ابزار دعوت اسلام، حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن می باشد.(نحل/125و زمر/18)، در این میان تعالیم وهابیت که کودکان خود را با برداشت های غلط از دین، تعصبات کورکورانه و خشونت بر علیه غیر خود آشنا می سازند ربطی به اسلام ندارد. 4⃣ تعصب به معنای عدم پذیرش حق با وجود دلایل آشکار بر آن می باشد، صفتی مذموم از نظر اسلام است که برخی تلاش دارند مذهبی ها را به آن متهم کنند در حالی که خود به همین دلیل، از پذیرش حق سرباز می زنند. اما تعصب یا غیرت به معنای روحیه ای که انگیزه دفاع در برابر تهاجم به معتقدات معقول و منطقی و یا نوامیس جامعه همچون خانواده و وطن را ایجاد می کند پسندیده است و با تعصب افراطی که در انسان حس جانبدارى بىمنطق و كور ايجاد مىكند تفاوت دارد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951740/ 🆔@spasokh
عنوان: سفرِ ايرانيان به حج خيانت به "ايران" 📝شبهه شماره 92 بسیاری از مردم ما در وضعیت سخت معیشتی قرار گرفته و مشکلات مالی آزاردهنده ای دارند در حالی که هزینه سفر حج از طرف دولت عربستان صرف جنایات جنگی و کشتار مسلمانان و ناامن کردن کشور ما می شود آیا رواست که به بهانه سفرحج پول کشور ما در جیب آل سعود ریخته شود؟! آیا این خیانت به منافع ملی نیست؟! پاسخ 1⃣ بر اساس آموزه‌هاي اسلامي و ديني وظيفه داريم هر كار و تكليفي را در جاي خود و به فراخور خودش انجام دهيم و انجام دادن حج واجب نيز نبايد ما را از انجام ديگر تكاليف و امور خيريه باز داشته و يا غافل نمايد. 2⃣ اگر واقعاً انسان‌هایي وجود داشته باشد كه زندگي‌شان با سختي زياد مي‌گذرد و يا اصولاً جان كسي در معرض خطر قرار دارد و شخص يا نهاد ديگري هم متصدي نيست، طبيعي است كه انفاق به آنها از حج مستحبي، افضل است. همچنین اگر حج در شرف تعطيل شدن باشد و اين نشانه بزرگ هدايت به سوي خدا در معرض فراموش شدن قرار گيرد، با هر قيمتي بايد انسان به حج برود و مانع خاموشي اين چراغ هدايت گردد. 3⃣ انجام برخی از واجبات مانند پرداخت خمس و زکات نیز می‌تواند باعث ریشه کن شدن فقر شود که متاسفانه از سوی برخی از مردم انجام نمی‌شود. 4⃣لزوم شرکت در مراسم حج ممکن است به تشخیص حاکم اسلامی در جایی که بر خلاف مصالح و منافع ملی باشد، متوقف شود اما به چه دلیل می توان اثبات کرد که در حال حاضر شرکت در این مراسم بر خلاف منافع ملّی است. اساسا عربستان به دلارهای ایرانی نیاز چندانی ندارد و اتفاقا عدم حضور ایرانیان در این مراسم فضای مناسبتری را برای تبلیغات منفی علیه ایران و دامن زدن به شیعه هراسی برای آنها فراهم می کند و می‌توانند با ایجاد و تقویت ذهنیت‌های منفی در میان سنیان نسبت به ایرانی و شیعیان، امنیت ما را در داخل و خارج به خطر اندازند، از این رو حضور ما در آن مقطع در کشور عربستان و دیدار با مسلمانان سراسر دنیا زمینه شیعه هراسی و تبلیغات مسموم و خطرناک آنان را از میان می‌برد. 5⃣عملکرد غلط برخی از مسلمانان به ظاهر مسلمان باعث ترک انجام واجبات الهی نمی‌شود. اینکه برخی از مسلمانان امروزه دست به کشتار برخی دیگر می‌زنند، ریشه در انحراف آنها از آموزه های اسلامی دارد نه اینکه این آموزه‌ها علت اعمال آنها است. 6⃣ اگر به جای انجام حج کمک به نیازمندان شایسته باشد، کارهای دیگری وجود دارد که در عین غیر ضروری بودن هزینه‌های هنگفتی در بر دارد و آنها برای این امر اولویت دارند؛ مانند سینما رفتن یا بسیاری از ورزش‌ها و مسابقات یا مسافرت‌های سیاحتی به برخی از کشورها مانند ترکیه، مالزی، تایلند و امارات که میلیاردها تومان هزینه در بردارد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951741/ 🆔@spasokh
عنوان: طلب خمس و فدک در تعارض با مزد رسالت 📝شبهه شماره 93 در چندین آیه از آیات قرآن آمده است که پیامبران از مردم در برابر رسالت خود مزدی نمی‌خواهند و پیامبر اسلام هم از این قاعده مستثنا نیست؛ این امر با برخی از واقعیات تاریخی و احکام فقهی اسلامی ناسازگار است. اولاً از نظر قرآنی و فقهی، انفال و خمس غنائم و دیگر متعلقات خمس، به پیامبر واگذار می‌شود؛ ثانیاً از نظر تاریخی می‌بینیم که دهکدة حاصلخیز فدک در منطقه‌ی خیبر، در اختیار پیامبر قرار می‌گیرد و پیامبر آن را به دخترش فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌بخشد. این دو مسأله چگونه با هم سازگار است! پاسخ 1⃣ مسلماً جعل امتیازات مالی مذکور در کتب فقهی برای پیامبر و امام نه برای مصارف شخصی آن‌هاست و نه برای آن‌ها به‌عنوان پیام‌آور از سوی خدا و مبین احکام اسلام صورت گرفته است. وجوب پرداخت خمس از سوی مؤمنان به پیامبر و امام و نیز لزوم تصرف خالص پیامبر و امام در انفال (زمین‌های موات، معادن، جنگل‌ها ...) برای پیامبر و امام به ‌عنوان حاکم جامعه و ولی ‌امر مؤمنان برای اداره سازمان اداری جامعه و تحقق برنامه‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی مقرر شده است و بلکه برای تشکیل حکومت و تأمین مخارج ضروری یک دولت بزرگ است. 2⃣ ادامۀ نهاد امامت برای اجرای برنامه‌ها و تحقق اهداف خویش، نیازمند منابع مالی و نیروی انسانی کافی است. پنهان نیست که فراهم‌آوردن نیروی انسانی کارآمد جز با تأمین نیازمندی‌های گوناگون آن تحقق یافتنی نخواهد بود؛ جریانی که پس از رحلت پیامبر، حاکمیت سیاسی را از خاندان او بیرون برد و اهل‌بیت را از رسیدن به حق الهی آن‌ها در زعامت مسلمانان محروم کرد، به خوبی به این امر واقف بود و از این رو اولین برخورد آنان با خانواده پیامبر، مصادره فدک و محروم‌ساختن فاطمه (سلام‌الله‌علیها) از حق خویش بود. 3⃣ اساساً توجه به متن آیات به خوبی نشان می‌دهد که مسأله مزد نخواستن پیامبران و از جمله پیامبر ما برای فعالیت‌های پیامبرانه است نه فعالیت‌هایی که در قامت زمام‌دار جامعه اسلامی و رهبر سیاسی انجام می‌دهند. بالاخره پیامبر و خانواده او نیز نیازمندی‌هایی دارند که باید مرتفع شود و از طرف دیگر نیازهای پیش بینی نشده‌ای هم گاه رخ می‌دهد که به صورت منطقی لازم است پیامبر بودجه‌ای در اختیار داشته باشد تا از آن برای انجام امور غیرمنتظره و مراجعاتی که به او می‌شود، از آن استفاده کند. خالی گذاردن دست رهبر از بودجه و نیازمند کردن او به طی کردن فرایند برداشت از بیت المال امر عاقلانه ای نیست. امروزه هم در همه دنیا حتی در کشورهای دموکراتیک، رئیس دولت دارای بودجه در اختیار است که برخی امور ضروری را خارج از روال هزینه کرد قانونی کشور انجام می‌دهد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951743/ 🆔@spasokh
عنوان: چیستی معنویت 📝شبهه شماره 94 اگر معنويت را كوشش در درك عميق از جهان هستي و موجودات زنده بخصوص انسان با هدف هر چه مهربان ترشدن و مسئوليت احساس كردن نسبت به ديگر انسان‌ها و حيوانات و طبيعت بناميم، قرآن چنين بخشي ندارد. هفت شهر عشق را از قرآن و پيامبرش و خلفايش و امامانش نمي شود بيرون كشيد. پاسخ 1⃣ اولین بحث، تعریف معنویت و تبیین حدود آن است و ما تعریف شما را از معنویت قبول نداریم. ثانیا معنویت به کل زندگی انسان اعم از مادی و غیرمادی مربوط می¬شود یعنی به کلیت هستی انسان. دین اسلام نیز به دلیل جامعیتی که دارد، هم به ابعاد مادی زندگی انسان توجه داشته و هم به شئون معنوی او پرداخته است. 2⃣ ما معنویت به معنای درک دیگران و احساس مسؤولیت در قبال آنان نیز دارای مصادیق فراوانی در سیره پیشوایان دینی می‌باشد. باید گفت اسلام از معدود ادیانی است که هم به مادیات و هم به معنویات به صورت کافی و وافی پرداخته و از توجه نمودن به هیچکدام فروگذار نبوده است. 3⃣ کافی است در این زمینه نگاهی به نامه امام علی (علیه‌السلام) به کارگزاران حکومت خود بیاندازیم. ایشان می نویسند: «در سر راه هيچ مسلمانى را نترسان يا با زور از زمين او نگذر، و افزونتر از حقوق الهى از او مگير. هر گاه به آبادى رسيدى در كنار آب فرود آى، و وارد خانه كسى مشو. سپس مىگويى: «اى بندگان خدا، مرا ولىّ خدا و جانشين او به سوى شما فرستاده تا حق خدا را كه در اموال شماست تحويل گيرم. آيا در اموال شما حقّى است كه به نماينده او بپردازيد؟» اگر كسى گفت: نه، ديگر به او مراجعه نكن و اگر كسى پاسخ داد: آرى، همراهش برو، بدون آن كه او را بترسانى يا تهديد كنى يا به كار مشكلى وادار سازى. هر چه از طلا و نقره به تو رساند بردار و اگر داراى گوسفند يا شتر بود بدون اجازهاش داخل مشو كه اكثر اموال از آن اوست. آنگاه كه داخل شدى مانند اشخاص سلطهگر و سخت¬گير رفتار نكن. حيوانى را رم مده و هراسان مكن ... در رساندن حيوانات آنان را به دست چوپانى كه خيرخواه و مهربان، امين و حافظ كه نه سختگير باشد و نه ستمكار، نه تند براند و نه حيوانات را خسته كند بسپار.....». این بیانات نشانگر این است که دین به ساحت‌های مختلف انسانی توجه دارد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951745/ 🆔@spasokh
❇️ اشرافي گري و محافظه کاری آسيب جدی برای انقلاب و نظام اسلامي مي توان از اشرافي گري به عنوان جرياني ياد کرد که مي کوشد تا با قدرت و بهره مندي از امکانات مادي، خود را به صاحبان قدرت نظامي و سياسي و... نزديک سازد و از سوي آنان مورد حمايت قرار گرفته و مردمان و جامعه خويش را استثمار و استعمار کنند، اين جريان ممکن است الزاماً از طبقات برخوردار و مرفه جامعه نباشند بلکه تمام افرادي که در اثر رسوخ و نفوذ روحيه اشرافي گري در آنان، در ميان مردم کنش هاي خاصي دارند را نيز شامل مي گردد. شاخصه هاي اشرافي گري بدون شک هر جرياني داراي شاخص ها و ويژگي هايي است که با آن قابل شناسايي خواهد بود، از آنجا که جريان اشرافيت هم از اين قاعده مستثني نمي باشد. بر حسب نياز به برخي از شاخص هاي اين جريان اشاره مي کنيم. 1⃣محافظه کاري 2⃣ناديده انگاري طبقات پايين 3⃣منفعت طلبي 4⃣تن آسايي و عافيت طلبي 5⃣سازشکاري 6⃣عدم پايبندي به هنجارهاي ديني 🔹شيوه هاي برخورد با جريان اشرافي گري به منظور مقابله و مبارزه با اشرافي گري مي توان راه هاي زير را به عنوان برخي شيوه هاي عملي ذکر نمود که عبارتند از: 1⃣فرهنگ سازي 2⃣اصرار بر رفتارهاي عيني غير اشرافي در ميان دولتمردان و مردم 3⃣آگاهي بخشي 4⃣دقت در وضع قوانين 5⃣جهت گيري هاي صحيح قواي کشور 6⃣تقويت جنبش هاي عدالت خواه در مجموع هر جريان ناموزون و ناهمگون و به عبارتي مُخرّب و به تعبير رهبري انقلاب، بيمارگونه در هر اجتماع وجود دارد به هرحال براي جلوگيري از عوارض و عواقب منفي آن مي بايست درمان شده و از جامعه حذف گردد، جريان اشرافي گري که از اين دسته از جريانات مي باشد در کوتاه مدت و دراز مدت مي بايد مورد درمان قرار گيريد تا جامعه ما از آسيب هاي آن در امان بماند. لینک کانال: 👇👇 🆔@spasokh
عنوان: حجاب و تفاوت های جنسیتی 📝شبهه شماره 95 فمینیست‌ها قائل به عدم وجود تفاوت بین مرد و زن می‌باشند. حجاب اسلامی باعث ایجاد تفاوت‌های جنسیتی بین مرد و زن می‌شود چرا که حقوق، تكاليف و نقش‌های انسان‌ها بسته به جنسيت مرد و زن بودن معین می‌شود. پس حجاب اسلامی نشان دهنده و موجب تبعیض بین مرد و زن می شود. (چه در نقش و چه در تکلیف). پاسخ 1⃣ اسلام قائل به «تساوي» حقوق زن و مرد است نه «تشابهِ» ظاهريِ آنها. با مراجعه به استعدادها و احتياج‌هاي طبيعي زن و مرد در مي‌يابيم كه آنها در جهات مختلفي با يكديگر تفاوت دارند و دست خلقت، هريك از آنها را براي كار و مسئوليت متفاوتي آفريده است. اشتباه فمينيستها در اين است كه صرفاً بر تشابه ظاهري بدون توجه به نيازها تأكيد مي ورزند و به غلط كلمة تساوي را به كار مي برند.(1) نگاه مشابه به آن دو، عين ستم به آنهاست و تحولات اجتماعي، اقتصادي و سياسي به هيچ رو به معناي تغيير كاركردها و هويت زن و مرد نيست. 2⃣ يكي از پيامدهاي سوء اين انديشه، ايجاد تقابل بين زن و مرد است. در حالي كه دو جنس مرد و زن، مكمّل يكديگر و نيازمند به هم هستند، به جاي دامن زدن به تنش و خشونت بين آنان و تأكيد بر نگاه مردسالار يا زن سالار بايد روابطي سالم و متناسب با ساختار وجودي آن ها و نياز خانواده و جامعه، برقرار كرد. شاهد بر اين مدعا، ظهور جريان هاي ضد فمينيسم و افزايش خشونت در خانواده ها در دهه‌هاي اخير است. فمينيسم به جاي اين كه عامل اصلي تبعيض‌ها يعني صفات ضد اخلاقي و جهل را هدف قرار دهد، آدرس ديگري به بشر ارائه داده است.(2) 3⃣ از نگاه ديني، عامل فرودستي زنان و ستم چه به اين قشر و چه موجودات ديگر، جهل و هواي نفس بشرِ مختار است نه حجاب و پوشش زنان؛ زیرا حجاب اسلامي به معناي پرده نشيني و محروميّت از حضور در صحنه ی فعاليت‌هاي اجتماعي نيست، بلكه به معناي وجوب پوشش و ممنوعيّت از خود آرايي زن در مقابل مردان بيگانه است. پی نوشت ها: 1. مطهري، مرتضي، نظام حقوق زن در اسلام، قم، انتشارات صدرا، چاپ بيست و هفتم، ص 122- 126. 2.زیبایی نژاد، محمد و محمد تقی سبحانی، درآمدي بر نظام شخصيت زن در اسلام، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، 1379، ج1، ص 129. 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951746/ 🆔@spasokh
عنوان: شک در اصل تولد امام مهدی (عج) 📝شبهه شماره 96 از نظر تاريخي تولد فرزندي از امام حسن عسگري (علیه السلام) با نام مهدي مشکوک است. اسناد و مدارک معتبر تاريخي مقبول در نزد اهل‌سنت، تولد چنين فرزندي را تأييد نمي‌کند. به عبارت ديگر هيچ سند محکم تاريخي، که با موازين و معيارهاي اهل‌سنت (در قبول روايات تاريخي) تأييد شود، در اين خصوص تولد و حیات مهدی وجود ندارد و از این رو راه اثبات وجود و حیات چنان فردی براي اهل‌سنت بسته است! پاسخ 1⃣ بیان عقیده شیعیان درباره دوازده امام و نام بردن از امام دوازدهم (ع) توسط ابوالحسن اشعری نشانگر این است که عقیده شیعه درباره ائمه، تولد و حیات امام زمان (ع) در آن عصر از شهرت جامعی در میان شیعیان برخوردار بوده است؛ آنچنان که حتّی مخالفان شیعه هم کاملاً از این مطلب آگاهی یافته بودند. 2⃣ عدادي زيادي از دانشمندان حقيقت‌بين اهل‌سنت، با توجه به استحكام اخبار شيعه درباره تولد امام زمان (ع)، آن را پذيرفته‌اند؛ در ميان آن‌ها کسانی هستند كه هرچند حيات فعلي و طول عمر آن حضرت را قبول نكرده‌اند، ولي اخبار تولد ايشان را پذيرفته‌اند؛ بنابر تحقيق یکی از محققان، تعداد اين افراد به 68 نفر مي‌رسد. 3⃣ بسیاری از عالمان اهل‌سنت علاوه بر پذیرش اخبار تولد امام مهدی، بر این واقعیت که او فرزند امام عسگری است، تصریح کرده‌اند. این گروه معتقدند امام مهدی(ع)، همانکه ظهورش در آخرالزمان وعده داده شده است، کسی جز محمد بن حسن العسکری (ع) امام دوازدهم از ائمه اهل البیت (علیهم السلام) نیست و تصریحات متعددی را بیان نموده‌اند. 4⃣ بی‌شک یکی از بهترین گواهانی که تولد امام مهدی (ع) را می‌تواند اثبات کند، نقل این خبر توسط متخصصان و خبرگان فن نسب‌شناسی است؛ چرا که در این زمینه علمای انساب بهتر از دیگران می‌توانند اظهار نظر کنند. در این مورد می‌توان به نسب‌شناسانی معروفی از جمله سهل بن داود بن سلیمان بخاری، معاصر دوره غیبت صغری، سید عمری، نسابه مشهور قرن پنجم هجری، فخر رازی شافعی، نسابه قرن پنجم هجری اشاره نمود. 5⃣ از هنگام تولد امام مهدی (ع) و در طول غيبت صغري، تعداد زيادي از خواص شيعيان و حتی برخی از بزرگان اهل سنت مثل ابن عربی و شیخ حسن العراقی به سعادت ديدار آن حضرت نائل شده‌اند. اين ديدارها يا در عصر امام عسكري (ع)‌ بوده و ايشان فرزندشان را به برخی از دوستان و یاران خود نشان داده است. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951747/ 🆔@spasokh
عنوان: امّی بودن پیامبر اکرم(ص) 📝شبهه شماره 97 به گفتۀ قرآن، محمّد فردی عادی، بی سواد و از قبیلۀ بت‌پرست قریش است كه نه تولدش، نه زندگیش و نه مرگش هیچ اعجازی ندارد اما با توجه به داستان نحوۀ به وجود آمدنِ عیسی، زندگی وی و شهادتش كه قرآن نقل می‌كند مشخص است كه عیسی دارای منزلت بیشتری نزد خداوند بوده و هزار بار به او نزدیكتر است تا جایی که خداوند او را روح الله نامیده است. پس با این حساب چرا از عیسی پیروی نكنیم؟ محمد که حتی قادر نیست پیام الله را بنویسد چگونه می‌تواند از سوی خدا به عنوان خاتم الانبیا و نجات دهندۀ بشر معرفی شده باشد؟! پاسخ 1⃣ اولا قرآن، پیامبر اسلام (ص) را فردی اُمّی معرّفی می‌کند و اُمّی به معنای درس‌نخوانده است نه بی‌سواد. ثانیا ننوشتن پیامبر اسلام دلیل بر عدم توانایی آن حضرت در نوشتن نیست. ثالثا، اصولا خود خواندن و نوشتن حاکی از نقص صاحب آن است چرا که راه علم حصولی خطاپذیر است و اگر کسی از طریق دیگر مثل علم لدنی و الهی، از حقایق آگاه شود دیگر خطا ندارد ضمن اینکه نیازی به سواد هم ندارد؛ اما رمز تاکید قرآن بر اینکه کتاب از سوی فردی آمده که قبلاً سابقۀ تعلّم و یادگیری در هیچ مدرسه‌ای را نداشته، برای این است که احتمال هرگونه تردید از سوی مشرکان برای دعوت و صدق گفتار او را منتفی می‌کند. 2⃣ طبق شواهد تاریخی، سرتاسر زندگی پیامبر از تولّد تا رحلت مملوّ از معجزات فراوان است. از شکستن طاق کسری در هنگام تولّد آن حضرت گرفته تا قرآن کریم که بعد از گذشت سالیان متمادی همچنان مبارزه طلبی می‌کند و کسی قادر به تحریف آن نبوده است. 3⃣ وجود فضیلت‌های بالاتر مانند برتری قرآن بر سایر کتب آسمانی و مبارزه طلبی آن، خاتمیت و بشارت انبیای پیشین و نیز آیات و روایات متعدد است که برتری پیامبر اسلام را بر سایر پیامبران اثبات می‌کند و حتی اگر بپذیریم که پیامبر فاقد برخی ویژگی‌های دیگر پیامبران بوده، نداشتن فضیلت پایین‌تر به خودی خود نقصی برای دارندۀ فضیلت بالاتر به شمار نمی‌آید. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951748/ 🆔@spasokh
عنوان: ولی فقیه، عامل پویایی و پیشرفت کشور 📝شبهه شماره 98 ولی فقیه با تأکید بر حفظ شرایط انقلابی که مانع از حاکم شدن آرامش در جامعه است، سد راه پیشرفت کشور شده است. پاسخ 1⃣ پیشرفت های چشمگیر کشور ما در سال های اخیر در حوزه های پزشکی، نانو، الکترونیک، هوا - فضا، هسته‌ای، صنایع دفاعی و نظامی و... به اندازه ای بوده که به اذعان مراکز آمار جهانی رشد سرعت علمی کشور چندین برابر رشد جهانی آن شده است که مقام معظم رهبری از چند طریق در این پیشرفت ها نقش آفرین می باشد از جمله: به دلیل مطالبات موکد از مسئولان کشور و مراکز علمی حوزوی و دانشگاهی برای لزوم توجه به علم و دانش، تولید علم، نهضت نرم افزاری، حاکمیت گفتمان علم و پیشرفت علمی کشور و حرکت جهادی در این خصوص و نیز اولویت دادن به حوزه پژوهش و علم بر دیگر حوزه ها. 🔸ترسیم روند حرکت کشور برای دست یابی به پیشرفت های حقیقی و پیش فرض های آن همچون لزوم ابتکار عمل و استقلال در مسیر پیشرفت، خودباوری و اتکا به نگاه بومی در این مسیر و تلاش بی وقفه و جهادگونه و ... . 🔸 دمیدن روحیه خودباوری، پویایی و دغدغه‌ی پیشرفت کشور در میان نسل جوان. 2⃣ نگه داشتن کشور در شرایط انقلابی مربوط به شرایط آغازین شکل گیری انقلاب است که به دلیل شکل نگرفتن نهادها و ساختارهای نظام سیاسی کشور هنوز آرامش کامل حکمفرما نیست در حالی که روحیه انقلابی به معنای روحیه‌ی پایبندی به ارزش‌ها، اصول و آرمان‌های اسلامی و انقلابی و تلاش پیگیر و خستگی‌ناپذیر برای تحقق آن‌هاست که نه تنها منافاتی با فضای آرامش در کشور ندارد بلکه زمینه ساز دست یابی به اهداف وآرمان های نظام از جمله دست یابی به رشد و توسعه واقعی می باشد و این همان چیزی است که مورد تاکید رهبری است. توجه به تاکیدات و عملکرد رهبری حاکی از توجه ایشان به روحیه انقلابی و دغدغه های ایشان برای پیشرفت کشور است و نه نگه داشتن کشور در شرایط انقلابی که به چند نمونه اشاره می شود: 🔸 احترام به قانون 🔸 حفظ وحدت و آرامش جامعه و پرهیز از هر گونه اختلاف و تنش 🔸 ترسیم سیاست‌های کلی نظام 🔸تاکید بر تدوین سند علمی کشور 🔸 نامگذاری دهه چهارم انقلاب به دهه عدالت و پیشرفت 🔸 تنظیم سند چشم انداز بیست ساله کشور 🔸تاکید بر ترسیم الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت و ... . 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951749/ 🆔@spasokh
عنوان: عدم تناسب جرم و مجازات سبّ نبی 📝شبهه شماره 99 در جرم سب النبی بر اساس اصل تناسب جرم و مجازات، تناسبی میان یک سخن با مجازات اعدام وجود ندارد و باید مجازات با عمل ارتکابی متناسب باشد، علاوه بر اینکه این مجازات بر خلاف سیره پیامبر و قرآن است، از این رو اینگونه اعدام ها در ایران، علاوه بر غیر شرعی بودن، وجهه اسلام و ایران را نیز خدشه دار می کند. پاسخ 1⃣ فقهای اماميه بر اين عقيده‌اند كه هر كسى توهین به رسول خدا را شنيد، توهین کننده را بايد بكُشد مادامى كه از ضرر بر نفس و يا عرض خود نترسد.(1) حکم ساب النبی در ادله اربعه و بین تمام مسلمانان قتل است. در قانون مجازات اسلامی نیز به تبعیت از شرع در ماده 262 و 263 جرم سب النبی پیش بینی شده است: «ماده262: هر کس پیامبر اعظم (ص) یا هر یک از انبیاء عظام الهی را دشنام دهد یا قذف کند ساب النبی است و محکوم به اعدام می شود. تبصره: قذف هر یک از ائمه معصومین(ع) و حضرت فاطمه (س) یا دشنام به ایشان در حکم ساب النبی است.» 2⃣ به منظور پیشگیری عمومی نقض ارزش‌ها و هنجارهای بنیادین هر جامعه ای، برای نقض کنندگان آن در قانون، مجازات پیش بینی می‌شود که با توجه به رتبه بندی هنجارها و بالاتر بودن ارزشها، مجازات شدیدتری برای آن وضع می‌شود. 3⃣ فلسفه جرم انگاری و مجازات سب النبی در اسلام، جایگاه والای پیامبر اعظم است که به منظور حفظ جایگاه و شکسته نشدن این ارزش در جامعه دینی، برای توهین کنندگان آن شدیدترین مجازات در نظر گرفته شده است.(3) 4⃣ از این رو، در اسلام توصیه شده است که همواره تلاش در حفظ حرمت آنها داشته باشید و خود زمینه هتک کردن آنها را فراهم نکنید و به همین جهت اشاره شده که دیگران را تحریک نکنید تا نسبت به مقدسات شما بی¬حرمتی کنند. "و (شما مؤمنان) به آنچه مشرکان غیر از خدا می‌خوانند دشنام ندهید تا مبادا آنها از روی ظلم و جهالت خدا را دشنام دهند..." 5⃣ وجه به این نکته ضروری است که خداوندی که این مجازات را قرار داده، برخوردار از عدالت است و به مصالح و مفاسد واقعی که سعادت اجتماعی و اخروی انسان ها در گرو آنهاست، آگاهی دارد که دیگران از آن بی‌خبرند. پی نوشت ها: 1. شیخ صدوق، الهدایه فی الاصول و الفروع، ج1، ص265 . شیخ طوسی، کتاب الخلاف، ج3، ص170 تا 173؛ شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج7، ص270؛ ابن زهره، غنیه النزوع، ص428؛ ابن ادریس، السرائر، ج3، ص532؛ محقق حلی، المختصر النافع، ص221؛ شهید ثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج9، ص194؛ النجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج41، ص432؛ الانصاری، صراط النجاة، ص203؛ و از معاصران، نیز حسین حلی در دلیل العروه الوثقی، ج1، ص473 و ... . 2. انعام/108. 👈پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951750/ 🆔@spasokh