عنوان: جمهوری اسلامی ایران و سند 2030
📝شبهه شماره 144
💠 مخالفت جمهوری اسلامی ایران با سند 2030 که بر مبنای حقوق بشر، رفع تبعیض، تساوی جنسیتی و توانمندسازی زنان تهیه شده، ناشی از ماهیت تبعیض آمیز این نظام می باشد.
🌸پاسخ
مهم ترین علل مخالفت نظام جمهوری اسلامی ایران با سند 2030 عبارتند از:
1⃣ نقض استقلال و حاکمیت ملت ها، مثلا در بند 17 بیانیه اینچئون، کشورها با تعهد سیاسی به یونسکو برای تنظیم قوانین آموزش و پرورش خود با این سند، استقلال در طراحی آموزش و پرورش خود را از دست می دهند. همچنین بند های 12، 14 و 15 در نظام بودجه نویسی کشور دخالت می کند و بند 18، کشورها را ملزم به پاسخگویی به بیگانه می سازد.
2⃣ مغایرت با مبانی دینی پذیرفته شده نظام جمهوری اسلامی به دلیل:
♦️ مغایرت با قاعده نفی سبیل که تضمین کننده عدم سلطه بیگانگان بر مسلمانان می باشد.
♦️ رویکرد اومانیستی سند 2030 که در بند 5 بیانیه اینچئون به آن تصریح شده است و با رویکرد الهی آموزش و پرورش در نظام جمهوری اسلامی متعارض است.
♦️ تاکید بر برابری جنسیتی مندرج در بند 8 بیانیه اینچئون، با قرائت غربی آن که منجر به ظلم به زنان شده و با عدالت جنسیتی اسلام که در آن تفاوت های خَلقی و خُلقی زن با مرد لحاظ شده، مغایرت دارد.
♦️ تاکید بر آموزش های جنسی از بچگی که علاوه بر ناسازگاری با فرهنگ دینی و رخت بربستن گوهر حیا از جامعه اسلامی مشکلات دیگر همچون بلوغ زودرس و سایر ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی را ایجاد می کند.
♦️ تاکید بر «ترویج فرهنگ صلح و نبود خشونت» که با توجه به سابقه غرب در سلطه گری و حمایت از رژیم های دیکتاتور، به جای خشونت زدایی واقعی، صرفا به دنبال متوقف ساختن آموزه هایی همچون ایثار، جهاد و شهادت است که به تربیت نسل مقاوم در برابر نظام سلطه منتهی می شود.
♦️ آموزش سبک زندگی غربی، رسمیت یافتن ضد فرهنگ ها و ... .
3⃣ با توجه به ابلاغ سیاست های کلان ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور و نیز تصویب سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در نظام جمهوری اسلامی بر اساس الگوها و چارچوب های بومی، کشور ما نیازی به سند 2030 برای طراحی نظام آموزش و پرورش ندارد.
4⃣ سند 2030 نه تنها ضد تبعیض نیست بلکه تبعیض را به رسمیت شناخته است زیرا صرفا بر مبنای فرهنگ غربی نگاشته شده و سایر فرهنگ ها از جمله فرهنگ دینی را نادیده گرفته است فلذا تحمیل آن بر ملت ها و جوامع دیگر، عین استبداد می باشد.
5⃣ طراحی آموزش و پرورش بر مبنای دینی به معنای بی عدالتی نیست، چرا که اسلام اگر چه به دلیل تفاوت های خلقت زن و مرد، برخی تفاوتها را به رسمیت می شناسد، اما به لحاظ شخصیتی و قابلیت کمال، زن و مرد را یکسان می داند، از این رو اسلام تفاوت ها را قبول دارد اما تبعیض و بی عدالتی را نمی پذیرد.
#سند2030
#ایران_و_سند_2030
#اصل_نفی_سبیل
پاسخ کامل:
http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951811/
🆔@spasokh
عنوان: تناقض در قرآن،
تناقض آیه 144 آل عمران و 158 نساء.
📝شبهه شماره 145
آیا مسیح مرده بود؟ خداوند در آیه 144 آلعمران میگوید: تمام پیامبران قبل از محمد مردهاند، اما در آیه 158 نساء میگوید: مسیح بهسوی خدا برخاست که نشانگر تناقض در قرآن است.
🌸پاسخ
1⃣ آیه 144 آل عمران تصریحی در این مطلب که پیامبران قبل از پیامبر اکرم همگی از دنیا رفته اند، ندارد؛ بلکه فقط در مقام بیان این است که قبل از پیامبر اکرم پیامبرانی بوده و سپری شده اند و قضیه مهمله است.
2⃣ آیات قرآن را باید با نگاهی جامع نگریست. همانطور که در یک آیه سخن از مرگ پیامبران است در آیه ای دیگر سخن از زنده بودن برخی آمده است؛ بنابراین با کنار هم قرار دادن این آیات به این نتیجه می توان رسید که اگر آیه به صورت کلی مرگ پیامبران را مطرح می کرد باز مشکلی نبود چرا که آیه دیگر حکم کلی را تخصیص زده است که امری متداول می باشد.
3⃣ این آیه در مقام ردّ یک مسئله خطرناک است وآن اينكه اسلام آئين فرد پرستى نيست و به فرض كه پيامبر در اين ميدان شربت شهادت مىنوشيد وظيفه مسلمانان ادامه مبارزه بود، زيرا با مرگ يا شهادت پيامبر، اسلام پايان نمىيابد بلكه این دین آئين حقى است كه تا ابد جاويدان خواهد ماند. لذا آیه در صدد نفی فردپرستى است که مانع از تلاش برای تداوم پیشرفت یک اقدام اجتماعی با مرگ رهبر آن حرکت است. بنابراین آیه در این مقام نیست که آمار دقیقی از تعداد پیامبران زنده و پیامبران درگذشته ارائه نماید.
4⃣ مرگ همه پیامبران قبل از پیامبر اکرم امری طبیعی و عادی است؛ یعنی بایستی این امر تحقق بیابد؛ اما این امر طبیعی میتواند با اموری که نوعی معجزه است خرق عادت شود. عروج حضرت عیسی به آسمان، زنده بودن حضرت خضر و ... از معجزات است، بنابراین نباید این موارد را ناقض حکم کلی و عمومی دانست.
#تناقض_در_قرآن
#قرآن_و_مرگ_مسیح
#حضرت_عیسی_مسیح
پاسخ کامل:
http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951812/
🆔@spasokh
عنوان: ضرورت حکومت پیامبران در قرآن
📝شبهه شماره 146
اگر وظیفه همه پیامبران تشکیل حکومت بوده چرا برخی از آنها شخص دیگری را به فرمانروایی بر می گزیدند؟ همچون سموئیل که طالوت را به فرمانروایی انتخاب کرد.
🌸پاسخ
1⃣ بنا بر مبانی دینی، مشروعیت حکومت در هر زمانی، حتما باید مستند به اذن پروردگار باشد و گرنه آن حکومت طاغوت خواهد بود و در این قاعده میان دوران پیش و پس از اسلام تفاوتی وجود ندارد.
2⃣ از مجموع شواهد قرآنی چنین بر می آید که برخی پیامبران همچون داوود و سلیمان قطعا حکومت داشتند، اما برخی دیگر نیز فاقد حکومت بوده اند که علت آن، عمدتا دو چیز بوده است: یا خود آنها تحت الشعاع حکومت پیامبر دیگری بوده اند که آن پیامبر، صاحب حکومت بوده است همچون لوط که خود، مأمور به تشکیل حکومت نبود، بلکه تحت حکومت حضرت ابراهیم بود و یا اینکه همچون اکثریت امامان شیعه، زمینه های لازم برای تشکیل حکومت برایشان فراهم نشد.
⚠️ نکته: عدم ذکر حکومت سایر پیامبران به معنای حکومت نداشتن آنها نیست، چرا که قرآن، اولا داستان همه انبیاء را ذکر نکرده و ثانیا به همه جزئیات انبیائی هم که نامشان را آورده اشاره نکرده است.
3⃣ با بررسی آیات قرآن، این احتمال پیش می آید که شموئیل نبی، تحت ولایت حکومت دیگری بوده و در آن منطقه به دلایلی فاقد اعمال حکومت بوده، از این روی از خداوند خواست تا فردی را مبعوث نموده و بر مردم حاکم نماید و خداوند طالوت را برگزيد و چون حاکمیت طالوت، به اذن الهی بود لذا مشروعیت او نیز الهی بود و نیازی به حکومت شموئیل نبود.
#ضرورت_حکومت_پیامبران_در_قرآن
#حکومت_طالوت
#سموئیل
#طالوت
#پیامبران_و_حکومت
پاسخ کامل:
http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951813/
🆔 @spasokh
عنوان: تناقض قرآن در بیان هدف خلقت جن و انس
📝شبهه شماره 147
در قرآن از یک طرف می فرماید جن ها وانسانها فقط براي خدمت و پرستش خدا بوجود آمده اند (ذاریات/56) و از طرفی دیگر می فرماید بسياري از آنها براي جهنم ساخته شده اند (اعراف/179) و این تناقض است.
🌸پاسخ
1⃣ ترجمه دو آیه ای که در آن دو ادعای تناقض شده است به این ترتیب است:
✅ ذاریات/ ۵۶: جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند،
✅ اعراف/۱۷۹: و در حقیقت ، بسیاری از جنیان و آدمیان را برای دوزخ آفریده ایم. [چرا که] دلهایی دارند که با آن [حقایق] را دریافت نمی کنند، و چشمانی دارند که با آنها نمی ببینند، و گوشهایی دارند که با آنها نمیشنوند. آنها همانند چهارپایان بلکه گمراه ترند. [آری،] آن ها همان غافل ماندگانند.
2⃣ جهت تناقض روی قید (برای) است که بالاخره جن و انس برای عبادت خلق شده اند یا برای جهنم؟
در زبان عربی چنین معنایی را با (ل،کسره دار) میرسانند اما این لفظ در معانی دیگر هم استفاده می شود به این صورت که گاهی در غایت استفاده میشود و گاهی در علت غائی. خلط علت غایی و غایت سبب توهم تناقض در قرآن خواهد شد، علت آن نیز این است که در زبان فارسی ما هر دو را «برای» ترجمه میکنیم.
3⃣ در قران آیات دیگری نیز وجود دارند که در آنها از لام استفاده شده و اگر معنای درست لام خلط شود معنای آیه اشتباه خواهد شد مثلا می فرماید:
«خدا نمی خواهد برشما تنگ بگیرد ، لیکن میخواهد شما را پاک، و نعمتش را بر شما تمام گرداند، باشد که سپاس[او] بدارید.»(مائده/6)، دراین آیه از لام برای بیان علت غائی تشریع احکام استفاده شده که عبارت است از پاک گرداندن همه انسان ها، این در حالی است که اگر در اینجا لام به معنای غایت گرفته شود باید همه انسان ها پاک از دنیا بروند که می دانیم اینگونه نیست و در نهایت بسیاری از انسانها آلوده از دنیا میروند.
#تناقض_در_قرآن
#هدف_خلقت
#خلقت_جن_و_انس
پاسخ کامل:
http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951814/
🆔 @spasokh
عنوان: تعارض روایات ثواب شهادت
📝شبهه شماره 148
در روایتی شهادت بالاترین نیکی معرفي شده که برتر از آن نیکی وجود ندارد (لیس فوقها بر) ولي در روایتی دیگر ثواب یک صلوات، مساوی ثواب 70 شهید است. آیا اين دو با هم تناقض ندارد؟
🌸پاسخ
1⃣ از روایتی که به آن اشاره شده برداشت می شود که انسان بالاترین سرمایه ای که در اختیار دارد، همان سرمایه حیات اوست و کسی که حاضر می شود این سرمایه را در راه خدا فدا کند، ارزشی بالاتر از آن قابل تصور نیست.
2⃣ از طرفی دیگر صلوات نشانه ولایت است و در صورتی که شخصی با پذیرش ولایت کامل اهل بیت، صلوات بفرستد یعنی ایمان داشته باشد، ثواب هفتاد شهید دارد چرا که شهادت، ظاهر عمل است و ولایت روح و باطن عمل است. پس تعارضی نیست.
3⃣ بر طبق روایات ثواب دو گونه است: استحقاقی و تفضلی. ثواب استحقاقی آن است که خدای متعال بر اساس حکمت خود، کسی را که عمل نیکی انجام داده، مستحق آن نموده است؛ ولی ثواب تفضلی ثوابی مبتنی بر فضل و کرم است، لذا چه بسا خداوند بسیار فراتر از آنچه که شخص مستحق آن است به او پاداش عطا کند. حال می¬توان اینگونه فرض کرد که ثوابی که مثلا برای صلوات در روایت بیان شده ثواب تفضلی آن است که معادل ثواب استحقاقی چندین شهید در راه خداست، ولی چه بسا شهید در راه حق، خود دارای ثواب تفضلی از جانب خداوند باشد که با در نظر گرفتن آن، هیچ عملی با آن برابری نکند.
⚠️نکته:
🔹 اگر در روایتی برای خواندن دعایی یا گفتن ذکری، ثواب شهید داده شده است، مقصود این نیست که هرکس و با هر کیفیتی آن را انجام داد، انتظار چنین پاداشی را داشته باشد، بلکه اینگونه پاداش ها در صورتی است که دارای حقیقت و روح دعایی و ذکری باشد و شخص ذاکر با ولایت و معرفت و از عمق جان آن ذکر را ادا کند و پذیرفته باشد.
🔹 اگر برای عمل نیکی ثوابی همچون اجر شهید، حج، زیارت و ... قرار داده شده، مقصود این است که خداوند از روی تفضل، ثواب آن عمل را به او می دهد، نه اینکه تمام آثار و برکات عملی آن را داراست و به همین دلیل اگر مثلا برای عملی، ثواب حج یا شهادت ذکر شده باشد به معنای آن نیست که با انجام آن عمل، به ادای حج و یا جهاد فی سبیل الله که زمینه شهادت است نیازی نیست.
#شهادت
#شهید
#تعارض_روایات_ثواب_شهید
#ثواب_استحقاقی
#ثواب_تفضلی
پاسخ کامل:
http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951815/
🆔@spasokh
عنوان: آموزه های دینی و سهمیه ایثارگران
📝شبهه شماره 149
دیدگاه اسلام در باره امتیازاتی که برای ایثارگران از جمله جانبازان و فرزندان آنها در نظر گرفته می شود همچون سهمیه و ... چیست؟
🌸پاسخ
1⃣ توجه ویژه به ایثارگرانی که در شرایط سخت با جان خود به کمک اسلام آمده اند، ریشه در آموزه های دینی دارد، چنانکه پیامبر اسلام ص بخشی از غنایم جنگ بدر را به خانواده های مجاهدان و رزمندگان بدر اختصاص داد. در زمان خلفا هم جنگاوران حقوق ویژه ای از غنائم جنگی داشتند تا جایی که بعدها به صورت حقوق ثابت درآمد.
2⃣ با روی کار آمدن حضرت علی ع، ایشان تصرفات نابجای سابق در بیت المال، از جمله حقوق گزاف غیر مستحقان را قطع کرد، با این حال نه تنها امتیازات رزمندگان و ایثارگران را قطع نکرد بلکه به حقوق آنها توجه ویژه نمود، به عنوان مثال در خطبه 261 نهج البلاغه برای جنگجویان، حقوق ویژه ای از فیء و غنیمت قائل شد، همچنین در نامه به مالک اشتر، سفارشات فراوانی در مورد خانواده شهدا کرده و فرمود: « اگر يكي از سربازانت و كساني كه با دشمنان تو مبارزه ميكنند به شهادت رسيد، مانند يك وصّي دلسوز و مورد اعتماد، جاي او را پر كن، بهگونهاي كه اثر فقدان او در چهره آنان مشاهده نشود.»
3⃣ تقدیر از ایثارگران و خانواده های آنها حتی اگر ریشه ای در صدر اسلام نداشت باز هم موجّه بود، چرا که جنگ تحمیلی علیه ایران، آزمایشی الهی بود که ایثارگران از آن سربلند بیرون آمده و برخی از آنها مجروح یا شهید شدند، بر این اساس، در نظر گرفتن سهمیه و یا امکانات ویژه برای این قشر یا خانواده های آنها حمایتی ناچیز از فداکاری های مخلصانه آنها می باشد.
4⃣ در نظر گرفتن امتیازات برای ایثارگران زمینه ای فراهم می آورد تا روحیه دفاع و فداکاری برای اسلام و سرزمین اسلامی همواره تقویت شود، به ویژه اینکه همواره احتمال بروز جنگ مجدد وجود دارد، چنانکه امام علی ع در این زمینه سفارش می کند تا سپاسگزاری و پاداش ایثارگران دائمی شده و در زمینه تقدیر از تلاش های رزمندگان کوتاهی صورت نگیرد.
#سهمیه_ایثارگران
#اسلام_و_سهمیه_ها
#سهمیه_فرزندان_ایثارگران
پاسخ کامل:
http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951817/
🆔@spasokh
🌸🍃🌸🍃عنوان: ریشه های جریان مهدویت در اسلام🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
📝شبهه شماره 150
يحيي بن عمر،علوي انقلابي متولد عهد امام حسن عسكري، اساس تاريخي داستان مهدي موعود است و اسطوره مهدي موعود از داستان زندگي المهدي قائم ابوالحسن يحيي بن عمر علوي انقلابي گرفته شده است؟!!
🗓پاسخ
1⃣ يحيي بن عمر بن يحيي بن حسين بن زيد بن علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب، كه كنيه او ابوالحسن بود در سال 249ق. در كوفه قيام و ظهور كرد و به قتل رسید؛ او خودش هرگز ادعای مهدویت نکرد بلکه برخی از زیدیان جارودیه اعتقاد به مهدی بودن او داشتند.
2⃣ اینکه مهدویت در طول تاریخ مورد سوء استفاده برخي مدّعيان دروغين واقع شده و افراد فرصت طلب از این مساله سوء استفاده کرده اند، هیچ تاثیری در واقعیت این امر ندارد. زیرا کدام حقيقت است که در جهان مورد سوء استفاده قرار نگرفته است؟! ...
3⃣ بر اساس روايات در منابع شیعه و سنی، رسول خدا و امامان معصوم پيش از ولادت امام زمان از آن به تفصيل خبر داده اند و مهدي موعود را با اصل و نسب معرفي کرده اند و لذا این سخن واهی که مهدویت و غیبت یک پدیده ای است که منشأ آن قیام يحيي بن عمر است، یک ادعای باطل و بر خلاف ضرورت تاریخ اسلام است. به عنوان مثال ابن عباس از رسول خدا ص نقل می کند که فرمود: علی وصی من است و از فرزندان او، قائم منتظر، مهدی است؛ همان کسی که زمین را آکنده از قسط و عدل می کند پس از آن که از جور و ظلم پر شده باشد؛ قسم به خدایی که مرا به حق فرستاده و بشیر و نذیر قرار داده است ...
از امام باقر نقل شده که فرمود: از ما (اهل بيت) دوازده (امام و) محدث خواهد بود که هفتمين فرزندم قائم آنان است...». بالغ بر صد و سه حديث دلالت بر اين معنا دارد.
بيش از صد و چهل روايت دلالت دارد که امام مهدي فرزند بلافصل امام عسکري است و دوازدهمين امام شيعيان و حتی افزون بر شیعیان، تعداد زيادي از علماء و بزرگان اهل تسن و حتي وهابي تصريح کردهاند که احاديث مهدويت متواتر هستند.
#مهدویت
#ریشه_های_مهدویت
#یحیی_بن_عمر_انقلابی_و_مهدویت
#شیعه_و_مهدویت
پاسخ کامل:
http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951818/
🆔@spasokh
🌸🌼مراد از علی بن الحسین(علیه السلام) در زیارت ها کیست؟
🖌 سؤال:
👈 مقصود از علي بن الحسين در زيارت عاشورا و سایر زیارت ها امام سجاد (علیه السلام) است يا حضرت علي اكبر؟ اگر مقصود حضرت علي اكبر است در يكي از زيارت ها از ايشان به عنوان ولي الله یاد شده است. مگر ایشان امام بوده است؟
📝 چکیده پاسخ:
پاسخ این سؤال در قالب سه نکته ارائه می گردد:
1⃣ منظور از #علی_بن_الحسین در زیارت عاشورا و زیارت های مشابه، حضرت علی اکبر (علیه السلام) است زیرا در این زیارت به شهدای کربلا سلام فرستاده می شود به همین دلیل منظور از علی بن الحسین، علی اکبر (علیه السلام) خواهد بود که در#کربلا به شهادت رسید و نه امام سجاد (علیه السلام)، ضمنا این سلام بر حضرت علی اصغر نمی تواند باشد زیرا:
👌 اولا علی اصغر در زیارات به نام «عبدالله رضیع» مشهور است و نه به علی
👌 ثانیا امام سجاد(علیه السلام) در دارالاماره کوفه در بخشی از پاسخ خود به ابن زیاد که از او پرسید: مگر خدا علی بن الحسین را نکشت؟ فرمود: برادر بزرگتری به نام علی داشتم که مردم او را کشتند و این قرینه بر این است که منظور از علی بن الحسین در زیارات، حضرت علی اکبر است و نه علی اصغر.
2⃣ به لحاظ لغوی به هر چيزي كه نسبت به ديگري قرابت و نزديكي داشته باشد خواه از نظر مكان يا زمان يا نسب و يا مقام، #«ولي» گفته مي شود و از این روی در اصطلاح هم به دوستان خدا، از این جهت که به خدا نزديك هستند «ولي الله» گفته مي شود و اين واژه اختصاصي به امام معصوم ندارد چنانكه خداوند متعال در مورد دوستان خود ـ اعم از امام و غير امام ـ مي فرمايد:«الا انَّ اولياء الله لا خوف عليهم و لا هم يحزنون» .
3⃣ استعمال«ولي الله» درباره حضرت علي اكبر و معناي «السلام عليك يا ولي الله» كه در زيارت آن حضرت آمده اين است كه سلام بر تو اي دوستدار خدا و ياور دين خدا و مؤيد اين مطلب آن است كه در زيارت غير علي اكبر (علیه السلام) هم «ولي الله» گفته شده است. چنانكه در زيارت ساير شهدا مي خوانيم: «السلام عليكم يا اولياء الله و احبائه» سلام بر شما اي اوليا (دوستداران و ياوران) خدا، و ما مي دانيم كه ساير #شهدا قطعاً امام نبوده اند بلكه بسياري از آنان حتي فرزند امام هم نبوده اند و با اين حال از آنان به «اولياء الله» یاد شده است.
#حضرت_علی_اکبر_ع
لینک کامل در:
http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9434/
🆔@spasokh