eitaa logo
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه
3.7هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
305 ویدیو
48 فایل
سایت مرکز: https://www.pasokh.org سامانه پاسخ: https://www.spasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
عنوان: برتری علوم انسانی اسلامی بر غربی 📝شبهه شماره 136 🌸نظریه پردازان حکومت اسلامی با اینکه در زمینه علوم پایه و فنی برتری علوم مدرن را می پذیرند اما در علوم انسانی، جهان بینی و علوم اسلامی/سنتی را برتر از علوم غربی می دانند، در حالی که برتری غرب در علوم پایه و مقایسه آن با آنچه تاکنون از مسلمان ها به ظهور رسیده شاخص خوبی برای برتری آنها در علوم انسانی می باشد. ✍پاسخ 1⃣ جهان بینی اسلامی تفاوت های بنیادین با جهان بینی غربی دارد و علوم مختلف اعم از علوم طبیعی و خصوصا انسانی مبتنی بر همین جهان بینی تولید میشود. در حوزه علوم انسانی، در رشته های مختلف علمی، انسان با توجه به زوایای گوناگون انسانی مورد بررسی قرار می‌گیرد . 2⃣همانطور که حکومتهای غربی مسیر مراکز علمی خود را بر پایه مبانی فکری که در راستای منافع سیاسی و اقتصادی آنها باشد، تعیین میکنند، جمهوری اسلامی نیز این حق را دارد که در راستای تحقق جامعه و تمدن اسلامی، مراکز علمی خود را بر پایه مبانی و ارزشهای دینی شکل دهد که البته مهمترین لازمه این امر، اسلامی شدن علوم است. 3⃣ برخلاف برخی منتقدين که ایدئولوژیک بودن علم را نمی پذیرند علم خصلت ايدئولوژيک دارد و از همین رو به هيچ وجه جهاني نيست. خصلت ايدئولوژيک در علم پنهان است و جهاني شدن علم مدرن به معني جهاني شدن ايدئولوژي مدرن است. اگر علم غير ايدئولوژيک تصور گردد، جهاني سازي علم مبدأ جهاني شدن ايدئولوژي پنهان در علم ميشود همچون غرب که از طريق دانش، ايدئولوژي خود را به جهان صادر کرده است؛ اگر ما به دنبال تمدن اسلامی هستیم، اين تمدن نياز به علوم انساني اسلامی دارد. به هر حال تمدن اسلامي در حال احياء مجدد است . بنابراین آنچه در این مقام موضوعیت دارد، برتری علوم اسلامی بر علوم غربی نیست تا مورد مناقشه قرار گیرد، بلکه ضرورت تولید علوم اسلامی است. 4⃣ علوم پایه و علوم انسانی، اساسا قابل مقایسه با هم نیستند؛ در علوم انسانی جهت و رویکرد وجود دارد، اما در علوم پایه و طبیعی رویکرد وجود ندارد و این امر نشان می‌دهد زمانی که از علوم انسانی سخن می‌گوییم در واقع از رویکردها نیز سخن به میان می‌آید؛ اما در حوزه علوم پایه و تجربی و فنی، اگر چه در زمینه اغراض بهره بری از دستاوردهای علوم اختلاف وجود دارد؛ اما از نظر جهت و رویکرد اختلاف چندانی وجود ندارد. 5⃣ به ثمررسیدن تلاشها در جهان اسلام با رویکرد دینی زمانبر و تاریخی میباشد؛ کمااینکه علوم غربی بخصوص در حوزه علوم انسانی بعد از گذشت صدها سال به وضعیت فعلی رسیده است. از این رو حجم زیاد تولیدات علمی غرب نسبت به جهان اسلام کاملا طبیعی است و لزوما دال بر برتری اندیشه سکولار نیست چرا که متناسب با آن براساس جهان بینی توحیدی تلاش علمی نشده است تا امکان مقایسه پدید آید. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951801/ 🆔@spasokh
عنوان: نذر برای اولیای الهی از منظر شیعه و سنی 📝شبهه شماره 137 نذر يكي از انواع عبادات بوده كه لازم است فقط براي الله تعالي انجام شود. حال اگر كسي نذري را براي غير خدا قرار داد يا هم براي خدا و هم براي غيرخدا، بدون ترديد مرتكب شرك در عبادت شده است، بنابراين نذرهایی كه براي اهلبيت توسط شیعیان صورت ميگيرد، شرك است و جايز نيست كه مسلمان از آن ها استفاده كند. پاسخ 1⃣ از میان اهل سنت، فقط وهابیت نذر کردن برای پیامبر و اولیای الهی را حرام می¬دانند، نه همه علمای اهل سنت. ابن تیمیه بنیانگذار این گروه می¬گوید: علمای ما جایز نمی¬دانند که کسی برای قبر یا مجاوران آن چیزی نذر کند، خواه پول باشد یا روغن چراغ یا شمع یا حیوان و غیر این امور. تمام این نوع نذرها معصیت و حرام است. [1] 2⃣کشتن و ذبح حیوانات به قصد تقرب و عبادت برای خدا ـ به گونه ای که بت پرستان انجام می دادند ـ قطعا شرک آلود و خارج از محدوده اعمال عبادی در اسلام است، چه اعتقاد به الوهیت غیرخدا داشته باشد و یا آنکه به قصد تقرّب به آنها این عمل را انجام داده باشد. شکّی نیست که نذر برای غیرخدا به این مقصد که آن شخص شایستگی برای نذر دارد، از آن جهت که مالک اشیا بوده و زمام امور به دست او است، کفر و شرک محسوب میشود، زیرا نذر از عبادات مهم و دارای جایگاه خاص در شریعت اسلامی است، ولی اگر مقصود نذر کننده این باشد که حیوانی را از طرف انبیاء و اوصیا یا مؤمنین ذبح کند که نذرش در واقع صدقه ای باشد تا ثواب آن را به پیامبر و اولیای الهی هدیه نماید، قطعاً اشکالی ندارد.[2] ✍پی نوشت: [1]. رضوانی، علی اصغر، شیعه شناسی و پاسخ به شبهات،تهران، 1/197ـ 198. [2]. خالدی داوود، آفندی نقشبندی، صلح الأخوان، ص102. شیخ سلامه، قضایی عزامی، فرقان القرآن، ص 133. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951802/ 🆔@spasokh
عنوان: حمله به خانه حضرت زهرا و غیرت علی ع 📝شبهه شماره 138 شيعه مدعی است فاطمه زهرا س را مورد اهانت قرار داده، پهلوي او را شكستند و خواستند خانه اش را آتش بزنند، سؤال اين است، علي که به ادعاي شیعیان، شجاع ترين فرد عرب بود چرا از همسرش دفاع نکرد؟! پاسخ 1⃣ اميرمؤمنان عليه السلام در تمام دوران زندگي‌اش، مطيع محض فرمان‌هاى الهى بوده و آن‌چه او را به واكنش وا مى‌داشت، فقط و فقط اوامر الهى بود و هرگز به خاطر تعصب، غضب و منافع شخصى از خود واكنش نشان نمى‌داد. 2⃣ امام علی ع در جریان هجوم به خانه اش ابتدا با مهاجمان برخورد شدید نمود اما با تبعیت از همین اصل بود كه دست به شمشير نبرد. سليم بن قيس هلالى در کتابش برخورد با یکی از مهاجمان را نقل کرده و اشاره می کند که حضرت او را به شدت كشيد و بر زمين زد و بر بينى و گردنش كوبيد و خواست او را بكشد؛ ولى به ياد سخن پيامبر صلى الله عليه وآله و وصيتى كه به او كرده بود.[1] افتاد و فرمود: قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهى و عهدى كه پيامبر با من بسته است، نبود، مىدانستى كه تو نمىتوانى به خانه من داخل شوى.[2] 3⃣ کار امیرالمومنین ع هنگام هجوم به خانه اش شبیه به کار رسول خدا ص هنگام شکنجه عمار و پدر و مادرش در مکه بود که این صحنه ها را از نزدیک می دید، اما کاری نمی کرد و خاندان یاسر را به صبر دعوت می کردو می فرمود: «اى خاندان ياسر! صبور باشيد كه وعده‌گاه شما بهشت است.»[3] در حالی که غیورترین و شجاع ترین فرد عالم بود. 4⃣ دفاع از ناموس مساله ای فطری است اما دشمن قصد داشت تا با تعرض به حریم خانه امام علی ع او را به واکنشی وادارد که آنها را به هدف شوم می رساند و در این صورت علاوه بر خونریزی بین مسلمانان زمینه تبلیغات سوء بر علیه حضرت از جمله اتهام قتل حضرت زهرا س فراهم می شد چنانکه معاویه پس از کشتن عمار، با تبلیغات سوء امام علی ع را به دلیل آوردن همراهی عمار با حضرت در جنگ، مسئول کشته شدن او دانست. ✍پی نوشت: [1]. الشريف الرضي، محمد بن الحسين، خصائصالأئمة (عليهم السلام)، ص73. [2]. الهلالي، سليم بن قيس (متوفاي80هـ)، كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص568. [3]. العسقلاني، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل الشافعي، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 7، ص 712. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951803/ @spasokh
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃 🌸 ✅مراسم رونمایی از: ♦️نرم افزار تخصصی پاسخ، ویژه ولایت فقیه2💽 ♦️نرم افزارهای مناسبتی «انقلاب ماندگار» و «کوثر2»💿 ♦️و تازه ترین کتاب های منتشر شده مرکز 📚 با حضور مدیر محترم حوزه های علمیه حضرت آیت الله اعرافی«زیدعزه» 🗓چهارشنبه: 1397.11.10 ساعت 10:30 سالن اجتماعات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم 🌺از عموم برادران و خواهران جهت شرکت در این جلسه دعوت به عمل می آید.🌺 @spasokh
عنوان: دین و سیاست 📝شبهه شماره 139 🌸 دين از سياست جداست، چرا که دين مأمور به تأمين سعادت اخروي افراد است و جلوة آن در زندگي دنيوي انسان تنها محدود به احكام فردي است ولی سياست مأمور به تأمين سعادت دنيوي افراد است. پاسخ 1⃣ با نگاهی درون دینی به دین اسلام می توان دریافت دین، علاوه بر آموزه های اخروی، شامل برنامه های دنیوی نیز می باشد و جلوه رابطه دین و دنیا، در احکام ذیل قابل مشاهده است: • احکام جنگ و جهاد • امر به معروف و نهی از منکر • احکام حدود و قصاص و ديات و تعزيرات و ارث • احکام خمس و زکات و محل مصرف آنها • احکام معاملات و تجارت • و ... . و این احکام محدود به احکام فردی نیستند. 2⃣ از منظر قرآن کریم، مهم ترین هدف بعثت انبیاء برقراری عدالت اجتماعی معرفی شده است(حدید/35) که حاکی از ارتباط دین و سیاست می باشد. 3⃣ ماهیت بسیاری از احکام اسلام به گونه ای است که جهت اجرای آنها نیاز به تشکیل مؤسسات اجرایی و نهادهای حکومتی دارد و با توجه به ابدی بودن احکام اسلام، ضرورت تشکیل حکومت نیز همیشگی خواهد بود از جمله احکام مالی، دفاعی، جزایی و ... .(ولایت فقیه، امام خمینی، ص 25-20) 4⃣ سیره رسول اکرم (ص) در تشکیل حکومت و تعیین جانشین و نیز رویه امام علی (ع) در تصدی حکومت، دلیل دیگری بر رابطه میان دین و سیاست در اسلام می باشد.(همان، ص 19-17) پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951806/ 🆔@spasokh
عنوان: حکومت دینی و تکرار تجربه قرون وسطی 📝شبهه شماره 140 🌸 آيا ايجاد حكومت ديني و دخالت روحانيت در سياست تكرار تجربه مسيحيت در قرون وسطي و زمینه ساز گریز از خدامحوری به دنیاگرایی نيست؟ ✍پاسخ تجربه مسیحیت قرون وسطایی که منجر به دوران رنسانس وگریز مردم از دین به دنیاگرایی شد ناشی از عواملی بود که این عوامل در زمینه اسلام و حکومت دینی وجود ندارند؛ مهم ترین این عوامل عبارت بودند از: 1⃣ تحریف و تفسیر به رای هایی که باعث رسوخ عقاید انحرافی همچون تثلیث، اقانیم سه گانه، گناه جبلّی، نقصان ذاتی آدمی در رسیدن به حقیقت و ... شد، همچنین مطرح کردن برخی معتقدات علمی بشری ریشه دار در فلسفه یونان، به عنوان بخشی از اصول اعتقادات و مرتد دانستن مخالفان با این عقاید و نقصان کلام مسیحی در پاسخگویی به پرسش ها عامل مهمی در دین گریزی مسیحیان بود. 2⃣ فقدان اصول و نظامات فردی و اجتماعی برگرفته از وحی که باعث می شد تا اربابان کلیسا صرفا به عنوان مشاورانی صادق و نه حاکمانی برنامه دار جلوه گر شده و زمینه برای جولان عقل تجربی و اعتقاد به آن به وجود آید. 3⃣ اعتقاد به خطاناپذیری کلیسا و اربابانش و منتسب کردن عقاید جزمی خود به دین، در کنار خطاهای فراوانی که در عمل مرتکب می شدند به تدریج به تقابل دین و علم دامن زده و سد راه پیشرفت می شد و در نتیجه بشر مجبور به جدا ساختن حساب دین از دانش نمود. 4⃣ تحميل فرضيه هاي علمي خطا پذير بشري بر متون مسيحيت که منجر به تفسیر متون دینی بر اساس نتایج علوم جدید شده و دین را تابعی از تفسیرهای مضیق و دست پرورده آموزه های علمی نمود. 5⃣ نارسايي مفاهيم كليسايي در خصوص خدا و ما بعد الطبيعه در کنار مطلق گرايي آبای كليسا در شؤون زندگي فردي و اجتماعي مردم و قرار گرفتن آنها در جایگاه خدایی که حاصلش برخی اعمال خدایی همچون بخشش گناهان بود و این جزمیت در کنار خشونت و الوهیت، مثلث شومی را درست کرد که نمایانگر چهره کلیسای قرون وسطا بوده و در نتیجه مذهب را كه مي بايست پيام آور محبت و دليل هدايت باشد به عنوان نماد اختناق، خشونت و استبداد معرفی می کرد. ♦️نتیجه: در نتیجه این خصیصه ها زمينه هاي دين گريزي در مردم مغرب زمين بوجود آمد و پيام آوران سكولاري همچون اگوست كنت، دوركيم و جان لاك و... ظهور کردند و چونان پيامبران، مدعي رسالتي نوين و مدرن براي بشريت شده و دين و آيين و ايدئولوژي ايشان كه همانا مستغني ساختن انسان از خدا و به تعبير نيچه (اعلام مرگ خدايان) بود را به جهانيان عرضه نمودند. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951807/ 🆔 @spasokh
عنوان: نقش مردم در حکومت اسلامی 📝شبهه شماره 141 با توجه به دیدگاه شیعه که امام باید از طریق خدا و رسول منصوب شود، پس مردم هیچ نقشی در حکومت ندارند. 🌸 پاسخ 1⃣ دلیل انتصاب امام از سوی خدا دو چیز می باشد: ✅ امامت در اسلام عهده دار امر معاد و معاش بوده و تصدی این مسئولیت خطیر از کسی بر می آید که از هر گونه خطا و اشتباهی مصون باشد که شناخت این فرد، از عهده مردم خارج است. ✅ تشکیل حکومت مستلزم تصرف در امور انسان ها و محدود ساختن آزادی آنهاست و این امر تنها از جانب کسی رواست که دارای این اختیار باشد که بر اساس اعتقاد توحیدی فقط خداوند چنین اختیاری را داراست و در نتیجه منشا حقوق می باشد و بر این اساس، حق حکومت را به پیامبر، امام معصوم و یا جانشینان وی تفویض کرده است. 2⃣ اگر چه مردم در تعیین امام نقشی ندارند، اما تحقق عینی حکومت در گرو مقبولیت آن از سوی مردم بوده و بدون حضور مردم اساساً حکومتی شکل نخواهد گرفت و همین مساله، مهم ترین تفاوت حکومت اسلامی با حکومت های استبدادی است، چرا که بر اساس مبانی اسلامی، حکومت هرگز بر مبنای زور و تحمیل، شکل نمی گیرد، از این روی همین که حکومت با قبول و پذیرش مردم محقق می شود، به معنای نقش آفرینی مردم در حکومت می باشد. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951808/ 🆔 @spasokh
عنوان: تناقض در قرآن به استناد داستان یونس نبی(ع) 📝شبهه شماره 142 این مطلب، نوعی تناقض در قرآن است که از یک سوی ميگويد ما براي هر مردمي پيامبري از ميان خودشان برانگيخته ايم (ابراهیم/4) و (روم/47)، اما از سوی دیگر، منابع اسلامي، یهودی و مسیحی هم نظرند كه يونس از قومي ديگر بود. 🌸 پاسخ 1⃣ طبق آیات قرآن، حضرت محمد ص به سوی قوم خودش فرستاده شد و قبل از او نیز دست کم، برخی پیامبران به سوی قوم های خودشان فرستاده شدند، اما از این آیات، قاعده کلی مبنی بر اینکه تمامی پیامبران باید همجنس همان امت باشند استنباط نمی شود. 2⃣ به تصریح قرآن هر پیامبری که به سوی قومی فرستاده می شود، پیام خود را به زبان همان قوم بیان می کند(ابراهیم/4) در نتیجه حتی لازم نیست که هر پیامبری همزبان با قوم خودش باشد بلکه همین مقدار که به زبان آن قوم آشنا باشد و بتواند پیام خودش را به آن زبان ابلاغ کند، کافی است. 3⃣ در ماجرای یونس تاکید ما بر قرآن است نه سایر کتب آسمانی که احتمال تحریف در آنها وجود دارد. در یکی از آیات قرآن (یونس/98) قومی که یونس به سوی آنها فرستاده شد را قوم یونس نامیده است که صراحتا بیانگر این امر نیست که یونس با قوم خود همجنس است بلکه احتمالا از این جهت آنها را قوم یونس نامیده است که وی در آن تبلیغ دین نموده است. اما در آیه دیگر صرفا به این امر اشاره شده است که یونس به سوی قومی با فلان جمعیت فرستاده شد(صافات/147). این آیه نیز صراحتی ندارد که یونس همجنس آن قوم بوده یا نه. بنابراین آیات قرآنی هیچ مطلب آشکاری درباره این امر وجود ندارد که یونس با قوم خود، همجنس و همزبان بوده است یا نه. ✅ نتیجه: درباره یونس و قومی که به سویش فرستاده شد، دو احتمال وجود دارد: یا یونس همجنس و همزبان آنها بود یا نبود. در هر دو صورت، به حکم عقل و قرآن، ایراد و تناقضی نیست چرا که مهم این است که یونس پیام خودش را به زبان قومی که به سویش فرستاده شد، ابلاغ نماید. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951809/ 🆔 @spasokh
عنوان: نقش ترس و جهل در اعتقاد به خدا 📝شبهه شماره 143 اعتقاد به وجود خدا امری خیالین است. وقتی هیچ دلیلی بر توجیه اتفاقات پیدا نمی‌کردند، آن را به وجود و قدرت خدا مستند می‌کردند؛ در حالی که هیچ دلیلی بر وجود خدا نداریم. زیرا خدا هیچ نشان مادی از وجود خود بر جای نگذاشته است. هيچ کدام از معجزات پیامبران نیز مدرکی برجا نگذاشته است. 🌸 پاسخ 1⃣ نظریه‌‌ای که اعتقاد به خدا را ناشی از جهل و ترس می‌داند، نظریه‌ای است که از سوی برخی از فیلسوفان دین و روانشناسان غربی ارائه شده است. اینان برای سخن خود دلیل علمی برهانی ارائه نکرده‌اند. 2⃣ اگر اعتقاد به خدا از روی جهل و ترس بود، طبیعتا با پیشرفت‌های علمی بشر، باید اعتقاد به خدا از میان می‌رفت؛ در حالی که هر روز بر تعداد خدا باوران افزوده می‌شود. پرسش مهم این است که آیا فقط ترس‌ و جهل، موجب اعتقاد به خداست، نه‌ هیچ قوه و خصوصیت دیگر؟! آیا ذوق و ابتکار و تعقل و تفکر انسان هیچ دخالتی در اعتقاد به‌ خدا ندارد؟! اگر چنین است، پس حیوانات هم باید همانند انسان مذهبی بوده و معتقد به خدا باشند و حتّی در این راه پیش‌رفته‌تر هم باشند؛ چون ترس طبیعی و غریزی آن‌ها به مراتب، بیش‌تر از انسان است. وقتی عامل مشترک، باعث پدیدآمدن نهاد مذهب در حیوان نمی‌شود، می‌فهمیم که در انسان هم این عامل باعث پیدایش مذهب نیست و باید در جستجوی عامل دیگری باشیم. 3⃣ ادله مختلفی بر وجود خدا ارائه شده است: برهان وجودی آنسلم، برهان اخلاقی کانت، برهان جهان‌شناختی کلامی، برهان جهان‌شناختی فلسفی، برهان معجزه، برهان اجابت دعا ( البته این دو برهان در جهان غرب برای اثبات خدا به کار می‌رود) بخشی از براهینی است که از سوی متألهان ارائه شده است و همه عقلی منطقی است. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951810/ 🆔 @spasokh
عنوان: جمهوری اسلامی ایران و سند 2030 📝شبهه شماره 144 💠 مخالفت جمهوری اسلامی ایران با سند 2030 که بر مبنای حقوق بشر، رفع تبعیض، تساوی جنسیتی و توانمندسازی زنان تهیه شده، ناشی از ماهیت تبعیض آمیز این نظام می باشد. 🌸پاسخ مهم ترین علل مخالفت نظام جمهوری اسلامی ایران با سند 2030 عبارتند از: 1⃣ نقض استقلال و حاکمیت ملت ها، مثلا در بند 17 بیانیه اینچئون، کشورها با تعهد سیاسی به یونسکو برای تنظیم قوانین آموزش و پرورش خود با این سند، استقلال در طراحی آموزش و پرورش خود را از دست می دهند. همچنین بند های 12، 14 و 15 در نظام بودجه نویسی کشور دخالت می کند و بند 18، کشورها را ملزم به پاسخگویی به بیگانه می سازد. 2⃣ مغایرت با مبانی دینی پذیرفته شده نظام جمهوری اسلامی به دلیل: ♦️ مغایرت با قاعده نفی سبیل که تضمین کننده عدم سلطه بیگانگان بر مسلمانان می باشد. ♦️ رویکرد اومانیستی سند 2030 که در بند 5 بیانیه اینچئون به آن تصریح شده است و با رویکرد الهی آموزش و پرورش در نظام جمهوری اسلامی متعارض است. ♦️ تاکید بر برابری جنسیتی مندرج در بند 8 بیانیه اینچئون، با قرائت غربی آن که منجر به ظلم به زنان شده و با عدالت جنسیتی اسلام که در آن تفاوت های خَلقی و خُلقی زن با مرد لحاظ شده، مغایرت دارد. ♦️ تاکید بر آموزش های جنسی از بچگی که علاوه بر ناسازگاری با فرهنگ دینی و رخت بربستن گوهر حیا از جامعه اسلامی مشکلات دیگر همچون بلوغ زودرس و سایر ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی را ایجاد می کند. ♦️ تاکید بر «ترویج فرهنگ صلح و نبود خشونت» که با توجه به سابقه غرب در سلطه گری و حمایت از رژیم های دیکتاتور، به جای خشونت زدایی واقعی، صرفا به دنبال متوقف ساختن آموزه هایی همچون ایثار، جهاد و شهادت است که به تربیت نسل مقاوم در برابر نظام سلطه منتهی می شود. ♦️ آموزش سبک زندگی غربی، رسمیت یافتن ضد فرهنگ ها و ... . 3⃣ با توجه به ابلاغ سیاست های کلان ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور و نیز تصویب سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در نظام جمهوری اسلامی بر اساس الگوها و چارچوب های بومی، کشور ما نیازی به سند 2030 برای طراحی نظام آموزش و پرورش ندارد. 4⃣ سند 2030 نه تنها ضد تبعیض نیست بلکه تبعیض را به رسمیت شناخته است زیرا صرفا بر مبنای فرهنگ غربی نگاشته شده و سایر فرهنگ ها از جمله فرهنگ دینی را نادیده گرفته است فلذا تحمیل آن بر ملت ها و جوامع دیگر، عین استبداد می باشد. 5⃣ طراحی آموزش و پرورش بر مبنای دینی به معنای بی عدالتی نیست، چرا که اسلام اگر چه به دلیل تفاوت های خلقت زن و مرد، برخی تفاوتها را به رسمیت می شناسد، اما به لحاظ شخصیتی و قابلیت کمال، زن و مرد را یکسان می داند، از این رو اسلام تفاوت ها را قبول دارد اما تبعیض و بی عدالتی را نمی پذیرد. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951811/ 🆔@spasokh
عنوان: تناقض در قرآن، تناقض آیه 144 آل عمران و 158 نساء. 📝شبهه شماره 145 آیا مسیح مرده بود؟ خداوند در آیه 144 آل‌عمران می‌گوید: تمام پیامبران قبل از محمد مرده‌اند، اما در آیه 158 نساء می‌گوید: مسیح به‌سوی خدا برخاست که نشانگر تناقض در قرآن است. 🌸پاسخ 1⃣ آیه 144 آل عمران تصریحی در این مطلب که پیامبران قبل از پیامبر اکرم همگی از دنیا رفته اند، ندارد؛ بلکه فقط در مقام بیان این است که قبل از پیامبر اکرم پیامبرانی بوده و سپری شده اند و قضیه مهمله است. 2⃣ آیات قرآن را باید با نگاهی جامع نگریست. همانطور که در یک آیه سخن از مرگ پیامبران است در آیه ای دیگر سخن از زنده بودن برخی آمده است؛ بنابراین با کنار هم قرار دادن این آیات به این نتیجه می توان رسید که اگر آیه به صورت کلی مرگ پیامبران را مطرح می کرد باز مشکلی نبود چرا که آیه دیگر حکم کلی را تخصیص زده است که امری متداول می باشد. 3⃣ این آیه در مقام ردّ یک مسئله خطرناک است وآن اينكه اسلام آئين فرد پرستى نيست و به فرض كه پيامبر در اين ميدان شربت شهادت مىنوشيد وظيفه مسلمانان ادامه مبارزه بود، زيرا با مرگ يا شهادت پيامبر، اسلام پايان نمىيابد بلكه این دین آئين حقى است كه تا ابد جاويدان خواهد ماند. لذا آیه در صدد نفی فردپرستى است که مانع از تلاش برای تداوم پیشرفت یک اقدام اجتماعی با مرگ رهبر آن حرکت است. بنابراین آیه در این مقام نیست که آمار دقیقی از تعداد پیامبران زنده و پیامبران درگذشته ارائه نماید. 4⃣ مرگ همه پیامبران قبل از پیامبر اکرم امری طبیعی و عادی است؛ یعنی بایستی این امر تحقق بیابد؛ اما این امر طبیعی میتواند با اموری که نوعی معجزه است خرق عادت شود. عروج حضرت عیسی به آسمان، زنده بودن حضرت خضر و ... از معجزات است، بنابراین نباید این موارد را ناقض حکم کلی و عمومی دانست. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951812/ 🆔@spasokh
عنوان: ضرورت حکومت پیامبران در قرآن 📝شبهه شماره 146 اگر وظیفه همه پیامبران تشکیل حکومت بوده چرا برخی از آنها شخص دیگری را به فرمانروایی بر می گزیدند؟ همچون سموئیل که طالوت را به فرمانروایی انتخاب کرد. 🌸پاسخ 1⃣ بنا بر مبانی دینی، مشروعیت حکومت در هر زمانی، حتما باید مستند به اذن پروردگار باشد و گرنه آن حکومت طاغوت خواهد بود و در این قاعده میان دوران پیش و پس از اسلام تفاوتی وجود ندارد. 2⃣ از مجموع شواهد قرآنی چنین بر می آید که برخی پیامبران همچون داوود و سلیمان قطعا حکومت داشتند، اما برخی دیگر نیز فاقد حکومت بوده اند که علت آن، عمدتا دو چیز بوده است: یا خود آنها تحت الشعاع حکومت پیامبر دیگری بوده اند که آن پیامبر، صاحب حکومت بوده است همچون لوط که خود، مأمور به تشکیل حکومت نبود، بلکه تحت حکومت حضرت ابراهیم بود و یا اینکه همچون اکثریت امامان شیعه، زمینه های لازم برای تشکیل حکومت برایشان فراهم نشد. ⚠️ نکته: عدم ذکر حکومت سایر پیامبران به معنای حکومت نداشتن آنها نیست، چرا که قرآن، اولا داستان همه انبیاء را ذکر نکرده و ثانیا به همه جزئیات انبیائی هم که نامشان را آورده اشاره نکرده است. 3⃣ با بررسی آیات قرآن، این احتمال پیش می آید که شموئیل نبی، تحت ولایت حکومت دیگری بوده و در آن منطقه به دلایلی فاقد اعمال حکومت بوده، از این روی از خداوند خواست تا فردی را مبعوث نموده و بر مردم حاکم نماید و خداوند طالوت را برگزيد و چون حاکمیت طالوت، به اذن الهی بود لذا مشروعیت او نیز الهی بود و نیازی به حکومت شموئیل نبود. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951813/ 🆔 @spasokh
عنوان: تناقض قرآن در بیان هدف خلقت جن و انس 📝شبهه شماره 147 در قرآن از یک طرف می فرماید جن ها وانسانها فقط براي خدمت و پرستش خدا بوجود آمده اند (ذاریات/56) و از طرفی دیگر می فرماید بسياري از آنها براي جهنم ساخته شده اند (اعراف/179) و این تناقض است. 🌸پاسخ 1⃣ ترجمه دو آیه ای که در آن دو ادعای تناقض شده است به این ترتیب است: ✅ ذاریات/ ۵۶: جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند، ✅ اعراف/۱۷۹: و در حقیقت ، بسیاری از جنیان و آدمیان را برای دوزخ آفریده ایم. [چرا که] دلهایی دارند که با آن [حقایق] را دریافت نمی کنند، و چشمانی دارند که با آن‌ها نمی ببینند، و گوشهایی دارند که با آن‌ها نمی‌شنوند. آن‌ها همانند چهارپایان بلکه گمراه ترند. [آری،] آن ها همان غافل ماندگانند. 2⃣ جهت تناقض روی قید (برای) است که بالاخره جن و انس برای عبادت خلق شده اند یا برای جهنم؟ در زبان عربی چنین معنایی را با (ل،کسره دار) می‌رسانند اما این لفظ در معانی دیگر هم استفاده می شود به این صورت که گاهی در غایت استفاده می‌شود و گاهی در علت غائی. خلط علت غایی و غایت سبب توهم تناقض در قرآن خواهد شد، علت آن نیز این است که در زبان فارسی ما هر دو را «برای» ترجمه می‌کنیم. 3⃣ در قران آیات دیگری نیز وجود دارند که در آنها از لام استفاده شده و اگر معنای درست لام خلط شود معنای آیه اشتباه خواهد شد مثلا می فرماید: «خدا نمی خواهد برشما تنگ بگیرد ، لیکن می‌خواهد شما را پاک، و نعمتش را بر شما تمام گرداند، باشد که سپاس[او] بدارید.»(مائده/6)، دراین آیه از لام برای بیان علت غائی تشریع احکام استفاده شده که عبارت است از پاک گرداندن همه انسان ها، این در حالی است که اگر در اینجا لام به معنای غایت گرفته شود باید همه انسان ها پاک از دنیا بروند که می دانیم اینگونه نیست و در نهایت بسیاری از انسانها آلوده از دنیا میروند. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951814/ 🆔 @spasokh
عنوان: تعارض روایات ثواب شهادت 📝شبهه شماره 148 در روایتی شهادت بالاترین نیکی معرفي شده که برتر از آن نیکی وجود ندارد (لیس فوقها بر) ولي در روایتی دیگر ثواب یک صلوات، مساوی ثواب 70 شهید است. آیا اين دو با هم تناقض ندارد؟ 🌸پاسخ 1⃣ از روایتی که به آن اشاره شده برداشت می شود که انسان بالاترین سرمایه ای که در اختیار دارد، همان سرمایه حیات اوست و کسی که حاضر می شود این سرمایه را در راه خدا فدا کند، ارزشی بالاتر از آن قابل تصور نیست. 2⃣ از طرفی دیگر صلوات نشانه ولایت است و در صورتی که شخصی با پذیرش ولایت کامل اهل بیت، صلوات بفرستد یعنی ایمان داشته باشد، ثواب هفتاد شهید دارد چرا که شهادت، ظاهر عمل است و ولایت روح و باطن عمل است. پس تعارضی نیست. 3⃣ بر طبق روایات ثواب دو گونه است: استحقاقی و تفضلی. ثواب استحقاقی آن است که خدای متعال بر اساس حکمت خود، کسی را که عمل نیکی انجام داده، مستحق آن نموده است؛ ولی ثواب تفضلی ثوابی مبتنی بر فضل و کرم است، لذا چه بسا خداوند بسیار فراتر از آنچه که شخص مستحق آن است به او پاداش عطا کند. حال می¬توان اینگونه فرض کرد که ثوابی که مثلا برای صلوات در روایت بیان شده ثواب تفضلی آن است که معادل ثواب استحقاقی چندین شهید در راه خداست، ولی چه بسا شهید در راه حق، خود دارای ثواب تفضلی از جانب خداوند باشد که با در نظر گرفتن آن، هیچ عملی با آن برابری نکند. ⚠️نکته: 🔹 اگر در روایتی برای خواندن دعایی یا گفتن ذکری، ثواب شهید داده شده است، مقصود این نیست که هرکس و با هر کیفیتی آن را انجام داد، انتظار چنین پاداشی را داشته باشد، بلکه اینگونه پاداش ها در صورتی است که دارای حقیقت و روح دعایی و ذکری باشد و شخص ذاکر با ولایت و معرفت و از عمق جان آن ذکر را ادا کند و پذیرفته باشد. 🔹 اگر برای عمل نیکی ثوابی همچون اجر شهید، حج، زیارت و ... قرار داده شده، مقصود این است که خداوند از روی تفضل، ثواب آن عمل را به او می دهد، نه اینکه تمام آثار و برکات عملی آن را داراست و به همین دلیل اگر مثلا برای عملی، ثواب حج یا شهادت ذکر شده باشد به معنای آن نیست که با انجام آن عمل، به ادای حج و یا جهاد فی سبیل الله که زمینه شهادت است نیازی نیست. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951815/ 🆔@spasokh
عنوان: آموزه های دینی و سهمیه ایثارگران 📝شبهه شماره 149 دیدگاه اسلام در باره امتیازاتی که برای ایثارگران از جمله جانبازان و فرزندان آنها در نظر گرفته می شود همچون سهمیه و ... چیست؟ 🌸پاسخ 1⃣ توجه ویژه به ایثارگرانی که در شرایط سخت با جان خود به کمک اسلام آمده اند، ریشه در آموزه های دینی دارد، چنانکه پیامبر اسلام ص بخشی از غنایم جنگ بدر را به خانواده های مجاهدان و رزمندگان بدر اختصاص داد. در زمان خلفا هم جنگاوران حقوق ویژه ای از غنائم جنگی داشتند تا جایی که بعدها به صورت حقوق ثابت در‌آمد. 2⃣ با روی کار آمدن حضرت علی ع، ایشان تصرفات نابجای سابق در بیت المال، از جمله حقوق گزاف غیر مستحقان را قطع کرد، با این حال نه تنها امتیازات رزمندگان و ایثارگران را قطع نکرد بلکه به حقوق آنها توجه ویژه نمود، به عنوان مثال در خطبه 261 نهج البلاغه برای جنگجویان، حقوق ویژه ای از فیء و غنیمت قائل شد، همچنین در نامه به مالک اشتر، سفارشات فراوانی در مورد خانواده شهدا کرده و فرمود: « اگر يكي از سربازانت و كساني كه با دشمنان تو مبارزه مي‌كنند به شهادت رسيد، مانند يك وصّي دلسوز و مورد اعتماد، جاي او را پر كن، به‌گونه‌اي كه اثر فقدان او در چهره آنان مشاهده نشود.» 3⃣ تقدیر از ایثارگران و خانواده های آنها حتی اگر ریشه ای در صدر اسلام نداشت باز هم موجّه بود، چرا که جنگ تحمیلی علیه ایران، آزمایشی الهی بود که ایثارگران از آن سربلند بیرون آمده و برخی از آنها مجروح یا شهید شدند، بر این اساس، در نظر گرفتن سهمیه و یا امکانات ویژه برای این قشر یا خانواده های آنها حمایتی ناچیز از فداکاری های مخلصانه آنها می باشد. 4⃣ در نظر گرفتن امتیازات برای ایثارگران زمینه ای فراهم می آورد تا روحیه دفاع و فداکاری برای اسلام و سرزمین اسلامی همواره تقویت شود، به ویژه اینکه همواره احتمال بروز جنگ مجدد وجود دارد، چنانکه امام علی ع در این زمینه سفارش می کند تا سپاسگزاری و پاداش ایثارگران دائمی شده و در زمینه تقدیر از تلاش های رزمندگان کوتاهی صورت نگیرد. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951817/ 🆔@spasokh
🌸🍃🌸🍃عنوان: ریشه های جریان مهدویت در اسلام🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 📝شبهه شماره 150 يحيي بن عمر،علوي انقلابي متولد عهد امام حسن عسكري، اساس تاريخي داستان مهدي موعود است و اسطوره مهدي موعود از داستان زندگي المهدي قائم ابوالحسن يحيي بن عمر علوي انقلابي گرفته شده است؟!! 🗓پاسخ 1⃣ يحيي بن عمر بن يحيي بن حسين بن زيد بن علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب، كه كنيه او ابوالحسن بود در سال 249ق. در كوفه قيام و ظهور كرد و به قتل رسید؛ او خودش هرگز ادعای مهدویت نکرد بلکه برخی از زیدیان جارودیه اعتقاد به مهدی بودن او داشتند. 2⃣ اینکه مهدویت در طول تاریخ مورد سوء استفاده برخي مدّعيان دروغين واقع شده و افراد فرصت طلب از این مساله سوء استفاده کرده اند، هیچ تاثیری در واقعیت این امر ندارد. زیرا کدام حقيقت است که در جهان مورد سوء استفاده قرار نگرفته است؟! ... 3⃣ بر اساس روايات در منابع شیعه و سنی، رسول خدا و امامان معصوم پيش از ولادت امام زمان از آن به تفصيل خبر داده اند و مهدي موعود را با اصل و نسب معرفي کرده اند و لذا این سخن واهی که مهدویت و غیبت یک پدیده ای است که منشأ آن قیام يحيي بن عمر است، یک ادعای باطل و بر خلاف ضرورت تاریخ اسلام است. به عنوان مثال ابن عباس از رسول خدا ص نقل می کند که فرمود: علی وصی من است و از فرزندان او، قائم منتظر، مهدی است؛ همان کسی که زمین را آکنده از قسط و عدل می کند پس از آن که از جور و ظلم پر شده باشد؛ قسم به خدایی که مرا به حق فرستاده و بشیر و نذیر قرار داده است ... از امام باقر نقل شده که فرمود: از ما (اهل بيت) دوازده (امام و) محدث خواهد بود که هفتمين فرزندم قائم آنان است...». بالغ بر صد و سه حديث دلالت بر اين معنا دارد. بيش از صد و چهل روايت دلالت دارد که امام مهدي فرزند بلافصل امام عسکري است و دوازدهمين امام شيعيان و حتی افزون بر شیعیان، تعداد زيادي از علماء و بزرگان اهل تسن و حتي وهابي تصريح کرده‌اند که احاديث مهدويت متواتر هستند. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951818/ 🆔@spasokh
🌸🌼مراد از علی بن الحسین(علیه السلام) در زیارت ها کیست؟ 🖌 سؤال: 👈 مقصود از علي بن الحسين در زيارت عاشورا و سایر زیارت ها امام سجاد (علیه السلام) است يا حضرت علي اكبر؟ اگر مقصود حضرت علي اكبر است در يكي از زيارت ها از ايشان به عنوان ولي الله یاد شده است. مگر ایشان امام بوده است؟ 📝 چکیده پاسخ: پاسخ این سؤال در قالب سه نکته ارائه می گردد: 1⃣ منظور از در زیارت عاشورا و زیارت های مشابه، حضرت علی اکبر (علیه السلام) است زیرا در این زیارت به شهدای کربلا سلام فرستاده می شود به همین دلیل منظور از علی بن الحسین، علی اکبر (علیه السلام) خواهد بود که در به شهادت رسید و نه امام سجاد (علیه السلام)، ضمنا این سلام بر حضرت علی اصغر نمی تواند باشد زیرا: 👌 اولا علی اصغر در زیارات به نام «عبدالله رضیع» مشهور است و نه به علی 👌 ثانیا امام سجاد(علیه السلام) در دارالاماره کوفه در بخشی از پاسخ خود به ابن زیاد که از او پرسید: مگر خدا علی بن الحسین را نکشت؟ فرمود: برادر بزرگتری به نام علی داشتم که مردم او را کشتند و این قرینه بر این است که منظور از علی بن الحسین در زیارات، حضرت علی اکبر است و نه علی اصغر. 2⃣ به لحاظ لغوی به هر چيزي كه نسبت به ديگري قرابت و نزديكي داشته باشد خواه از نظر مكان يا زمان يا نسب و يا مقام، #«ولي» گفته مي شود و از این روی در اصطلاح هم به دوستان خدا، از این جهت که به خدا نزديك هستند «ولي الله» گفته مي شود و اين واژه اختصاصي به امام معصوم ندارد چنانكه خداوند متعال در مورد دوستان خود ـ اعم از امام و غير امام ـ مي فرمايد:«الا انَّ اولياء الله لا خوف عليهم و لا هم يحزنون» . 3⃣ استعمال«ولي الله» درباره حضرت علي اكبر و معناي «السلام عليك يا ولي الله» كه در زيارت آن حضرت آمده اين است كه سلام بر تو اي دوستدار خدا و ياور دين خدا و مؤيد اين مطلب آن است كه در زيارت غير علي اكبر (علیه السلام) هم «ولي الله» گفته شده است. چنانكه در زيارت ساير شهدا مي خوانيم: «السلام عليكم يا اولياء الله و احبائه» سلام بر شما اي اوليا (دوستداران و ياوران) خدا، و ما مي دانيم كه ساير قطعاً امام نبوده اند بلكه بسياري از آنان حتي فرزند امام هم نبوده اند و با اين حال از آنان به «اولياء الله» یاد شده است. لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9434/ 🆔@spasokh
عنوان: امام زمان و ترس از شهادت 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 🌸 ⚠️[بازنشر] 📝 شبهه: با توجه به برخی روایات که علت غیبت امام زمان عج را ترس از کشته شدن دانسته اند، آن حضرت از جان خویش در هراس است. چنین امامی چگونه متصور است که جهان را از ستم نجات دهد؟! 🌺 پاسخ 1⃣ بر اساس روایت های متعدد، علّت اصلي غيبت جزء اسرار الهي است و جز ائمه اطهار ع که خزانه داران اسرار الهي هستند کسي آن را نمي داند و ذکر بعضي از حکمت هاي آن در برخی روایات، مثل آزمايش و امتحان[1] ، بيعت نکردن با ستمکاران[2]، نجات از قتل و فراهم شدن ياران و ... به خاطر پاسخ به سئوالات مکرّري بوده که از امامان معصوم مي شده است؛ اما اين هرگز به معناي انحصار علّت و حکمت غيبت در اين امور نيست. 2⃣ بدون شك تا زماني كه آمادگي براي پذيرش برنامه‌هاي حضرت حجت پديد نيايد و مردم دنيا از آن استقبال ننمايند ظهور تحقق نمي‌يابد و غيبت همچنان به طول خواهد انجاميد از اين نظر مي‌توان گفت آماده نبودن مردم برای پذیرش برنامه های اصلاحی حضرت، يكي از اصلی ترین عوامل تحقق غيبت و تداوم آن به شمار مي‌رود و ترس از گزند دشمنان، از عوامل دیگر است. زرارة بن اعين از امام صادق ع روايت مي‌كند كه حضرت فرمود: اي زراره قائم ما ناچار است كه از ديده ها پنهان شود و غيبت نمايد. عرض كردم براي چه؟ فرمود: چون از جان خود بيم و ترس دارد[3]. 3⃣ امام هرگز از کشته شدن و شهادت در راه دين، باکي نداشته و ندارد، ولی شهادت او، به صلاح جامعه و دين نيست. زيرا هر يک از ائمه پس از شهادت جانشيني داشتند، ولي امام زمان اگر کشته شود، جانشيني ندارد و زمين نه تنها از حجت خدا خالي مي گردد[4]، بلکه رسالت احياء دين الهي و برپايي حکومت جهاني صالحان در آخر الزمان نیز ناتمام می ماند. ✍پی نوشت: [1]مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت،‌ لبنان. مؤسسة الوفاء ، ج 51، ص 113. [2]همان، ص 152. [3]شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه،. ص 342. [4]امینی، ابراهیم، دادگستر جهان ، ص149. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951771/ 🆔 @spasokh
عنوان: شک در اصل تولد امام مهدی (عج) 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 🌸 ⚠️ [بازنشر] 📝شبهه از نظر تاريخي تولد فرزندي از امام حسن عسگري (علیه السلام) با نام مهدي مشکوک است. اسناد و مدارک معتبر تاريخي مقبول در نزد اهل‌سنت، تولد چنين فرزندي را تأييد نمي‌کند. به عبارت ديگر هيچ سند محکم تاريخي، که با موازين و معيارهاي اهل‌سنت (در قبول روايات تاريخي) تأييد شود، در اين خصوص تولد و حیات مهدی وجود ندارد و از این رو راه اثبات وجود و حیات چنان فردی براي اهل‌سنت بسته است! 🌺 پاسخ 1⃣ بیان عقیده شیعیان درباره دوازده امام و نام بردن از امام دوازدهم (ع) توسط ابوالحسن اشعری نشانگر این است که عقیده شیعه درباره ائمه، تولد و حیات امام زمان (ع) در آن عصر از شهرت جامعی در میان شیعیان برخوردار بوده است؛ آنچنان که حتّی مخالفان شیعه هم کاملاً از این مطلب آگاهی یافته بودند. 2⃣ عدادي زيادي از دانشمندان حقيقت‌بين اهل‌سنت، با توجه به استحكام اخبار شيعه درباره تولد امام زمان (ع)، آن را پذيرفته‌اند؛ در ميان آن‌ها کسانی هستند كه هرچند حيات فعلي و طول عمر آن حضرت را قبول نكرده‌اند، ولي اخبار تولد ايشان را پذيرفته‌اند؛ بنابر تحقيق یکی از محققان، تعداد اين افراد به 68 نفر مي‌رسد. 3⃣ بسیاری از عالمان اهل‌سنت علاوه بر پذیرش اخبار تولد امام مهدی، بر این واقعیت که او فرزند امام عسگری است، تصریح کرده‌اند. این گروه معتقدند امام مهدی(ع)، همانکه ظهورش در آخرالزمان وعده داده شده است، کسی جز محمد بن حسن العسکری (ع) امام دوازدهم از ائمه اهل البیت (علیهم السلام) نیست و تصریحات متعددی را بیان نموده‌اند. 4⃣ بی‌شک یکی از بهترین گواهانی که تولد امام مهدی (ع) را می‌تواند اثبات کند، نقل این خبر توسط متخصصان و خبرگان فن نسب‌شناسی است؛ چرا که در این زمینه علمای انساب بهتر از دیگران می‌توانند اظهار نظر کنند. در این مورد می‌توان به نسب‌شناسانی معروفی از جمله سهل بن داود بن سلیمان بخاری، معاصر دوره غیبت صغری، سید عمری، نسابه مشهور قرن پنجم هجری، فخر رازی شافعی، نسابه قرن پنجم هجری اشاره نمود. 5⃣ از هنگام تولد امام مهدی (ع) و در طول غيبت صغري، تعداد زيادي از خواص شيعيان و حتی برخی از بزرگان اهل سنت مثل ابن عربی و شیخ حسن العراقی به سعادت ديدار آن حضرت نائل شده‌اند. اين ديدارها يا در عصر امام عسكري (ع)‌ بوده و ايشان فرزندشان را به برخی از دوستان و یاران خود نشان داده است. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951747/ 🆔@spasokh
🍃🌸🍃🌸 عنوان: امام زمان و اهل کتاب 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 🌸 📝شبهه شماره 151 در روایات شیعی آمده که در عصر ظهور، هيچ كافري باقي نمي‌ماند، جز اينكه مؤمن مي‌شود، این در حالی است که بر طبق آیات 14 و 64 مائده، یهود و نصاری تا روز قیامت وجود داشته و تمام مردم پیرو یک دین نخواهند بود. پاسخ 1⃣ تردیدی نیست در اینکه بعد از تشکیل حکومت جهانی مهدی ع هرگونه شرک از روی زمین برچیده می شود و این وعده قطعی خداوند است . 2⃣ در باره اهل کتاب در عصر ظهور دو دسته روایات نقل شده است: ✅ الف. رواياتی كه می گویند در عصر ظهور كسي جز مسلمان روي زمين باقي نمي‌ماند. اسلام بر يهود و نصارا عرضه مي شود، هر كس مسلمان شد زنده مي‌ماند و هر كس امتناع ورزيد، كشته خواهد شد. ✅ ب. رواياتی كه می گویند اهل كتاب در عصر ظهور باقي مي مانند ولي دست از شرک و تثلیث برداشته و استقلال و حاكميتي ندارند؛ با توجه به موافقت دسته دوم با ظاهرقرآن، دسته اول از اعتبار ساقط مي گردد. 3⃣ انسان موجودی مختار است و اجبار او به یک عقیده و مذهب تاثیری در رستگاری او نخواهد داشت و به همین دلیل حضرت مهدی عج نیز دین اسلام را برای اهل کتاب بیان می کند، ولی آنان را مجبور به پذیرش آن نمی‌کند. قرآن کریم در آیه 256 سوره بقره اکراه و اجبار در دین را رد می کند و امام زمان عج هم که مجری قرآن است به همین شیوه عمل خواهد کرد. ♦️نتیجه: بنابراين می توان گفت که يهود و نصارا در عصر دولت مهدوي باقي خواهند ماند، ولي از شرك دست برداشته، خداپرست مي‌شوند و در حمايت دولت اسلامي به زندگي خويش ادامه مي‌دهند. در عين حال دولت‌هاي باطل سقوط مي كنند و قدرت جهان در دست مسلمانان و مؤمنان شايسته قرار مي گيرد. لذا بقای اهل كتاب در سايه حكومت جهاني مهدوي، هيچ‌گونه منافات و تضادي با حاكميت و جهاني بودن حكومت اسلامي به رهبري حضرت ولي عصر عج ندارد، زيرا مراد از يكپارچگي و تحقق حقانيت شيعه در آخر الزمان، مي تواند يكپارچگي قدرت و حاكميت اسلام بر عالم باشد ولو اين‌كه برخي از اديان به عنوان تابع وجود داشته باشند. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951819/ 🆔 @spasokh