eitaa logo
کانال ویژه
1.1هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
3هزار ویدیو
53 فایل
ما برای چشم و گوش شما احترام قائلیم تبادل و تبلیغات و ارتباط با ادمین: @noorolmahdy
مشاهده در ایتا
دانلود
آقای پزشکیان؛ بخواهید سوابق و روابط جاسوسهای دهه ۹۰ را در اختیار شما بگذارند. از نمازی ها و نقش آنها در کرسنت تا دری اصفهانی در تیم مذاکرات برجامی. یکی از خسارتهای دولت روحانی که میتواند تجربه خوبی برای دولت شما باشد، تاثیر برجام در ایجاد بستر نفوذ، افزایش تحریم و تضعیف کشور بود. ✍مسلم معین @special2014
یک قاب پر از غم... کشتی نجات @special2014
وقایع روز هفتم ماه محرم: 🔻در روز هفتم محرم عبید اللّه‏ بن زیاد ضمن نامه ‏ای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد كرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد. عمر بن سعد نیز بدون فاصله "عمرو بن حجاج" را با 500 سوار در كنار شریعه فرات مستقر كرد و مانع دسترسی امام حسین علیه السلام و یارانش به آب شدند. 🔻در این روز مردی به نام "عبداللّه‏ بن حصین ازدی" ـ كه از قبیله "بجیله" بود ـ فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند كه قطره ‏ای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی!  امام علیه السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده.  حمید بن مسلم مي‏گوید: به خدا سوگند كه پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی كه بیمار بود، قسم به آن خدایی كه جز او پروردگاری نیست، دیدم كه عبداللّه‏ بن حصین آنقدر آب مي‏ آشامید تا شكمش بالا مي ‏آمد و آن را بالا مي ‏آورد و باز فریاد مي‏زد: العطش! باز آب مي‏خورد، ولی سیراب نمي‏شد. چنین بود تا به هلاكت رسید. ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ◾️و اما متوسل شویم به باب الحوائج کربلا حضرت علی اصغر علیه السلام◾️ ▪️عبدالله بن حسین علیه السلام که به علی اصغر معروف است فرزند امام حسین علیه السلام ؛ مادرش رُباب دختر اِمْرَءُ الْقَیْس و خواهرش سکینه می ‏باشد. عبداللّه‏ در مدینه متولد شد. در روز عاشورا از شدت تشنگي بي تاب شده بود ، امام(ع) قنداقه‌ي علي اصغر را در دست گرفت و به سوي دشمن رفت؛ در مقابل لشكر يزيد ايستاد و فرمود:«اي مردم! اگر به من رحم نمي‌كنيد بر اين طفل ترحم نماييد ... » اما گويي كه بذر رحم بر دل سنگ آنان پاشیده نشده بود و تمامی رذالت دنيا در اعماق وجودشان ریشه دوانده بود ؛ زیرا به جاي آنکه فرزند رسول خدا (ص) را به مشتی آب میهمان کنند، تيراندازي از بني‌اسد (كه گفته شده است «حرملة بن كاهل» بود)لعنت الله عليه تيري سه شعبه در كمان نهاد و گلوي طفل را نشانه گرفت. ناگاه دستان و سينه امام(ع) به خون رنگين شد... سر كوچك و گردن ظريف طفل شيرخواره از بدن جدا شده بود... امام(ع) دستان خود را از خون علي اصغر پر كرد و به آسمان پاشيد و گفت: «هون علي ما نزل بي انه بعين الله» يعني: «تحمل اين مصيبت بر من آسان است چرا كه خداوند آن را مي‌بيند»... امام باقر فرمودند:هرگز قطره ای از آن خون به زمین نریخت. منابع:📚انسان الاشراف،ج3،ص180 📚ارشاد شیخ مفید،ج2،ص86 📚مقتل الحسین خوارزمی،ج2،ص32 📚لهوف،ص50 (ع) کشتی نجات @special2014
لطفا این مطلب را بخوانید و با یکی از بزرگان کوفه که به امام حسین علیه السلام نامه نوشت و امام را به کوفه دعوت کرد آشنا شوید ! این تیپ فکری هنوز هم وجود دارند. 👇👇👇 🔴در كوفه آدمى داشتيم به نام شبث ابن ربعى كه فرمانده پياده نظام ابن سعد در كربلا بود، كه خيلى تيپ جالبى دارد و نماد آدم هايى است كه ايدئولوژى شان را مثل لباسشان عوض ميكنند،آدم هاى سازشكار ، بى اصول، بوقلمون ، بى تقوى كه اين تيپ آدم ها هميشه و در هر دوره اى هستند. در سفينة البحار نقل ميكند كه اين آقا از پولدار هاى كوفه بود، قبل از اينكه مسلمان بشود ، يك خانمى ادعاى نبوت كرد، به آن خانم ايمان آورد و شد مؤذن او، بعدا مسلمان شد ، بعد سر خلافت حضرت امير جزء كسانى بود كه آمد و با امير المؤمنين بيعت كرد و آمد در حكومت على، بعد كه جريان خوارج پيش آمد، جزء خوارج شد و با على علیه السلام درگير شد، بعد كه مردم با امام حسن بيعت كردند، آمد با امام حسن بيعت كرد و طرف ايشان را گرفت، بعد كه حكومت امام حسن سقوط كرد، شبث شد جزء افسران معاويه، بعد در كوفه جزء كسانى بود كه نامه نوشتند به امام حسين كه آقا! بياييد قيام كنيد و رهبر ما باشيد تا عليه يزيد اقدام كنيم، حالا امام حسين به حرف اينها گوش كرده اند و آمده اند به سمت كوفه، همين آدم يكمرتبه ميبيند هوا پس شد و جو سياسى كوفه يكمرتبه عوض شد و شايعات و جنگ روانى و حكومت نظامى شد ، با خودش گفت من از شهر فرار كنم بروم بيرون تا در اين درگيرى نباشم، طرف حسين اگر باشم كه كشته ميشوم، طرف اينها هم اگر باشم ، دستم به خون پسرپيغمبر آلوده ميشود، بروم يك جايى گم و گور شوم، ابن زياد آدم زرنگى بود و دستور داد اين تيپ آدم ها و بزرگان را كه رفته بودند در باغ هايشان مخفى شده بودند ، گوششان را بگيرند بياورند و در كربلا فرمانده شان كنند، يعنى من نميگذارم كه اين وسط دست من ، ابن زياد، به خون حسين آلوده شود و اينها همه پاك بمانند، شبث شد فرمانده يكى از پياده نظام هاى ابن سعد، بعد كه سيدالشهداء شهيد شدند و اينها حمله كردند به حرم پيغمبر و زن ها و بچه ها ، اين آدم دلش ميسوزد و با شمر درگيرى لفظى پيدا ميكند، بعد ميايد در كوفه چند مسجد ميسازد به پاس خوابيدن فتنه حسين به علت نذرى كه كرده بوده بابت خوابيدن فتنه حسين و حفظ حكومت يزيد، بعد مختار قيام ميكند عليه يزيد و ابن زياد، شبث به مختار ميپيوندد، توبه ميكند از كارهايش و جزء فرماندهان قيام مختار ميشود، بعد "مصعب ابن زبير" برادر عبدالله ميايد و مختار را ميكشد و اين ميشود فرمانده پليس مصعب بن زبير در كوفه.... ❗️اين تيپ آدمها در همه انقلابها بوده اند و هستند... 📚برگرفته از کتاب حسین (ع)عقل سرخ حسن رحیم پور ازغدی سال 80 چراغ هدایت @special2014
📜سخنان بعضی اندیشمندان غیر مسلمان درباره قیام عاشورا (قسمت ششم) ✍توندول، بورشو تامداس ◀️شهادت حسین از همان زمان که طفلی بیش نبودم، در من تاثیر عمیق و حزن آوری می بخشید . من اهمیت بر پاداشتن این خاطره بزرگ تاریخی را می دانم . این فداکاری های عالم از قبیل شهادت امام حسین سطح بشریت را ارتقاء بخشیده است و خاطره ی آن شایسته است همیشه بماند و یادآوری شود . ✍ جمس فردریک ◀️درس امام حسین و هر قهرمان شهید دیگر این است که در دنیا اصول ابدی عدالت و ترحم و محبت وجود دارد که تغییرناپذیرند . همچنین می رساند که هر گاه کسی برای این صفات ابدی مقابله کند و بشر در راه آن پافشاری نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند .  منبع: 📔درسی که حسین به انسانها آموخت ص448 و ص449 (ع) چراغ هدایت،کشتی نجات @special2014
ابتکار جالب یک شهروند و زیبایی هایی که فقط در ایران حسینی دیده میشه نه هیچ کجای دنیا👌 چراغ هدایت @special2014
‏در کمتر از چند دقیقه یه خون ریزی کوچک ترامپ تیتر یک تمام خبرگزاری های دنیا شد اما ماه هاست کسی پیکرهای غرق به خون کودکان مظلوم غزه را نمی بیند! ✍یاس🌹🇮🇷 درس مکتب علیه السلام @special2014
وقایع روز هشتم ماه محرم: 🔻"خوارزمی" در مقتل الحسین و "خیابانی" در وقایع الایام نوشته ‏اند كه در روز هشتم محرم امام حسین علیه السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام علیه السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه ‏ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند، آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. هنگامیكه خبر این ماجرا به عبیداللّه‏ بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه حسین چاه مي‏كَند و آب بدست مي‏ آورد. به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیه السلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود. 🔻 در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیه السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند. حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟ مگر من مسلمان نیستم؟ گفت: اگر تو خود را مسلمان مي‏پنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفته ‏ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مي‏نوشند از آنان مضایقه مي‏كنی؟  عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من مي‏دانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفته‏ ام و نمي‏دانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش مي‏سوزم؟ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالیكه مي‏دانم كیفر این كار، آتش است؟ ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نمي‏بینم كه بتوانم از آن گذشت كنم.  یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند. 🔻امام علیه السلام مردی از یاران خود بنام "عمرو بن قرظة" را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.  شب هنگام امام حسین علیه السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند. امام حسین علیه السلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علي ‏اكبر" را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد.  در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه السلام كه فرمود: آیا مي‏خواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد یکبار گفت:میترسم خانه ام را خراب کنند؛امام فرمود من خانه ات را میسازم ابن سعد گفت:میترسم اموال و املاکم را بگیرند امام فرمود:من بهتر ازآنرا به توخواهم داد از اموالی که در حجاز دارم عمربن سعد گفت:من در کوفه برجان افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناکم و میترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند حضرت هنگامیکه مشاهده کرد عمربن سعد از تصمیم خود بازنمیگردد از جای برخاست در حالیکه میفرمود: 🔴تو را چه میشود خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد به خدا سوگند من میدانم که از گندم ری نخواهی خورد ❌ابن سعد با تمسخر گفت:جو ما را بس است 🔻پس از این ماجرا عمربن سعد نامه ای به عبیدالله نوشت و ضمن آن پیشنهاد کرد که حسین را رها کنند چرا که خودش گفته است یا به حجاز برمیگردم یا به مملکت دیگری میروم عبیدالله در حضور یاران خود نامه عمربن سعد را خواند شمربن ذی الجوشن سخت برآشفت و نگذاشت عبیدالله با پیشنهاد عمربن سعد موافقت کند! منابع:📚وقایع الایام ج5 ص27 📚مقتل الحسین ج1 ص 244 📚کشف الغمه ج2 ص47 📚ارشاد شیخ مفیدج2 ص82 📚مناقب آل ابی طالب ج4 ص109 چراغ هدایت،کشتی نجات @special2014
🔹یکی از دستگاه‌ها یک هفته قبل از شهادتِ حجت الاسلام رییسی در گزارشی به دقت شانس رای آوری ترامپ را متذکر شده و خواستار آن بود که دستگاه‌هایِ مسئول راهکارهای مواجهه با این فرد را آماده کنند؛ با اتفاق اخیر نیز تقریبا رای آوری ترامپ قطعی شده است. ▪️راهبرد سیاست خارجیِ کشور پس از حمله‌یِ مستقیمِ موشکی به اسراییل، تحولات منطقه و شاید جنگِ احتمالی در جبهه شمالی سرزمین های اشغالی باید شفاف، زودبازده و مبتنی بر عقلانیت باشد. 🔻از یک گزینه محتمل وزارت خارجه‌ی جمهوری اسلامی این عقلانیت بر می‌آید ولی از گزینه‌ی دیگری که اخیرا نامش در محافل مطرح می‌شود، خیر! ✍علی قلهکی دولت @special2014
⭕️محرم،MI6 و مابقی ماجرا ! 🔹سفیر انگلیس در بغداد، (به همراه نخست وزیر عراق) در یکی از مجالس حسینی دهه اول محرم امسال در بغداد حضور پیدا کرد. 🔹"استیون چارلز هیچن" سال گذشته به عنوان سفیر بریتانیا درعراق منصوب شد اما سوابق حرفه‌ای او بیش از آن که به سابقه یک دیپلمات شباهت داشته باشد،سابقه یک افسر اطلاعاتی است : "هیچن" پیش از ورود به عراق، طی سال‌های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ مدیر بخش مبارزه با تروریسم وزارت خارجه انگلیس را بر عهده داشته است. . 🔹انگلیسیها بیش از صد سال است که فهمیده اند نبض تحولات عمیق و ریشه دار منطقه غرب آسیا در هیاتهای حسینی و مساجد می زند و برای تسلط راحت و بدون مشکل بر منطقه ، نفوذ به این دو عرصه دینی و معنوی لازم و ضروری است. 🔹هیاتی که در آن برائت از دشمنان دین خدا و نفرت و لعن به ظالمان و مستکبران ترویج نشود،هدف و لانه ماموران اطلاعاتی انگلستان خواهد شد و در آن شیعه انگلیسی پرورش خواهد یافت! چه در ایران و چه در عراق و چه در هرجای دیگر دنیا! ❇️ هیات و مجلس عزاداری وقتی "حسینی" است که حاضرین در آن، زندگی برای انجام تکالیف الهی و دفاع از دین خدا و شهادت در این مسیر را از سالار شهیدان و یاران ایشان فرابگیرند. ✍دکتر محمدصادق کوشکی علیه السلام @special2014
وقایع روز نهم ماه محرم: 🔻در روز نهم محرم (تاسوعای حسینی) شمر بن ذی الجوشن با نامه‏ ای كه از عبیداللّه‏ داشت از "نُخیله" ـ كه لشكرگاه و پادگان كوفه بود ـ با شتاب بیرون آمد و پیش از ظهر روز پنجشنبه نهم محرم وارد كربلا شد و نامه عبیداللّه‏ را برای عمر بن سعد قرائت كرد.  ابن سعد به شمر گفت: وای بر تو! خدا خانه ات را خراب كند، چه پیام زشت و ننگینی برای من آورده‏ای. به خدا قسم! تو عبیداللّه‏ را از قبول آنچه من برای او نوشته بودم بازداشتی و كار را خراب كردی... 🔻شمر كه با قصد جنگ وارد كربلا شده بود، از عبیداللّه‏ بن زیاد امان نامه‏ ای برای حضرت عباس علیه السلام گرفته بود كه در این روز امان نامه را بر آن حضرت عرضه كرد و ایشان نپذیرفت.  شمر نزدیك خیام امام حسین علیه السلام آمد و عباس، عبداللّه‏، جعفر و عثمان (فرزندان امام علی علیه السلام كه مادرشان ام‏ البنین علیه السلام بود) را طلبید. آنها بیرون آمدند، شمر گفت: از عبیداللّه‏ برایتان امان گرفته ‏ام. آنها همگی گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت كند، ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟! 🔻در این روز اعلان جنگ شد كه حضرت عباس علیه السلام امام علیه السلام را باخبر كرد. امام حسین علیه السلام فرمود: ای عباس! جانم فدای تو باد، بر اسب خود سوار شو و از آنان بپرس كه چه قصدی دارند؟  حضرت عباس علیه السلام رفت و خبر آورد كه اینان مي‏گویند: یا حكم امیر را بپذیرید یا آماده جنگ شوید.  امام حسین علیه السلام به عباس فرمودند: اگر مي‏توانی آنها را متقاعد كن كه جنگ را تا فردا به تأخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز كنیم و به درگاهش نماز بگذاریم. خدای متعال مي‏داند كه من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم. 🔻حضرت عباس علیه السلام نزد سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست. عمر بن سعد در موافقت با این درخواست تردید داشت، سرانجام از لشكریان خود پرسید كه چه باید كرد؟ "عمرو بن حجاج" گفت: سبحان اللّه‏! اگر اهل دیلم و كفار از تو چنین تقاضایی مي‏كردند سزاوار بود كه با آنها موافقت كنی.  عاقبت فرستاده عمر بن سعد نزد عباس علیه السلام آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت مي‏دهیم، اگر تسلیم شدید شما را به عبیداللّه‏ مي‏سپاریم وگرنه دست از شما برنخواهیم داشت. منابع:📚انساب الاشراف ج3 ص184 📚الملهوف ص38 📚ارشاد شیخ مفید ج2 ص91 📚قصه کربلا،ابصارالعین،مقتل الحسین مقرم علیه السلام @special2014
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مدال ماندگاری که علیه السلام به حضرت ابوالفضل داد... 🏴روضه خوانی شهید جمهور در هیئت دولت محرم ۱۴۰۲ 🖤برای شادی روح شهدای پرواز اردیبهشت صلوات بفرستید... @special2014