eitaa logo
سبک زندگی دینی
124 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
23 فایل
آیدی ادمین: @mohammaddostmr
مشاهده در ایتا
دانلود
💠مدیریت فعال امام زمان (عج) 🔶 اگرچه امام زمان قرن‌هاست که غائب است اما این غیبت به معنای کناره گیری و گوشه نشینی آن حضرت نیست. در تمام این مدت حضرت همانند مدیری دلسوز در حال مدیریت فعال جامعه به ویژه جامعه شیعیان است. 🔶 اقلیت شیعه در طول تاریخ همواره مورد هجمه دشمنان بوده و اگر مدیریت مدبرانه امام عصر نبود اقلیت شیعه روز به روز کوچکتر می شد 🔶 اما با مدیریت امام زمان تفکر شیعی روزبه‌روز عالمگیر می‌شود و گفتمان مهدویت و فرهنگ تشیع در قالب انقلاب اسلامی آنقدر رشد کرده که قدرت ابرقدرت‌های عالم را به چالش کشیده است.
💠 تقرب به امام زمان 🔹کلام بزرگان 🔰 کاش به جای ریاضت، عمرم را در راه تقرب به امام زمان ارواحنا فداه صرف کرده بودم. مرحوم شیخ حسنعلی نخوکی اصفهانی 📚صحیفه مهدیه؛ ص 50
👨‍🦳مردی صالح و با تقوا در بصره عطّاری می کرد، می گوید: در مغازه نشسته بودم که دو نفر برای خرید سدر و کافور به در دکان من آمدند، از گفتارشون فهمیدم که اهل بصره نیستند و شخصیت های بزرگواری بودند، از حال و دیار آنان پرسیدم ، آن ها کتمان کردند، من هر چه اصرار می کردم آنان پاسخی نمی دادند. آخرالامر آن دو نفر را قسم به حضرت رسول دادم که خودشون رو معرفی کنند، چون دیدند من دست بردار نیستم ، گفتند: ما از ملازمان و چاکران درگاه حضرت ولی عصر حجّة بن الحسن العسکری هستیم، شخصی از نوکران آن درگاه با عظمت از دنیا رفته است، آقا ما را مأمور کرد که از تو سدر و کافور خریداری کنیم. فهمیدم که اینان از یاران آن حضرت هستند ، بی اختیار به دست و پای آن ها افتادم و تضرّع و زاری کردم که حتماً باید منو به آن حضرت برسانید. یاران حضرت گفتند: مشرّف شدن به حضور آن سرور منوط به اجازه ی ایشان است! گفتم: منو نزدیک آن حضرت ببرید ، اگر اجازه داد ، زهی سعادت وگرنه هیچ؟! آنان از اقدام به این کار خودداری کردند، ولی چون من با کمال پافشاری دست بردار نبودم، آن گاه به من رحم کرده و منّت گذاشتند و درخواست مرا اجابت نمودند. بسیار خوشحال شدم با شتاب تمام سدر و کافور را به آن ها داده، درب مغازه را بستم و به دنبال آن ها روانه شدم، تا به ساحل دریا رسیدیم. آن دو نفر بدون احتیاج به کشتی روی آب روانه شدند، من ترسیدم که غرق شوم و حیران ایستادم، آنان متوجّه شدند و گفتند: مترس! خدا را به حضرت مهدی علیه السّلام قسم بده و رهسپار شو! من چنین کردم و بر روی آب مانند زمین خشک به دنبال آن ها رفتم. در وسط های دریا بودیم، دیدم ابرها به هم در آمده و هوا صورت بارانی گرفت و شروع به باریدن کرد. اتّفاقاً من همان روز صابون ریخته بودم و بر پشت بام مغازه به خاطر آن که به وسیله تابش آفتاب خشک شود، گذارده بودم، همین که باران را دیدم خیال صابون ها را نمودم و پریشان خاطر شدم. به محض این خیال مادّی ناگهان پاهام در آب فرو رفت و به تضرّع افتادم، آن دو نفر به من توجّه کرده و فوراً به عقب برگشته ، دست مرا گرفتند و از آب بیرون کشیدند و گفتند: این پیش آمد، اثر آن خاطره ی صابون بود، بار دیگر خدا را به حضرت مهدی علیه السّلام قسم ده تا تورا در آب حفظ کند، من نیز استغاثه نموده و چنین کردم مثل اول روی آب با آنان رهسپار شدم ، وقتی به ساحل رسیدیم ، خیمه ی چادری را دیدم که همانند شجره ی طور نور از آن ساطع بود و آن فضا را روشن نموده بود. همراهان گفتند: تمام مقصود در میان همین پرده است. با هم به راه خود ادامه دادیم تا نزدیک چادر رسیدیم، یکی از همراهان پیش تر رفت تا برای من اجازه ی ورود بگیرد. چادر را خوب دیدم و صدای آن بزرگوار را می شنیدم، ولی وجود نازنینش را نمی دیدم، آن شخص درباره مشرّف شدن من از حضور مبارکش خواستار اجازه شد، آن جناب فرمود: « رُدُّوهُ فَإِنَّهُ رَجُلٌ صابُونِیٌّ ؛ به او اجازه ندهید چراکه او مردی صابون دوست و مادّی است».یعنی او هنوز دل از تعلّقات دنیایی خالی نکرده و لیاقت حضور در این بارگاه را ندارد. عطّاره می گف: چون چنین شنیدم ، دندان طمع از دیدار آن حضرت کشیدم و فهمیدم وقتی ممکن است به زیارت آن آقا برسم که دلم را از آلودگی های مادّی و معنوی زدوده و صاف گردانم. نويسنده:محمد محمدی اشتهاردی منبع:کتاب «حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فروغ تابان ولایت»
۱ 📡هر روز که تکنولوژی ارتباطات بین ما بیشتر میشه، دستاوردهای عملکرد شخصیمون کاهش پیدا می کنه. عموم افراد حتی از سن دانش آموزی بسیار خسته و بی حوصله تر از دانش آموزان گذشته هستن و به سختی می تونن روی انجام یک کار بزرگ منحصر به فرد در زندگیشون متمرکز بشن. 📌افزایشِ اطلاعاتِ مختلفِ پیرامونِ ما، که هر روز با اونا برخورد می کنیم و وقت و زمان زیادی از ما می گیره _ هم وقت ما رو هم قدرت تفکر مارو _ یکی از عوامل اصلی این خستگی و بی برنامگی است.
۳ 🕰 بسیاری از افراد، در طول روز فعالیت های معمول روزانه را دارند و یک عملکرد معمولی. بعد هم خانه و خانواده، سرگرمی در شبکه های مجازی، تلویزیون، چت با دوستان و... در حالی که همین افراد ممکن است اهداف بلندی داشته باشند و کارهای مهمی برای رسیدن به این اهداف از دستشان برآید که با این فرایند معمولی شاهد هستند که عموما انجام شدنی نیست. 💡حالا فکر کنید بتوانید کار سه سال را در یک سال انجام دهید. کار یک هفته را در یک روز! تفریحات و همراهی با خانواده و سرگرمی ها هم حساب شده برقرار باشد... 📌نظر ما اینه که میشه در طول روز کارهای بسیار پرمعنا و قابل توجهی انجام داد و سپس با انرژی فراوان با خانواده و دوستان هم بود و این نیاز به آموزش داره! 📣 در این دوره آموزشی یه سری ایده برای طراحی افق و روش های اجرا داریم که با انجام اون در زندگی روزمره، این زندگی معمولی رو می تونیم تبدیل به زندگی یه قهرمان پرافتخار کنیم. 🔃 از طرفی چالش های روزانه، عوامل حواس پرتی همچون رسانه ها، تلویزیون، اینترنت، شبکه های اجتماعی، بازی های کامپیوتری، ماهواره ها... پیرامون ما بیداد می‌کنند. در خصوص همه اینها به عنوان موانع احتمالی رشد و پیشرفتمون، اگر بدون برنامه و مدیریت زمان و بی هدف سراغشون بریم، صحبت خواهیم کرد و راهکارهای کاربردی برای استفاده درست و بی آسیب از اون رو ارائه خواهیم داد. 🖌اینو باید بدونین که احساس شادی و رضایت شما از خودتون و زندگیتون تا حد زیادی به عملکردتون بستگی داره و برای بهبود عملکرد هم باید پشتوانه‌ی فکری و آموزش وجود داشته باشه.
۲ 🔴 خستگی‌ای که عموم ما از آن یاد می‌کنیم، واقعی نیست. چون نتیجه‌ی این احساسه که ما در طول روز کار مفید و قابل توجهی انجام ندادیم و حس خوبی نسبت به خودمون و زندگیمون نداریم. 🔵 در واقع بسیاری از خستگی های پایان روز، نتیجه‌ی فعالیت سنگین ما در طول روز نیست. بلکه نتیجه‌ی این احساسه که، ما یه روز معمولیِ بدون هیچ اتفاق ارزشمندی رو به پایان رسوندیم و هیچ دستاوردی نداشتیم. علت؟ ✅عدم داشتن افق و هدف دقیق مکتوب و برنامه طراحی شده برای رسیدن به آن.
آخر 🖌غالب ما بیشتر وقتمان به فکر کردن به نداشته‌ها و از دست رفته‌ها می‌گذرد. یا در طول روز در حال افسوس خوردن از گذشته‌ای هستیم که از دست داده‌ایم. یا دلهره آینده‌ای را داریم که کاملا مبهم منتظر آمدنش هستیم. در حالی که افرادِ با برنامه، فقط بر داشته‌های خود تمرکز می‌کنند. و چون برنامه دارند، وقتی برای غرق شدن در گذشته‌ی تمام شده یا آینده‌ی نیامده ندارند. در واقع در منطق‌شان نمی گنجد که وقت ارزشمندشان را صرف چنین کار بیهوده‌ای کنند. 🔮از جمله داشته‌های ارزشمند ما همین وجود ماست. جسم و جان ما. اغلب افراد به خودشان و ابعاد وجودی شان به عنوان سرمایه‌ای ارزشمند نگاه نمی‌کنند و با عملکرد آن آشنا نیستند. و در حفظ و نگهداری بهترش تلاش نمی‌کنند. و این در حالی است که بخش مهم افزایش عملکرد ما به این شناخت بستگی دارد. 🔐بسیاری از افراد درباره امکانات و قابلیت های تلفن همراهشان اطلاعات بیشتری دارند تا قلب و مغزشان. قلب و عقل، به عنوان دو بخش کلیدی وجود ما که جسم و جان ما را حرکت و جهت می دهد، نقش کلیدی در بابرنامه شدن ما دارد. 📌تا با این پیچیده‌ترین ابزار برنامه نویسی شده‌ی وجودمان دقیقا آشنا نشویم و ندانیم به چه شکل می‌توان عملکردشان را افزایش داد، امید دست یابی به حس آرامش و لذت حقیقی و رضایت از زندگی، بی معناست. چون از آنجا که انسان تک بعدی نیست اگر برای همه‌ی ابعاد وجودی‌اش با هم هدف و برنامه رشد و تعالی نداشته باشد احتمال تک بعدی رشد کردنش و شبیه یک کاریکاتور شدنش زیاد می‌شود. موجودی که فقط دستش رشد کرده یا پایش، یا بینی‌اش و به همین دلیل ظاهری غیرطبیعی و ناراحت کننده پیدا کرده است. اگر نگوییم باعث تمسخر و خنده هم می‌شود...
✨ارزش و اهمیت برنامه داشتن فرض کنید ۱۲ جلد کتاب ۶۰ صفحه ای دارید. سالهاست که در کتابخانه شماست و دوست دارید یک روز برسد که بخوانید... اما هیچ زمان فرصتش فراهم نمی شود. حالا فرض کنید امروز تصمیم بگیرید افقی طراحی کنید که پایان یکسال این ۱۲ جلد تمام شود. قلم دست می گیرید و افق را ترسیم می کنید: من سال دیگر همین زمان این ۱۲ جلد را به اتمام رسانده ام. حالا به مرحله برنامه ریزی می رسید. سال ۱۲ ماه است و این یعنی هر ماه باید ۱ کتاب به اتمام برسد که پایان ۱۲ ماه، ۱۲ جلد تمام شود. هر ماه ۳۰ روز است، هر کتاب ۶۰ صفحه. اگر بخواهم در این ۳۰ روز این ۶۰ صفحه تمام شود باید روزی دو صفحه بخوانم! فقط ۲ صفحه! روزی دو صفحه کتاب خواندن چقدر زمان می برد؟؟ شاید ۵ دقیقه... برنامه مکتوب می شود. هر روز که این ۲ صفحه خوانده می شود، ثبت می شود. پایان ماه کتاب اول، و پایان سال کتاب ۱۲ ام به اتمام می رسد. به همین سادگی، به همین خوشمزگی!🤓 در واقع ضعف غالب ما نداشتن افق و برنامه مکتوب برای رسیدن به آن است. در گام اول، فقط و فقط یک برنامه ساده و پایبندی به آن، ما را به هدف تعیین شده می رساند. فرض کنید اگر تا امروز فقط روزی ۲ صفحه کتاب خوانده بودید، تا سن فعلی که دارید، چند کتاب ۶۰ صفحه ای به اتمام رسانده بودید... داشتن برنامه مکتوب، ولو ساده ترین حالتش، شما را به بخش قابل توجهی از اهدافتان می رساند. در این سطح، برنامه یعنی تعریف یک تکلیف قابل اجرا برای خود و متعهد بودن به اجرای روزانه آن. آن هایی که مثلا یک روز ۱۰ صفحه کتاب می خوانند، دو هفته سراغ کتاب نمی روند. عموما ماهها طول می کشد که موفق به اتمام یک کتاب شوند اگر نگوییم عموما کتابهایشان نیمه کاره رها می شود... با برنامگی یا بی برنامگی، مسئله این است...
🌾🌾🌾🌾🌾🌾💐💐💐💐💐💐💐 🔴 کدام ، نشانه بیماری است؟ 💢 امام صادق علیه السلام فرمود: عطسه برای تمام بدن مفید است، در صورتی که از سه مرتبه تجاوز نکند و اگر تجاوز کرد، نشانه درد و بیماری است. 📚 اصول کافی، ج ۴، ص ۴۸۵، ح ۲۰ 💢 امام جعفر صادق علیه السلام نقل کرده است که حضرت علی فرمود: برای عطسه کننده تا سه مرتبه یرحمکم الله بگو و اگر از سه مرتبه تجاوز کند، نیازی به دعا نیست. 📚 خصال، ص ۶۳ 💢 در حدیث دیگری، آن حضرت فرموده است: اگر از سه عطسه تجاوز کند، به او گفته شود شفاک الله ( خدا تو را شفا دهد. )؛ زیرا آن عطسه در اثر بیماری است. 📚 خصال، ص ۶۳
🔰 در هیچ کجای دین، این عقب ماندگی ذهنی جزء حقوق والدین نسبت به فرزند ذکر نشده! 🔰 اگر دین را هم قبول نداریم، باور کنیم در هیچ یک از منابع علمی غربی هم این تفکر ستایش نشده و منفعتی برای فرزند دلبند شما ندارد. ⚠️ کمی عاقلانه تر زندگی کنیم. این ها مصداق دوستی خاله خرسه هست ... با بی فکری، به کودکانمان ظلم نکنیم.
شیخ مینشست در جانماز و یک ساعت گریه میکرد و میگفت: ✳️خدایا....مرا ببخش که مسیحیان را مسیحی و یهودیان را یهودی کردم!!!!! به او گفتند آقا این چه حرفی است که می گویید؟؟؟ ایشان در پاسخ گفتند: ✳️چون در رفتارم... در ظاهرم.... در گفتارم.... در زندگی.... و در تمام مسائل اجتماعی خودم طوری رفتار کردم که مسیحی و یهودی گفتند: ✳️ اگر اسلام این است ما نخواستیم... حواسمون هست ؟ ما چه کردیم؟🤔
🌷 🌷 به جای ایجاد رقابت که معمولا تلخی، کینه و ... به دنبال دارد؛ کودکان و نوجوانان را به کار گروهی تمرین دهید تا برای رسیدن به هدف بکوشند نه برای شکست رقیب. 🌹🌹 👈 به جای برای کودکان داستان تعریف کنید. ❌ هیچ کودکی نصیحت رو دوست نداره. اگر بارها کودکتون رو نصیحت کنید بارها از گوش دادن به صحبت هاتون طفره میره. پس اگر میخواین رفتاری رو توی کودکتون تغییر بدید براش بخونید. مثلا بچه ای که از تاریکی میترسه اگر شما هزار بار بهش بگید که تاریکی ترس نداره کودک اهمیت نمیده. اما اگر داستانی در این خصوص بارها و بارها براش بخونید کودک هر بار با شخصیت اصلی ارتباط برقرار میکنه و خودش رو جای اون قرار میده و به مرور ترسش کمتر میشه.