گناهی که بیخبر از آدم سر میزند این است که آدم فهمش عالیتر از فهم دیگران باشد. زیرا این موقع است که بین آدم و دیگران فاصله میافتد. این گناه را فقط باید با گذشت و اغماض و نرنجیدن از مردم تلافی کرد.
نیما یوشیج، یادداشتهای روزانه
امام باقر عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روايت كند كه فرمود:
اگر مدارا كردن مخلوقى مى بود كه ديده مى شد، خداوند چيزى را بهتر از آن خلق نمى كرد،و اگر ناسازگارى مخلوقى بود كه ديده مى شد،خداوند چيزى زشت تر از آن نمى آفريد،بنده نزد خداوند به وسيلۀ اخلاق نيكو به درجۀ روزه دار شب زنده دار برسد.
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: لَوْ كَانَ اَلرِّفْقُ خَلْقا يُرَى، مَا خَلَقَ اَللَّهُ شَيْئا أَحْسَنَ مِنْهُ وَ لَوْ كَانَ اَلْخُرْقُ خَلْقا يُرَى مَا كَانَ مِمَّا خَلَقَ اَللَّهُ شَيْءٌ أَقْبَحَ مِنْهُ وَ إِلَى اَللَّهِ لَيَبْلُغُ اَلْعَبْدُ بِحُسْنِ اَلْخُلُقِ دَرَجَةَ اَلصَّائِمِ اَلْقَائِمِ.
🔻امام حسین ع: مَن أحَبَّكَ نَهاكَ ، ومَن أبغَضَكَ أغراكَ
هركه تو را دوست بدارد تو را نقد میکند و از بدى باز مى دارد و هركه تو را دشمن بدارد از تو تعریف و تمجید میکند و بر می انگیزاند.
بحار الانوار،ج75،ص128
🔻امام صادق: أحَبُّ إخواني إلَيَ مَن أهدى إلَيَ عُيوبي
بهترین دوستان من ، كسى است كه عيب هايم را به من هديه دهد .
الكافي : ج 2 ص 639
🔹در فرهنگ اسلامی نقد نشان از برادری و نشانه محبت است. منتقد منتفع از نقد نیست بلکه این نقد شونده است که نفع میبرد. ناقد نه در جهت نفی که در جهت دفع و رفع عیوب پا به میدان میگذارد و مسیر رشد را فراهم می کند. جامعه اسلامی جامعه بدون منتقد نیست. بر عکس جامعه ای که در آن نقد کارگزاران و نخبگان و مردم عادی نسبت به هم کم باشد و تمجید و تملق سکه رایج بازار آن و ابزار پیشبرد کارها باشد این وضعیت نشان از معیوب و مریض بودن آن جامعه است. در جامعه اسلامی نقد و تفقد توامان وجود دارد و مسلمان هم منتقد است و هم اهل تفقد، انتقاد او ناشی نیز از تفقد اوست.
احکام شرعی.
آيا كاهش یا افزايش فاحش یا غیر فاحش ارزش پول ضمان دارد؟
كاهش و افزايش فاحش ضمان آور است؛ به تعبير صحيح تر چنانچه كسى به ديگرى مبلغى بدهكار باشد و بعد از گذشت چندین سال بخواهد آن را بپردازد، به يقين پرداخت همان مبلغ اداى دين محسوب نمى شود و بايد به قيمت روز پرداخت شود و نرخ تورّم ملاحظه گردد و تفاوتى در ميان اقسام بدهى ها اعم از خمس، قرض، مهريّه، مضاربه و غیره در این موضوع نمی باشد؛ ولى تغييرهاى غير فاحش تأثيرى ندارد؛ چرا كه اداى دين محسوب مى شود.
امام سجاد (ع) میفرماید
اگر با کسی برخورد کردی که سنش از تو بیشتر بود بگو چون سنش از من بیشتر است پس ایمانش هم از من بیشتر است، و اگر با کسی برخورد کردی که سنش از تو کمتر بود بگو چون سنش از من کمتر است پس گناهش هم از من کمتر است ، و اگر با کسی برخورد کردی که هم سن و سال تو بود بگو من به گناه خود یقین دارم و ، به گناه او شک ، پس در هر حالت ممکن است که او در نزد خداوند ازمن عزیزتر باشد. بیائيد همه با هم این کلام و فرمایش زیبای امام سجاد (ع) را سر مشق کلام و امور خود قرار بدهيم
✅شرط رسیدن به تمام کمالات
✍امام موسی صدر: وقتی که میگوییم: «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ...» مقصود از «بِر»ّ، تمام کمالات است؛ مادی یا معنوی، روحی یا جسمی، فکری یا عاطفی. انسان در راه کمال، هر کمالی که باشد، توفیق نمییابد مگر آنکه از برخی چیزهایی که دوست دارد، بگذرد یا آنها را ببخشد. ولی اگر بخواهد همهی آنچه را دوست دارد نگاه دارد و راحتی و مال و مقام و موقعیت خویش را حفظ کند، در نهایت نمیتواند به برّ برسد.
کشاورز را مثال میزنیم. زمانی که میخواهد گندم فراوان را درو کند، باید از بخشی از آن چشم بپوشد. او از آنها چون بذر استفاده میکند و آنها را زیر زمین دفن میکند، به این امید که آنچه زیر زمین دفن شده، و از آن گذشته است، پس از مدتی به مقدار فراوانی گندم تبدیل شود. در این صورت کشاورز به برّ رسیده است؛ اما پس از آنکه بخش کمی از گندمی را که دوست داشت، انفاق کرد.
📚 از کتاب حدیث سحرگاهان ص ۱۰۴.
همه روز روزه بودن، همه شب نماز کردن
همه ساله حج نمودن، سفر حجاز کردن
ز مدینه تا به کعبه، سر و پا برهنه رفتن
دولب از برای لبیک، به وظیفه بازکردن
به مساجد و معابد، همه اعتکاف جستن
ز ملاهی و مناهی، همه احتراز کردن
شب جمعه ها نخفتن، به خدای راز گفتن
ز وجود بی نیازش، طلب نیاز کردن
بخدا که هیچ کس را، ثمر آنقدر نباشد
که به روی نا امیدی، در بسته باز کردن
🌺امیرالمومنین علیه السلام:
🌸افراد عیبدار، دوست دارند تا عیوبِ مردم را پخش کنند تا بهانهای برای معایب خویش فراهم آید. (با یافتن شریک جرم، میکوشند خطای خویش را پنهان کنند)
🌺عن امیر المومنین علیهالسلام :
🌸ذوُوا العُیُوبِ یُحِبُّونَ اِشاعَةَ مَعائِبِ النّاسِ لِیَتَّسَعَ لَهُمَ العُذرُ فِی مَعایِبِهِم.
📚غرر الحکم، ج4، ص340
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ من به خاطر گناهان بیشمارم و به خاطر پیامدهای ناگوارشان (در عالم برزخ) در رنج بودم. به خاطر آزردن دخترم؛ تحقیر همسرم؛ فریاد کشیدن بر سر پدرم؛ ایجاد مزاحمت برای همسایه ام، رعایت نکردن نوبت در صف نانوایی؛ غیبت کردن؛ سکوت ظلمی که به یکی از دانشجوها شده بود و... و خلف وعده.
- یادتان هست امروز موقع صرف صبحانه به من چه گفتید؟ گفتید وقتی کتاب تان چاپ شد، نسخه ای از کتاب را برایم می آورید. به خاطر دارید که من چه گفتم؟ عرض کردم: "اگر واقعا این کار را خواهید کرد، می توانید به من وعده بدهید. در غیر این صورت، هیچ قولی، هیچ قولی به من ندهید." میدانید چرا این را گفتم؟ چون اگر شما به کسی وعده بدهید، در واقع، برایش حقی ایجاد کرده اید. چنانچه به وعده خود عمل نکنید، این حق را از او گرفته اید. در نتیجه، در عالم برزخ، معذب خواهید بود.،،،، لازم است که این مهم را هم تذکر بدهم: از لطیفه ساختن، از لطيفه گفتن، از بدگویی درباره اقوام و نژادهای دیگر بپرهیزید. زمانی می رسد که باید به خاطر توهین به افراد یک قوم یا نژاد، جوابگو باشید. از شما می خواهند که تک تک آنها را راضی کنید. و فکر نکنید خواهید توانست. شما هرگز قادر نخواهید بود حرمت بر باد رفته شان را برگردانید.
📚 منبع: کتاب آن سوی مرگ
🔴 لحظات آخر سید علی قاضی طباطبایی
✍ فرزند ایشان که آن زمان 20 ساله بودند نقل میکند:
ایشان بعد از مدتی که بیمار بودند. یک شب به من گفتند امشب نخواب و بیدار باش. من متوجه نشدم که جریان چیست.
ساعتی از نیمه شب که گذشت پدرم من را صدا زد، رفتم و دیدم رو به قبله دراز کشیده و میگویند من در حال مرگ هستم و سفارش کرد که خانواده را بیدار نکنم و تا صبح بالای سرشان قرآن بخوانم.
من این موضوع را با کمال آرامش پذیرفتم و به کسی هیچ نگفتم و پیش او نشستم.
لحظاتی گذشت که به من فرمودند دارم راحت میشوم و این راحتی از طرف پاهایم شروع شده و به طرف بالا میآید و فقط قلبم درد میکند
سپس فرمودند: که رویم را بپوشان، من هم روی صورتشان را پوشاندم و ایشان از دنیا رفتند.
من با آرامش تا صبح پیش ایشان نشستم و قرآن خواندم تا آن که هنگام اذان صبح شد و خانواده آمدند و پرسیدند که جریان چیست و من هم گفتم که پدر فوت شده است و فریاد و سر و صدا از اهل خانه بلند شد و در آن لحظه تازه متوجه شدم چه اتفاقی افتاده و از مرگ پدرم بسیار متأثر شدم و بعد فهمیدم ایشان در من تصرف کرده بودند که آرامش داشته باشم.
📚 کتاب اسوه عارفان و کتاب عطش
🔵 موعظه شیخ مرتضی طالقانی
✍ مرحوم علامه محمد تقی جعفری در جوانی، در خدمت عارف اخلاقی بزرگوار، مرحوم شیخ مرتضی طالقانی بوده و تلمّذ میکرده است. نقل میکند: دو سه روز مانده به محرم، برای کسب درس وارد حجرة استاد شدم. پرسید: برای چه آمدی؟ گفتم: برای درس. گفت: تمام شد آقا جان، تمام شد.
من اول گمان کردم ایشان میگوید: درس به خاطر محرم تعطیل است. گفتم: استاد هنوز چند روزی تا محرم مانده است. فرمود: نه دیگر تمام شد. خر طالقان رفته و فقط پالانش مانده. روح رفته و فقط جسم مانده. بعد هم «لا اله الّا الله» گفت و اشکی ریخت. فهمیدم دارد خبر از مرگ خود و تعطیل شدن همیشگی درس میدهد. عرض کردم: آقا، پس یک درس دیگری به من بدهید و چیزی بفرمایید استفاده کنم. فرمود:
تا ز دستت میرسد شو کارگرچون فُتی از پای، خواهی زد به سر
تا جوانی و برایت مقدور است، کاری بکن وگرنه در پیری فقط بر سر زدن میماند.
📚 کتاب از احتضار تا عالم قبر
پ.ن:
🖊 #شهید_آیت_الله_دستغیب ره:
کار عمده انسان، تدارک سفر آخرت است. عمر هم یکبار بیشتر به انسان داده نمی شود. پس از رفتن، برگشتی در کار نیست.