🌻
شیوه آزمون موتورسواری جهت دریافت گواهینامه را دیدهاید؟
چند قطعه سنگ ویا مانع با فاصلههای کم بر روی یک خط قرار میدهند و آنگاه از متقاضیان گواهینامه میخواهند که به صورت زیگزاگ از میان آنها به گونهای حرکت کنند که هیچ برخوردی با مانع ها نداشته باشند.
هر شیئ اگرچه یک مانع است، اما گذر از کنار هر یک از آنها به شرط عدم برخورد، امتیازی برای موتورسوار است.
حال مزاحمتها و موانع زندگی درست شبیه همان سنگها و .. در مسیر موتورسوار است که گذر از کنار هر کدام میتواند آدمی را ممتاز و متمایز سازد و در عین حال هم میتواند آدمی را زمین زده و مردود و مطرود دستگاه حق سازد.
آنچه در بیرون و جهان خارج اتفاق میافتد چه خوب و چه بد، هم میتواند زمینه رشد و ارتقای آدمی را فراهم کند و هم میتواند آدمی را زمین زده و مایهی سقوط او باشد. و طبیعی است کسی که اهل تمرین باشد راحت از کنار آنها عبور میکند و کسی که چنین نباشد به حتم و یقین ساقط میشود.
و باز هم میبینیم که ریشه سقوط در خود آدمی است و نباید آن را در جایی دیگر جستوجو کرد.
🌿💞🌿
💡معنای انضباط شخصی و عزم راسخ در افزایش عملکرد ۴ برابری
📌یعنی هر روز سوالات زیر را از خود بپرسید:
۱. آیا فهرست کارهای روزانهٔ من، واقعا شامل مهمترین کارهای ممکنِ من است؟ ( اینجا میتوانیم بفهمیم وقت خود را به کارهای مهم میگذرانیم یا کارهایی که انجام هم ندهیم اتفاقی نمیافتد.)
۲. مهمترین کار را در کدام بخش از روز انجام میدهم؟ در ابتدای روز؟ در اواسط روز؟ یا در انتهای روز؟ (ابتدای روز بالاترین سرعت افزایش عملکرد را دارد.)
۳. آیا در زمان بین انجام فعالیتهایم، برای استراحت و بازیابی انرژی، وقت کافی در نظر گرفتهام؟ ( استراحتِ بین کار، برای دوام آوردن در انجام یک برنامه بلندمدت، ضروری است.)
۴. آیا در روز حداقل یک کار مهم و غیرفوری انجام میدهم که باعث پیشرفت دراز مدت من شود؟ ( کارهای بزرگ و پر محصول، غیرفوری است و نیاز به انجام روزانه بلند مدت دارد. مثل آجر روی آجر گذاشتن تا بالا رفتن یک دیوار و ساخته شدن یک ساختمان...)
☀️پاسخ صادقانه دادن به این سوالات، کمک میکند خود را محک بزنید که طبق یک برنامه تعریف شده پیش میروید یا پراکنده کاری میکنید؟ که یعنی آیا انضباط شخصی و عزم راسخ در رسیدن به اهداف خود دارید یا دلی کارها را پیش میبرید...
🔘داستان کوتاه
یک شلوار سفید دوست داشتنی داشتم که یک روز ابری، پوشیدمش و موقع بازگشت به خانه باران گرفت... گِلی شد.
من بیخیال، پیاش را نگرفتم به هوای اینکه هر وقت بشویم پاک می شود.
ولی نشد...
بعدها هر چه شستمش پاک نشد!
حتی یکبار به خشکشویی دادم که بشویند ولی فایده نداشت !!!
آقایی که توی خشکشویی کار میکرد گفت:
"این لباس چِرک مُرده شده!"
گفت:
"بعضی لکه ها دیر که شود، می میرند؛
باید تا زنده اند پاک شوند!"
چرک مُرده شد...
و حسرت دوباره پوشیدنش را به دلم گذاشت!
✨بعید نیست اگر بگویند دل آدم هم
کم ندارد از لباس سفید!
حواست که نباشد لکه می شود؛
وقتی لکه شد اگر پی اش را نگیری،
میشود چرک...
به قول صاحب خشکشویی "لکه را تا
تازه است، تا زنده است، باید شست
و پاک کرد...!"
مواظب دلهای خودمون و
دلهای همدیگر باشیم.🌹
♦️زندگی با اضطراب یعنی این...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📌یک پیشنهاد ساده برای نابودی زندگیتان؛
دائما به لحظات ناخوشایند فکر کنید!
بدترین بلایی که آدمی می تواند بر سر خودش بیاورد ناامیدی ست،
لذت نبردن از لحظه های امروز و نگرانی برای فرداهاست،
افکارهای خسته ای که همچون کوچه های پرپیچ و خم از هرطرف به بن بست میرسند.
حصارهایی بلند که سال هایی طولانی برچین نشده باقی مانده اند و بر حسب عادت احوال و افکار مارا تشکیل داده اند.
سطح زندگی هرکسی را خود او تعیین می کند با رفتارها،
نگرش ها و
انتخاب آدم های اطرافش.
ناامیدی بدترین و تلخ ترین بلایی ست که آدمی را در خود می شکند.
""امید داشته باشید و با خوشی های کوچک طعم زندگی را تغییر دهید.""
🎯امروز بر کدام پله قدم گذاشتید؟
✅کسانی که امروز رویاهای تو را مسخره می کنند وقتی به هدفت رسیدی
برای بقیه تعریف می کنند که روزی تو را می شناختند و کلی با تو برای خود کلاس می گذارند!!!✅
✅بازنده کسی است که در انتظار معجزه میماند
تا کسی از راه برسد و آرزوهایش را برآورده سازد
اما برنده کسی هست که
توان و استعدادش را بزرگترین معجزه میداند
#باور لیاقت
باورهای محدود کننده ما در بسیاری ازامور زندگی مانع از کسب تجربه های دلخواهمان میشوند . در واقع ما بجای کوچک کردن خواسته هایمان بهتراست باورهایمان را بزرگ کنیم .
باورهای قدرتمند کننده مانند سکان یک کشتی مارا به سرمنزل مقصود میرسانند .
باورهای قدرتمندکننده اشتیاق و علاقه مارا تغذیه میکند و بما انگیزه میدهد وبا شوق ما را در مسیر علاقه هایمان سوق میدهد .
""انسانی که رابطه عاشقانه با خدا دارد خودش را شایسته و لایق بهترینها میداند .""
انسانی که احساس لیاقت دارد خودش را لایق آرامش , ثروت , قدرت , سلامتی و...میداند و این حق طبیعی همه ما انسانهاست که همه اینهارا داشته باشیم اگر از هرکدام محرومیم بدانیم در مسیر درستش قرار نگرفته ایم .
🌸 امام حسن عليه السلام:
🌺 عادتها مقهور كننده اند. پس، هر كس در نهان و خلوتهاى خود به چيزى عادت كند، آن چيز او را در آشكار و ميان جمع رسوا سازد.
🌸 الإمامُ الحسنُ عليهالسلام:
🌺 العاداتُ قاهِراتٌ، فَمَنِ اعتادَ شَيئا في سِرِّهِ و خَلَواتِهِ، فَضَحَهُ في عَلانِيَتِهِ و عِندَ المَلَأِ
📚تنبيه الخواطر : 2/113
🔹 ۱۰ جلسه ی مشاوره فقط در۱۰ ثانیه:
1-تو نیازی نداری توی بعضی موارد خودت رو اثبات کنی، تو فقط باید آروم باشی.
2-تا زمانی که آروم باشی روی خودت کنترل داری.
3-نیازی نیست به خودت شک کنی، اون چیزی که دیگران در مورد تو میگن اهمیتی نداره.
4-مجبور نیستی توی هر شرایطی رقابت کنی.
5-غیر ممکنه که بتونی دیگران و شرایط رو کنترل کنی.
6-اشکالی نداره که بعضی وقتا احساس ناراحتی یا خستگی یا تنهایی کنی.
7-نیازی نیست در همه ی موارد کامل باشی.
8-دیگران به روش خودشون عمل میکنن و ممکنه بعضی مواقع خلاف مسیر تو باشه.
9-نزار تحت کنترل بقیه و شرایط باشی.
10-دوست داشته شدن توسط بقیه حس خوبیه؛ ولی تو بدون اون ها هم خوب و دوست داشتنی هستی.
🔵 افکار مسموم را بشناسیم
همه ما،
در لحظاتی از زندگی،
حال بد را تجربه کرده ایم.
بیشتر افراد این تصور اشتباه را دارند
که حال بدشان به خاطر اتفاقات زندگی آنهاست،
درحالی که تحقیقات نشان می دهد
افراد به خاطر رخدادها دچار حال بد نمی شوند، بلکه آنها به خاطر تعابیر و گفتگوهای ذهنی خود درباره آن رخدادها، دچار احساسات و حال نامطلوب میشوند.
برخی از مهمترین افکار مسموم را می توان در موارد زیر مرور کرد:
1- دیدن نداشته ها و نقایص
2- پیش بینی آینده بدون دلیل
3- قضاوت دیگران
4- برچسب زدن منفی روی اتفاقات
5- مرور زیادی گذشته (مثبت یا منفی)
6- توجه زیادی به احساسات ناخوشایند
7- عدم پذیرش نقایص انسانی
8- به خود گرفتن
9- مقایسه خود با دیگران
10- انتظارات بالا
11- سرزنش کردن به جای اقدام
12- عجول بودن در رسیدن به نتیجه
چند ثانیه به این متن فکر کن ؛
" امیدوارم هر جا که میروی ؛
یک نفر مثل خودت سر راهت باشد"
بببن که برای تو دعاست یا نفرین...!!؟
حضرت امام خمینی(ره):
«تا فرصت از دست نرفته بیدار شوید، در مرحله اوّل در مقام تهذیب و تزکیه نفس و اصلاح خود بر آئید.»
«اگر شما درس بخوانید ممکن است عالم شوید ولی باید بدانید که میان مهذّب و عالم خیلی فاصله است.
هر چه این مفاهیم در قلب سیاه و غیر مهذّب انباشته گردد حجاب زیادتر می شود، در نفسی که مهذّب نشده علم حجاب ظلمانی است ، علم نور است ولی در دل سیاه دامنه ظلمت و سیاهی را گسترده تر می سازد.»
جهاد اکبرـ ص۶۱و ص۱۸ ـ امام خمینی
امام هادى عليه السلام:
🔹آن كه از خودش راضى شود ، ناراضيان از او فراوان شوند.
🔸من رَضِيَ عَن نَفسِهِ كَثُرَ السّاخِطونَ عَلَيهِ
📚 بحار الأنوار ، ج 72 ، ص 316
🖊 #آیت_الله_خوشوقت ره:
#پدر_و_مادر حق آنها خیلی #بزرگ است، به هیچ وجه آدمها نمیتوانند #حق آنها را ادا کنند، همیشه باید ما #معتقد_باشیم که نمیتوانیم #حق_پدر_و_مادر را ادا کنیم، اگر چه وظیفه ما این است که تا آنجایی که میتوانیم به آنها #خدمت کنیم باز در عین حال باید باور کنیم.
#امام_سجاد ع با مادرشان از یک #ظرف #غذا_نمیخوردند، میگفتند من میترسم دستم برود طرف قسمتی از غذا که او دیده و میخواهد بردارد، اینها را هم مراعات میکرد.
یکی از گناهان کبیره عقوق والدین است، مراعات نکردن حق پدر و مادر اسمش عقوق است، بنابراین اگر نیکی کردی وظیفه را انجام دادهای، اگر نکردی عقوق والدین است یکی از گناهان کبیره است، انسان در زندگی خیر نمیبیند.
💎 عاقبت نافرمانی والدین از نگاه امام هادی (ع)
🔻امام هادى عليهالسلام:
❇️ نافرمانى والدين، #تنگدستى میآورد و به #ذلّت میكشاند.
العُقوقُ يُعقِبُ القِلَّةَ ، ويُؤَدّيإلَى الذِّلَّةِ
📚 بحارالأنوار، 74/84/95
•┈┈••✾••┈┈•
🖊 #حاج_اسماعیل_دولابی ره:
مادرت را ببوس، دستش را بوسه بزن، پایش را ببوس تا به گریه بیوفتد، وقتی گریه افتاد خودت هم به گریه میافتی. آن وقت کارت روی غلطک میافتد و خدا همه درهایی که به روی خودت بستهای را باز میکند. این که فرمود بهشت زیر پای مادر است، یعنی تواضع کن.
آقای غلام شاه پسندی، محافظ رهبر معظم انقلاب:سال 67 پدر آقای خامنهای مرحوم شدند الان هم توی حرم امام رضا علیه السلام دفناند. اگر جلسهی ریاست جمهوری با یک رئیس جمهور خارجی هم بود وقتی پدر ایشان وارد میشدند، ایشان #تمام_قد میایستادند و با سرعت به طرف پدرشان میدویدند و حتماً دست ایشان را #میبوسیدند.
تا روزی که پدرشان مرحوم شد، من یاد ندارم یک بار آقای خامنهای به پدرشان برسند و دستشان را نبوسند، این نبود که حالا چون رئیس جمهور است و برای خودش کسی است، نه! دیدارشان با مادرشان چون بیشتر توی منزل بود ما کمتر دیدیم ولی پدرشان را با چشم خیلی دیدیم.
پدرشان میخواست از فرودگاه بیاید به ما میگفت بروید آنجا پدرم را بیاورید، #ویلچر هم ببرید، پیاده نیاید که اذیت میشود. بهشان بگویید #سیدعلی گفت: من مشکل دارم، اگه من بیایم باید 50 نفر با من همراه بیایند. من #شرمندهام.
به ریاست جمهوری که میرسیدیم آقای خامنهای دم در ورودی میآمدند توی ماشین و #کنار_پدرشان مینشستند و تا کنار در ساختمان همراهی میکردند. دم در ساختمان هیچ کدام از ما اجازه نداشتیم که حتی یک #انگشت از پدرشان را بگیریم کمک کنیم. آقای خامنهای خودشان پدرشان را #کمک میکردند تا از ماشین پیاده شود.
📚ماه در آینه، ص131