eitaa logo
استیکر1و1
325 دنبال‌کننده
331 عکس
737 ویدیو
4 فایل
🚀 @stickernew کانال 📡 @atresalavat کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام نماز دهه ی اول ذی الحجه از امشب شروع میشه از فیض این نماز بی بهره نباشید ان شاءالله التماس دعا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه‌ی شیرین آزادی☺️☺️ کانال 📡 @atrekhas 🇮🇷 📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
تاحالا بایدن باپوشک دیده بودید؟ 😂😂😂 قابل توجه بُز دلان غرب پرست کانال 📡 @atrekhas 🇮🇷 📡 @atrekhas 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان کوتاه پیرزنی در خواب خدا را دید. به او گفت: خدایا من خیلی تنهام، مهمان خانه من می شوی؟! خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش می رود... پیرزن از خواب بیدار شد و با عجله شروع به جارو زدن خانه اش کرد..! رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی که بلد بود رو پخت. سپس نشست و منتظر ماند... چند دقیقه بعد درب خانه به صدا در آمد... پیرزن با عجله به سمت در رفت و اون رو باز کرد... پیرمرد فقیری بود، پیرمرد از او خواست تا به او غذا بدهد. پیرزن با عصبانیت سر فقیر داد زد و در را محکم بست! نیم ساعت بعد دوباره در خانه به صدا در آمد، پیرزن دوباره با عجله در را باز کرد، این بار کودکی که از سرما می لرزید از او خواست که از سرما پناهش دهد... پیرزن با ناراحتی در را بست و غرغرکنان به خانه برگشت! نزدیک غروب بار دیگر درب خانه به صدا در آمد، این بار نیز پیرزن فقیری پشت در بود. زن از او کمی پول خواست تا برای کودکان گرسنه اش غذا بخرد... پیرزن که خیلی عصبانی شده بود با داد و فریاد پیرزن فقیر را دور کرد! شب شد و خدا نیامد...! پیرزن با یأس به خواب رفت و بار دیگر خدا را دید. پیرزن با ناراحتی گفت: "خدایا، مگر تو قول نداده بودی که امروز به دیدنم خواهی آمد؟!" خدا جواب داد: بله، من امروز سه بار به دیدنت آمدم اما تو هربار در را به رویم بستی...!!! آنهایی که به بیداری خداوند اعتماد دارند، راحت تر می خوابند. یک جمله زیبا از طرف خدا ؛ “قبل از خواب دیگران را ببخش و من قبل از اینکه بیدار شوید شما را می بخشم." خدایا! آنچه که دادی تشکر... آنچه که ندادی تفکر! به آنچه که گرفتی تذکر! که؛ داده ات نعمت! نداده ات حکمت! و گرفته ات عبرت است! * یا رب! آنچه خیر است تقدیر ما کن! و آنچه شر است از من و دوستانم جدا کن.*🙏 دست هایم به آرزوهایم نرسید آنها بسیار دورند! اما درخت سبز صبرم می گوید؛ امیدی هست ؛ دعایی هست ؛ خدایی هست ... 💕💜💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا