eitaa logo
مامان حنای قصه گو
558 دنبال‌کننده
358 عکس
257 ویدیو
0 فایل
حنانه هستم کنشگر در عرصه تربیت کودک و روانشناسی کودکان😊 جهت ارتباط با مامان حنای قصه گو : [https://harfeto.timefriend.net/17247593463007] کانال تبلیغات بسیار ارزان مامان حنا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/1645937467Cfb593cb17c
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌔🌸🌔🌸 قصه ❤️ دم پفکی ❤️ یکی بود، یکی نبود. خانم خرگوشی بود که دوازده خرگوش کوچولو داشت. همه سفید و تپلی بودند. در یک روز گرم و آفتابی، مامان خرگوشه داشت یازده خرگوش کوچولویش را می شست؛ ولی خرگوش کوچولوی دوازدهمی گوشه ای نشسته بود و نمی خواست خودش را بشوید. خانم خرگوشه گفت: «بیا دم پفکی! بیا و لااقل گوش هایت را بشوی!» دم پفکی به حرف مادرش توجهی نکرد. خانم خرگوشه همیشه می گفت: تمیز بودن گوش های خرگوش خیلی مهم است؛ ولی دم پفکی در جواب می گفت: «من گوش هایم را همین طور که هست دوست دارم؛ خاکستری و کثیف!» خانم خرگوشه یازده خرگوش کوچولو را شست و تمیز کرد؛ مخصوصاً گوش هایشان را. آن وقت به طرف دم پفکی رفت تا او را هم بشوید، ولی او با سرعت دوید و گفت:« نه، نه، نمی گذارم مرا بشویی. خانم خرگوشه گفت: « حداقل بگذار گوش هایت را بشویم.» ولی دم پفکی قبول نمی کرد و همانطور با سرعت می دوید. خانم خرگوشه خسته شد و دیگر دنبالش نرفت. دم پفکی به طرف مزرعه شبدر دوید که در کنار تپه ای بود. دم پفکی مثل همیشه بالای تپه رفت تا از آن بالا همه چیز را ببیند. او با دقت به این طرف و آن طرف نگاه کرد. به باغ کاهوی آن طرف تپه چشم دوخت. کاهوهایش کمی بزرگ شده بود. آن وقت از تپه پایین آمد. مدتی آن دور و بر چرخید و بازی کرد. دوباره رفت بالای تپه. این دفعه برادرها و خواهرهایش را دید که بالای تپه هستند و حسابی هم مشغول خوردن. دم پفکی سرش را تکان داد و گفت:«همه آنجا هستند ... پس من هم بروم.» ولی ناگهان صدای فریاد مادرش را شنید که می گفت:«دم پفکی ... زود با گوش هایت علامت بده! به آن ها بگو که خطر نزدیک است.» دم پفکی می دانست که چطور باید علامت دهد. موقعی که خیلی کوچک بود، مادر به او یاد داده بود که چه کار کند. او تند و تند گوش هایش را تکان داد.  گوش هایش را خم و راست می کرد. بالا و پایین می برد؛ ولی گوش های او سفید نبود تا معلوم باشد. خاکستری و کثیف بود و برادران و خواهرانش آن را نمی دیدند. در این موقع مادر نفس زنان از راه رسید. او دونده خیلی سریعی بود. بالای تپه دوید و با گوش هایش علامت داد. خرگوش کوچولوها گوش های مادرشان را در میان سبزه ها دیدند و به طرف نزدیکترین سوراخ دویدند. وقتی کشاورز به آنجا رسید، همه پنهان شده بودند. کشاورز به مزرعه سرکشی کرد و رفت. خرگوش کوچولوها به خانه برگشتند. مادر نفس راحتی کشید و گفت:« وای . . . خیلی ترسیده بودم! چقدر خوب شد که به موقع گوش هایم را دیدید!» دم پفکی خیلی خجالت کشید. اگر مادرش سریع نمی دوید، جان برادرها و خواهرهایش به خطر می افتاد، حالا او دیگر فهمیده بود که تمیز بودن چقدر مهم است. با خودش گفت:« اگر برادرها و خواهرهایم را کشاورز با خودش می برد، حالا چه کار می کردم؟ آن هم به خاطر اینکه گوش هایم کثیف بود و من نتوانستم کارم را خوب انجام دهم.» آن شب دم پفکی اول خودش و گوش هایش را شست و بعد راحت خوابید. 🌼 @story555🌼 .........🐌🌸🐌.........
چیزی نمونده که ۸۰۰ تایی بشیم ها ؛ پس بنر زیر رو برای دوستات بفرس تا زودتر رمان و شروع کنیم :)
[بسم الرب العشق♡] +آرش مسابقه بدیم؟ –برو بابا عمرا تو به من برسی. +چیه فکرکردی یوسین بولتی؟ –اولا که اون اوسین بولته...دوما همچین کم از اونم نیستم. +اولا؛ فرقی نمیکنه هر دوش درسته. دوما: واسه یه خانم کُری نخون. –اولا: زنمی دلم میخواد کُری بخونم، دوما... +ای بابا، تافردامیخوای اینجا اولا، دوما کنی؟ بعد خم شد به حالت دو، گفت: +یک، دو، سه... 🔹اگه می خوای ادامه رمان و بخونی منبعش اینجاس 👇 https://eitaa.com/story555 شب رسید و درد عشقت بازهم شدت گرفت مثل دندان درد شب ها یادِ آدم می‌کنیღ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه کاردستی بسیار ساده و زیبا با ابزاری که توی هر خونه ای پیدا میشه😊✌️ حتما از این عروسکهای زیبا برای سرگرم کردن فرشته کوچولوهاتون استفاده کنید 👌 🌼 @story555🌼 .........🐌🌸🐌.........
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ بهترین کودک یک ساله: 1⃣ کودک یک ساله بیشتر از بازی با وسایلی که می‌تواند آن‌ها را هل بدهد یا به حرکت در آورد، لذت می‌برد. 2⃣ همچنین کودک که علاقه زیادی به پر و خالی کردن دارد می‌تواند اسباب‌بازی‌های دیگرش را روی واگن‌های قطار یا کامیون سوار کند و بعد با خالی کردن و دوباره سوارکردن آن‌ها ساعت‌ها سرگرم شود. 3⃣ کودک شما از تماشای کتابهای تصویری با عکس از فعالیت ها و اشیاء آشنا لذت می برد. حتی اینکه کتابهای خود را داشته باشد تا از بین آنها انتخاب کند برایشان حس غرور ایجاد می کند. 4⃣ معماهای ساده با دستگیره های بزرگ. 5⃣ اسباب بازی های موزیکال: اگر اسباب بازی موزيكال برای کودک خود تهیه کرده اید، همراه با آن آواز بخوانيد تا مهارتهای زبانی در حال تكامل و مهارت موسيقی كودک را هم تقويت كنيد. مانند حالت رژه رفتن راه برويد تا او هم با اسباب بازی اش به دنبالتان بيايد. 6⃣ قطعاتی برای ایجاد شکل ها. 7⃣ اسباب بازی هایی مثل جارو یا تلفن کوچک. 8⃣ فعالیت های ساخت و ساز 🌼 @story555🌼 .........🐌🌸🐌.........
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️دندان قروچه چیزی که شاید خواب والدین را بارها به هم ریخته است و آنها را نگران کرده است چه عللی میتواند داشته باشد؟ 1. استرس و اضطراب روزانه 2. دردهای ناحیه دندان گوش و فک 3. همتراز نبودن دندانها 4. انگل روده 📌پ.ن در مورد انگل روده نتیجه قطعی در تحقیقات به دست نیامده ولی احتمال دارد سمومی که از طریق انگل روده در بدن کودک ایجاد میشود با تاثیر گذاری بر روی سیستم عصبی او باعث بروز دندان قروچه در خواب بشود.در صورت بروز دندان قروچه حتما آزمایش انگل و معاینه دندان پزشکی را در برنامه درمانی کودکتان قرار دهید. 🌼 @story555🌼 .........🐌🌸🐌.........