نوههای کشاورز هم اومدن و کشیدن و کشیدن! اوضاع خندهدار شده بود! اونا میگفتن:
چرا شلغم در نمیاد؟
نوهها داد زدن:
سگ رو صدا کنید تا بیاد و با ما بکشه!
اما وقتی سگ هم اومد و با تموم زورش به اونا کمک کرد، شلغم از خاک بیرون نیومد که نیومد!
گربه هم داشت این صحنه رو نگاه میکرد! اون هم رفت جلو تا کمک کنه! اما هر چی کشیدن و کشیدن شلغم غول پیکر بیرون نیومد که نیومد!
یه موش کوچولو هم داشت این صحنه رو نگاه میکرد!
موش کوچولو فکر کرد و فکر کرد! و آخرش اونم رفت که کمک کنه و شلغم رو بکشه بیرون!
کشاورز صورت سرخش رو با دستمال پاک کرد و گفت:
ممنون از همتون که کمک کردید! کی فکرش رو میکرد که یه موش کوچولو اینقدر تاثیر داشته باشه!
یکی از نوههای کشاورز گفت:
حالا باید یه جشن بزرگ راه بندازیم!
و یه مهمونی بزرگ راه افتاد! یه قابلمهی بزرگ سوپ شلغم برای همهی اونایی که کمک کردن!
حتی موش کوچولو هم توی مهمونی بود! البته اون ترجیح میداد که یه تیکه پنیر بخوره! اما تصمیم گرفت که سوپ رو امتحان کنه و بعد با خودش گفت:
چه سوپ خوشمزهای! کاش یکمی نون بود که کنارش میخوردم!
خب پس حالا میدونید که اگه همه برای کمک بیان، حنی کوچیکترین عضو هم میتونه خیلی کمک کنه!
eitaa.com/story555
906.3K
فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه
#قصه_شب_صوتی
eitaa.com/story555
🟢استقلال در کودکان
دادن مسئولیت به موقع و به اندازه به کودک، یکی از روش های آموزش استقلال به کودک است.
کودکان وابسته بسیار آسیب پذیرند.کودکان باید بپذیرند که کنترل زندگی خود را به دست بگیرند.
غذا خوردن، لباس پوشیدن و حمام کردن از مواردیست که کودکان باید با کندی و ریخت و پاش و اشتباه انجام دهند و در مسیر رشد، به تدریج و با کمک شما انجام درست آن را بیاموزند.
کودک باید مسئولیت بیدار شدن و درس خواندنش را به عهده بگیرد و شما فقط برای کمک، حضور داشته باشید نه انجام کارها.
#تربیت_کودک
eitaa.com/story555