•
.
علیاکبر دست در گردن اسبش گرفت، خون او بر روی چشمان اسبش ریخت.
اسب، او را به جای خیمه ها، به میان لشکر دشمن برد و دشمنان از هر طرف او را قطعه قطعه کردند. در این حال فریاد زد: «پدر جان! از جانب من بر تو سلام باد»
- ۸ محرم الحرام .
در کربلـا چہ گذشت ..
[ قحطِ آب در خیمہ هاۍِ حسینۍ ]
در این روز آب در خیمھ هاۍِ سیدالشّھداء ( ع ) نایاب شد .
[ ملاقاتِ امام ( ع )با عمر سعد ]
حضرت فرمود : " اۍ پسر سعد ؛ آیا با من مقاتلہ مۍ کنۍ وَ از خدا هراسۍ ندارۍ؟ " .
ابن سعد گفت : " اکر از این گروھ جدا شوم ، خانھام را خراب وَ اموالام را از من مۍ گیرند وَ بر حالِ افراد خانوادھ ام از خشمِ ابن زیاد بیمناکم " .
حضرت فرمود : " تورا چہ مۍشود ؟ خدا جانِ تورت بزودۍ در بستر بگیرد وَ تورا در روزِ قیامت نیامرزد ..
گمان میکنۍ کہ بھ حکومت رۍ خواهۍ رسید ؟ بہ خدا سوگند از گندم رۍ نخواهۍ خورد " .
#درڪربلاچهگذشت
#تقویمڪربلا🖤
maddahi-hazrat-ali-akbar-2(musiclove.ir).mp3
19.14M
پاشو علیِ اکبرم ... 💔
maddahi-hazrat-ali-akbar-5(musiclove.ir).mp3
2.97M
علی اکبر خود ذوالفقار است :) 💔
•
.
ای یلِ کرببلا قتّالِ قومِ بت پرست
به اَبی اَنتَ وَ اُمّی حضرتِ بریده دست
#شبتاسوعا
#شبتاسوعایوقتخونهنمونی
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد :) 💔
#علمدار
𝚂𝚝𝚘𝚛𝚢_𝚝𝚘𝚛𝚢|•°
اِیاهلِحرممنتظرِیارنمانید
چشمانبهرهِمشکِعلمدارنمانید...🖤
•
.
- حضرت عباس چگونه به شهادت رسید !؟
پس از اینکه حضرت عباس مشک را پر کرد و قصد برگشت به سمت خیمه ها را کرد، زید بن ورقاء جُهَنی، پشت درخت نخلی کمین کرد، حُکَیْم بن طُفَیْل سِنْبِسی نیز او را یاری کرد، بر اساس برخی روایات حُکَیْم، ضربتی بر دست راست عباس وارد کرد،حضرت عباس شمشیر را به دست چپ گرفت و به آنان حمله کرد
در این زمان پشت نخلی کمین کرد و ضربتی بر دست چپ او وارد کرد.
آنگاه، مشک را به دندان گرفت، چیزی نگذشت که تیری بر مشک اصابت کرد و آبهای آن فرو ریخت
تیر دیگری بر سینه مبارکش اصابت کرد، تیری بر چشم حضرت نشست و مردی از قبیله تمیم با عمود آهنین بر فرق مبارکش زد که از اسب به زمین افتاد.
𝚂𝚝𝚘𝚛𝚢_𝚝𝚘𝚛𝚢|•°
4_5873217955935819374.mp3
1.84M
دشمن از دیدن عباس دلش میلرزد
تا سرپاست علمدار بیا برگردیم...💔
*چرا حضرت عباس از آب فرات نَنوشید و تشنه به شهادت رسید !؟
حضرت ابوالفضل علیه السلام تشنه بودند و وارد شریعه فرات شدند و موج های فرات را دیدند؛
انسان تشنه ای که سه روز آب نخورده و مشکش را پر از آب کرده است، کفی از آب فرات را برداشتند، این جا بود که ایشان به یاد تشنگی امام حسین افتادند.
خطاب به نفس خود گفتند: تو سیراب باشی و اطفال ابی عبد اللّه فریاد تشنگی شان به آسمان برسد! بعد قسم یاد کردند که به خدا این رفتار دین نیست که من با لب سیراب از شریعه بیرون بروم، ولی اطفال حجت خدا تشنه باشند.
پس بدون اینکه از آب بنوشد با لبان تشنه به سمت خیمه ها تاختند.
_
-
عموما وقتی یک نفر میخوره زمین دستش رو حائل میکنه که سر و صورتش به زمین نخوره،
ولی امان از لحظه ای که حضرت عباس، موقع افتادن از اسب، دستی برای حائل کردن نداشت :)) 💔