تخلفات جناب علمالهدی در موقوفه گوهرشادآغا (۲)
در پیام قبلی، مغایرت قبول تولیت موقوفه گوهرشادآغا توسط آقای علمالهدی با دستور رهبری را بررسی کردیم و حالا، نحوه مغایرت قبول تولیت و دریافت حقالتولیه را با عرف، قانون و شرع بررسی میکنیم:
ب. مغایرت با شرع، قانون، عرف و وقفنامه
در سال ۹۶ اداره تحقیق با مؤافقت با درخواست آقای علمالهدی، ایشان را به عنوان متولی این موقوفه تعیین میکند.
در متن نظریه تأکید میگردد که با توجه به امامت جمعه شهر مشهد و نمایندگی ولی فقیه و… ایشان به عنوان تولیت انتخاب میگردند. پس شکی باقی نمیماند که اگر ایشان امام جمعه و نماینده ولی فقیه نبودند، قطعاً متولی هم نبودند.
پس؛
اولاً ایشان نمیتواند مدعی شخصی بودن موضوع شود.
ثانياً اینکه با توجه به جایگاه حاکمیتی، ایشان حکم تولیت صادر شود عادلانه نیست. زیرا هیچ کدام از افراد جامعه که خود را محق در تولیت، بداند از این «مزیت جایگاهی» برخوردار نیست.
ثالثاً نمیتوان مدعی اطاعت از رهبری بود و برخلاف دستور رهبری، همزمان میان سِمَت امام جمعه و تولیت جمع کرد.
آقای علمالهدی بلافاصله پس از اخذ حکم تولیت، تمام امور اداری مالی و قضایی و تمام وظایف و تکالیف تولیتی را به اداره اوقاف میسپارد
مشخص است که نام وکالت بر روی این سند ماهیت آن را تغییر نمیدهد و این یک تفویض اختیار تمام عیار است
حالا ماده ۸۳ قانون مدنی را مطالعه میکنیم؛
متولی حق تفويض تولیت را ندارد
پس:
اولاً این تفویض اختیار خلاف شرع و قانون است
ثانیاً چون ایشان با این اقدام تقریباً تمام امور تولیتی را تفویض کردند، دیگر حقی در دریافت حقالتولیه ندارند (حتی اگر منع رهبری را هم مد نظر نداشته باشیم)
ثالثاً ادعا شده است که ایشان حقالتولیه را در امور خیر صرف میکنند
سلّمنا اما وقتی که با توجه به دستور رهبری و مفاد قانون، شرعاً و قانوناً حقی در دریافت حقالتولیه نداشته باشید، چه فرقی میکند در راه خیر خرج کنید یا در راه شر؟
مگر فرموده معصوم را نشنیدهاید که
انما يتقبلالله منالمتقين؟
بر مبنای وقفنامه تولیت به صدور عظام و وزرای کفایت نرسیده و مسئولین حق هیچگونه دخالتی در امور موقوفه را ندارند
یعنی «اشخاص منتسب به حاکمیت»، نمیتوانند متولی شده یا در امور موقوفه دخالت نمایند
آیا «امام جمعه و نماینده ولی فقیه»، شخص منتسب به حاکمیت نیست؟ حتی اگر نباشد، مگر ایشان تمام وظایف و تکالیف تولیتی» را به «اداره اوقاف» تفویض نکردند؟
بگذریم که تفویض تولیت، خلاف شرع و قانون است، اما آیا مگر اداره اوقاف یک نهاد حاکمیتی نیست؟ رییس اداره اوقاف چه؟ ایشان هم مسئولیت حاکمیتی ندارد؟ آیا میتوانند در امور موقوفه دخالت کند؟
پس وقفنامه چه میشود؟
حالا دقت کنید؛
۱. جناب علمالهدی با همکاری اداره اوقاف و بر خلاف دستور رهبری متولی موقوفه است
۲. بر خلاف قانون و وقفنامه تولیت را مجدداً به همان اداره اوقاف که یک «شخص حاکمیتی» است، تفویض کرده است
۳. سپس بابت کار نکرده، حقالتولیه گرفته است
۴. ادعا مینماید که حقالتولیهای را که حقی در دریافت آن نداشته، خرج مصارف خیریه کرده است
نمیدانیم چه باید گفت؟
نسل آفتاب
شهید الداغی را چگونه روایت کنیم؟
به کرات گفتهایم خاستگاه اصلی تحقق امر به معروف در جامعه، #ولاء_طرفینی زن و مرد جامعه است
هر طرحی که از آن ارتزاق نکند یا بدان نیانجامد، نه خودی است و نه شدنی
ولاء متقابل اجتماعی در اسلام دو رو دارد:
پناه دادن و حمایت از هم کردن (۷۲انفال)
امر به معروف و نهی از منکر کردن همگانی و متقابل (۷۱توبه)
اگر برای بخشی از جامعه (مثلاً بی حجابها) به هرعلت (ساخت سیاسی یا برساخت رسانهای) این ذهنیت ساخته شد که: تو فقط امر و نهی میشوی
اما نه حمایت میشوی
و نه حق امر و نهی متشرعان و حاکمان داری
گسست و گسل اجتماعی شکل میگیرد
ولاء طرفینی از کار میافتد و نهی از بی حجابی هم به مقاومت مدنی آنها اصابت میکند
#شهید_الداغی تمثال زیبای روی دیگر سکه ولاء متقابل است
مصداق روشن وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَٰئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ است
او دختر کم حجاب را نهی از منکر نکرد، اورا یاری داد و مأوای او شد
چاقو خورد اما دختر ایران را تنها نگذاشت
جامعه آسیب دیده از بی حجابی، به این روی سکه ولاء مؤمنانه نیازمند است؛ تا گاردش بشکند و نصحیت برادرانه و خواهرانه بپذیرد
این شهید عزیز را اگر همین گونه -که بود- روایت کنیم، به امر به معروف هم کمک میکنیم
اما اگر بعکس، مسبب خونش را بیحجابی و کمحجابی خواندیم (که بی سبب هم نیست) و مایه شعار مرگ بر بیحجابش ساختیم؛ باز بجای التیامِ گسل و مؤثر کردن روی دیگر سکه ولاء اجتماعی (امر و نهی)، بر شکاف و گسست افزوده، امر و نهیها را بی اثرتر میکنیم
نسل آفتاب
بهنظر میرسد انقلابیونی که تاکنون با دمدستیترین مطالب، به تبیین و دفاع از انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی میپرداختند و بحثهای سیاسی انجام میدادند و خود را تابع ولیفقیه میدانستند، اکنون که دیگر نمیتوانند با استدلالات دمدستی از سیاستهای اقتصادی انقلاب اسلامی دفاعکنند، در معرض امتحان سختی قرارگرفتهاند؛ آیا آنها نیز همچون غنینژادهای عصر حاضر، انقلاب و ولایت فقیه و خدا را تا جایی میپذیرند که با عقلانیت و علم اقتصاد تعارضی نداشتهباشد؟
آیا خواهندگفت که اقتصاد، علم است و ضوابط مشخص خود را دارد و خدا هم -نعوذبالله- باید در چارچوب همین علم رفتار کند؟
یا اینکه پای مبانی خود میمانند و بهدنبال حل مسئلۀ اقتصاد میروند بهنحوی که مبانی اسلام و انقلاب را در مقام عمل پیادهکنند و علمی نو دراندازند؟
آیا حاضر خواهندشد همانند ادعای همیشگیشان که میگویند در راه انقلاب، خون میدهیم و فلان شهید، الگوی من است و رهبر اگر فرماندهد جان را فدایش میکنیم، جان که نه، اما اقلاً مسیر زندگی خود را از دکتر و مهندس شدن و کسب درآمد، به سمت مطالبۀ ولیّ در زمینۀ اصلاح علوم انسانی و تدوین علومی همچون علم اقتصاد اسلامی تغییر دهند؟
بسمالله…
این گوی و این میدان، ای مدافعان حریم ولایت
نسل آفتاب
فولاد مبارکه سودآورترین شرکت فولاد دنیاست
نسبت سودآوری بزرگترین تولیدکنندگان فولاد در جهان با تکنولوژی روز به ۳۰درصد هم نمیرسد اما فولاد ما با تکنولوژی به مراتب قدیمیتر و ضعیفتر سه برابر صنعت فولاد در جهان سودآوری داره با فروش محصولات به مردم کشور خودش
بله گرانفروشی، با هزینه ریالی فروشدلاری و صادرات به داخل سودآوری هم دارد
نقدینگی و تحریم آدرسهای غلطی است که لیبرالها برای #مهار_تورم میدهند، چند شرکت بزرگ مواداولیه در کشور محصولات خود را که پایه تولید هزاران کالاست گرانفروشی میکنند. همین راهکار #مهار_تورم ساده است مهار همین انحصارگران
مطالبه #دلارزُدایی را رها نکنیم
صهیونیستها این بلا را سر مردم خودش نمیآورند
نسل آفتاب
به تصریح نمایندگان مجلس، مجموع وامی که کارمندان بانکها دریافت کردهاند حدود ۲۰ همت بیش از مجموع وام دریافتی توسط ۹۰۰ هزار جوان در سال است
مگر کارمندان بانکها چند نفراند؟
هر کدام چقدر وام گرفتهاند؟
هزاران جوان پشت در بانکها معطلاند و بانکها منابع را صرف خودشان میکنند
نسل آفتاب
خودش را بیاور اما اسمش را نیاور
این چه فرهنگ مزخرفی است که همه خود را در جایگاه خداوند قرار میدهند و فکر میکنند باید مثل قرآن برخورد کنند و اسمی از منافقین و مشرکین و نفوذیها و مفسدین نیاورند
وقتی ولیّ جامعه میگوید نفوذ علمی وجود دارد خب بگردید و نفوذی را شناسایی کنید
وقتی امام جامعه میگوید ما را از شر این لیبرالها و غربزدهها نجات دهید خب آنها را معرفی و افشا کنید
وقتی رهبری میفرمایند رسانههای دشمن، امتداد داخلی دارند چرا نباید این رسانههای منحط را به مردم معرفی کنیم؟
آیا این فرهنگ اشتباه زمینه رشد نفاق در جامعه را بوجود نمیآورد؟
نکند میترسیم نفوذی و منافق و لیبرال خودی باشد؟
نکند میترسیم دشمن داخلی با ریش و تسبیح باشد؟
نکند میترسیم میز و جایگاهمان تضعیف شود؟
این همزیستی مسالمتآمیز با لیبرالها چه منفعتی برای انقلاب داشته؟
نکند برای ساکتین این فتنهی عظیم نفعی دارد این سکوت؟
نسل آفتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این محکمترین و دقیقترین بیان است در مورد #ریشه_مشکلات
مقام معظم رهبری بارها فرمودند:
هر جا انقلابی رفتار کردیم پیشرفت کردیم و هر جا از آرمانهای انقلاب عقب نشستیم، دچار عقبماندگی شدیم
وقتی از #بحران_نیلی میگوئیم دقیقاً به ریشه مشکلات اشاره میکنیم
وقاحت یعنی اینکه مسببین مشکلات موجود بگویند علت مشکلات به انقلاب و انقلابیون و قانون اساسی این کشور برمیگردد
نسل آفتاب
رهبر انقلاب، در دیدار معلمان:
مسیر کنونی آموزش و پرورش یک مسیری است به سمت دانشگاه؛ یعنی این که الآن هست یک دالانی است از دبستان و دبیرستان به سمت دانشگاه.
آیا این ضروری است؟
واقعاً باید همه همین طور بیایند عبور کنند بروند به سمت دانشگاه؟
این ضروری است؟
این اصلاً بهرهدِه هست برای کشور؟
من چند روز قبل از این در دیدار کارگران گفتم، که ما یک تعداد زیادی دیپلمه را تبدیل میکنیم به کارشناسها و کارشناسهای ارشد بیکار و ناراضی و معترض که حق هم دارد.
این همه درس خوانده، کار مناسب درسش وجود ندارد.
یعنی روی اینها باید فکر کرد، واقعاً اینها را باید ملاحظه کرد. ۱۴۰۲/۲/۱۲
نسل آفتاب