شاهد کاهش ارزش یارانه ۳۰۰ هزار تومانی دولت به حدود ۱۰۰ هزار تومان هستیم
آن حضرات اقتصادی که هی پیشنهاد میدن یارانه بده و گرانکن و اونهایی که گوش میدن به این پیشنهادات چرا یکبار برای همیشه متوجه نمیشن که این کار ریشه مشکل اقتصاد رو حل نمیکنه
تازه ممکنه بدترش هم بکنه
به داد سفره مردم برسید
نسل آفتاب
هدایت شده از نسل آفتاب
بهمناسبت سالروز صدور فرمان هشت مادهای از سوی امام خامنهای
دهم اردیبهشت ۱۳۸۰ رهبر انقلاب اسلامی امام خامنهای دامتبرکاته فرمانِ مهمی در خصوص مبارزهی همه جانبه و سازمان یافته با مفاسد مالی و اقتصادی خطاب به سران سه قوه صادر نمودند؛ در این فرمان رهبر انقلاب نکاتی را در ۸ بند به سران قوا متذکر شده و در بخشی از فرمان هشت مادهای خود به سران قوا چنین فرمودند:
کار مبارزه با فساد را چه در دولت و چه در قوهی قضائیه به افراد مطمئن و برخوردار از سلامت و امانت بسپارید. دستی که میخواهد با ناپاکی دربیفتد باید خود پاک باشد، و کسانی که میخواهند در راه اصلاح عمل کنند باید خود برخوردار از صلاح باشند.
از تاریخ صدور فرمان رهبر انقلاب ۲۱ سال میگذرد و تنها نگاهی به رخدادهای رخ داده در طول هشت سال حاکمیت روحانی بر قوهی مجریه و عدم برخورد قاطع با چنین افرادی پس از پایان مسئولیت میتواند تا حدودی غربتِ فرمانِ ۸ مادهای صادر شده از سوی رهبر انقلاب اسلامی را به نمایش بگذارد
مواردی از قبیل:
فساد و اختلاس ۸٫۰۰۰ میلیارد تومانی در صندوق ذخیره فرهنگیان که جناب روحانی به عنوان رئیس جمهور به جای رسیدگی سریع به این فساد سیستماتیک تنها وزیر آموزش و پرورش را وادار به استعفا نمود.
ماجرای ارز ۴۲۰۰ تومانی جهانگیری که ضربه مهلکی به اقتصاد کشور وارد ساخت و به بهشت دلالان ارز تبدیل گردید.
ماجرای هدر رفت ۱۸ میلیارد دلار و ۶۰ تن طلا.
ماجرای غم انگیز بورس که با تبلیغات اغوا کنندهی دولت روحانی، میلیونها ایرانی وارد سرابِ بورس شده و سرانجامِ بورس نمایانگر برگ سیاه دیگری از مدیریت جریان غربگرا بر اقتصاد کشور گردید که در نهایت حاصلی جز نابودی بخش عظیمی از سرمایههای ملت ایران بدنبال نداشت.
محکوم شدن ایران به پرداخت غرامت ۱۲ میلیارد دلاری در ماجرای قرارداد کرسنت.
افزایش ۱٫۰۰۰ درصدی هزینه ساخت مسکن.
ماحصل و نتیجهی تمام این حوادث و رخدادهای غمانگیز تورم ۷۰۰ تا ۱٫۰۰۰ درصدی و سقوط ارزش پول ملی بود که توسط مدیران (تخریبگران) در دولت روحانی به نظام اسلامی تحمیل گردید.
هر چند امید داشتیم پس از پایان دولت دوازدهم با مسببان و بانیان این فجایع اقتصادی و اجتماعی برخورد قانونی صورت گیرد ولی در میان تعجب همگان نه تنها مسببان و بانیان این فجایع اقتصادی تاکنون مورد باز خواست جدی قرار نگرفته بلکه هنوز در صدر مجالس جای داده میشوند.
در پایان با طرح ۲ پرسش و ۱ پیشنهاد یادداشت را به پایان میرسانیم:
چرا افرادی که در طول ۸ سال حاکمیت جریان غربگرا مسبب فجایع رخ داده در کشور بودهاند و ضرباتِ جبران ناپذیرِ اقتصادی و اجتماعی به کشور و ملت وارد نمودهاند و خیانتشان محرز شده؛ نه تنها تاکنون مورد بازخواست جدی قرار نگرفته و از حقوق اجتماعی محروم نشدهاند بلکه هنوز در جلسات مختلف در صدر مجالس جای داده میشوند
چرا افرادی که در طول ۲ سال گذشته تنها بر اساس سخنان متخصصین و پزشکان غیر وابسته (به who) حاضر به پذیرشِ دستورات صادر شده از سوی یک سازمان امریکایی به نام who نمیباشند؛ روزانه توسط مدیرانِ ارشد قوهی مجریه، تهدید به محروم شدن از خدمات اجتماعی میشوند و این دور باطلِ تهدید بر علیه قشرهای مختلف جامعه از قبیل کارمند، دانش آموز، دانشجو، کسبه در حالی ادامه دارد که مسببان فجایع رخ داده در ۸ سال حاکمیت جریان غربگرا در کمال آرامش و بدون هیچ دغدغهای به زندگی عادی خود مشغول میباشند.
پیشنهاد: امیدواریم مدیران ارشد دولتی بجای تهدیدِ غیر منطقی منتقدان سیاستهای تحمیلی who به تهدید مفسدین اقتصادی و مسببان فجایع اقتصادی رخ داده در سالیان گذشته پرداخته و با فراهم نمودن زمینهی محاکمهی چنین افرادی ارتباطِ مردمی ملت و دولت را استحکام بخشند. ۱۴۰۱٫۲٫۱۱
یک سال دیگر گذشت و همچنان معیشت در گرو مسببین اصلی وضع موجود است و بجای محاکمه و مجازات، در حال تصمیمسازی و تصمیمگیری و حیازدایی و ناامنکردن جامعه برای روحانیون و انقلابیون و مبارزین جبهه مقاومت هستند
نشانه صداقت، عمل به فرامین ولیامر مسلمین است
شعار بدون عمل نفاق است، نــفـاق
نسل آفتاب
#روز_کارگر بر تمامی عزیزانی که دستمزدشون به ریال هست و مخارجشون به دلار
و دستمزدشون فقط اول سال معین میشه و قیمت کالاهای ضروریشون سالی چنین بار بالا میره مبارک
نسل آفتاب
این بخشی از فرمایشات اخیر رهبری در جمع ائمه جمعه است که آقای علمالهدی در صف اول این سخنرانی نشسته بودند
با دقت این فرمایشات را مطالعه بفرمایید و بعد پیام بعدی را ملاحظه بفرمایید
نسل آفتاب
تخلفات جناب علمالهدی در موقوفه گوهرشادآغا (۱)
آقای علمالهدی در تاریخ ۱۳۹۶/۲/۹، مؤفق به اخذ رأی از اداره تحقیق اداره اوقاف خراسان در مورد تولیت موقوفه بزرگ گوهرشادآغا میشود
این موضوع را در ۴ سطح بررسی میکنیم:
مخالفت تولیت ایشان با دستور رهبری
مخالفت تولیت ایشان با وقفنامه
مخالفت تولیت ایشان با قانون
مخالفت تولیت ایشان با عرف
الف. دستور رهبری؛
تصویر فرمایشات رهبری را در پیام قبل ملاحظه فرمودید. اما ابتدائاً چند مقدمه؛
مقدمه ۱. دستور رهبری الزاماً به صورت نامه مكتوب صادر نمیگردد گاه رهبری در سخنرانی و یا در پیام رسانها دستورات خود را صادر کنند
مقدمه ۲. وقتی رهبری در مقابل عدهای خاص دستورات خاص میدهند اهمیت انجام این دستور دوچندان میشود
مقدمه ۳. تخطی از دستور رهبری برای ائمه جمعه یک نوع نافرمانی محسوب میشود هر چند این عمل مجرمانه نباشد
مقدمه ۴. امام جمعهای که نماینده رهبری نیز هست، نباید منتظر دستور مستقیم باشد
بلکه از منظومه فکری و یا منطوقِ سخنان رهبری میبایست دستورات را استخراج کند
رهبری نباید در همه جا از خود هزینه کند
رهبری در سخنرانی اخیر خود در جمع ائمه جمعه دستوراتی از جمله منع ورود در مسائل اقتصادی صادر مینمایند
مسائل اقتصادی شئون مختلف دارد و اتفاقاً رهبری در همین سخنان، ارتباط با موقوفات را به عنوان نمونه ذکر میکنند
یعنی از میان مسائل اقتصادی ارتباط با موقوفات بولد میشود
پس؛
مسائل اقتصادی از نظر رهبری فقط شرکت در بورس و صادرات و واردات نیست و ارتباط با موقوفات هم یکی از مصادیق مسائل اقتصادی و یکی از عوامل جدایی از مردم است
وقتی ارتباط با موقوفات به جهت کسب درآمد منع گردیده به طریق اولی قبول تولیت موقوفات هم منع میگردد
وقتی رهبری از میان صدها مصداق دست میگذارند بر روی ارتباط با موقوفات و فقط همین مورد را تمثیلاً ذکر میکنند، یعنی موضوع آنقدر بغرنج شده است که چارهای جز رسانهای کردن موضوع وجود ندارد، شاید ائمه جمعه از جمله امام جمعه مشهد دست از ارتباط با موقوفات بردارند
پس قطعاً و يقيناً جناب علمالهدی با قبول تولیت موقوفه گوهرشادآغا (و البته موقوفات دیگر)، بر خلاف #دستور_رهبری عمل کرده است و جالب است که در هنگام سخنرانی رهبری در جمع ائمه جمعه، ایشان در صف اول حضور داشته و سخنان رهبری را به وضوح شنیده و البته؛ وقعی ننهادهاند
در پیام بعدی به مخالفت تولیت ایشان با وقفنامه موقوفه گوهرشاد آغا، قانون، شرع و عرف میپردازیم
نسل آفتاب
تخلفات جناب علمالهدی در موقوفه گوهرشادآغا (۲)
در پیام قبلی، مغایرت قبول تولیت موقوفه گوهرشادآغا توسط آقای علمالهدی با دستور رهبری را بررسی کردیم و حالا، نحوه مغایرت قبول تولیت و دریافت حقالتولیه را با عرف، قانون و شرع بررسی میکنیم:
ب. مغایرت با شرع، قانون، عرف و وقفنامه
در سال ۹۶ اداره تحقیق با مؤافقت با درخواست آقای علمالهدی، ایشان را به عنوان متولی این موقوفه تعیین میکند.
در متن نظریه تأکید میگردد که با توجه به امامت جمعه شهر مشهد و نمایندگی ولی فقیه و… ایشان به عنوان تولیت انتخاب میگردند. پس شکی باقی نمیماند که اگر ایشان امام جمعه و نماینده ولی فقیه نبودند، قطعاً متولی هم نبودند.
پس؛
اولاً ایشان نمیتواند مدعی شخصی بودن موضوع شود.
ثانياً اینکه با توجه به جایگاه حاکمیتی، ایشان حکم تولیت صادر شود عادلانه نیست. زیرا هیچ کدام از افراد جامعه که خود را محق در تولیت، بداند از این «مزیت جایگاهی» برخوردار نیست.
ثالثاً نمیتوان مدعی اطاعت از رهبری بود و برخلاف دستور رهبری، همزمان میان سِمَت امام جمعه و تولیت جمع کرد.
آقای علمالهدی بلافاصله پس از اخذ حکم تولیت، تمام امور اداری مالی و قضایی و تمام وظایف و تکالیف تولیتی را به اداره اوقاف میسپارد
مشخص است که نام وکالت بر روی این سند ماهیت آن را تغییر نمیدهد و این یک تفویض اختیار تمام عیار است
حالا ماده ۸۳ قانون مدنی را مطالعه میکنیم؛
متولی حق تفويض تولیت را ندارد
پس:
اولاً این تفویض اختیار خلاف شرع و قانون است
ثانیاً چون ایشان با این اقدام تقریباً تمام امور تولیتی را تفویض کردند، دیگر حقی در دریافت حقالتولیه ندارند (حتی اگر منع رهبری را هم مد نظر نداشته باشیم)
ثالثاً ادعا شده است که ایشان حقالتولیه را در امور خیر صرف میکنند
سلّمنا اما وقتی که با توجه به دستور رهبری و مفاد قانون، شرعاً و قانوناً حقی در دریافت حقالتولیه نداشته باشید، چه فرقی میکند در راه خیر خرج کنید یا در راه شر؟
مگر فرموده معصوم را نشنیدهاید که
انما يتقبلالله منالمتقين؟
بر مبنای وقفنامه تولیت به صدور عظام و وزرای کفایت نرسیده و مسئولین حق هیچگونه دخالتی در امور موقوفه را ندارند
یعنی «اشخاص منتسب به حاکمیت»، نمیتوانند متولی شده یا در امور موقوفه دخالت نمایند
آیا «امام جمعه و نماینده ولی فقیه»، شخص منتسب به حاکمیت نیست؟ حتی اگر نباشد، مگر ایشان تمام وظایف و تکالیف تولیتی» را به «اداره اوقاف» تفویض نکردند؟
بگذریم که تفویض تولیت، خلاف شرع و قانون است، اما آیا مگر اداره اوقاف یک نهاد حاکمیتی نیست؟ رییس اداره اوقاف چه؟ ایشان هم مسئولیت حاکمیتی ندارد؟ آیا میتوانند در امور موقوفه دخالت کند؟
پس وقفنامه چه میشود؟
حالا دقت کنید؛
۱. جناب علمالهدی با همکاری اداره اوقاف و بر خلاف دستور رهبری متولی موقوفه است
۲. بر خلاف قانون و وقفنامه تولیت را مجدداً به همان اداره اوقاف که یک «شخص حاکمیتی» است، تفویض کرده است
۳. سپس بابت کار نکرده، حقالتولیه گرفته است
۴. ادعا مینماید که حقالتولیهای را که حقی در دریافت آن نداشته، خرج مصارف خیریه کرده است
نمیدانیم چه باید گفت؟
نسل آفتاب
شهید الداغی را چگونه روایت کنیم؟
به کرات گفتهایم خاستگاه اصلی تحقق امر به معروف در جامعه، #ولاء_طرفینی زن و مرد جامعه است
هر طرحی که از آن ارتزاق نکند یا بدان نیانجامد، نه خودی است و نه شدنی
ولاء متقابل اجتماعی در اسلام دو رو دارد:
پناه دادن و حمایت از هم کردن (۷۲انفال)
امر به معروف و نهی از منکر کردن همگانی و متقابل (۷۱توبه)
اگر برای بخشی از جامعه (مثلاً بی حجابها) به هرعلت (ساخت سیاسی یا برساخت رسانهای) این ذهنیت ساخته شد که: تو فقط امر و نهی میشوی
اما نه حمایت میشوی
و نه حق امر و نهی متشرعان و حاکمان داری
گسست و گسل اجتماعی شکل میگیرد
ولاء طرفینی از کار میافتد و نهی از بی حجابی هم به مقاومت مدنی آنها اصابت میکند
#شهید_الداغی تمثال زیبای روی دیگر سکه ولاء متقابل است
مصداق روشن وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَٰئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ است
او دختر کم حجاب را نهی از منکر نکرد، اورا یاری داد و مأوای او شد
چاقو خورد اما دختر ایران را تنها نگذاشت
جامعه آسیب دیده از بی حجابی، به این روی سکه ولاء مؤمنانه نیازمند است؛ تا گاردش بشکند و نصحیت برادرانه و خواهرانه بپذیرد
این شهید عزیز را اگر همین گونه -که بود- روایت کنیم، به امر به معروف هم کمک میکنیم
اما اگر بعکس، مسبب خونش را بیحجابی و کمحجابی خواندیم (که بی سبب هم نیست) و مایه شعار مرگ بر بیحجابش ساختیم؛ باز بجای التیامِ گسل و مؤثر کردن روی دیگر سکه ولاء اجتماعی (امر و نهی)، بر شکاف و گسست افزوده، امر و نهیها را بی اثرتر میکنیم
نسل آفتاب
بهنظر میرسد انقلابیونی که تاکنون با دمدستیترین مطالب، به تبیین و دفاع از انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی میپرداختند و بحثهای سیاسی انجام میدادند و خود را تابع ولیفقیه میدانستند، اکنون که دیگر نمیتوانند با استدلالات دمدستی از سیاستهای اقتصادی انقلاب اسلامی دفاعکنند، در معرض امتحان سختی قرارگرفتهاند؛ آیا آنها نیز همچون غنینژادهای عصر حاضر، انقلاب و ولایت فقیه و خدا را تا جایی میپذیرند که با عقلانیت و علم اقتصاد تعارضی نداشتهباشد؟
آیا خواهندگفت که اقتصاد، علم است و ضوابط مشخص خود را دارد و خدا هم -نعوذبالله- باید در چارچوب همین علم رفتار کند؟
یا اینکه پای مبانی خود میمانند و بهدنبال حل مسئلۀ اقتصاد میروند بهنحوی که مبانی اسلام و انقلاب را در مقام عمل پیادهکنند و علمی نو دراندازند؟
آیا حاضر خواهندشد همانند ادعای همیشگیشان که میگویند در راه انقلاب، خون میدهیم و فلان شهید، الگوی من است و رهبر اگر فرماندهد جان را فدایش میکنیم، جان که نه، اما اقلاً مسیر زندگی خود را از دکتر و مهندس شدن و کسب درآمد، به سمت مطالبۀ ولیّ در زمینۀ اصلاح علوم انسانی و تدوین علومی همچون علم اقتصاد اسلامی تغییر دهند؟
بسمالله…
این گوی و این میدان، ای مدافعان حریم ولایت
نسل آفتاب
فولاد مبارکه سودآورترین شرکت فولاد دنیاست
نسبت سودآوری بزرگترین تولیدکنندگان فولاد در جهان با تکنولوژی روز به ۳۰درصد هم نمیرسد اما فولاد ما با تکنولوژی به مراتب قدیمیتر و ضعیفتر سه برابر صنعت فولاد در جهان سودآوری داره با فروش محصولات به مردم کشور خودش
بله گرانفروشی، با هزینه ریالی فروشدلاری و صادرات به داخل سودآوری هم دارد
نقدینگی و تحریم آدرسهای غلطی است که لیبرالها برای #مهار_تورم میدهند، چند شرکت بزرگ مواداولیه در کشور محصولات خود را که پایه تولید هزاران کالاست گرانفروشی میکنند. همین راهکار #مهار_تورم ساده است مهار همین انحصارگران
مطالبه #دلارزُدایی را رها نکنیم
صهیونیستها این بلا را سر مردم خودش نمیآورند
نسل آفتاب
به تصریح نمایندگان مجلس، مجموع وامی که کارمندان بانکها دریافت کردهاند حدود ۲۰ همت بیش از مجموع وام دریافتی توسط ۹۰۰ هزار جوان در سال است
مگر کارمندان بانکها چند نفراند؟
هر کدام چقدر وام گرفتهاند؟
هزاران جوان پشت در بانکها معطلاند و بانکها منابع را صرف خودشان میکنند
نسل آفتاب