همین تلاشهای کوچیکم برای زندگی واسم دلگرم کنندهست؛ شاید کم و ناچیز باشه، ولی انگار تنها سند زنده بودنمه، تنها چیزی که بهم ثابت میکنه هنوز میتونم، هرچند خسته و آهسته.
هدایت شده از پرایوت“
قراره هربار که احساس عجیبی داشتم بنویسمش و اینجوری تبدیلش کنم به ستاره.
اونوقت یه شیشه پر از ستاره های «احساسات» دار دارم.