925.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچوقت ...
وارد گذشته ،هیچ آدمی نشو
و زیر و روش نکن، حتی عزیزترینت ...!
زیباترین باغچه را هم که بیل بزنی
حداقل یک کرم توش پیدا میکنی ...
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
💥💥غیرحضوری شدن مدارس رژیم صهیونیستی در صورت حمله ایران!
💥 میگن چند روزیه توی شاد کلاس ها برگزار میشه 😂😂😂
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
4.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حرامیها فرار کنید اولاد علی به میدان آمده
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
شیمون پرز : «اصلاحطلبان بزرگترین سرمایه اجتماعی اسرائیل در ایران هستند!»
نتانیاهو: «اصلاحطلبان به نمایندگی از اسرائیل با رژیم اسلامی ایران میجنگند!»
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
13.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خطیب عربستانی با بلدوزر از روی حکام بی غیرت عرب رد شد!
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
🔴 شهدای خانواده اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس در جنگ رژیم اشغالگر صهیونیستی علیه غزه
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
4.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 پاشیدن رنگ قرمز به دیوار وزارت دفاع انگلیس در حمایت از غزه
🔹گروهی از معترضان حامی فلسطین در اعتراض به حمایت انگلیس از جنایات رژیم صهیونیستی و ریختهشدن خون مردم غزه، به دیوار وزارت دفاع انگلیس رنگ قرمز پاشیدند.
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
🔴 نوه های شهید اسماعیل هنیه
یه سری پدرسوخته میگفتن بچه های اسماعیل هنیه بیرون غزه دارن با پولهای ایران عشق و حال میکنن !
🇮🇷
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
17.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ حقیقت برزخ با آن چیزی که تجربه گران مرگ از آن می گویند چقدر با هم مطابقت دارد؟
📣 استاد محمدی شاهرودی
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۵۳)
#انتشارات_عهدمانا
کشیش و ایرینا ، عروسشان يولا و نوه شان آنوشا را در آغوش گرفتند .
سرگئی گفت : « بنشینید ، لابد حسابی خسته اید . عصرانه ای میخوریم و بعد حرف هایمان را می زنیم. »
کشیش به رانندهٔ عرب نگاه کرد که داشت چمدان و ساک دستی ایرینا را از پشت ماشین پایین می آورد . سرگئی به راننده گفت که چمدان ها را ببرد به داخل ساختمان و وسایل عصرانه را بیاورد .
کشیش نفس بلندی کشید و گفت : « عجب هوایی دارد این بيروت ! پاییزش هم طعم بهار میدهد. »
ایرنا گفت : « کاش هیچ وقت از بیروت نمی رفتیم . سرمای روسیه استخوان شکن است. » يولا لبخندی زد و گفت : « هنوز هم دیر نشده ؛ بیروت شهر اول شماست . می توانید همین جا بمانید . ما هم از تنهایی در می آییم. »
سرگئی رو به کشیش پرسید : « پدر ! توی تلفن گفتید که یک نسخهٔ بسیار قدیمی و منحصر به فرد پیدا کرده اید ... چی بود ماجرایش ؟ »
قبل از اینکه کشیش پاسخ بدهد ، ایرینا گفت: «جریانش این است که آن کتاب ، کم مانده بود پدرت را به کشتن بدهد ، دلیل اینکه ما الآن اینجاییم در واقع این است که از خطر فرار کرده ایم.
سرگئی و یولا با تعجّب به کشیش نگاه کردند . سرگئی پرسید : « مامان چه می گوید ؟! ماجرا چیست؟
قبل از اینکه کشیش جوابش را بدهد ، مرد راننده با سینی چای نزدیک شد و سینی را روی میز گذاشت . کشیش فنجانی چای برداشت و آن را به بینی اش نزدیک کرد ، عطر آن را بویید و گفت : « ماجرایش مفصّل است ؛ الآن حوصلهٔ گفتنش را ندارم . ما مدتی اینجا می مانیم تا هم اوضاع آرام شود و هم من دربارهٔ موضوع آن کتاب تحقیقاتم را کامل کنم . البته اگر هم آن اتّفاق در مسکو پیش نیامده بود ، باز مجبور بودم مدتی به بیروت بیایم و تحقیقاتم را ادامه بدهم . »
ادامه دارد...
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴