بخواب که شب به کامت است
و من سالهاست شبهای بدون تورا
با چشم های خیس گذراندم....🙂
#پوریا_حیدری
2_144198752208128263.mp3
6.41M
[ امشب در سر شوری دارم ..🥲🤍 ]
#محمد_اصفهانی
#موسیقی
گفتم: خدایا دلم را شکستند
گفت :آنها برای خوشبختی خود
به آسمان نگاه میکنند
"وعده ی ما همان روز . . .🌿👨🏾🦯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی تو تاریکی قبر تنهات گذاشتند چه کسی میخواهد پرستاری شما را بکنه؟💯
✅کلیپ بسیار تاثیرگذار...
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ_تصویری
📺سخنرانی استاد عالی
✍️موضوع: انسان مسافر دنیا
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
💎 مایحتاج انسان مؤمن
🔻امام محمد تقى عليهالسلام:
اَلْمُؤمِنُ يَحْتاجُ اِلى تَوْفيقٍ مِنَ اللّه ِ وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ يَنْصَحُهُ
❇️ مـؤمن به سه چـيز مـحتاج است:
۱ ـ توفيق الهى كه كارها را بخوبى به پيش ببرد.
۲ ـ واعظ درونى كه هرلحظه او را پند و انذار دهد.
۳ ـ پذيرش نصحيت كسى كه او را پند مى دهد.
📚 تحف العقول، ص ۷۲۹
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
✍کنار شومینه نشسته بودم کتاب میخوندم
و قهوه تلخی رو مزه مزه میکردم
تو اون لحظه از هر دل مشغولیای فارغ بودم
و غرق در حس آرامش و گرمی بودم
که یکدفعه دلم استنشاق هوای تازه طلب کرد
نادیدهاش گرفتم ولی اون سماجت کرد
🔹برام خوشایند نبود که حتی قدمی از این
گرما و حس دلچسب فاصله بگیرم
به هر حال سماجت های دلم جواب داد
و منو از جام بلند کرد
🔸به اتاقم رفتم به پنجره نزدیک شدم
پرده رو کنار زدم از پشت شیشه به آسمون
نگاه کردم که مشت مشت دونههای ریز و
سفید برف رو خیلی آروم پیشکش شهر میکرد
🔹پنجره رو باز کردم سرمو بیرون بردم
چشمامو بستم و چند تا نفس عمیق کشیدم
و ریههامو از هوای سرد زمستون پر کردم
🔸یهو لرزیدم سرمو آوردم تو
خواستم پنجره رو ببندم که یه چیزی دیدم
که باعث شد دوباره سرمو بیرون ببرم
🔹با یه فرقون که توش دو تا جارو و یه بیل
و یکمی هم برگ و آشغال چیپس و پفک
و بستنی بود نزدیک میشد
🔸اندامش خمیده بود یه کلاه مشکی کاموا
سرش بود لباس تنش انگاری یه روزی نارنجی
بود ولی حالا خاکی رنگ شده بود
🔹آرامش چشماش رو از اون فاصله
میشد لمس کرد
بوی عطر مهربونیش به مشام میرسید
آروم و با قدمهای نرم نزدیک میشد
رسید جلوی خونه فرقونش و کنار جوب
روی زمین گذاشت یکی از جاروهاشو برداشت
و شروع کرد: خش، خش، خش ...
🔸تو سکوت خیابون با جاروی بلندش
موسیقی دلنشینی رو داشت اجرا میکرد
🔹بی اختیار بهش زل زده بودم
افکارم کم کم از خواب بیدار شدن
به جنب و جوش افتادن
تصادم افکارم تو میدون بزرگ شهر ذهنم
گرد و خاکی به پا کرده بود
🔸افکاری که درود میفرستاد به شرافت
اون آدم و امثالش
افکاری که در عجب بود از قامت مردونهای
که خم میشد تا زبالهای رو از روی زمین برداره
🔹افکاری که جملاتی رو به زبونم آورد:
نارنجی پوش شهر
دلت شاد، تنت سلامت
سفرهات پر از روزی
👌نزدیکه عیده کمک به پاکبانهای زحمتکش
شهر فراموش نشه👌
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲🏼💚
_﴿♥️﴾_________________
☫سیاست دشمنان مهدویت
@syasatmahdaviyat
🌴🕊🌷💚🌷🕊️🌴