eitaa logo
کانال سیاست دشمنان مهدویت
980 دنبال‌کننده
92.8هزار عکس
120.1هزار ویدیو
573 فایل
پیشنهادات و انتقادات ⤵️ @seyedalii1401 سلام علیکم گرد هم جمع شده ایم تا در فتنه اکبر از یکدیگر چیزهایی یاد بگیریم و به مردم بصیرت دهیم وظیفه ما تولید محتوا ، و هوشیاری مردم در برابر فتنه های سیاسی دشمنان اسلام ومهدویت میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁 بزرگی ميگفت: برای به آرامش رسیدن این یک جمله را همیشه با خود تکرار کن: "این دنیا فانیست و از بین می رود، غصه آن دنیا را بخور که ابدیست و از بین نمی رود"....!!! ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 💎🍃🌷🍃💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سـلام دوستان گل🌷🍃 امـروزتـان زیبـا و روزهای زندگیتون شیـرین❣ قلبتون روشن از مهربانی خانه امیـدتون فقط خدا ♡ و نگاه حق همیشه همـراهتان باشــه🌷🌾 سلام صبح یکشنبه تون بخیر 🌸 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 💎🍃🌷🍃💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهی🌺🍃 🌺خدایا ! ✨هدایتم کن ، دربرخورد 🌺با اطرافیانم از کاه کوه نسازم، ✨مسائل را بزرگ نکنم تا چنان 🌺 سخت شوم که ✨آرامش را از خودم بگیرم ، 🌺 به من قلبی لطیف عطا کن... ✨و راهی ام کن به راهت ، 🌺که هر چه راهِ غیرِ مقصد توست ، ✨بیراهه ست! 🌺پروردگارا... ✨احوالم چنانست که می دانی 🌺 و اعمالم چنین است که می بینی. ✨بحق کبریایی ات ،بحق راستی 🌺بحق خوبی ،بحق بزرگـی ✨بحق انصاف ،بحق حقانیت 🌺بحق مهربانیت بهترینها رو ✨برای همه مقدر فرمـا.... 🌺آمیـن ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 💎🍃🌷🍃💎
هوالشهید شهید ابراهیم هادی ، مامور امام زمان "عج" بود مصطفی هرندی تعریف می نمود: خیلی بی تاب بود ، ناراحتی در چهره اش موج میزد . پرسیدم چیزی شده !؟ ابراهیم با ناراحتی گفت : دیشب با بچه ها رفته بودیم شناسایی ، تو راه برگشت ، درست در کنار مواضع دشمن ، ماشاا... عزیزی رفت روی مین و شهید شد . عراقی ها تیر اندازی میکردند و ما هم مجبور شدیم برگردیم . علت ناراحتیش را فهمیدم ، هوا که تاریک شد حرکت کرد ، نیمه های شب هم برگشت ،خوشحال و سر حال ، مرتب فریاد میزد امدادگر امدادگر ، سریع بیا ، ماشاا... زنده است ! بچه ها خوشحال بودند ، ماشاا... را سوار آمبولانس کردیم ، اما ابراهیم در گوشه ای نشسته بود و غرق در فکر بود . کنارش نشستم ، با تعجب پرسیدم در چه فکری هستی ؟ مکثی کرد و گفت : ماشاا... وسط میدان مین افتاده بود ، کنار سنگر عراقی ها ، اما وقتی به سراغش رفتم آنجا نبود ! کمی عقب تر پیدایش کردم ، دور از دید دشمن ! در مکانی امن نشسته بود و منتظر من بود ! ************** خون زیادی از پای من رفته بود ، بی حس شده بودم ، عراقی ها مطمئن بودند که زنده نیستم ، حالت عجیبی داشتم ، زیر لب میگفتم : یا صاحب الزمان ادرکنی ... هوا تاریک شده بود ، جوانی خوش سیما و نورانی بالای سرم آمد ، چشمانم را به سختی باز کردم ، مرا به آرامی بلند کرد ، دردی حس نمیکردم ، از میدان مین خارج شد در گوشه ای امن آهسته و آرام مرا روی زمین گذاشت  . گفت : کسی می آید و تو را نجات میدهد ، او دوست ماست ! لحظاتی بعد ابراهیم آمد با همان صلابت همیشگی ، مرا به دوش گرفت و حرکت کرد . آن جمال نورانی ، ابراهیم را دوست خود معرفی کرد ، خوشا به حالش . اینها را ماشاا... در دفتر خاطراتش از جبهه ی گیلانغرب نوشته بود. کتاب سلام بر ابراهیم – ص 117 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 💎🍃🌷🍃💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا