eitaa logo
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
817 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
73 فایل
🔴کانال رسمی دانشجوی شهید مدافع حریم اسلام #مصطفی_صدرزاده با نام جهادی #سید_ابراهیم #خادمین_کانال مدیرت کانال @Hazrat213 انتقاد و پیشنهاد @b_i_g_h_a_r_a_r
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab02Safar1393[06].mp3
5.99M
🏴 شاد گردد دلم از شوق وصال ... خاطرات در و دیوار اگر بگذارد... 🏴 تن و تابوت مرا تیر به هم خواهد دوخت دست عباس علمدار اگر بگذارد... 🎙 @syed213
سلام 🏻 من شما رو به این پویش دعوت میکنم 👇🏻 " پویش بازخوانی و نشر همگانی، رشادت های حضرت و وقایع ایام فاطمیه " از ادمین های کانال ها و پیج ها هم خصوصاً دعوت میکنیم. توضیحات بیشتر رو در کانال پشتیبانی ببینید. 👈🏻 @hezbeali1_P 👉🏻 یک قدم برای برداریم. ✌🏻 کانال اصلی⬅️ @hezbeali1
چقدر جای تو خالی است اینجا پیش من! نه؛ جای من خالی است آنجا در آغوش تو. هرجا مِهر می‌بینم، هرجا ، بی‌هوا یاد تو می‌افتم؛ بی‌هوا اشک، اشک، اشک. چشمم خُم شراب می‌شود؛ جام تمنّا. کسی چه می‌داند؟ جنس دلتنگی من خیلی عمیق‌تر از این حرف‌هاست. نیستی، اما غرق مهربانی‌ات هستم. هستی، اما در حسرتِ با تو بودن مانده‌ام! می‌دانی؟ من تو را می‌خواهم. می‌خواهم از تو پر شوم؛ از اسمت، رسمت، حضورت، لبریز. می‌خواهم با تو حرف بزنم، صاف و بی‌پرده، بی‌دلهره. دوست دارم صفحهٔ جانم را برایت باز کنم؛ بازِ باز. نه که از چشمت پوشیده باشم، نه؛ که تو نامهٔ سربسته را هم ننوشته، خوانده‌ای. می‌خواهم باز باشم تا پیش چشمم بخوانی‌ام؛ و من، دل‌سپرده و بی‌اختیار نگاهت کنم تا پاک کنی هرچه را نمی‌خواهی و دوباره از اول بنویسی مرا، آن‌طور که می‌خواهی، خط به خط، کلمه به کلمه. ای به قربان قلمت که جز مِهر نمی‌نگارد. بازم کن و نقش خودت را در من بنگار تا همیشه با تو باشم. تو همهٔ منی، مادر؛ باز کن این دل تنگ را. (سلام‌الله‌علیها) 🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️ @karrarefatemiuon @syed213
#سلام‌حضرت‌مادر با عشق سر می‌کنم حیایی را که تاروپودش دست‌دوز مادر است می‌بندم به سر، سربند عشقی که آیه‌اش "کلنا فداک یا زینب (س)" است... #شهیدمصطفی‌صدرزاده روز مادر بر تمامی مادران شهدا و همچنین #مادر شهید مصطفی صدرزاده مبارک باد...🍃🌸🍃✨ @syed213
#خاطره_مادر_شهید_مصطفی_صدرزاده به مناسبت سالگرد #شهدای_اقتدار آبان سال ۱۳۹۰ بود، من اهواز خدمت پدر بودم. از اخبار ساعت ۱۴ متوجه شدم که #سردار_تهرانی‌مقدم و چندتا از نیروهاشون در انفجار موشکی شهید شدند. شب بود که مصطفی طبق معمول همیشه زنگ زد و احوال‌پرسی کردیم ولی اون صدای شاد همیشگی را نداشت، وقتی بیشتر ازش جویای حال خودش و بچه‌ها شدم گفت: "ما خوبیم مامان، نگران نباش." بعد گفت: مامان دوتا از دوستام که یکی از آن‌ها همسایه ما و شب حنابندانش بود به #شهادت رسیدند. خیلی بهم‌ریخته و ناراحت بود. من سریع بلیت گرفتم و برگشتم تهران، که در مراسم شرکت کنم. زمانی که در مراسم خاکسپاری بودم جمعیت زیادی شرکت کرده بودند. من کناری ایستاده بودم. به تنها چیزی که فکر می‌کردم #مادران این دو #شهید بود، که یه دفعه صدای آشنایی به گوشم رسید؛ که می‌گفت: "مامان دعا کن که خداوند به من هم توفیق #شهادت بده و منو کنار #جواد_سلیمی دفن کنن..." من یه دفعه برق از چشمانم پرید که #مصطفی تو این جمعیت چطور تونست من رو پیدا کنه و چنین دعایی از من بخواد. در اون لحظه داشتم به #مادران_شهدا فکر می‌کردم و چیزی از احساسشون درک نمی‌کردم، ولی الان دارم با تمام وجودم درکشون می‌کنم. حتی کلمه #مادر روی قلبم سنگینی می‌کنه. مصطفی دقیقا در #آبان_نود_و_چهار یعنی بعد از #چهار_سال به آرزوش رسید. 👆🏻👆🏻👆🏻 عکس فوق #شهید_مصطفی_صدرزاده بالای مزار خودش و در جوار شهدای #اقتدار ، #شهید_جواد_سلیمی و #شهید_وحید_شیرمحمدلو است. @syed213
#پیام‌های_مادر_پسری #مادر که باشی با یک عکس از فرزندت هم دلخوش میشوی... #مادر که باشی تمام محبت‌های دنیا را جمع میکنی و آن را با نگاهی، لبخندی، یا جمله‌ای عاشقانه به فرزندت تقدیم میکنی..‌ #مادر که باشی حاضری دنیا را از هم بپاشی ولی خاری در پای فرزندت نرود... اما...#مادر_شهید که باشی...؟؟؟؟؟؟ بخشی از پیام‌ #شهید_مصطفی_صدرزاده و مادر گرامی‌شان... @syed213
دنیا یک رحم است؛ برای ... در این رحم، زمان‌هایی هست که درکشان، معجزه‌وار، پرورش نفس را تسهیل می‌کند! فاطمیه "رحم زمانی" قدرتمندی برای شناخت حقیقت فاطمه است تا آغاز رویش ما، در آغوش ربوبیِ او باشد. روزهای شلوغی‌ست نفس‌مان اما می‌خواهد! @syed213
خاطره ای از بزرگوار 🍃اردیبهشت ۹۴ مجروح در بیمارستان بود . 😭 قبل از ظهر بود و وقت ملاقات نبود، نمی‌تونستم تا ساعت ۲ صبر کنم، 😔 رفتم داخل اتاقش دیدم داره میره ملاقات همرزماش، 🌹 گفتم: "کجا میری عزیزم؟" گفت: "مامان توی اون بخش آوردن، می‌خوام برم پیششون"🌹 گفتم: "با این وضعیتي كه داری؟ بذار همراهت بیام." گفت : "اذیت میشی"، احساس کردم راحت نیست، با هم همراه شدیم. تا دم در همراهیش کردم و دم در ایستادم تا بیاد بیرون🌹، بعد با هم برگشتیم. ✨از اینکه می‌توانست بره ملاقات مجروحین خدا رو شکر می‌کرد، 🙏🏻 وقتی می‌گفتم باید استراحت کنی ، می‌گفت: "مامان نمی‌دونی وقتی میرم بهشون سر میزنم چقدر خوشحال میشن، چون اینجا هستند و کسی رو ندارند."😔😔 انقدر بهشون می‌کرد که موقع ترخیص تو چشمانشون جمع می‌شد.😭 ✨🍃✨🍃✨🍃 ((نمی دونم با این فراغ ابدی چه باید کرد.))😔🌷😔 @syed213
برپایی هیئت به سبک ✍ به روايت گرامى؛ منطقه‌اى كه او براى راه انداختن هيئت انتخاب كرده بود، ساكنان محرومى داشت. من با تعجب پرسيدم: «چرا اين محل را انتخاب كرده‌اى؟» گفت: «آن‌ها سطح فرهنگى-مذهبى پائينى دارند و اين است كه پاى اين‌طور افراد را به مجلس عزادارى اهل بيت عليهم‌السلام باز كنيم ...» او تمام تلاش خود را مى‌كرد كه افرادى را جذب هيئت كند كه از خدا و اهل‌بيت عليهم‌السلام فرارى‌اند... 📚برشى از كتاب «يك بغل گل سرخ» @syed213
📸 تصویری از مزار ، "اسماعیل غلامی یاراحمدی" که در شب سرد زمستان توسط مادرش با پتو پوشانده شده است.💔 است دیگر...❤️😭 @syed213
💢یکی از دعاهای همیشگی مصطفی بود و همیشه دعای بود... ولی اواخر دیگه نمی‌گفت مامان دعا کن شهید بشم؛ 💢 یه روز زنگ زد گفت: مامان دعا کن اون چه که اتفاق بیفته، اگر شهادت مؤثرتره اتفاق بیفته 😔 💢گفتم: عزیزم معلومه اگر بمونی بیشتر میتونی کنی ولی اگر شهید بشی...😔🌹 💢گفت: کسی که شهید میشه دستش بازهست و بیشتر میتونه کنه. 💢 حتی شهادت رو برای نخواست، بخاطر اینکه بتونه دستگیری کنه.👏😔 و تازه متوجه شدم از مؤثرتر بودن یعنی چی... 💢وقتی پیام میدن که رو جمع کردن از خونه و یا کاملتر شده و یا اینکه فعالیت فرهنگی در جهت ارزش‌های اسلامی میشه؛ به مصطفی یقین پیدا کردم، 🍃دوست داشت اون چیزی که بود برایش رقم بخورد🌹😔😔 ✍🏻 نقل از بزرگوار شهید @syed213
1_216770550.mp3
2.97M
🏴(س)🏴 🌴می‌دونستم آخر میایی و منو میبری پیش 🌴میدونی چقدر گریه کردم به یادت برادر... 🎤 @syed213
سايه‌ای مانده فقط بعد تو از خواهر تو من فقط مانده‌ام و... داغ تن بی سر تو كهنه‌پيراهنی از توست فقط مونس من كه دهد تو و تو 🏴 وفات حضرت زینب سلام‌الله‌علیها تسلیت باد...🏴 @syed213
❣💚 همراه با خاطرات ❣ شهید صدرزده🌹 سال 91  برای دوره  تکمیلی  به قشم رفته بود.👏 برام تعریف کرد یه روز  ،  کپسول اکسیژنم خراب شد ، به استادم علامت دادم که کپسول اکسیژنم مشکل پیدا کرده .😔 گفت : مامان مرگ را به چشمم دیدم ، البته از  نترسیدم، ازاینکه  این جوری بمیرم و  نشم وحشت کردم.🌹 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 @syed213
‌ ✨🍃 از میان صحبتهای 💕 شهید 🌹 وقتی بهش می گفتم  بشم می گفت : چرا من ؟ تا امام حسین هست ..😔 بعضی وقتا می گفت دوتایی فدای امام حسین . 🌹 یکی از آرزوهاش این بود که، با بهترین قیمت  بشه 😔و چقدر زیبا .درروز  روز  در  درحال جنگ برای   زبان  وبا عشق به  خریداری شد😭🌹😭  @syed213
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
:)💔....
چه شانہ ایی دم آخر زدی تو مویش را چقدر بوسه زدی گودے گلویش را