🔵دوما، نگاهی دوباره به بازی کثیف شیمیایی تروریستها/1
🔹«دوما»، نامی آشنا برای آنهایی است که تحولات سوریه را از نزدیک پیگیری میکنند، شهری که مرکز استان ریف دمشق است و در ناحیه جغرافیایی بنام غوطه شرقی قرار دارد. در مورد این شهر پیش از این نوشتیم و اینکه چگونه به اشغال تکفیریهای جیش الاسلام درآمد و سالها به عنوان مهمترین مرکز تهدید پایتخت سوریه توسط سعودیها، ترکها، قطریها، اردنیها و سایر نیروهای متداخل روی آن سرمایهگذاری شده بود. دوما با جمعیتی بیش از 500 هزار نفر در پیش از جنگ، یکی از شهرهای بزرگ سوریه به شمار میرفت که دهها شهر و روستای پیرامونی آن نقش بسیار مهمی در تامین نیازهای پایتخت ایفا میکردند.
🔹اما دوما که در آن داستانهای بسیاری تا پیش از جنگ داخلی و شکلگیری هستههای تروریستی بر صفحات تلویزیون سوریه شکل گرفته بود و باغات اطراف آن محل تفریح ثروتمندان و محل رفت و آمد بسیاری از اهالی بود، در طول دو دهه تلاش شبانهروزی سعودیها و با صرف هزینه چندصد میلیون دلاری به مرکزی برای پرورش گروههای تکفیری تبدیل شد، بدون آنکه دولت مرکزی سوریه و سازمان اطلاعات قدرتمند آن متوجه شود. جای پرداختن به این مساله اینجا نیست، اما صرفا جهت اطلاع چند نکته و مساله را در مورد این شهر و شهرهای استان ریف دمشق و کاری که سعودیها از دوران حافظ اسد شروع کردند و سپس در دوران بشار هم ادامه دادند مینویسم تا هم تکراری بر گذشته باشد و هم یادآوری دوباره.
🔹واقعیت این است که سوریه پس از شورش اخوانیها در دهه هشتاد قرن گذشته تلاش کرد تا به جای گسیل طلبههای دینی به حوزههای درس در عربستان، مصر یا برخی دیگر از کشورهای عربی که عموما تدریس اسلام وهابی و تکفیری را میکردند، خود دست به تربیت طلبههای دینی بزند. از اینرو با حمایت مستقیم دولت مرکزی و سازمانهای امنیتی این کشور، علمای سوری دست به کار شده و در مناطق مختلف این کشور حوزههای دینی شکل دادند که اسلام سیاسی معتدل را تدریس و ترویج میکرد. این نوع تدریس باعث شد تا بسیاری از کشورهای مسلمان اهل سنت، طلبههای دینی خود را برای درس خواندن به جای امارات، قطر، مصر و عربستان به سوریه گسیل کنند. این مدارس دینی مانند خاری در گلوی سعودیها همواره وجود داشت.
🔹شهید، علامه بوطی که توسط همین عوامل تروریستی حاضر در غوطه شرقی به شهادت رسید، نماد اسلام سیاسی معتدل سوری بود که مفتیهای وهابی سعودی توان دیدنش را نداشتند. اینکه در طول جنگ داخلی سوریه طلبههای دینی جوان سوری که فارغالتحصیل حوزههای علمیه این کشور بودند به تروریستها نپیوستند و به دلیل تایید نکردن این گروهکها بسیاری از آنها جانشان را از دست دادند، نشان داد که سیاست دمشق کاملا درست بوده است. افرادی مانند شیخ عرعور که در دو سال نخست شروع جنگ شیخ الشیوخ تروریستها بود، تحصیلکرده حوزههای دینی سعودی بود و در همین کشور هم زندگی میکرد، با این حال سعودیها با شروع جنگ داخلی تلاش کردند میوه تلاش چند ساله خود در غوطه شرقی را بچینند.
🔹به همین دلیل، محمد زهران علوش که در حوزه علمیه مدینه منوره درس خوانده بود و پدرش هم دارای تفکر تکفیری بود و دستپرورده سعودیها، بلافاصله ماموریت پیدا میکند تا طلبههایی که در مدارس وابسته به عربستان در حرستا، البرزه، القابون، ملیحه، دوما و... درس میخواندند را مسلح کرده و وارد جنگ با دولت مرکزی شود. زهران علوش با توجه به دلارهایی که در اختیار داشت خیلی زود موفق به تشکیل یک گروهک مسلح بنام لواءالاسلام شد که در سالهای بعد و با پیوستن سایر گروههای کوچکتر که در مجموع بیش از 40 گروه 50 تا 300 نفره میشدند، یک ارتش 25هزار نفره (البته در بیشترین حالب و با توجه به کشتههایی که در طول زمان داشتند، آنها هیچوقت در یک زمان این تعداد نیرو در اختیار نداشتند) را تشکیل دهد....
🔹همه تلاشهای این گروهک با همکاری دو گروهک مسلح عمده دیگر در این منطقه یعنی فیلق الرحمن که به صورت مستقیم وابسته به آنکارا و دوحه بود و همچنین گروهک تروریستی جبهه النصره که به سازمان تروریستی القاعده متصل بود، برای ورود به دمشق به جایی نرسید و در سال 2013 عملا منطقه غوطه شرقی به صورت کامل محاصره و از غوطه غربی که شامل مناطق مختلفی از جمله داریا، معضمیه الشام و ... میشد برای همیشه جدا گردید. زهران علوش نیز در دیماه 1394 (25 دسامبر 2015) در حمله هوایی ارتش سوریه به هلاکت رسید. با این حال، دوما در طول سه سال بعد همچنان محل مهمترین درگیریهای ارتش سوریه با تروریستها در اطراف پایتخت بود و به یکی از مناطق مهم برای بازی کثیف سازمانهای اطلاعاتی تبدیل شد. مهترین بازی این سازمانها، خلق چند بازی جنگ شیمیایی توسط ارتش سوریه بود.
K.J
@syriankhabar
از صبح امروز تا به حال به گمان من جنگندههای روس و سوری هیچ نقطهای را در معرهالنعمان سالم نگذاشتهاند. حملاتی که به جرجناز و معرهالنعمان شده در طول این چند سال بیسابقه بوده است.
@syriankhabar
🔵«دوما» و چگونگی بازی کثیف شیمایی/2
🔹همه دوستان کم و بیش در مورد این بازی کثیف میدانند. در طول سالهای گذشته با افراد بسیاری در مورد بازی شیمیایی تروریستها در دوما بحث کردهام، برخیها منطقی و برخیها هم منطقشان چنان کج بود که با هیچ استدلالی نمیشد آن را ثابت کرد. پس از پاکسازی دوما از تروریستهای جیش الاسلام، فیلق الرحمن و جبهه النصره، ارتش سوریه هر چه دنبال گورستان آن چندصد کشته گشت، چیزی پیدا نکرد!! هر چه دنبال محل استفاده از تسلیحات شیمیایی رفت، باز هم چیزی نبود! حتی از کارشناسان بینالمللی دعوت شد تا بیایند و بررسی کنند، چون میدانستند خبری نبوده، نیامدند... با این حال، بازی شیمیایی تروریستها هیچ وقت تمامی نداشت و در خان شیخون هم آنها این بازی را انجام دادند...
🔹اما حالا پرده از همه چیز افتاده و کثافتکاری سازمانهای بینالمللی مدعی مبارزه با تسلیحات شیمیایی در همکاری با سازمانهای جاسوسی و امنیتی غربی – عربی و ترکیه برای همه روشن شده که چگونه این سازمان و این کشورها با تروریستهایی که مثل آب خوردن سر میبریدند، تکفیر میکردند و گروهی اعدام میکردند همکاری نزدیک داشته و چگونه گروههایی که به عنوان نیروهای امدادگر با نام کلاهسفیدها شناخته میشدند، وسیلهای برای انجام این بازی کیف بوده است. همانگونه که در جریان هستید، چندی پیش اعلام شد که سازمان موسوم به منع بهکارگیری تسلیحات شیمیایی با علم به عدم استفاده ارتش سوریه از سلاح شیمیایی در دوما، گزارشی را جعل کرده تا نشان دهد که این کار ارتش سوریه بوده است. آن روزها، رئیس این سازمان یک شهروند ترکیهای بود...
🔹در این میان وبسایت ویکیلیکس سومین بسته از اسناد و مدارک خود مربوط به گزارش سازمان منع تسلیحات شیمیایی حول محور تسلیحات شیمیایی در شهر دومای سوریه را افشا کرد؛ اسناد و مدارکی که نشان میدهند گزارش نهایی این سازمان بیانگر دیدگاههای شرکت کنندگان واقعی در هیات حقیقت یاب نبوده است. این اسناد و گزارشها، مدارک حاصل شده از تحقیقات سازمان منع تسلیحات شیمیایی در خصوص حملات شیمیایی هفت آوریل سال ۲۰۱۸ میلادی به شهر دومای سوریه را به چالش میکشد؛ حملهای که شبهنظامیان مدعی هستند ارتش سوریه مسئول آن است و آمریکا، انگلیس و فرانسه نیز از این موضع حمایت کردهاند.
🔹این اسناد شامل یادداشت اعتراضی یکی از دانشمندان که در هیات حقیقتیاب مشارکت داشت و گزارش نهایی با اظهارات مرتبط از سوی یکی از اعضای هیات حقیقت یاب اصلی، است. این یادداشت افشا میکند، نزدیک به ۲۰ دانشمند که تیم اصلی این هیات حقیقت یاب بودند و در تحقیقات مربوط به حمله شیمیایی به شهر دوما شرکت داشتند، در نوشتن نسخه نهایی گزارش مشارکت داده نشدند و تقریبا تیم جدیدی برای تهیه این گزارش نهایی تشکیل شده بود.
🔹در این یادداشت آمده است: این تیم جدید مملو از افرادی بود که تنها در کشور X عملیات انجام داده بودند. وبسایت ویکیلیکس نوشت: هنوز مشخص نیست که در این گزارش به چه کشوری اشاره شده با این حال تنها میتوان گفت منظور از این کشور سوریه نبوده است. این اسناد که به تازگی منتشر شدهاند همچنین شامل گزارشات اولیه و موقت به همراه نسخههای تنظیم شده آنها برای مقایسه هستند که برای اولین بار است منتشر میشوند.
🔹به ویژه این اسناد شامل اطلاعاتی مربوط به دو سیلندر گاز کلر است که قرار بود سند حمله ادعا شده باشند و بر اساس گزارشات در دو مکان در شهر دوما مشاهده شده بودند. مشخص است که برخی اطلاعات درباره این سیلندرها به صورت تعمدی در نسخه تنظیم شده گزارش سازمان منع تسلیحات شیمیایی حذف شدهاند؛ اطلاعاتی که مربوط به سطح غلظت گاز کلر است و اینکه این سیلندرها متعلق به چه کشوری بودند. این اسناد همچنین نشان میدهند که چطور این گزارش نهایی دچار تغییرات اساسی شد؛ مسالهای که در تبادل ایمیل توسط کارمندان سازمان منع تسلیحات شیمیایی به بحث گذاشته شده بود.
🔹به گفته نویسنده یادداشت مذکور، وی به محض بازگشتش از هیات حقیقت یاب در شهر دوما برای وظیفه تحلیل و ارزیابی قدرت بالستیک این دو سیلندر منصوب شد اما به دلایل نامشخصی از کار برکنار شد. من باوجود آنکه میدانستم واجد شرایطترین عضو تیم هستم، این وظیفه را پذیرفتم. من در مکانهای مختلفی در شهر دوما کار کردهام و تجارب زیادی در زمینه متالورژی، مهندسی مواد، توپخانه و تحقیقات و توسعه دفاعی دارم. در پایان باید تاکید کنم که نه نظر، تمایل یا دیدگاهی درخصوص بخش فنی این موضوع دارم و نه علاقهای به نتایج و پیامدهای سیاسی. علاقه من در علوم، مهندسی و حقایق است که خودشان بیانگر همه چیز هستند.
@syriankhabar
ارتش سوریه در پاسخ به حملات متوالی و پی درپی تروریستها به مواضع خود در جنوب شرق ادلب و همچنین جنوب حلب، پس از چند روز گلوله باران و بمباران شدید مواضع تروریست ها در خطوط مقدم، جبهههای میانی و عقبه آنها، شب گذشته تک سنگینی را در محور روستای ام جلال شروع کرد که منجر به پاکسازی چند نقطه از اشغال تروریستها شد. این عملیات نه یک عملیات تهاجمی گسترده، بلکه عملیاتی جهت سرکوب تروریستها و یادآوری این نکته به آنهاست که اگر بخواهند حملات ایذایی و خارج از توافق خود به مواضع ارتش سوریه ادامه دهند، ارتش این توانایی را دارد که آنها را عقب براند.
@syriankhabar
پس از پاکسازی روستاهای فریجی، تل شیخ و ام جلال، روستاهای سحال، البریصه و ابوحبه هم از اشغال تروریستها خارج شد.
@syriankhabar
همزمان با پیشروی ارتش سوریه در جنوب شرق ادلب ترورستهای تکفیری دوباره شروع به دروغگویی و قلب واقعیت کردند. در حالی که ارتش از مدتها پیش در این نقطه تدابیر لازم را برای شروع عملیات آفندی در نظر گرفته بود و ما نیز حدود یک ماه پیش در این مورد اطلاع رسانی کردیم و تاکید داشتیم که بدون شک عملیات آینده سوریه دقیقاً در همین نقطه روی خواهد داد، تروریستها که با وجود اطلاع از محور عملیات موفق به مقابله با پیشروی ارتش نشدهاند در حال گفتن دروغ های شاخدار هستند که حتی خودشان هم باور نمی کنند کسی آن را باور کند.
@syriankhabar
ارتش سوریه در عملیات در جنوب شرق ادلب بیشتر با تروریستهای موسوم به اجناد القوقاز (قفقاز) که گروهی از اتحادیه تروریستهای بینالمللی ترکتبار وابسته به ترکیه به شمار می روند، درگیر شده است. تصاویر مربوط به پاکسازی تل الشیخ است.
@syriankhabar
من اسم نویسنده را این مطلب پاک کردم، با این حال این نوشته که توسط یک آقایی در فضای مجازی منتشر شده، می خواهد این گونه القا کند که ژاپن با همکاری کشورهای غربی به رشد و توسعه رسید و هیچوقت غرب ستیز نبوده است!! از انقلاب میجی شروع می کند تا نشان دهد که ژاپنی ها در دوره ای که ما ایرانیها در عصر قاجار دچار انحطاط، بدبختی و بیچارگی بودیم چگونه پیشرفت کرده است!! اما متاسفانه کسی که تاریخ را خوب نخوانده باشد، همواره قضایا و مسائل را یک بعدی می بیند بدون آنکه به عمق مسائل پی ببرد و بدانند چرا ژاپنی که هیچ منبع اقتصادی قابل اتکایی نداشت چگونه پیشرفت کرد و چرا ژاپن امروز یک قدرت اقتصادی است.
به دلیل طولانی شدن، زیاد دوست ندارم در این مورد بنویسم، اما عرض کنم آنهایی که فکر میکنند ژاپن در یک بستر و توسط یک فرد و صرفاً با برخی اصلاحات داخلی توانست قدرتمند شود، چیزی از مسائل جهانی نمی دانند و متاسفانه فقط یک روی سکه را می بینند. توسعه ژاپن یک توسعه چند بعدی است که بنده انحطاط و فطور دوره قاجار را به توسعه ای که از انقلاب میجی تا سال ۱۹۴۵ و انداختن بمب اتم در آن منجر شد، ترجیح میدهم.
@syriankhabar
🔴بیانیه نشست امنیتی تهران و اهمیت آن
🔻تهران در روزهای گذشته میزبان دبیران شورای امنیت و مقامات امنیتی برخی از کشورهای همسایه افغانستان بود، نشستی که با عنوان نشست امنیتی تهران برگزار شد، سطح جدیدی از توان و قدرت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران را به منصه ظهور گذاشت که متاسفانه رسانهها چندان به چند و چون آن اشاره نکردند. بنده یک بار در خلال یادداشتی که سال گذشته منتشر شد، به این نکته اشاره کردم که ایران از طرف اعضای پیمان شانگهای مسوول پرونده افغانستان است و جالب اینکه نشست تهران دبیران شورای امنیت ملی کشورهای عضو این پیمان بهجز پاکستان در آن حضور داشتند.
🔻پس از پایان این نشست، بیانیهای در 10 بند منتشر شد که این مطالعه این بیانیه نشان میدهد که پیش از نشست یک روزه مذکور در تهران، در سطح کارشناسی کار بسیار سنگینی صورت گرفته است. حضور نظامی امریکا و دیگر کشورهای عضو ناتو در افغانستان برای همه کشورهای همسایه، خطرناک و مخاطرهآفرین است. اهمیت این بیانیه آنجا است که هندیها و چینیها نیز آن را امضا کردهاند! متن کامل این بیانیه بدین شرح است:
🔻دومین نشست دبیران و مشاوران امنیت ملی و مقامات عالیرتبه امنیتی کشورهای منطقه در خصوص افغانستان، در تاریخ 18 دسامبر (27 آذر 1398) با میزبانی جمهوری اسلامی ایران و با شرکت نمایندگان جمهوری اسلامی افغانستان، چین، روسیه، تاجیکستان، هند و ازبکستان در تهران برگزار و بر موارد زیر تأکید شد:
۱) با آگاهی از این که چالشهای مشترکی با ماهیت فراملی از جمله تروریسم، مواد مخدر، جرائم سازمان یافته، مهاجرت، فقر، سطح پایین آموزش وضعف اقتصادی امنیت کشورهای منطقه را تهدید میکند؛ بر کم اثر بودن اقدامات منفرد هر یک از کشورها برای مواجهه با این چالشها تأکید کرده، لزوم ایجاد سازوکارهای همکاری منطقهای برای مواجهه با این مشکلات را مورد توجه قرار دادند.
۲) با توجه به اهمیت ارتباطات منطقهای در توسعه اقتصادی و تولید ثروت و تأثیر آن بر امنیت منطقه، بر لزوم همکاری جمعی برای ایجاد و تقویت مسیرهای ترانزیتی امن و توسعه زیرساختهای مورد نیاز، تسهیل روابط تجاری بین خود و تداوم برنامههای کمک به بازسازی افغانستان تأکید نمودند.
۳) با در نظر گرفتن اهمیت انرژی در رشد و توسعه اقتصادی کشورهای منطقه و جهان، بر حق همه کشورهای صادرکننده نفت و گاز برای تأمین نیازهای بازار انرژی و حق کشورهای وارد کننده برای دسترسی آزادانه به بازار انرژی در منطقه تأکید و توافق نمودند سازوکارهای منطقهای برای مقابله با محدودیتهای اجباری و تحمیل سیاستهای انرژی به کشورها را مورد بررسی و توافق قرار دهند.
۴) با توجه به آن که مسأله افغانستان راه حل نظامی ندارد؛ تأکید نمودند تنها راه ایجاد صلح و امنیت در افغانستان، توافق مذاکره شده بینالافغانی با مالکیت و کنترل افغانستان خواهد بود.
۵) از روند صلح با مشارکت تمام اقشار مردم افغانستان حمایت کرده، کلیه طرفهای درگیر به شمول طالبان را به شرکت در گفتوگوهای بین الافغانی به منظور یافتن راهحل سیاسی دعوت نمودند.
۶) با توجه به این که ادامه حضور نیروهای نظامی خارجی در افغانستان یکی از مهمترین دلایل ادامه جنگ و تداوم بیثباتی شناخته میشود، بر ضرورت خروج هرچه سریعتر و مسوولانه نیروهای نظامی خارجی با مشورت دولت افغانستان بهعنوان یک گام مثبت در مسیر صلح، تأکید نمودند.
۷) نظر به ضرورت کمک به دولت افغانستان برای تأمین امنیت بعد از خروج نیروهای نظامی خارجی بهعنوان لازمه رسیدن به صلح پایدار، شرکتکنندگان توافق نمودند که یافتن راههای مناسب برای همکاریهای دفاعی- امنیتی دسته جمعی با دولت افغانستان در دستور کار مشورتهای منطقهای قرار گیرد.
۸) ضمن ابراز نگرانی از روند انتقال داعش به افغانستان و تأکید بر آن که داعش در مرزهای ملی افغانستان محدود نخواهد ماند؛ بر تدوین راهبرد امنیتی جمعی برای مقابله با داعش بهعنوان ضرورتی فوری، تأکید کردند.
۹) با اذعان به تأثیرات امنیتی مهاجرت در درون مرزهای ملی و نیز مهاجرتهای بین المللی، بر لزوم پرداختن به علل ریشهای آن و تدوین سیاستهای منسجم بین کشورهای منطقه برای کنترل آثار مهاجرت و نیز اهمیت مساعدت کشورهای توسعه یافته به کشورهای منطقه در این رابطه، تأکید کردند.
۱۰) با آگاهی از ارتباط برخی شبکههای مواد مخدر و جرائم سازمان یافته با گروههای تروریستی، بر لزوم هماهنگی در اجرای سیاستهای مبارزه با کِشت، تولید و ترانزیت مواد مخدر و افزایش ارتباطات کاری بین دستگاههای ذی ربط کشورها تأکید کردند.»
🔻این 10 بند، هر یک بهنوبه خود دربر گیرنده یکی از مشکلاتی است که کشورهای همسایه افغانستان با آن درگیر بوده و جالبترین وجه آن، حضور دبیر شورای امنیت ملی افغانستان در این نشست است، به عبارت دیگر، دولت کابل نیز با مفاد این بیانیه موافق است...
@syriankhabar
روستاهای تازهپاکسازی شده در جنوب شرق ادلب از اشغال تروریستهای چند ملیتی وابسته به ترکیه. ارتش در کمتر از 24 ساعت، یک کارنامه خوب و عالی از خود برجای گذاشت. عمده دلیل شکست تروریستها با وجود استحکامات دفاعی این بود که ارتش سوریه از ساعت و محور تک آنها آگاهی داشت. درست هنگامی که تروریستها نیروهای پیاده خود را آماده میکردند تا به خطوط مقدم بفرستند، حمله ارتش سوریه هم شروع شد و تروریستها که حالت آفندی داشتند، موفق به اتخاذ موضع پدافندی نشدند. پیشدستی ارتش سوریه در حمله به مواضع تروریستها نقش بسیار مهمی در این پیروزی خیرهکننده داشت. پاکسازی 10 روستا در کمتر از 24 ساعت، آن هم با کمترین تلفات ممکن، خیلی وقت بود که دیگر روی نداده بود...
@syriankhabar