وزیر امور خارجه لهستان به تهران سفر کرده است، سفری در تاریخی قابل توجه! هر چند خودش گفته که در سالگرد ورود پناهندگان لهستانی به ایران، این سفر را انجام داده اما نیازهایی بسیار بیشتر از این مسائل زیبگنیو رائو را به تهران کشانده است، نیازهایی که لهستان این روزها به شدت با آن دست و پنجه نرم می‌کند و می‌داند که هیچ جایگزین مطمئنی برای آن وجود ندارد. او در نشست خبری با همتای ایرانی خود، گسترش روابط را منوط به امضای توافق وین کرد و این یعنی اینکه به این سادگی روابط تهران - ورشو گسترش پیدا نخواهد کرد. طرف لهستانی در همه سال‌های گذشته به عنوان یکی از اصلی‌ترین کاسه‌لیسان امریکا و صهیونیست‌ها بدترین نظریات و دیدگاه‌ها علیه کشورمان در اروپا را داشت و حالا که شلوار برایشان تنگ شده و نیاز دارند، یادشان به ایران افتاده است... حرف‌های زیبگنیو رائو عجیب بود، مثل بقیه تاریخ لهستان که همین الان هم اگر فرصت دستش بیاید نصف اوکراین را می‌بلعد... لهستانی‌ها نیاز به گاز دارند و فقط ایران است که به اندازه روس‌ها گاز دارد... @syriankhabar

چندی پس از سفر رئیس‌جمهور ایران به دوحه، گفته می‌شود امیر قطر در یک سفر فوری راهی تهران خواهد شد. روابط تهران – دوحه در منطقه یکی از نزدیک‌ترین روابط دوجانبه به شمار می‌رود که باوجود ارتباطات قطر با امریکا، این موضوع اثری در آن نداشته است. در این میان خبرگزاری رویترز مدعی شد که سفر قریب‌الوقوع امیر قطر به ایران با مذاکرات هسته‌ای مرتبط است. رویترز به نقل از یک منبع مطلع که نام او را فاش نکرده موشته است: شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر از ایران بازدید خواهد کرد و سپس سفری به انگلیس و اتحادیه اروپا خواهد داشت. به گفته این منبع که نمی‌خواست نامش فاش شود، محور اصلی گفت‌وگوها پر کردن حفره مذاکرات هسته‌ای خواهد بود که از ماه مارس به حالت تعلیق درآمده است. هدف این سفر این است که طرفین توافق هسته‌ای با ایران را به حد وسط جدیدی برسانند. این سفر همزمان با حضور نماینده اتحادیه اروپا در مذاکرات هسته‌ای که قرار است روز سه‌شنبه راهی تهران شود، صورت می‌گیرد و نشان می‌دهد که محاسبات طرف امریکایی در مورد امضای هر سندی توسط ایران در وین اشتباه بوده است. @syriankhabar

این ویدیو را ببینید... خیلی خیلی جالب است... حرف‌هایی که زده می‌شود عجیب و قابل تأمل است... در جنگ داشتن ایدیولوژی و اندیشه، داشتن هدف و توانمندی برای متحد کردن نیروها کار بزرگی است که فقط با پرورش مربیان بزرگ به دست می‌آید... اینجا شما کلمات و جملاتی را می‌شنوید که باور کردنش سخت است... این چیزی که گفته می‌شود اعتقادی است.... دم آن کسی که ترجمه کرد واقعا گرم... @syriankhabar

در مورد حجم کمک‌های ارسالی برای نظامیان و شبه‌نظامیان فاشیست ا‌وکراینی توسط کشورهای اروپایی و آمریکا در طول روزهای گذشته مطالب متعددی نوشته و نکاتی را یادآور شده‌ایم اما اینکه این تسلیحات در این دو ماه توانسته باشند صحنه نبرد را عوض کند فعلا خبری در دست نیست و صرفاً باید گفت حجم ضدزره ارسالی چنان زیاد است که نظامیان و شبه نظامیان اوکراینی در مدل‌های مختلف آن را جا گذاشته و اگر کشته نشده باشند، فرار می‌کنند. اینجا در روبیژنه واقع در شمال سیورودونتسک، نیروهای لوهانسک در یک ساختمان ضدزره‌هتی مختلفی شامل ماتادور اسرائیلی، RPG-76 لهستانی، C-90 اسپانیایی، M72 آمریکایی و AT-4 سوئدی به همراه تسلیحات دیگر کشف و ضبط می‌کنند. در زمان اشغال عراق توسط آمریکا یک دسته در این تسبیحات در دسته نیروهای مقاومت عراق که بود چیزی از ارتش آمریکا باقی نمی ماند اما این را هم داشته باشید که فقط یک آرپی‌جی ۲۹ بلای جان زره‌پوش‌های آمریکایی شد و عاملی گردید تا در سال‌های بعد اجازه ندهند طرف عراقی این سلاح ضدزره را خریداری کند... روس‌ها حالا باید بفهمند که در سالهای گذشته در سوریه، عراق، افغانستان و یمن چه اشتباهی کرده‌اند. @syriankhabae

در حالیکه رسانه‌های غربی مدعی کارآمدی سامانه‌های ضد تانک «جاولین» ساخت آمریکا هستند و آن را به نماد مقاومت اوکراین در درگیری با روسیه تبدیل کرده‌اند، یکی از فرماندهان ارتش اوکراین که در جریان نبرد در «ماریئوپل» دستگیر شد فاش کرد که این موشک دوش پرتاب چندان نیز مثرثمر نبوده است. سرهنگ «ولادیمیر بارانیوک» فرمانده تیپ پیاده نظام ۳۶ نیروی دریایی اوکراین روز یکشنبه به شبکه خبری «راشاتودی» گفت: «موشک‌های جاولین به ویژه در جنگ شهری مفید نبودند و ما حتی نتوانستیم یکی را راه اندازی کنیم. من فکر می‌کنم این موشک در محیط شهری کاملاً بی فایده است، زیرا همیشه چیزی مانع می شود.» به گفته این افسر ارشد ارتش اوکراین، تسلیحات ضد تانک ارسال انگلیس نیز نقص‌های خود را داشتند. @syriankhabar

✴️ کدام طرف آلمان را شکست داد؟ روز دوشنبه در روسیه و کشورهایی که روزگاری شوروی را تشکیل می‌دادند، روز پیروزی نام داشت، روزی که در آن ارتش آلمان نازی شکست خورد. با این حال همواره این سوال پیش می‌آید که کدام طرف ارتش آلمان نازی را شکست داد؟ اگر از هر ایرانی بپرسید آن اندازه تحت تاثیر هالیوود و سریال‌های ساخته شده توسط امریکا و انگلیس در مورد جنگ جهانی قرار گرفته که همواره فکر می‌کنند که این ارتش‌های غربی بوده‌اند که ماشین جنگی ارتش رایش را متوقف کرده و آن را به شکست کشاندند. اما اگر تاریخ جنگ جهانی دوم را مطالعه کنید متوجه دو نکته اساسی و اصلی خواهید شد. بزرگ‌ترین نبردهای امریکا در طول این جنگ نه در جبهه اروپا که در جبهه شرق و جزایر و سواحل اقیانوس آرام بود، جایی که ارتش ژاپن اگر فرصت پیدا می‌کرد در ساحل استرالیا هم پیاده می‌شد و عملاً هیچ کاری از دست هیچ قدرتی در این منطقه برای مقابله با ژاپنی‌ها بر نمی‌آمد. آنچه در اروپای غربی روی داد، فقط چند رشته جنگ بود که همه آن‌ها در مقابل نبرد کورسک فقط یک دستگرمی به شمار می‌روند./1 @syriankhabar

همه مورخان بر این باور هستند که بزرگ‌ترین و اصلی‌ترین اشتباه ارتش هیتلر، حمله به شوروی بود. اما این مورخان در نظر نمی‌گیرد که هدف از حمله شوروی چه بود! آن‌هایی که ماشین جنگی رایش را تجهیز کرده بودند و در کمتر از یک دهه قدرتی از ارتش آلمان ساختند که در کمتر از چند هفته بخش‌های بزرگی از اروپای مرکزی و غربی را اشغال کرد اهدافی داشتند که هیتلر باید به آن‌ها احترام می‌گذاشت و آن‌ها را انجام می‌داد. یکی از این اهداف فراری دادن یهودیان از اروپای شرقی به سمت فلسطین اشغالی بود!! اگر حمله ارتش آلمان و داستان کوره‌های آدم‌سوزی هیتلر نبود، بدون شک میلیون‌ها یهودی خانه و کاشانه خود را رها نمی‌کردند و به سرزمین برهوتی بنام فلسطین بروند تا سرزمین موعود صهیونیست‌ها رنگ و رو بگیرد. اما دومین هدف، هیتلر فکر می‌کرد که با حمله به شوروی این پیام را به امریکایی‌ها (که اصلی‌ترین طرف در تجهیز ارتش آلمان و رشد اقتصادی این کشور بودند) به عنوان اصلی‌ترین دشمنان کمونیسم می‌دهد که هدف هر دو یکی است! اما این محاسبه هیتلر اشتباه از آب درآمد چرا که فکر می‌کرد اگر به شوروی حمله کند، آنگلوساکسون‌ها کوتاه خواهند آمد./2 @syriankhabar

بنابراین ارتش آلمان در عملیاتی موسوم به بارباروسا، بزرگ‌ترین و سنگین‌ترین لشکرکشی تاریخ بشر را سازماندهی کرد و با کمک ایتالیا، رومانی، اسلواکی، مجارستان، فنلاند و بعدها گروه‌های زیادی از ساکنان جمهوری لتونی، لیتوانی، مولداوی و اوکراین امروزی این عملیات را در ماه ژوئن سال 1941 شروع کردند. از اینجا به بعد را همه می‌دانند اما این موضوع را کمتر کسی مورد اشاره قرار داده که مساحتی که ارتش آلمان و متحدانش در خاک شوروی اشغال کردند سه تا چهار برابر مساحتی بود که در اروپای مرکزی و غربی به تصرف درآورده بودند. در این جبهه گسترده میلیون‌ها نیروی رزمی، هزاران دستگاه تانک، صدها هزار خودرو، هزاران هواپیمای جنگنده و بمب‌افکن، هزاران قبضه توپ و .... وارد عرصه نبرد شدند. از سال 1941 تا 1945 که برلین سقوط کرد، به صورت پیوسته جبهه شرق مشتعل بود و امریکا و انگلیس با استفاده از خاک ایران تلاش می‌کردند با رساندن تدارکات به شوروی، آن‌ها را به مقاومت ترغیب کنند و در واقع، یکی از اصلی‌ترین اهداف آن‌ها فرسوده کردن ارتش آلمان در جبهه شرق بود تا زمان پیاده شدن در ساحل نرماندی با کمترین مقاومت روبه‌رو شوند./3 @syriankhabar

نبردهایی که در شرق اروپا میان ارتش شوروی و آلمان هیتلری روی داد به اعتراف بسیاری از نویسندگان غربی مهلک‌ترین، سنگین‌ترین و بی‌سابقه‌ترین نبردهایی بود که بشر تا به امروز دیده است. حجم تلفات و خسارت‌ها به شکل غیرقابل باوری زیاد بود. شاید همه از نبرد کورسک شنیده باشند، اما ده‌ها نبرد در تراز کورسک در جبهه‌های گسترده و پهناور شرق روی داد و ارتش سرخ پس از تحمل تلفات بسیار زیاد و هزینه‌های هنگفت موفق به عقب راندن ارتش آلمان شد. در واقع، نبردهایی که در شرق اروپا روی داد ارتش آلمان را به زانو درآورد. بنابراین وقتی در سال 1944 نیروهای غربی در ساحل نرماندی پیاده شدند، بخش بزرگی از ارتش آلمان در شرق نابود شده بود، حتی تعویض فرماندهی در غرب هم دیگر کفایت نمی‌کرد. ژنرال‌های امریکایی در یک رویارویی در نزدیکی شهر آیندهوون هلند باوجود داشتن برتری کامل در تعداد تانک‌ها از زرهی آلمان شکست سنگینی خورده و ماه‌ها متوقف شدند و اگر فرماندهی آلمان می‌دانست که دبه‌های سوخت چند کیلومتر آن‌طرف رها شده و نگرانی بابت سوخت نداشت ارتش امریکا و انگلیس را به نزدیکی پاریس می‌راند. /4 @syriankhabar

در حالی که کل امریکایی‌هایی که برای جنگ با ارتش آلمان وارد اروپا شدند چند ده هزار نفر بیشتر نبودند، همه نگرانی امریکایی‌ها این بود که مبادا ارتش سرخ زودتر از آن‌ها خود را به برلین برساند. اگر در نظر بگیرید که از پاریس تا برلین چند کیلومتر است و مساحت کشورهای بنلوکس چقدر است، باید این را هم در نظر داشته باشید که از 12 کیلومتری مسکو تا برلین چقدر فاصله است و ارتش سرخ در یک مساحت چند میلیون کیلومتری با آلمان‌ها جنگید تا موفق شود خود را به برلین برساند. این موضوع که چه طرفی پیروز واقعی جنگ جهانی دوم است همواره مورد سوال بوده است. امریکایی‌ها با وجود کمک گسترده استرالیا، باقیمانده ارتش انگلیس و فرانسه در شرق، چریک‌های ملی‌گرا و کمونیست چین، پارتیزان‌های کره‌ای و هندی‌هایی که برای انگلیسی‌ها علیه ژاپنی‌ها می‌جنگیدند، باز هم در برابر ارتش ژاپن کم آورده بودند. به عبارت دیگر، ژاپن همزمان با چند طرف و در یک جبهه بزرگ در شرق و جنوب آسیا می‌جنگید و تاریخ می‌گوید که اگر مشکل سوخت و بمب اتم نداشت به سادگی بازنده نبرد نمی‌شد./5 @syriankhabar

نوشتن از تاریخ جنگ جهانی دوم در اینجا میسر نیست، با این حال توصیه می‌کنم تاریخ را به شکل واقعی و درست آن مطالعه کنید. امریکا به تنهایی چند برابر ژاپن و آلمان مساحت داشت و شوروی هم دو برابر امریکا بود. چینی‌ها همان زمان به اندازه همه این کشورها جمعیت داشتند و تراز کردن کارنامه جنگ در این حوزه واقعاً سخت است. جنگ جهانی دوم هشت دهه پس از شروع هنوز هم ناگفته‌های بسیاری دارد به ویژه برای ما ایرانی‌ها که تاریخ را از دهان غربی‌ها شنیده‌ایم. شوروی و امریکا هر کدام سهم خود را از آلمان با غارت منابع علمی و دانشمندان آن بردند. امریکایی‌ها در آلمان ماندند و روس‌ها از همه اروپای شرقی رفتند اما امریکایی‌ها دنبالشان رفتند تا پایگاه‌های سابق ارتش سرخ را یکی پس از دیگری اشغال کنند. جنگ امروز در اوکراین بخشی از همان بازی جنگ است، کاری که هیتلر نتوانست برای امریکایی‌ها به پایان برساند حالا قرار است زلنسکی یهودی به نتیجه برساند و این هم به سادگی به دست نخواهد آمد. حقیقت و ماهیت جنگ بسیار پیچیده و متفاوت است و باید در مورد آن دقت بیشتری کرد. /6 @syriankhabar

⚫️ 600هزار تومان برای هر بار نام بردن!! ▪️یک نکته‌ای از شب گذشته تا الآن مثل خوره در ذهنم افتاده و اگر ننویسم، خراب می‌شود! شب گذشته یکی از دوستانی که با جمعی همراه یک کانال تلگرامی زده و می‌خواهند در حوزه دفاع از انقلاب و کشور منافع ملی کار کنند – بدون حمایت هیچ نهادی – می‌گفت: به یکی از مجری‌های تلویزیون که یقه‌اش را روی لبش می‌بندد و چنان سجاده آب می‌کشد که فکر می‌کنی تا امروز یک لقمه حرام از گلویش پایین نرفته گفتم فلانی، شما که به صورت معمول در تلویزیون برنامه دارید و برنامه‌های شما هم به حوزه کاری ما می‌خورد چند باری اسم کانال ما در برنامه‌ها بیاور تا مخاطب هم بداند که این‌چنین کانالی هست... ▪️این دوست گرامی از پاسخی که شنیده بود می‌گفت که: طرف بدون هیچ رودربایستی گفت: برای هر بار نام بردن از کانال شما، 600 هزار تومان پول می‌گیرم و اگر در یک برنامه سه بار اسم کانال شما را بیاورم، می‌شود یک میلیون و 800هزار تومان! این دوست ما می‌گفت بدون خداحافظی تلفن را قطع کردم و شماره آن طرف را هم پاک و هر وقت قیافه‌اش را می‌دیدم استغفار می‌کنم... ▪️کاسبی دیده بودم، اما این شکلی‌اش را ندیده بودم! همیشه می‌دانستم که آن‌هایی که خیلی تند صحبت می‌کنند موضع‌گیری تند دارند خطرناک‌تر بوده و به لحاظ فکری و باور و ایمان سست‌تر هستند، اما نمی‌دانستم می‌شود با ادعای انقلابی‌گری کاسبی کرد، آن هم در تلویزیون!! نمی‌شود ادعای ساده‌زیستی داشت، به دیگران هزاران تهمت و افترا زد، توئیت علیه این و آن زد و بعد لقمه شائبه‌دار سر سفره برد... نمی‌شود با موتورسیکلت عکس گرفت و بعد.... ▪️خلاصه از دیشب تا الان در فکر این هستم که چقدر شناختم از برخی افراد خوب بوده و از همان روزی که این بابا را به عنوان مجری دیدم و متوجه شدم که چطور دارد پیش می‌رود فهمیدم که این افراد خطرناک هستند! احتمالا خودش در کانال هست و این‌ مطلب را می‌خواند و اگر خواند و کمی عذاب وجدان گرفت (که مطمئنم نمی‌گیرد) با خدای خودش عهد کند که راه و مسیر و فکرش را اصلاح کند. ایران از چنین افراد هفت‌خطی ضربات زیادی خورده و حضور آن‌ها بسیار هزینه‌زا است. ▪️ما در کانال اخبار سوریه به هر مقداری که دوستان کمک می‌کنند، شرمنده می‌شویم و اگر نبود کمی حیا، باور کنید به همه آن‌هایی که می‌دانستم دستم می‌رسید پیام می‌دادم و تشکر می‌کردم و این پول چقدر حلال و طیب است. من هم اگر می‌خواستم بابت هر تبلیغ 600 هزار تومان بگیرم، الان وضعم جور دیگری بود اما این کار را نکردم در حالی که هیچ استفاده‌ای هم از بیت‌المال نمی‌خواستم کنم و هیچ سوءاستفاده‌ای هم نبود، چرا که همه اینجا متعلق به اعضای کانال اخبار سوریه است. ▪️البته کاری به کار دیگر مجری‌های صدا و سیما که با رانت و نفوذ کارهایی می‌کنند که خودشان بهتر می‌دانند، ندارم چرا که بسیاری از آن‌ها نه ادعای دین دارند، نه مدعی انقلابی‌گری هستند و نه موضع‌گیری سیاسی دارند... این‌هایی که پیشنانی‌شان را مهر سیاه کرده را کجای دلم بگذارم... البته این موضوع ربطی به آقای جبلی و کلیت سازمان ندارد، این‌ها هم اعتماد کردند و تریبون را دادند دست این جماعت که از مملکت دفاع کنند، اما از قرار معلوم جیب مبارک طبق معمول بر مملکت و انقلاب و نظام ارجحیت دارد. @syriankhabar