eitaa logo
کانال طنز خنده
39 دنبال‌کننده
74 عکس
112 ویدیو
0 فایل
🕋بسم الله الرحمن الرحیم🕋 کانال طنز خنده 🔴 https://eitaa.com/Masoud112 ادمین تب تب روز ساعت ۱۲ظهر تا۱۲شب تب شب۱۰تا۹صبح تب شب۱۲تا ۹صبح ویو https://eitaa.com/joinchat/2319646837Ce8758da578
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸میدونی ﭼﺮﺍ ﻫﺮ ﭼﯽ ﻧﺴﻞ ﻣﯿﮕﺬﺭﻩ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﭘﺮﺭﻭ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻦ؟ ﭼﻮﻥ ﻗﻨﺪﺍﻕ ﻧﻤﯿﺸﻦ، ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﻗﻨﺪﺍﻕ ﺑﺸﻪ ﻭ ﺩﺳﺘﻮ ﭘﺎﺵ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﻭﻝ ﻣﻌﻨﯽ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺭﻭ ﻣﯿﻔﻬﻤﻪ 😂… ﻣﺎﺭﻭ ﻣﻴﻜﺮﺩﻥ ﺗﻮ 2 ﻣﺘﺮ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﭼﻨﺎﻥ می پیچیدند ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻥ ﭘﺴﺘﻤﻮﻥ ﮐﻨﻦ هاوایی ... ﻭﺍﻻ😕 @t_a_n_x 👌☺️ 🌹اگر خوشت اومد کپی کن تا دیگران لذت ببرند🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عادت خانم های🤣🤣 @t_a_n_x 👌☺️ 🌹اگر خوشت اومد کپی کن تا دیگران لذت ببرند🌹
@t_a_n_x 👌☺️ 🌹اگر خوشت اومد کپی کن تا دیگران لذت ببرند🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی شوهر فهمیده ای داری😂😂 @t_a_n_x 👌☺️ 🌹اگر خوشت اومد کپی کن تا دیگران لذت ببرند🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعتقادی به اسباب بازی نداره 😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@t_a_n_x 👌☺️ 🌹اگر خوشت اومد کپی کن تا دیگران لذت ببرند🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خودخودشه🤣 @t_a_n_x 👌☺️ 🌹اگر خوشت اومد کپی کن تا دیگران لذت ببرند🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت روز خیاط برای خنده😄😄 @t_a_n_x 👌☺️ 🌹اگر خوشت اومد کپی کن تا دیگران لذت ببرند🌹
پذيرايي از حضرت سليمان و لشكريانش با يك ران ملخ عنوانپذيرايي از حضرت سليمان و لشكريانش با يك ران ملخ خلاصه مورچه‌اي براي مهماني سليمان و لشكرش، ران ملخي تدارك ديد.حكايت روزي مورچه به خدمت سليمان رسيد و گفت: اي نبي الله! اجازه بفرماييد من شما و لشكرتان را مهمان كنم. سليمان در حيرت فرو رفت و با خود انديشيد چگونه مورچه مي‌تواند لشكر مرا ضيافت كند؟! اجازه داد. تا روز موعود، مورچه چند روز فرصت خواسته بود. مورچه براي تفحص غذا رفت. ران ملخي كه بسيار بزرگ هم بود پيدا كرد و به نزد سليمان آورد. بر سر تلّي رسيد كه مشرف بر ميعادگاه بود. وقتي به لشكر سليمان نگاه كرد و به ران ملخ، از شرم و خجالت ندانست چه كند. متوسل به خالق هستي شد و با قدرت به سوي سليمان و لشكرش آمد. در همان حال، خداوند مطلبي به ذهن مورچه رسانيد. مورچه وقتي ملخ ران را آورد آن را به آب دريا انداخت و عرض كرد: امروز براي شما آبگوشت تهيه ديده‌ام، شرمنده‌ام، چون مهمان زياد شده بايد آب گوشتش را زياد كرد. بفرماييد اگر گوشتش كم است، آب گوشت به اندازه كافي هست. سليمان بسيار خنديد و حكايت را با يارانش بازگفت. اين داستان در لشكر سليمان پيچيد. آن روز به اندازه‌اي خنديدند كه كسي به فكر غذا نبود و كسي گرسنگي نكشيد. گويند اين شيرين‌ترين مهماني بود كه تا به حال شنيده شده بود و از آن پس هر كسي شيء كم‌ ارزش را به خدمت بزرگي مي‌برد، گويند: «ران ملخي پيش سليمان بردن» آنگاه سليمان دانست عمل او در مقابل خدا، مثل عمل مورچه در برابر سليمان است. سليمان به سجده افتاد و از درگاه خدا عذرخواهي نمود. پيامهااز هر عمل كوچكي، مي‌توان درس بزرگي گرفت و خالق هستي را از ياد نبرد.منبعكليد گنج سعادت نويسندهسيد ابوالقاسم هاشمي @t_a_n_x 👌☺️ 🌹اگر خوشت اومد کپی کن تا دیگران لذت ببرند🌹