eitaa logo
「 ایــھامـ」
1.9هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
122 ویدیو
4 فایل
به حال خویش میخندیم میگرییم میمیریم جهانِ رنج و اندوهیم ما، مایی که انسانیم _محدثه‌نبی‌حسینی [بانوی‌ایهام] ناشناسمون: https://daigo.ir/secret/8268156894 حرفاتون: @hrf_dl منشورِ شروط(تبلیغ،تبادل): @MANSHOOR_T جهت تب و ضرورت: @Artist55
مشاهده در ایتا
دانلود
. |°•میدانی بہ چہ معناست؟•°| .
「 ایــھامـ」
. |°•میدانی #تلظی بہ چہ معناست؟•°| .#واژه
• . [عرب، برای هر چیزی در هر مرحله از وقوع، یڪ نام گذاری انجام داده است... جریان هم برمیگردد به ماهی... ماهی ای کہ از آب بیرون افتاده باشد...]
「 ایــھامـ」
• . [عرب، برای هر چیزی در هر مرحله از وقوع، یڪ نام گذاری انجام داده است... جریان #تلظی هم برمیگردد ب
○ • [در لحظه اول، جست و خیز زیادے دارد... و در این لحظه اگر او را به آب برسانند، زنده میماند...]
「 ایــھامـ」
○ • [در لحظه اول، جست و خیز زیادے دارد... و در این لحظه اگر او را به آب برسانند، زنده میماند...]
° • [بعد از مدتی هر چند وقت یڪبار تڪانی و جست و خیزے دارد... گاهے آرام است و گاهی در حال تلاش برای رسیدن بہ آب... در این حالت، باز هم اگر بہ آب برسد، زنده میماند...]
「 ایــھامـ」
° • [بعد از مدتی هر چند وقت یڪبار تڪانی و جست و خیزے دارد... گاهے آرام است و گاهی در حال تلاش برای ر
. • [لحظه های آخر دیگر از یافتن آب ناامید است و تنھا، هر از چند گاهی، دهانش آرام باز شده و بسته میشود... خیلی آرام و بی‌حال... این لحظہ، لحظہ‌های آخر ماهی‌ست که بہ آب بیافتد هم فایده‌ای ندارد و می‌میرد...]
「 ایــھامـ」
. • [لحظه های آخر دیگر از یافتن آب ناامید است و تنھا، هر از چند گاهی، دهانش آرام باز شده و بسته میشو
○ • -[حسین(علیه السلام) نزد خیام بازگشت... به یاد کودک شیرخواره اش افتاد... کودک را طلب کرد... نایی به تن این شش ماهه نمانده بود و تلظی میکرد... علی اصغر تلظی میکرد... سخت بود برای حسین..💔] ـ علے اصغر!
Meisam motiee - Talazi Makon Nazaninam (128).mp3
9.7M
◉━━━━━━───────♡     ↻   ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ •|تلظی نڪن نازنیم! 🎶 𝚃_𝚐𝚑𝚊𝚕𝚊𝚖
"یا قوم إن لَم ترحمونی فارحموا هذا الطِّفل اما تَرَوْنَهُ کیف یَتَلَظّی عطشا!" -حسین!
「 ایــھامـ」
○ • برای آب تمنّا نمودم و حالا سه‌شعبہ خواهش من را جواب آورده...
بہ وقت بردنت از چشم مادرت خواندم ات چہ بہ روز رباب آورده...💔
「 ایــھامـ」
بہ وقت بردنت از چشم مادرت خواندم #تلظی‌ ات چہ بہ روز رباب آورده...💔
•○🥀 دو گام سوے حرم رفتہ، باز میگردم غمت بہ حال پدر اضطراب آورده   -عرفان‌ابوالحسنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|•○💌| آقای امام حسین!♥ سلام خوبید؟ ما شما را خیلے دوست داریم. دفعہ اول کہ شما را شناختیم کوچک بودیم. مادرمان می‌گوید الان هم که هشت سالمان است ڪوچکیم اما آن وقت‌ها کوچکترتر بودیم. یڪ روز توے هیئت بودیم مادرمان _همانی کہ همیشه برای‌تان روضہ میخواند_ روی منبر نشستہ‌بود و داشت با گریہ راجب شهید شدن یك پسر کوچولو به اسم علےاصغر حرف میزد. می‌گفت پسر شماست. قصہ و شعر میخواند. اما نه از آن قصه‌هایی که شب ها وقت خواب برایمان می‌گفت. این قصه‌اش خیلی گریه دار بود. وقتی مادرمان گفت تیرِ سه شعبہ به گلوی اصغر خورد، یک دفعه حس کردیم در دلمان یک قلعه شنی فرو ریخت و در گلویمان انگار یک هلوی گنده گیر کرده بود و نمی‌توانستیم قورتش بدهیم. نمی دانستیم تیر سہ شعبه یعنی چه؟ مگر تیر هم مثل بانک شعبه دارد؟ ولی وقتے فهمیدیم خون از گلویش آمده، دلمان شبیه همان روزی شد کہ با آبجی کوچولوی‌مان بازے می‌کردیم و سرش خورد به ستون کلے هم خون آمد. یک دفعہ وسط روضہ، گریه‌مان گرفت. دلمان برای پسر کوچولوی‌تان سوخت. کاش آن روز به جای اینکہ دعا میکردیم زخم سر آبیجی‌مان خوب شود در دعا به خدا میگفتم پسر شما با تیر شهید نشود. آنروز خیلی عالمه گریہ کردیم. حاج خانم های کنار منبر همش به ما می‌گفتند: گریه نکن کوچولو الان مامانت از منبر میاد پایین گریه نداره که! ولی آقای بابای علی اصغر! شما که خودتان میدانید ما اینقدرها هم لوس نیستیم. خودتان میدانید که گریه‌ی ما برای چی بود. از همان روز به بعد مهر شما و نی‌نی کوچولوی‌تان در دلمان امد به قول مامان، دیگر زیاده عرضے نیست فقط اینکه؛ ما شما را خیلی دوست داریم♡ 𝕋_𝕘𝕙𝕒𝕝𝕒𝕞
•○♥ جمعہ با آمدنت ختم بخیر است ب ی ا.... 𝕋_𝕘𝕙𝕒𝕝𝕒𝕞
شبتون‌حسینے♥
[السّلامُ‌عَلےالحسین‌بِعَددنَبضاتِ‌‌قَلبے♥‌]
🍃' من ڪربلا نرفتہ بہ کسے جان نمیدهم آخر مرا وصال تو ارباب میڪشد! T_Gᕼᗩᒪᗩᗰ
○ • هر ڪجا دلت گرفت، ڪمے‌ محتشم ‌بخوان هے‌ در میان ‌گریہ ‌بگو جان، بگو‌حسین... Ͳ_ᏀᎻᎪᏞᎪᎷ💌
در مقاتل راجب شهادت حضرت علی اڪبر اومده: 《فَقَطَعوه بِسُيوفِهم اِرباً اِرباً💔》 ᴛ_ɢʜᴀʟᴀᴍ
[هرڪجامی‌نگرم‌اڪبرمن‌ریختہ‌است]🥀 -علے‌اڪبر
تا صدایش میکنم یڪ دشت پاسخ می‌رسد زینبم! بنگر علے‌های فراوان مرا... T_ghalam🖤
‌○ • در بستری از خاک و خون دارد جوانم میرود من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود💔 т_gнαℓαм
•○💌 با عشقِ حسین هر کہ سر و کار ندارد، خُشڪیده نَهالیست، پَر و بال ندارد... T_GHALAM🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|شبتون‌خوش‌بہ‌رؤیاے‌ڪربلا‌♥|
السلام علی الاعضاء المقطعات💔
🥀' پیغام علقمه به بقیع برد جبرئیل ام‌البنین بگو پسری داشتی چه شد T_Gᕼᗩᒪᗩᗰ🍃