eitaa logo
تبیین منظومۀ فکری رهبری
38.1هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
2.4هزار ویدیو
437 فایل
کانال رسمی مؤسسهٔ تبیین منظومهٔ فکری رهبری نشانی سایت: https://www.tabyinmanzome.ir پشتیبانی واحد فناوری: @support_tabyin واحد روابط عمومی: ۰۹۱۰۲۵۸۸۸۱۸ @ertebat_tabyin
مشاهده در ایتا
دانلود
تبیین منظومۀ فکری رهبری
#دغدغه‌های_فرهنگی من آن عامل اصلی و آن میکروب اساسی انحطاط و ضیاع فرهنگی خودمان را در آن می‌بینم ک
امکان ندارد که انسان از فرهنگ دیگران استفاده نکند. استفاده کردن از فرهنگ دیگران، انسان را تکمیل می‌کند. اما فرق است بین این‌که یک انسان یک دارو یا غذا را با معرفت و هشیاری از میان صد نوع دارو مناسب بداند و انتخاب کند، یا این‌که چیزی را به او بخورانند. این نوع اخذ فرهنگ بیگانه، تکمیل فرهنگ نیست و ارزشی ندارد. @daghdaghehayefarhangi @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
يك برهه‏‌اى از زمان، نگاه به پيشرفت، نگاه غربى بود... امروز در ذهن و فكر مسئولان و به‌صورت يك گفتمان
ولايت، يعنى حاكميت و سرپرستى در جامعه اسلامى، طبیعتاً چيزى جدا از ولايت و سرپرستى و حكومت در جوامع ديگر است. در اسلام، سرپرستى جامعه، متعلق به خداى متعال است. هيچ انسانى اين حق را ندارد كه اداره امور انسان‏‌هاى ديگر را به عهده بگيرد. اين حق، مخصوص خداى متعال است كه خالق و منشئ و عالم به مصالح و مالك امور انسان‏‌ها، بلكه مالك امور همه ذرات عالم وجود است. خود اين احساس در جامعه اسلامى، چيز كم‌نظيرى است. هيچ قدرتى، هيچ شمشير برّايى، هيچ ثروتى، حتى هيچ قدرت علم و تدبيرى، به كسى اين حق را نمى‌دهد كه مالك و تصميم‌گيرنده درباره سرنوشت انسان‏‌هاى ديگر باشد. این‌ها ارزش هستند. حق توليت امور و زمامدارى مردم را به كسى اعطا نمى‌كند. اين حق، متعلق به خداست. @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
امکان ندارد که انسان از فرهنگ دیگران استفاده نکند. استفاده کردن از فرهنگ دیگران، انسان را تکمیل می‌
در یک کشور مساله ادبیات و فرهنگ، مساله اصلی است؛ در همه دوران‌ها چه در دورانی که کشور و ملتی در حال یک تحول اساسی است و چه در دوره بازسازی و بازپروری ذخایر ملی و پس از آن، گره گشایی اصلی، به وسیله فرهنگ است؛ که پایه‌های اساسی فرهنگ هم، همین ادبیات وهنر است. این‌هاست که در ذهنیت و عمل مردم تاثیراتی دارد. حتی فرهنگ عامیانه مردم محصول و شکل گرفته به‌وسیله همین ادبیات و هنر است. @daghdaghehayefarhangi @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
يك برهه‏‌اى از زمان، نگاه به پيشرفت، نگاه غربى بود... امروز در ذهن و فكر مسئولان و به‌صورت يك گفتمان
خداى متعال، اين ولايت و حاكميت [خود] را از مجارى خاصى اعمال مى‌كند... آن‌وقتی ... كه حاكم اسلامى و ولى امور مسلمين، چه بر اساس تعيين شخص ... و چه بر اساس معيارها و ضوابط انتخاب شد، وقتى اين اختيار به او داده مى‌شود كه امور مردم را اداره بكند، باز اين ولايت، ولايت خداست؛ اين حق، حق خداست و اين قدرت و سلطان الهى است كه بر مردم اعمال مى‌شود. آن انسان ـ هركه و هرچه باشد ـ منهاى ولايت الهى و قدرت پروردگار، هيچ‌گونه حقى نسبت به انسان‏‌ها و مردم ديگر ندارد. خود اين، يك نکته بسيار مهم و تعيين‌كننده در سرنوشت جامعه اسلامى است. @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
امکان ندارد که انسان از فرهنگ دیگران استفاده نکند. استفاده کردن از فرهنگ دیگران، انسان را تکمیل می‌
مقوله فرهنگ همچنانی که اهالی درد و سوز می‌دانند، در کشور ما مقوله مظلومی است. انقلاب ما، انقلابی مبتنی بر یک منش و نگرش فرهنگی بود و هر حرکت ارزشی، این خصوصیت را دارد. ما باید بیش و پیش از تلاش‌های دیگر، به تلاش فرهنگی اسلامی می‌پرداختیم. @daghdaghehayefarhangi @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
ولايت، يعنى حاكميت و سرپرستى در جامعه اسلامى، طبیعتاً چيزى جدا از ولايت و سرپرستى و حكومت در جوامع د
اقامه دين، وظيفه ‎است. حاكميت دين، هدف مهم همه اديان است؛ «لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ». قيام به قسط، قيام به عدل و حاكميت الهى، هدف بزرگ اديان است. اصلاً ائمه ما "عليهم‌الصّلاه‏‌والسّلام" تمام زجر و مصيبتشان به خاطر اين بود كه دنبال حاكميت الهى بودند؛ و الا اگر امام صادق و امام باقر "صلوات‌الله عليهما" یک‌گوشه مى‌نشستند و چند نفر دور خودشان جمع مى‌كردند و فقط يك مسئله شرعى مى‌گفتند، كسى به آن‌ها كارى نداشت. خود امام صادق در يك حديث مى‌فرمايد: «هَذَا أَبُو حَنِيفَةَ لَهُ أَصْحَابٌ وَ هَذَا الْحَسَنُ الْبَصْرِيُّ لَهُ أَصْحَاب‏»؛ ابوحنيفه اصحاب دارد، حسن بصرى اصحاب دارد. پس، چرا به آنها كارى ندارند؟ چون مى‌دانند كه آن حضرت داعیه امامت دارد؛ اما آن‌ها داعیه امامت نداشتند. @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
#دغدغه‌های_فرهنگی مقوله فرهنگ همچنانی که اهالی درد و سوز می‌دانند، در کشور ما مقوله مظلومی است. ان
فرهنگ و محیط غرب، محیطی است که علی‌رغم این‌که سعی دارد خودش را به آزاد‌اندیشی معروف کند، شاید در مقولات دیگر هم باشد اما در مقوله فرهنگ به شدت متعصب و سخت‌گیر است. یعنی هر فرهنگی غیر از فرهنگ اروپایی، به شدت مورد تحقیر، اهانت و فشار قرار می‌گیرد. اروپای مدعی تسامح، سهل‌نگری و آزاد‌اندیشی، و دوری از تحجر و جمود، در مقوله فرهنگ به شدت سخت‌گیر و متعصب است. هر آنچه که غیر از فرهنگ اروپایی است، نام‌های مختلفی از وحشی‌گری و بربریت تا ارتجاع و عقب‌افتادگی تا غیر قابل اعتنا بودن پیدا می‌کند. @daghdaghehayefarhangi @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
اقامه دين، وظيفه ‎است. حاكميت دين، هدف مهم همه اديان است؛ «لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ». قيام به
مسئله، مسئله داعیه خلافت و امامت بود. درراه اين داعيه، ائمه ما كشته شدند، يا به زندان رفتند. امامت يعنى چه؟ آيا يعنى همین‌که مسئله بگويى و دنيا را ديگرى اداره كند؟ آيا معناى امامت در نظر شيعه و در نظر مسلمين، اين است؟ هيچ مسلمانى اين را قائل نيست؛ چه طور من و شماى شيعه مى‌توانيم به اين معنا قائل باشيم؟ امام صادق دنبال امامت بود ـ يعنى رياست دين و دنيا ـ منتها شرايط جور نمى‌آمد؛ اما ادعا كه بود؛ براى خاطر همين ادعا هم آن بزرگواران را كشتند. پس اين معناى حاكميت دين است كه پيامبران برايش مجاهدت كردند و ائمه برايش كشته شدند. حالا حاكميت دين، در بلد و در وطن خود ما ـ نه آن سر دنيا ـ به وجود آمده است؛ آيا مى‌شود يك نفر بگويد من دین‌دارم، من آخوندم، اما خودش را سرباز اين دين نداند؟ مگر چنين چيزى مى‌شود؟ @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
فرهنگ و محیط غرب، محیطی است که علی‌رغم این‌که سعی دارد خودش را به آزاد‌اندیشی معروف کند، شاید در مقو
[غرب فرهنگ خود را تحت نام استانداردهای جهانی به ملت ما تحمیل می‌کند.] وقتی می‌خواهند بگویند که فرضاً جمهوری اسلامی، این تکالیف را باید انجام دهد، چیزی که بیش از همه رویش تکیه می‌شود این است که ایران خودش را باید با استانداردهای جهانی تطبیق دهد. استانداردها یعنی چیزهایی که منطبق با الگوی فرهنگ غرب است. @daghdaghehayefarhangi @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
مسئله، مسئله داعیه خلافت و امامت بود. درراه اين داعيه، ائمه ما كشته شدند، يا به زندان رفتند. امامت ي
اگر ما اين اشتباه را مى‌‏كرديم و بكنيم كه در مسئله حكومت و مديريت جامعه، ملاك و معيار اسلامى را فراموش بكنيم و به سمت همان فرم‏‌هاى رايج دنيايى برويم، معناى جامعه اسلامى ما از بين خواهد رفت. اين نقطه، تعيين ‏كننده است. شايد اين حديث را ماها بارها گفته‌‏ايم و شنيده‌‏ايم و نقل كرده‏‌ايم كه « لَأُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعِيَّةٍ فِي اَلْإِسْلاَمِ دَانَتْ بِوَلاَيَةِ كُلِّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اَللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعِيَّةُ فِي أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِيَّةً وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ كُلِّ رَعِيَّةٍ فِي اَلْإِسْلاَمِ دَانَتْ بِوَلاَيَةِ كُلِّ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اَللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعِيَّةُ فِي أَنْفُسِهَا ظَالِمَةً مُسِيئَةً»؛ حاصل، اينكه اگر دستگاه مديريت جامعه، صالح و سالم باشد، خطاهاى متن جامعه، قابل اغماض است و در مسير جامعه، مشكلى به‌‏وجود نخواهد آورد. اما اگر مديريت و رأس جامعه، از صلاح و سلامت و عدل و تقوا و ورع و استقامت دور باشد، ولو در ميان مردم صلاح هم وجود داشته باشد، آن صلاح بدنه مردم، نمى‌‏تواند اين جامعه را به سرمنزل مطلوب هدايت كند. يعنى تأثير رأس قله و هرم و مجموعه مديريت و دستگاه اداره كننده در يك جامعه، اين‏قدر فوق‌‏العاده است. @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
[غرب فرهنگ خود را تحت نام استانداردهای جهانی به ملت ما تحمیل می‌کند.] وقتی می‌خواهند بگویند که فرضا
کار فرهنگی، کار پیچیده‌ای است و متولیان امور فرهنگی کشور در بخش‌های مختلف، باید تلاش کنند که در دو بخش پیشرفت کنند؛ یک بخش، بخش گسترش کمی فرهنگ در داخل آحاد و نفوس مردم است [مثل] گسترش کتاب و کتابخانه. بخش دوم که اهمیّت آن از لحاظ نگاه بلند مدت بیشتر هم هست گسترش و توسعه کیفی فرهنگ است؛ یعنی تولید فرهنگ. @daghdaghehayefarhangi @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
اگر ما اين اشتباه را مى‌‏كرديم و بكنيم كه در مسئله حكومت و مديريت جامعه، ملاك و معيار اسلامى را فرام
غدير در آثار اسلامى ما به «عيدالله ‌الاكبر»، «يوم العهد المعهود» و «يوم الميثاق المأخوذ» تعبير شده‎است. اين تعبيرات كه نشان دهنده تأكيد و اهتمامى خاص به اين روز شريف است، خصوصيتش در مسأله ولايت است. آن عاملى كه در اسلام ضامن اجراى احكام است، حكومت اسلامى و حاكميت احكام قرآن است، والّا اگر آحاد مردم، ايمان و عقيده و عمل شخصى داشته باشند، ليكن حاكميت ـ چه در مرحله قانونگذارى و چه در مرحله اجرا ـ در دست ديگران باشد، تحقّق اسلام در آن جامعه، به انصاف آن ديگران بستگى دارد. «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ»؛ مسأله حكومت، اساس قضاياى همه پيغمبران بوده‎است. هر كه ‎اظهار كند كه تشكيل حكومت اسلامى ضرورت ندارد، منكر ضرورت اجراى احكام اسلام شده، و جامعيت احكام و جاودانگى دين مبين اسلام را انكار كرده‎است. @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری