تبیین منظومۀ فکری رهبری
هر روزی که میگذرد، حق یک قدم به مقصد خود نزدیک میشود. آن جاهلها و ظاهربینها و نفهمهایند که خیال
چرا امام باقر "علیهالسلام" را میگویند باقر العلوم؟ در روایات میآید که به امام باقر، باقر العلوم گفته شد، لانه یبقر العلم؛ دانش را میشکافد.
مگر بقیهی ائمه دانش را نمیشکافتند؟ مگر علم امام باقر بیشتر از امام صادق یا بیشتر از امام سجاد یا بیشتر از امام عسکری بود؟ نه، همه از یک سرچشمه سیراب شده بودند و یک اندازه ظرفیت داشتند و کم و زیادی نبود.
گمان بنده این است، تصور خود من این است که (اینکه) امام باقر «باقر العلوم» است، یعنی حقایق و مفاهیم اسلامی را که در قشری از دروغ و فریب و ریا و تحریف پیچیده شده بود میشکافد و آن لُبّ و مغز را میاندازد در کام مشتاقان حقیقت.
#کتاب_همرزمان_حسین "علیهالسلام"
#کتاب_دوم_سیر_مطالعاتی
#گفتار_پنجم
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
چرا امام باقر "علیهالسلام" را میگویند باقر العلوم؟ در روایات میآید که به امام باقر، باقر العلوم گ
اینها_ائمه علیهم السلام_ دو جور شان و شغل داشتند:
یکی به مبارزه افکندن شیعه با قدرتها و رهبری کردن مبارزهی تشیع با بنی امیه و بنی عباس
و دیگری گسترش دادن دین و بیان حقایق و مفاهیم واقعی دین.
#کتاب_همرزمان_حسین "علیهالسلام"
#کتاب_دوم_سیر_مطالعاتی
#گفتار_پنجم
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
اینها_ائمه علیهم السلام_ دو جور شان و شغل داشتند: یکی به مبارزه افکندن شیعه با قدرتها و رهبری کردن
بعد از واقعهی عاشورا و کربلا، فقط سه نفر ماندند و بقیه رفتند. بقیه که رفتند، یعنی اعتقاد خود را از دست ندادند، از دین یا از تشیّع برنگشتند، اما یکی از این دو آفت برایشان پیش آمد؛ یکی از این دو آفت به اینها خورد: اول آفت ترس؛ که بسیار آفت بزرگی است. یک عده دیگر مسئله ترس برایشان مطرح نبود، البته ترس هم بود؛ اینها میدیدند اگر بخواهند در این اجتماع زندگی کنند، راحت کاسبی کنند، گاهی توصیه اینها را حاکم و استاندار یزید و مروان و عبدالملک بخواند و ترتیب اثری بدهد، احیانا از مالیات معاف باشند، در مجالس و محافل عمومی که شرکت میکنند مورد احترام باشند، احیانا یکی از شغلهای پول دربیار دولتی را به اینها محول کنند و خلاصه اگر بخواهند راحت زندگی کنند و از مزایای دنیا و مزایایی که دستگاه خلافت بیدریغ به طرفداران خود میدهد استفاده کنند، راهش این است که این حرفها را ببوسند بگذارند کنار و فراموش کنند که امام حسنی بود و امام حسینی بود و تعلیماتی بود و تشکیلاتی بود و کارهایی بود و هدفی بود و راهی بود و فکری بود.
#کتاب_همرزمان_حسین "علیهالسلام"
#کتاب_دوم_سیر_مطالعاتی
#گفتار_ششم
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
بعد از واقعهی عاشورا و کربلا، فقط سه نفر ماندند و بقیه رفتند. بقیه که رفتند، یعنی اعتقاد خود را از
جان شما فقط یک قیمت و یک بها و یک نرخ دارد و بس؛ مواظب باشید جانتان را، عمرتان را به کمتر از آن نرخ ندهید و آن، بهشت است. این عمری که شما دارید مصرف میکنید، این گوهر گران بهایی که روز و شب دارید آن را فرسوده تر و فرسوده تر میکنید، فقط یک چیز هست که ممکن است به جای آن بیَرزد -این چیزی که در مقابل آن میدهید و آن را میگیرید که سرتان کلاه نرفته باشد- و آن، بهشت است. اگر یک جایی دیدی که با دادن این جان و این عمر، میشود بهشت را گرفت، بدهی؛ و الا به جای دیگر ندهی؛ حیف است، این قیمت تو است.
#کتاب_همرزمان_حسین "علیهالسلام"
#کتاب_دوم_سیر_مطالعاتی
#گفتار_ششم
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
جان شما فقط یک قیمت و یک بها و یک نرخ دارد و بس؛ مواظب باشید جانتان را، عمرتان را به کمتر از آن نرخ
زهد یعنی چه؟ یعنی بیرغبتی، یعنی چشم بستن از این جلوههای فریبندهی مادی و دنیوی.
زهد اسلامی معنایش این است که تو انسانی که هزار جاذبهی مادی که در روح و نفست هست -جاذبهی شهوت هست، جاذبهی مقام هست، جاذبهی راحتی هست، جاذبهی کم کار کردن و بسیار بهره بردن هست، جاذبهی پول هست و خلاصه جاذبهی یک زندگی عافیتمندانهی بیدردسر بیمسئولیت در روحت هست- برای خاطر هدف، خودت را از این همه جاذبه خلاص کنی؛ از این همه انگیزه، از این همه چنگکهای گوناگونی که به طرف تو و به طرف روح تو میاُفتد و لباس تو و لباس روح تو را میکشد، خودت را نجات بدهی و خلاص کنی و به طرف هدف بدوی.
#کتاب_همرزمان_حسین "علیهالسلام"
#کتاب_دوم_سیر_مطالعاتی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
زهد یعنی چه؟ یعنی بیرغبتی، یعنی چشم بستن از این جلوههای فریبندهی مادی و دنیوی. زهد اسلامی معنایش
جان شما فقط یک قیمت و یک بها و یک نرخ دارد و بس؛ مواظب باشید جانتان را، عمرتان را به کمتر از آن نرخ ندهید و آن، بهشت است. این عمری که شما دارید مصرف میکنید، این گوهر گرانبهایی که روز و شب دارید آن را فرسودهتر و فرسودهتر میکنید، فقط یک چیز هست که ممکن است به جای آن بیَرزد و آن بهشت است.
#کتاب_همرزمان_حسین "علیهالسلام"
#کتاب_دوم_سیر_مطالعاتی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
جان شما فقط یک قیمت و یک بها و یک نرخ دارد و بس؛ مواظب باشید جانتان را، عمرتان را به کمتر از آن نرخ
امام سجاد (علیهالسّلام) نامهی گرمی مینویسند به محمدبن شهاب زهری، که از علمای بزرگ زمان امام سجاد و از معتقدان به امام سجاد علیه السّلام است، اما حاشیه نشین قدرتها و حکومتها است. ... امام سجاد بنا کرد جمعیت را جمع کردن؛ یعنی افراد وابستهی به خود را، مردم فداکار و علاقمند را، آن کسانی که طرز فکر مخصوص او را از اسلام پذیرفته بودند و طرز فکرهای دیگر را رها کرده بودند و او را قبول داشتند و رقبای او را انکار میکردند، اینها را دور خود جمع کرد.... بعدها کمکم و تدریجا مردم ملحق شدند و زیاد شدند و زیاد شدند و جمعیت شیعه سر و سامانی گرفت.
#کتاب_همرزمان_حسین "علیهالسلام"
#کتاب_دوم_سیر_مطالعاتی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
#مبارزه به درازایِ یک عمر
#جهاد به طور مطلق، یعنی درگیری و مبارزهٔ با قدرتهای ارتجاعیِ ضدّ تعالی و تکامل انسانی -یعنی ضدّ اسلام و ضدّ قرآن- هر جور که با اینها درگیری کردید، این در اسلام اسمش جهاد است...
بعد از آنکه ما معنای جهاد را فهمیدیم، آن وقت خیلی آسان میتوانیم این را قبول کنیم که ائمهٔ اهلبیت "علیهمالسلام" #جهاد میکردند. دیگر نباید سوال کرد که آقا امام صادق "علیهالسلام" کِی شمشیر دستش بود؟ مگر لازم بود شمشیر دستش باشد؟!... کافی بود که امام صادق "علیهالسلام" بیندیشد. امام صادق "علیهالسلام" فرمان دهد، امام صادق یک کلمهای بگوید که این کلمه، اصلی باشد تا مسلمانهای زمان خودِ او و بعد از زمان خود او، از آن اصل پیروی کنند. این کافی بود تا اینکه امام صادق "علیهالسلام" را #مجاهد بدانند.
#کتاب_همرزمان_حسین "علیهالسلام"
#گفتار_چهارم
به مناسبت میلاد #امام_صادق "علیهالسلام"
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
امام سجاد (علیهالسّلام) نامهی گرمی مینویسند به محمدبن شهاب زهری، که از علمای بزرگ زمان امام سجاد
...نوبت به امام باقر "علیهالسلام" میرسد. بر اثر ضعف دستگاه خلافت، یک فرصت بزرگی در اختیار امام باقر "علیهالسلام" قرار گرفت. این فرصت، عامل دیگری هم داشت و آن کثرت جمعیت شیعه در زمان امام باقر "علیهالسلام" است. جمعیت زیاد شده، فرصت به امام باقر "علیهالسلام" داده شده، او هم فرزند پيغمبر "صلیاللهعلیهوآله" است، مینشیند از زبان پیغمبر "صلیاللهعلیهوآله" معارف اسلامی و احکام اسلامی را بیان میکند؛ و مردمی که به خاندان پيغمبر "صلیاللهعلیهوآله" احترام میگذارند، دور او جمع میشوند و از او استفاده میکنند.
#کتاب_همرزمان_حسین "علیهالسلام"
#کتاب_دوم_سیر_مطالعاتی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
...نوبت به امام باقر "علیهالسلام" میرسد. بر اثر ضعف دستگاه خلافت، یک فرصت بزرگی در اختیار امام باق
بعضی گمانشان این است که علت اینکه دستگاه خلافت علیه امام باقر "علیهالسلام" حساس شد، مسئلهی گسترش علم از ناحیه امام باقر "علیهالسلام" است. چون امام باقر "علیهالسلام" آنجا نشسته بود و میگفت: قال رسولالله "صلیاللهعلیهوآله" کذا، یا روایتی از پدرش و از پدرانش تا پیغمبر "صلیاللهعلیهوآله" نقل میکرد و فتوا میداد، از این جهت دستگاه خلافت حسادتش میآمد و امام باقر "علیهالسلام" را از روی حسادت اذیت میکرد. ...بسیار حرف بیمبنا و سبک و اصلا بیمغزی است...
#کتاب_همرزمان_حسین "علیهالسلام"
#کتاب_دوم_سیر_مطالعاتی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
بعضی گمانشان این است که علت اینکه دستگاه خلافت علیه امام باقر "علیهالسلام" حساس شد، مسئلهی گسترش
دستگاه خلافت نه سنی بود نه شیعه اصلا مسلمان نبودند چنین نبود که هشام بن عبدالملک یک سنی متعصبی باشد. ابدا او برایش سنی وشیعه مطرح نبود البته با شیعه خیلی مخالف بود اما علت مخالفتش با شیعه این بود که رهبر شیعه یعنی امام باقر علیهالسلام میخواست جان او را بگیرد چون میدانست که هر کسی دارای این طرز فکر است هر کسی دور و بر امام باقر است و نامش شیعه است یک مبارز نستوه است.. که هر وقت از دستش برآید ضربت را بر مغز وارد خواهد کرد، از این جهت با شیعه بد بود.
#کتاب_همرزمان_حسین "علیهالسلام"
#کتاب_دوم_سیر_مطالعاتی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
دستگاه خلافت نه سنی بود نه شیعه اصلا مسلمان نبودند چنین نبود که هشام بن عبدالملک یک سنی متعصبی باشد.
بعضی هم میگویند هشام حسادتش میآمد و من از این حرف واقعاً درحیرتم امام باقر علیهالسلام محسود هشامبن عبدالملک است؟ یعنی چه؟ چه حسادتی؟
هشامبن عبدالملک بر نیمی از دنیای آباد و معمور زمان خود حکومت میکرد. امام باقر علیهالسلام به قول شیعه امروز طرفدارش یک ملایی در مدینه اسمش را میگذارد امام، والا صفاتی که برایش ذکر میکند صفات یک ملایی است یک آقایی است یک عالم خوبی یک مرد مقدسی است که در مدینه زندگی میکند یک عدهای هم میآیند از او مسئله میپرسند حرف میزنند و احیانا یک پولی هم میدهند آخر این چه حسادتی است؟
من نمیفهمم این چه حسادتی است .یعنی چه که یک رئیس زمان حسادت کند بریک آدمی که شغلش درس دادن وبحث کردن وفتوا دادن ومطالب علمی را تحقیق کردن است؟ حسادتی ندارد...
#کتاب_همرزمان_حسین "علیهالسلام"
#کتاب_دوم_سیر_مطالعاتی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری