eitaa logo
تبیین منظومۀ فکری رهبری
38.1هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
2.4هزار ویدیو
437 فایل
کانال رسمی مؤسسهٔ تبیین منظومهٔ فکری رهبری نشانی سایت: https://www.tabyinmanzome.ir پشتیبانی واحد فناوری: @support_tabyin واحد روابط عمومی: ۰۹۱۰۲۵۸۸۸۱۸ @ertebat_tabyin
مشاهده در ایتا
دانلود
  •❈❈❈❈┅┅┄ هر روز یک درس از 🔻 وَبَشِّرِ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ أَنَّ لَهُم جَنّاتٍ تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهارُ ۖ كُلَّما رُزِقوا مِنها مِن ثَمَرَةٍ رِزقًا ۙ قالوا هٰذَا الَّذي رُزِقنا مِن قَبلُ ۖ وَأُتوا بِهِ مُتَشابِهًا ۖ وَلَهُم فيها أَزواجٌ مُطَهَّرَةٌ ۖ وَهُم فيها خالِدونَ به کسانی که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده‌اند، بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست. هر زمان که میوه‌ای از آن، به آنان داده شود، می‌گویند: «این همان است که قبلا به ما روزی داده شده بود. (ولی اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است.)» و میوه‌هایی که برای آنها آورده می‌شود، همه (از نظر خوبی و زیبایی) یکسانند. و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود. [سوره بقره، آیه ۲۵] ▪️هر جایی که هستیم و هر کاری که داریم، اول باید نیتمان کسب رضای الهی باشد؛ اساسی‌ترین بخش قضیه همین است. باید خدا را با عمل صالح خشنود کرد. عمل و صلاح، با همند. ما صلاح بدون عمل نداریم. در قرآن، بعد از ایمان، عمل صالح است؛ اگرچه طبق بعضی از روایات، ایمان هم عمل است؛ «الایمان هوالعمل» عمل، جوانحی و قلبی است؛ اراده‌یی است که انسان بر قلب و روح خود حاکم می‌کند. اراده کردن، گاهی - و شاید هم همیشه - مشکل‌تر و سنگین‌تر از عمل کردن به جوارح و به جسم است؛ گاهی مشکل قضیه‌ی ما آن‌جاست. باید عمل باشد؛ در خط صلاح هم باشد. معیار و فارق صلاح و فساد این است که آیا ما آن کار را برای رضای خدا انجام می‌دهیم، یا نه. بدیهی است زمانی که ما می‌خواهیم کاری را برای رضای خدا انجام بدهیم، وقتی این احساس از ما متمشی می‌شود، که بررسی کرده باشیم و حُسن عمل و مطلوبیت عمل را فهمیده باشی بعد آن را برای رضای خدا انجام بدهیم. ▫️پس، در بطن کسب رضای خدا، آگاهی و هشیاری و توجه همه‌جانبه و تدبیر الهی مؤمن هست. ۱۳۷۰/۰۹/۲۷ @t_manzome_f_r
  •❈❈❈❈┅┅┄ هر روز یک درس از 🔻 إِنَّ اللَّهَ لا يَستَحيي أَن يَضرِبَ مَثَلًا ما بَعوضَةً فَما فَوقَها ۚ فَأَمَّا الَّذينَ آمَنوا فَيَعلَمونَ أَنَّهُ الحَقُّ مِن رَبِّهِم ۖ وَأَمَّا الَّذينَ كَفَروا فَيَقولونَ ماذا أَرادَ اللَّهُ بِهٰذا مَثَلًا ۘ يُضِلُّ بِهِ كَثيرًا وَيَهدي بِهِ كَثيرًا ۚ وَما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الفاسِقينَ خداوند از این که (به موجودات ظاهرا کوچکی مانند) پشه، و حتی کمتر از آن، مثال بزند شرم نمی‌کند. (در این میان) آنان که ایمان آورده‌اند، می‌دانند که آن، حقیقتی است از طرف پروردگارشان؛ و اما آنها که راه کفر را پیموده‌اند، (این موضوع را بهانه کرده) می‌گویند: «منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!» (آری،) خدا جمع زیادی را با آن گمراه، و گروه بسیاری را هدایت می‌کند؛ ولی تنها فاسقان را با آن گمراه می‌سازد! [سوره بقره، آیه ۲۶] ▪️یک نکته‌ی مهم در کارهای پژوهشیِ قرآنی این است که فردی که می‌خواهد در طریق کار قرآن حرکت بکند، دل را برای مواجهه‌ی با حقیقت ناب قرآنی آماده کند؛ یعنی آن پاکیزگی دل. اگر دل پاکیزه نباشد، آماده‌ی پذیرش حق و حقیقت از زبان قرآن نباشد، دلبسته‌ی مبانی غیر اسلامی و غیر الهی باشد، با قرآن مواجه بشود، از قرآن استفاده‌ای نخواهد کرد. اینی که قرآن می‌فرماید که: «یضلّ به کثیرا و یهدی به کثیرا»، اضلال به قرآن چرا؟ حالا هدایت به قرآن معلوم، اما اضلال به قرآن چرا؟ این به خاطر این است که: «و أمّا الّذین فی قلوبهم مرض فزادتهم رجسا الی رجسهم»؛ آن کسانی که در دلشان مرض هست، وقتی قرآن را می‌خوانند، بر آن پلیدی درونی آنها افزوده خواهد شد. ▫️این آیه‌ی قرآن یا سوره‌ی قرآن، پلیدی آنها را افزایش خواهد داد. این پلیدی چیست؟ این «فی قلوبهم مرض» چه مرضی است؟ این مرض یعنی همان بیماری‌های اخلاقی. وقتی دچار حسدیم، وقتی دچار بدخواهی هستیم، وقتی دچار حرصیم، وقتی دچار دنیاطلبی هستیم، وقتی شهوات بر ما غلبه دارد، وقتی قدرت‌طلبی‌ها بر ما غلبه دارد، وقتی حق‌کشی و ندیدن حق، کتمان حق بر روح ما، بر دل ما غلبه دارد، از قرآن استفاده نمی‌کنیم. ضد آنچه که باید قرآن به ما بدهد، از قرآن ضد آن را دریافت می‌کنیم. باید به خدا پناه برد. می‌بینید گاهی بعضی آیه‌ی قرآن را می‌خوانند برای کوبیدن اسلام. برای کوبیدن جمهوری اسلامی، برای نابود کردن فضائلی که جمهوری اسلامی در اختیار ما قرار داده است. باید پاکیزه با قرآن مواجه شد تا نور قرآن و تذکر قرآنی در دل ما بگیرد و بتوانیم ان‌شاءالله از آن استفاده کنیم. ۱۳۸۸/۰۷/۲ @t_manzome_f_r
  •❈❈❈❈┅┅┄ هر روز یک درس از 🔻 وَإِذ قالَ رَبُّكَ لِلمَلائِكَةِ إِنّي جاعِلٌ فِي الأَرضِ خَليفَةً ۖ قالوا أَتَجعَلُ فيها مَن يُفسِدُ فيها وَيَسفِكُ الدِّماءَ وَنَحنُ نُسَبِّحُ بِحَمدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قالَ إِنّي أَعلَمُ ما لا تَعلَمونَ (به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، جانشینی [= نماینده‌ای‌] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا!» آیا کسی را در آن قرار می‌دهی که فساد و خونریزی کند؟! (زیرا موجودات زمینی دیگر، که قبل از این آدم وجود داشتند نیز، به فساد و خونریزی آلوده شدند. اگر هدف از آفرینش این انسان، عبادت است،) ما تسبیح و حمد تو را بجا می‌آوریم، و تو را تقدیس می‌کنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را می‌دانم که شما نمی‌دانید.» [سوره بقره، آیه ۳۰] ▪️حقیقتاً این واقعیتی است که برای یک انقلاب، انسان‌سازی از همه چیز مهمتر است. اگر انقلاب، انسان‌سازی نکند، هیچ کاری نکرده است. اگر کسی فکر بکند، دلیل این معنا واضح است. یعنی این حرف، واقعاً استدلال نمی‌خواهد؛ چون دنیا بدون انسان صالح، یک پدیده‌ی بی‌جان و کور و تاریک است. آن چیزی که به عالم خاکی جان می‌بخشد، ارزش می‌دهد، نور می‌دهد و معنا و مضمون به وجود می‌آورد، انسان است. «انّی جاعل فی‌الارض خلیفة» جانشین، عنوانی است که خدا به انسان داده است. این جانشین را کجا گذاشته‌اند؟ «فی‌الارض». ارض بدون این جانشین، چیست؟ و چه ارزشی دارد؟ ▫️تمام پیامبران و عبادالله الصّالحین، همّشان این بوده که انسان صالح را در این زمین به وجود بیاورند، حفظ کنند، رشد بدهند و تکثیر نمایند. هدف اسلام هم این است. این‌که شما دیدید، امام در بیانیه‌یی در چند سال قبل فرمودند، فتح‌الفتوح انقلاب اسلامی، ساختن جوانانی از این قبیل است، یک حرف نبود که همین‌طور بر قلم امام جاری شده باشد. این، یک مبنای اسلامی و الهی بسیار مستحکم دارد. واقعاً فتح‌الفتوح، یعنی ساختن انسان صالح. ۱۳۶۹/۱۰/۱۰ @t_manzome_f_r
  •❈❈❈❈┅┅┄ هر روز یک درس از 🔻 وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُم عَلَى المَلائِكَةِ فَقالَ أَنبِئوني بِأَسماءِ هٰؤُلاءِ إِن كُنتُم صادِقينَ سپس علم اسماء [= علم اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات‌] را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست می‌گویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!» [سوره بقره، آیه ۳۱] ▪️سرچشمه‌ی بعثت که در قلب مقدّس نبی اکرم صلی‌الله‌علیه و آله و سلّم جوشید و جاری شد، مسیر مهمّی دارد. یعنی مسأله به همین جا خاتمه پیدا نمی‌کند که از طرف پروردگار، حقیقت و نوری در قلب یک انسان ممتاز، برجسته و استثنایی درخشید. این، قدم اوّل و اوّل کار است. البته مهمترین بخش قضیه هم، همین است. درخشیدن این نور در قلب مقدّس و مبارک پیغمبر و تحمّل مسؤولیت وحی از طرف آن بزرگوار، همان قسمتی است که به طور صریح، عالم خلقت، عالم وجود انسان و دنیای مادّی را به معدن غیب وصل می‌کند. حلقه‌ی وصل این جاست. اگرچه همیشه برکات الهی در طول این روندی که عرض خواهیم کرد، نسبت به بشر و نسبت به این راه وجود دارد؛ لیکن حلقه‌ی وصل در همان لحظه‌ی بعثت است که از عالم غیب، سرچشمه‌ی حقایق الهی و سرچشمه‌ی بعثت - که خود این یک کلمه کافی است - به روح مقدّس پیغمبر سرازیر و جاری می‌شود و بر قلب مقدّس پیغمبر می‌جوشد. پس قدم اوّل، تحقّق این بعثت است. ▫️دری از حقایق بر روی این انسان ملکوتی باز می‌شود و او که برای امتحان دادن، برای کشیدن این بار و تحمّل مشاق و مصائب آن آماده است، حرکت بزرگ خود را از همین لحظه‌ی اوّل آغاز می‌کند. لذا قضیه‌ی بعثت با قضیه‌ی تعلیم متفاوت است؛ یعنی بیش از تعلیم است. البته همیشه سفره‌ی تعلیم و تربیت الهی بر روی پیغمبران و اولیا باز است؛ «و علّم آدم الاسماء»، تا آخر هم وجود داشته است. تعلیم و تأدیب پیغمبران به عنوان شاگردان مخصوص حضرت احدیّت، امری است که وجود دارد؛ اما بعثت چیزی علاوه‌ی بر آن تعلیم است. در بعثت، تعلیم، تهذیب و تزکیه هست؛ اتیان کتاب و حکمت هست؛ اما فقط اینها نیست، چیزی اضافه بر آن وجود دارد که همان برانگیختن است. این انسان برانگیخته می‌شود، تا سرمایه‌ای را که به او داده شده است، به کار اندازد و به وسیله‌ی آن، بشریّت را به سر منزلی که باید برساند، برساند. یعنی حرکت را شروع می‌کند. معنای بعثت این است. ۱۳۷۵/۰۹/۱۹ @t_manzome_f_r
  •❈❈❈❈┅┅┄ هر روز یک درس از 🔻 وَإِذ قُلنا لِلمَلائِكَةِ اسجُدوا لِآدَمَ فَسَجَدوا إِلّا إِبليسَ أَبىٰ وَاستَكبَرَ وَكانَ مِنَ الكافِرينَ و (یاد کن) هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده و خضوع کنید!» همگی سجده کردند؛ جز ابلیس که سر باز زد، و تکبر ورزید، (و به خاطر نافرمانی و تکبرش) از کافران شد. [سوره بقره، آیه ۳۴] ▪️ مفهوم استکبار در قرآن همین است که عنصری یا شخصی یا جمعی یا جناحی، خود را بالاتر از حق به‌حساب آورد و زیر بار حق نرود و خود و قدرتش را ملاک حق قرار بدهد! اولین مستکبر در تاریخی که قرآن برای ما ترسیم می‌کند، ابلیس است: «ابی و استکبر» او، اولین مستکبر است . ممکن نیست فرض کنیم که یک مسلمان یا مؤمن یا موحّد، حتّی یک روز یا یک لحظه، از دشمنی با ابلیس و شیطان منصرف بشود. ▫️خط اسلام، یعنی خط ضد ابلیس و شیطان. ۱۳۶۸/۰۸/۱۰ @t_manzome_f_r
  •❈❈❈❈┅┅┄ هر روز یک درس از 🔻 يا بَني إِسرائيلَ اذكُروا نِعمَتِيَ الَّتي أَنعَمتُ عَلَيكُم وَأَوفوا بِعَهدي أوفِ بِعَهدِكُم وَإِيّايَ فَارهَبونِ ای فرزندان اسرائیل! نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید! و به پیمانی که با من بسته‌اید وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم. (و در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمانها) تنها از من بترسید! [سوره بقره، آیه ۴۰] ▪️امت اسلامی عزتی را که شایسته‌ی اوست، امروز در دنیا ندارد؟ چرا؟ چرا ما در علم عقبیم؟ در جایگاه سیاست و تدبیر مسائل جهانی، چرا امت اسلامی عقب است؟ علت این است که به قرآن عمل نمی‌کنند؛ علت این است که قرآن - برخلاف ادعاهای ما - معیار و محور معرفت و عمل ما نیست. هر مقداری که به قرآن عمل کنیم، همان قدر اثرش را خواهیم دید. ما در جمهوری اسلامی ایران سعی کردیم به تعالیم قرآن عمل کنیم؛ قدری موفق شدیم. به همان اندازه خدای متعال بالمعاینه به ما اثر این عمل کردن را نشان داد. ▫️در کار خدای متعال خلف وعده نیست: «و من اصدق من اللَّه قیلا» اگر خدای متعال به مؤمنین وعده‌ی نصرت میدهد، وعده‌ی استخلاف در ارض میدهد، وعده‌ی عزت میدهد، این وعده‌ها راست است. علت اینکه ما این وعده‌ها را در عرصه‌ی زندگی خودمان نمی‌بینیم، این است که ما به شرائط الهی عمل نمی‌کنیم؛ «و اوفوا بعهدی اوف بعهدکم»؛ شما با پیمان من، به امر من عمل بکنید، من هم به آن پیمان عمل میکنم؛ خدای متعال این جوری گفته دیگر. این درس بزرگ ماست. ۱۳۸۸/۰۵/۰۳ @t_manzome_f_r
  •❈❈❈❈┅┅┄ هر روز یک درس از 🔻 يا بَني إِسرائيلَ اذكُروا نِعمَتِيَ الَّتي أَنعَمتُ عَلَيكُم وَأَوفوا بِعَهدي أوفِ بِعَهدِكُم وَإِيّايَ فَارهَبونِ ای فرزندان اسرائیل! نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید! و به پیمانی که با من بسته‌اید وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم. (و در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمانها) تنها از من بترسید! [سوره بقره، آیه ۴۰] ▪️ بدانیم که خدای متعال پشتیبان مردمی است که با ایمان به او حرکت می‌کنند و اقدام و اِعمال قدرت انسانی و نیروی خود را در یک هدفی به کار می‌اندازند. خدای متعال یقیناً آن کسانی را که در راه اهداف الهی اقدام کنند، کمک میکند. ما آنجاهائی که شکست خوردیم، آنجائی که خدا به ما کمک نکرده است، به خاطر این بوده است که کارِ درست را انجام ندادیم سهم خودمان را نیاوردیم. اگر سهم خودمان را به میدان بیاوریم، خدای متعال هم کمک خواهد کرد. میفرماید: «اوفوا بعهدی اوف بعهدکم»؛ شما به پیمانی که با من دارید، عمل و وفا کنید، من هم به آن پیمان عمل میکنم؛ طرفینی است. خدای متعال که مالک جان و واهب همه‌ی مواهب به ماست، با ما قرارداد دو جانبه بسته است. شما عمل کنید، ما هم عمل می‌کنیم؛ یعنی خدای متعال این وعده را داده است. ▫️ما اگر به وظیفه‌ی خودمان عمل نکردیم، نمی‌توانیم کمک الهی را انتظار داشته باشیم. بحمدالله ملت ایران نشان دادند که اهل اقدامند، اهل عملند. ۱۳۸۷/۱۱/۲۸ @t_manzome_f_r
  •❈❈❈❈┅┅┄ هر روز یک درس از 🔻 يا بَني إِسرائيلَ اذكُروا نِعمَتِيَ الَّتي أَنعَمتُ عَلَيكُم وَأَوفوا بِعَهدي أوفِ بِعَهدِكُم وَإِيّايَ فَارهَبونِ ای فرزندان اسرائیل! نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید! و به پیمانی که با من بسته‌اید وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم. (و در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمانها) تنها از من بترسید! [سوره بقره، آیه ۴۰] ▪️ما قله‌ی بلند و رفیعی را در نظر گرفته‌ایم که عبارت است از همین زندگی مطلوب انبیاء و اولیای الهی. همه‌ی تلاش و همت و همه‌ی فکر و ذکر ما این است که خودمان را به این قله نزدیک کنیم. البته فاصله زیاد است و راه دشوار، اما رسیدن به دامنه‌های بالا و والاتر مغتنم و لذت‌بخش است؛ ما دنبال این هدف هستیم. کلید موفقیت این کار در نظام اسلامی چیست؟ کلید موفقیت این است که مسؤولان نظام اسلامی از ایمان و عمل صالح برخوردار باشند. ایمان و عمل صالح فقط اعتقاد به خدا و خواندن نماز و گرفتن روزه نیست، بلکه ایمان یعنی ایمان به خدا؛ ایمان به وعده‌ی الهی؛ ایمان به آنچه که خدای متعال برای بشر در دستورات تشریعی خود به‌وسیله‌ی انبیاء فرستاده است ایمان به درستی راه خود. «امن الرّسول بما انزل الیه من ربّه والمؤمنون»؛ خود پیغمبر به راه خود ایمان داشت، مؤمنین هم به دنبال سر پیغمبر به راه خودشان ایمان داشتند.  ▫️خدای متعال به ما وعده‌هایی داده است؛ باید به این وعده‌ها ایمان داشته باشیم. خدای متعال به ما به‌طور قاطع فرموده است که: «اوفوا بعهدی اوف بعهدکم»؛ به عهد من وفا کنید، تا من هم به عهد خود وفا کنم؛ معاهده‌یی که با خدا بسته‌اید، به آن معاهده عمل کنید تا خدا هم به وعده‌یی که به شما داده است عمل کند. خاصیت ایمان در وجود یک انسان مسؤول این است که راه او را هموار و دشواری‌ها را در نظرش کوچک می‌کند؛ همت او را بالا می‌برد؛ او را از آلوده شدن به خواسته‌های حقیر اهل دنیا باز می‌دارد؛ او را عاشق، خادم و دوستدار مردم قرار می‌دهد و در مقابل تهدید دشمنان آسیب‌ناپذیر و در مقابل مشکلاتِ کار و مسؤولیت مقاوم می‌سازد. عمل صالحی که در اسلام از یک مسؤول نظام سیاسی خواسته شده است، رفتار دینی است. رفتار دینی یعنی گسترش عدالت در جامعه و خدمت به آحاد مردم. در اسلام خدمت به انسانها، حتّی انسان‌های غیرمؤمن هم موردنظر است؛ افق دید اسلام خیلی وسیع است. ۱۳۸۳/۰۱/۰۲ @t_manzome_f_r
  •❈❈❈❈┅┅┄ هر روز یک درس از 🔻 يا بَني إِسرائيلَ اذكُروا نِعمَتِيَ الَّتي أَنعَمتُ عَلَيكُم وَأَوفوا بِعَهدي أوفِ بِعَهدِكُم وَإِيّايَ فَارهَبونِ ای فرزندان اسرائیل! نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید! و به پیمانی که با من بسته‌اید وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم. (و در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمانها) تنها از من بترسید! [سوره بقره، آیه ۴۰] ▪️خدای متعال کسانی را که سوءظن به وعده‌ی الهی دارند، مذمت میکند. خدای متعال فرموده است که «لینصرنّ اللَّه من ینصره»؛ «أوفوا بعهدی أوف بعهدکم». در راه خدا حرکت کنید، خدای متعال کمک میکند. حالا این فقط هم وعده‌ی الهی نیست. ما اگر آدمهای دیرباوری هم باشیم، آدمهای کورباطنی هم باشیم که نتوانیم درست وعده‌ی الهی را قبول کنیم، تجربه‌ی ما به ما این را نشان میدهد. کدام از عناصر اصلی انقلاب و دوستان انقلاب و طرفداران انقلاب و دشمنان انقلاب، چهل سال قبل از این، احتمال میدادند که یک چنین اتفاقی در کشور بیفتد؟ یک حادثه‌ی به این عظمت، یک بنای به این رفعت به وجود بیاید؟ کی احتمال میداد؟ اما شد؛ به خاطر توکل به خدای متعال، به خاطر عزم راسخ، به خاطر نهراسیدن از مرگ، نهراسیدن از شکست، پیش رفتن به نام خدا و توکل به خدا اتفاق افتاد. بعد از این هم همین خواهد شد. ۱۳۸۹/۰۵/۲۷ @t_manzome_f_r
  •❈❈❈❈┅┅┄ هر روز یک درس از 🔻 يا بَني إِسرائيلَ اذكُروا نِعمَتِيَ الَّتي أَنعَمتُ عَلَيكُم وَأَوفوا بِعَهدي أوفِ بِعَهدِكُم وَإِيّايَ فَارهَبونِ ای فرزندان اسرائیل! نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید! و به پیمانی که با من بسته‌اید وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم. (و در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمانها) تنها از من بترسید! [سوره بقره، آیه ۴۰] ▪️خدای متعال، هم به انبیا و اولیا و شهدا و صالحین نعمت داده است - «فاولئک مع الّذین انعم اللَّه علیهم من النّبیّین و الصّدیقین و الشّهداء و الصّالحین» هم به بنی‌اسرائیل نعمت داده است؛ «اذکروا نعمتی الّتی انعمت علیکم» در سوره‌ی بقره سه مرتبه این تعبیر تکرار شده است. خدا به بنی‌اسرائیل هم نعمت داد، منتها آنها نعمت را کفران کردند. خدای متعال در سوره‌ی سبأ می‌فرماید: «ذلک جزیناهم بما کفروا و هل نجازی الّا الکفور» خداوند کفران کنندگان نعمت را تنبیه و مجازات می‌کند. پس باید نعمت را نگه‌داشت. ▫️انبیا و شهدا و صالحین و صدیقین کسانی هستند که نعمت خدا را نگه‌داشتند. نعمت خدا را باید نگه‌دارید، پرورش دهید، کامل کنید و نقایص‌اش را برطرف سازید که این نقایص هم باز از عمل ما ناشی می‌شود. این کار بزرگی است که بر عهده‌ی شما جوانها و بخصوص جوانان دانشجوست، که امیدهای آینده‌اید و در افق آینده، انسان شماها را می‌بیند. مدیران و تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان کشور در آینده شماها هستید؛ هم می‌توانید این کشور را به اوج قله‌ی افتخار و ترقی برسانید - همان‌طور که آرزوی نظام جمهوری اسلامی است - هم می‌توانید خدای نکرده نعمتِ به دست آمده را از دست بدهید. لذا به افق دوردست نگاه کنید و ببینید چه باید کرد و چالش‌هایی که در مقابل ماست، چیست. ۱۳۸۴/۰۲/۱۹ @t_manzome_f_r
  •❈❈❈❈┅┅┄ هر روز یک درس از 🔻 أَتَأمُرونَ النّاسَ بِالبِرِّ وَتَنسَونَ أَنفُسَكُم وَأَنتُم تَتلونَ الكِتابَ ۚ أَفَلا تَعقِلونَ آیا مردم را به نیکی (و ایمان به پیامبری که صفات او آشکارا در تورات آمده) دعوت می‌کنید، اما خودتان را فراموش می‌نمایید؛ با اینکه شما کتاب (آسمانی) را می‌خوانید! آیا نمی‌اندیشید؟! [سوره بقره، آیه ۴۴] ▪️یکی از اساسی‌ترین کارها برای اینکه ما جلوی اسراف را بگیریم این است که مسئولین کشور، خودشان، کسانشان، نزدیکانشان و وابستگانشان، اهل اسراف و اهل اشرافیگری نباشند. چطور میتوانیم اگر خودمان اهل اسراف باشیم، به مردم بگوئیم اسراف نکنید؛ «أ تأمرون النّاس بالبرّ و تنسون انفسکم»؛ اولین کار این است که ما مسئولین کشور را، افرادی انتخاب کنیم که مردمی باشند، ساده‌زیست باشند، درد مردم را بدانند و خودشان از درد مردم احساس درد کنند. این هم به نظر من شاخص مهمی است. آگاهانه بگردید؛ برسید؛ و به آنچه که رسیدید و تشخیص دادید، با قصد قربت اقدام کنید؛ با قصد قربت پای صندوق انتخابات بروید و خدای متعال اجر خواهد داد. ۱۳۸۸/۰۲/۲۲ @t_manzome_f_r
  •❈❈❈❈┅┅┄ هر روز یک درس از 🔻 وَاستَعينوا بِالصَّبرِ وَالصَّلاةِ ۚ وَإِنَّها لَكَبيرَةٌ إِلّا عَلَى الخاشِعينَ از صبر و نماز یاری جوئید؛ (و با استقامت و مهار هوسهای درونی و توجه به پروردگار، نیرو بگیرید؛) و این کار، جز برای خاشعان، گران است. [سوره بقره، آیه ۴۵]  ▪️ارتباط بین صبر و صلوة. البته صلوة را به مفهوم عام صلوة بگیرید؛ یعنی توجه، ذکر، خشوع؛ والّا صورت نماز در حالی که خالی از ذکر باشد، نفس ذکر خداست که در صلوة وجود دارد. این صلوة یعنی آن ذکر، توجه، خشوع، ارتباط قلبی با خدا، در استحکام صبر تأثیر دارد. حالا که اهمیت صبر بر حسب آیه و روایت و مفاهیم اسلامی فهمیده شد، آن وقت معلوم میشود که صلوة چقدر مهم است؛ ذکر خدا چقدر اهمیت دارد و میتواند این عامل استقرار و ثبات را - که همین صبر است - در دل ما، در روح ما، در زندگی ما، در افق اندیشه‌ی ما هر چه مستحکم‌تر و جادارتر و جاگیرتر کند. لذا در قرآن هم ملاحظه کنید «واصبر و ما صبرک الّا باللَّه» است. البته «واصبر» در قرآن زیاد است که اگر انسان بخواهد آیات را بخواند، هرکدام یک دریائی از معرفت است. حالا این آیه‌ی شریفه‌ی «واصبر و ما صبرک الّا بالله»؛ به کمک خداست که تو میتوانی صبر کنی، یعنی استقامت آن وقتی پایان‌ناپذیر میشود که متصل باشد به منبع پایان‌ناپذیر ذکر الهی. ▫️اگر صبر را - که صبر به همان معنای پایداری و ایستادگی و استقامت و عقبگرد نکردن است - وصل کنیم به آن پایگاه ذکر الهی، به آن منبع لایزال، این صبر دیگر تمام نمیشود. صبر که تمام نشد، معنایش این است که این سیر انسان به سوی همه‌ی قله‌ها هیچ وقفه‌ای پیدا نخواهد کرد. این قله‌ها که میگوئیم، قله‌های دنیا و آخرت، هر دو است: قله‌ی علم، قله‌ی ثروت، قله‌ی اقتدار سیاسی، قله‌ی معنویت، قله‌ی تهذیب اخلاق، قله‌ی عروج به سمت عرش عالی انسانیت. هیچ کدام از اینها دیگر توقف پیدا نخواهد کرد؛ چون وقفه‌ها در حرکت ما ناشی از بی‌صبری است. دو لشکر مادی وقتی در مقابل هم صف‌آرائی میکنند، آن کسی که زودتر صبرش تمام بشود، شکست میخورد؛ آن کسی که دیرتر صبر و مقاومتش تمام بشود، پیروز خواهد شد؛ چون با لحظه‌ای مواجه خواهد شد که طرف مقابل صبر خودش را از دست داده. این مثال خیلی ظاهر و بارز عینی‌اش است؛ در همه‌ی میدانها همین‌جور است. در مواجهه‌ی با مشکلات، با موانع طبیعی، با همه‌ی موانعی که سد راه انسان در همه‌ی حرکتهای کمال میشوند، اگر صبر تمام نشود، آن مانع، تمام خواهد شد. ▪️ اینی که گفته میشود اسلام پیروز است، یعنی این. اینی که میفرماید «و انّ جندالله هم‌الغالبون» یعنی این. جندالله، حزب الله، بنده‌ی خدا، عبادالله، اینها با ارتباط و اتصالشان با آن منبع لایزال، در مقابل همه‌ی مشکلاتی که انسان ممکن است مغلوب آن مشکلات بشود، ایستادگی میکنند. وقتی ایستادگی این طرف وجود داشت، به طور طبیعی در آن طرف زوال وجود خواهد داشت؛ پس این بر او غلبه پیدا خواهد کرد. البته اگر اسممان حزب الله و جندالله باشد، اما آن ارتباط و اتصال را نداشته باشیم، چنین تضمینی وجود ندارد. بنابراین ارتباط را باید برقرار کرد. این صلوة، اهمیتش اینجاست؛ ذکر خدا اهمیتش اینجاست؛ فرصت ماه رمضان اهمیتش اینجاست. فرصت خودسازی، فرصت تقوا، فرصت سرشارکردن ذخیره‌ی یقین در دل که در این دعاهای ماه رمضان هم - دعای روزها، دعاهای شبها - این ازدیاد یقین را می‌بینید که تکرار میشود. پس، این فرصت را بایستی برای این مقاصد مغتنم شمرد. وقتی اینها شد، آن وقت صبر جامعه‌ی اسلامی و امت اسلامی و بنده‌ی مسلمان همان چیزی خواهد شد که میتواند بر همه‌ی مشکلات غلبه پیدا کند. آن وقت هم در میدان سیاست، هم در میدان اقتصاد، هم در میدان اخلاق، هم در میدان معنویت، این جامعه پیش میرود. این واقعیتی که هست، این است. ما باید به این واقعیت خودمان را نزدیک کنیم. ۱۳۸۶/۰۶/۱۹ @t_manzome_f_r