eitaa logo
اخبار تهران
223هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
11.9هزار ویدیو
17 فایل
بزرگترین کانال خبری شهروندان تهرانی در فضای مجازی مدیر تبلیغات👇👇👇 در بزرگترین کانال خبری شهروندان تهرانی(تعرفه تبلیغات در لینک زیر) 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3841261762Cec16829585
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پیام متفاوت خانمی از لبنان به رهبر انقلاب: همه ما فدای گوشه عبایتان؛ ناراحتِ ما نباشید 🔺 در جریان سفر میثم مطیعی به لبنان، خانمی از اعضای خانواده‌های شهدا در «روضة الحوراء زینب»، مزار شهدای حزب‌الله، از طریق او پیامی صوتی برای رهبر انقلاب ارسال کرد. 🔺 در این پیام خطاب به رهبر انقلاب می‌گوید: ناراحتِ ما نباشید؛ حال‌مان خوب است. همه ما فدای دو چشم شما و خودمان و عزیزانمان فدای گوشه عبای شما. میثم مطیعی نیز در پاسخ سلام رهبر انقلاب را به آن‌ها ابلاغ کرد. 🔺 میثم مطیعی در جریان پویش به لبنان سفر کرده است و نهضت حمایت از مردم غزه و لبنان ادامه دارد... ✅ اخبار تهران👇 https://eitaa.com/joinchat/2367422697Ccde4d4f394
امت حزب الله درحال خلق یک شگفتی بزرگ هستند!!! اتفاقاتی افتاده که باور نکردنی است. اتفاقی که در هیچ دین و مسلکی جز مسلک عاشورایی امت شریف حزب الله ایران نمی‌گنجد. در یک مورد یک خانم جوان تنها طلای زندگی خود را که حلقه در دستش بوده است، از طریق پویش به لبنان ارسال کرده است. در متنی که همراه با این حلقه زوج جوان منتشر کرده‌اند آمده است:« رد حلقه همسرم روی انگشتش هست چون سیزده سال تمام تو انگشتش جا خوش کرده بود و حالا در معرکه این جنگ تمام قد حق و باطل، تصمیم گرفتیم با هم، عزیزترین دارایی مون رو هدیه کنیم به این جبهه... این دو انگشتر سیزده سال هست که بار عشق ما رو به دوش می‌کشند و حالا این هدیه مالامال از عشق و ارادت، تقدیم به جبهه مقاومت و مردم عزیز لبنان و غزه... »
🔴من از ولایت‌پذیری مردم حیرت کردم، شما را نمی‌دانم.... ◾️وقتی این متن را یکی از دوستانم فرستاد و خواندم، اشک از چشمانم جاری شد شما هم بخوانید . زمانی که حلقه کوچک طلایشان را به پویش هدیه می‌دادند، مادرِ دختر خانم این اتفاق بزرگ را شرح می‌داد. او می‌گفت:« اگر تمام خانه‌ی ما را زیر و رو کنی و شخم بزنی، یک گرم طلا پیدا نمی‌کنی. نه خودم و نه دخترهایم علاقه‌ای به طلا نداریم و البته پولش را هم نداریم. از زمانی که طلاهای ازدواجم را دزد برد، یکی دو بار پول روی پول گذاشتم، هزار تومان هزار تومان جمع کردم و گوشواره و انگشتر ارزان‌قیمتی خریدم که همان‌ها را هم فروختم برای سفر اربعین. تا وقتی که مادرم یک جفت گوشواره خیلی کوچک به دخترم هدیه داد. روزی که می‌خواستیم به پویش "مهربانی طلایی" دختران ماهتاب برویم، دخترم یکی از گوشواره‌هایش را درآورد و گفت: مامان! اینو می‌خوام بدم برای جبهه مقاومت. گل از گلم شکفت. پرسیدم: مطمئنی دخترم؟ جواب داد: بله مطمئنم. بغلش کردم و برایش دعا کردم.» ✍ عالیه سادات 🍃__________________________ 👇 @shookoohzan