تاملات
📍دانشگاه مدرن و جامعه ایرانی نقدی بر روایت مقصود فراستخواه از نهاد علم در ایران #دانشگاه_مدرن به م
🔘 بخش 1 از 2
🔹 برخی روایتهای پربسامد ارائه میشود با این مفروض که جامعه ایرانی در تأسیس نهاد علمی آموزشی پایدار ناتوان بوده و در حالی که هنوز کشور ایران، حتی یک دانشگاه هم نداشت، در انگلستان، بالغ بر دهها دانشگاه بزرگ با هزاران دانشجو، مشغول تربیت نسل آینده کشور خود بودند و از این دست قبیل سخنان. یکی از مروجین اصلی این نوع روایت از تأسیس نهاد علم در ایران، دکتر #مقصود_فراستخواه است.
🔹او به طور مفصل تاریخ #دانشگاه_در_ایران را بازخوانی کرده و از #صفویه تا بعد از انقلاب مورد خوانش قرار داده است؛ اما پرسش اصلی او در کل این روایت و بازخوانی تاریخی، این است که چرا جامعه ایرانی دچار یک پسافتادگی و ناهمزمانی شده و از حیث ایجاد نظام آکادمیک مدرن، دچار تعویق و تأخیر شده است؟!
🔹این پرسش در محل خود بهجاست اما روایتی که فراستخواه در پاسخ به این پرسش ارائه میدهد ناصواب است. او با غفلت از فرایند #استعمار_پنهان جامعه ایرانی به ویژه حوزه در فرهنگی و سیستم آموزشی مدرن، نقطه پیکان انتقادات را به سمت بافتار سیاسی و اقتصادی جامعه ایرانی حواله میدهد.
🔹 او در جایی از کتاب خود مینویسد:« مقارن تغییر و تحولات دورة سوم یعنی رنسانس تا روشنگری که به گسترش آموزش و نوآوریها و رهیافتهای فکری و اجتماعی و رشد نهادهای جدید آموزشی و دانشگاهی انجامید، جامعه ایران آماج حوادثی شد که بر اثر آن، ضعفهای ساختاری درونی جامعه شدت میگرفتند و آنرا در مسیر نزولی سوق میدادند... در حالی که جوامع غربی با نقد سنتهای تعلیمیشان و با تحول بخشیدن به نهادها، برای تکوین نخستین دانشگاههای جدیدشان در قرن12 میلادی بسترسازی میکردند، مدارس نظامیة ما بر اثر سلطه مقاصد انحصارطلبانه و تنگنظریهای حکومتی، با آفت تعصب و تکنگری و غلبة آموزشهای شرعی بر آموزشهای علمی و فنی دست به گریبان بودند و بهتدریج به انحطاط گراییده و از رونق افتاده بودند.» ص43
🔹آقای فراستخواه به طور مستقیم بر مراکز و نهادهای آموزش سنتی میتازد که به جای پرداختن مسائل فنی و علمی! (که مشخصا منظورشان از علم مرادف since است!) به سمت آموزشهای دینی و شرعی میرفتند! در ادامه نیز حکومت صفویان را مستبد قلمداد کرده و به آنها خورده میگیرد که چرا پیشرفتهای جامعه غربی را نادیده انگاشتند: «بارزترین دورهای که پای غربیها و بهتبع آن، برخی از آثار و محصولات علمی وفنی نوینشان به ایران باز میشد، دوره حکومت صفویان است. این در حالی بود که حکمرانان مستبد صفوی در عالمی از اوهام و غرور به سر میبردند، به راز پیشرفتهای جوامع غربی اعتنایی نداشتند و فقط گاهی به اقتضای نیازشان به برخی نمودها و آثار جدید علمی و فنی اروپا توجه میکردند...» مفروض این روایت همان ادامه مسیر #روشنفکری دوره قاجار به بعد است که راه شکوفایی ایران و توسعه را در مسیر غربیشدن میداند.
⚜️ @Taammolat74