eitaa logo
کانال طبس گلشن 🌴🍊🍃
3.8هزار دنبال‌کننده
40.5هزار عکس
22هزار ویدیو
105 فایل
کانال طبس گلشن 🔹 بروزترین و فعال‌ترین کانال خبری شهرستان طبس، همراه شما در تمامی اخبار و رویدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی. 📰 در اینجا، تحریریه‌ای متخصص و فعال در هر زمینه، ارتباط باما @mostafasejade5692
مشاهده در ایتا
دانلود
27.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارش والیبال روزی به یاد ماندنی از سالن زغالسنگ طبس این بار با والیبال @tabasgolshantabas
📸 🌺مراسم جشن میلاد ابن الرضا حضرت جواد الائمه و حضرت علی اصغر علیهاسلام شب گذشته با حضور پرشور اهالی محترم دشتغران و مولودی خوانی مداحان اهل‌بیت(ع)، اجرای زیبای مهندس سالاری و سخنرانی حجت الاسلام محمدیان امام جماعت محترم روستا در هیئت متحده رضوی دشتغران برگزار شد. ✍هیئت متحده رضوی، پایگاه های مقاومت بسیج شهید باهنر و مهدیه ، کانون فرهنگی هنری نورالثقلین، مسجد حضرت ولیعصر(عج) دشتغران @tabasgolshantabas
در سالروز ولادت با سعادت حضرت امام جواد علیه السلام و در آستانه میلاد حضرت علی علیه السلام و گرامی داشت روز پدر پویش نهالکاری"به نام پدر" با همکاری پایگاه شهید چمران و دهیاری و شورای اسلامی روستای خسروآباد در محل پارک صدف این روستا برگزار شد. روابط عمومی اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان طبس @tabasgolshantabas
🌹از امام (علیه‌السلام) پرسیدند: فرقِ [کریم] با [جواد] در چیست؟ 🌹فرمودند: از شخصِ وقتی درخواست کنی به شما عنایت می‌کند ولی خود به دنبالِ سائل می‌گردد تا به او عطا کند. 🌺میلاد امام جواد علیه السلام مبارک باد.🌺 🇮🇷 👇👇 🌺@tabasgolshantabas 🌺
.▣⃢ 💢سیسمونی و لوازم کودک آرکیا💢 ✅تولید و پخش انواع سرویس خواب ✅لباس نوزاد✅حوله و پتو✅لوازم بهداشتی✅لباس زمستانی و تمامی موارد مورد نیاز نوزاد شما🥰👼🏻 🔴شیک ترین کار ها رو از ما بخواید😌 🟢کف قیمت با بالا ترین کیفیت🤩 🔻ارتباط با ادمین 👇🏻 @Child_Arkia 🔻کانال ایتا👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2158035787Cdbaf734afc 🔻پیج اینستاگرام👇🏻 🆔
Child_Arkia
🟢ارسال به سراسر کشور😍📦 💯سیسمونی رو از تولیدیش بخـــر😉
25.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برنامه ی ضبط تلویزیونی ورزش صبحگاهی طبس امروز از ساعت ۷ صبح در محل باغ تاریخی گلشن برگزار شد . حضور عوامل صدا و سیما خاوران و پخش زنده دقایقی از این ورزش صبحگاهی از شبکه خاوران از جمله برنامه های امروز بود و این برنامه طی دو سه روز آینده از شبکه سه سیما پخش خواهد شد. آقای حمیدرضا پناهی و همکاران ریاست اداره ورزش و جوانان و تعدادی از روسا و اعضا هیات های ورزشی و تعداد کثیری از پیشکسوتان ورزش شهرستان و همچنین اهالی شهرستان با حضور در محل باغ گلشن در این برنامه ورزش صبحگاهی شرکت کردند. @tabasgolshantabas
ابوالفضلی‌ها در زورخانه‌ی پوریای ولی طبس جمعی از اعضای هیئت ابوالفضلی طبس، به اتفاق خانواده، همچون سال‌های گذشته به‌مناسبت سالروز درگذشت جهان‌پهلوان تختی در محل باشگاه ورزشی پوریای ولی این شهر حضور یافته و به تماشای ورزش زیبای باستانی نشستند. در این برنامه یاد پیشکسوتان ورزش باستانی شهرستان و هیئت ابوالفضلی طبس، از جمله زنده‌یاد حاج رجبعلی معصومی، زنده‌یاد حاج محمدحسین معصومی، زنده‌یاد حاج حسن امیرگیلکی و زنده‌یاد حاج علی امیرگیلکی گرامی داشته شد. (روابط عمومی مؤسسه هیئت ابوالفضلی شهرستان طبس) @tabasgolshantabas
کانال طبس گلشن 🌴🍊🍃
📕#رمان امنیتی و جذاب سپر سرخ 🔴 قسمت یازدهم ▫️نورالهدی در همین فرصت برایم شامی تدارک دیده بود ا
📕 امنیتی و جذاب سپر سرخ 🔴 قسمت دوازدهم ▫️من نمی‌شناختم اما انگار نورالهدی به خوبی او را می‌شناخت و شاید انتظارش را نمی‌کشید که مردد در را گشود و با دلخوری اعتراض کرد:«مگه نگفتم امشب نیا!» ▪️نورالهدی بی‌حجاب مقابل در ایستاده و حال من امروز به قدری زیر و رو شده بود که حتی فکرم به درستی کار نمی‌کرد مَحرم نورالهدی پشت در است و همچنان مات و متحیر مانده بودم. ▫️میهمان ناخوانده می‌خواست وارد شود و او باز ممانعت می‌کرد:«امشب نه! چرا متوجه نمیشی؟»و دیگر صدای مرد بلند شده و به ضوح شنیده می‌شد:«می‌فهمی چی میگی؟آمال تو خونه تو باشه و من نیام ببینمش؟» ▪️از اینکه نام خودم را از زبان او می‌شنیدم،نفسم گرفت و دیگر می‌دانستم چرا اینهمه برای ورود به خانه اصرار می‌کند! ▫️صدایش را شناخته و باید باور می‌کردم درست در شبی که سخت‌ترین ثانیه‌های عمرم را سپری کرده بودم،او به ملاقاتم آمده است. ▪️بیش از سه سال از آخرین دیدارمان سپری می‌شد و در و دیوار بلند و تاریک فلوجه که این سال‌ها زندان ما شده بود، همه چیز حتی صدای او را از خاطرم برده بود. ▫️نورالهدی با قدوقامت ظریفش در همان پاشنۀ در، سدّ راهش شده و در برابر برادرش،مردانه مقاومت می‌کرد:«بهت میگم حالش خوب نیس، الان نمیشه ببینیش!» ▪️و همین حرف‌ها برای جان به لب کردن او کافی بود که کلماتش مثل قلب من می‌لرزید:«چرا حالش خوب نیس؟اصلاً اون چجوری از فلوجه خارج شده؟چه بلایی سرش اومده؟» ▫️حقیقتاً خودم هم حالا نمی‌خواستم او را ببینم اما نورالهدی دیگر حریفش نمی‌شد که به سمتم چرخید و من از چشمان نگرانش آیه را خواندم. ▪️روسری‌ام را دوباره سر کردم و با جانی که برایم نمانده بود به اجبار از جا بلند شدم. ▫️آخرین بار راضی به رفتنش نبودم و حالا راضی به آمدنش نمی‌شدم که حال دلم بی‌نهایت به‌هم ریخته و انگار متهم این سه سال رنج و عذابم در فلوجه او بود که تا داخل شد،قلبم از درد تیر کشید. ▪️در همین تاریکی و نور کم‌جان شمع، مشخص بود اصلاً تغییر نکرده است؛همانطور سرحال و سرزنده و خوش تیپ و حالا نگران که با چشمانش دنبالم می‌گشت و همین که کنج دیوار پیدایم کرد، میان اتاق خشکش زد:«آمال! چه بلایی سرت اومده؟» ▫️شاید خودم نمی‌فهمیدم اما این حبس سه‌ساله در فلوجه شکسته و افسرده‌ام کرده بود و با بلایی که امروز جانم را گرفته بود، شبیه یک جنازه بودم. ▪️نمی‌توانستم بفهمم هنوز دوستش دارم یا نه که نگاهم به زمین افتاد، کاسه صبرم شکست و اشکم بی‌صدا چکید. ▫️او قدم قدم به سمتم می‌آمد و من ذره‌ذره آب شده بودم که تا نزدیکم رسید سرم را بالا گرفتم تا ردّ دردهایم را بهتر ببیند. ▪️چقدر گفتم بماند،چقدر خواستم تا نرود و حالا که تا مغز استخوانم سوخته بود، از جانم چه می‌خواست؟ ▫️با نگاهش دور صورتم دنبال پاسخی بود و من مثل کودکی که گم شده باشد به گریه افتادم و لب‌هایم دوباره از ترس می‌لرزید. ▪️اینهمه به‌هم ریختگی‌ام دیوانه‌اش کرده بود، دیگر جرأت نمی‌کرد چیزی بپرسد و انگار او هم مثل من زیر آوار خاطره خراب شده بود که خودش را روی مبل رها کرد و در سکوتی دردناک، فقط نگاهم می‌کرد. ▫️این خانه تاریک و روشنایی یک شمع و چشمان همچنان عاشق او کافی بود تا روزهای خوش دانشجویی در خاطر خسته‌ام زنده شود. ▪️روزهای پایانی دوره پرستاری من و نورالهدی در دانشگاه بغداد بود و قرار بود آغاز زندگی جدید من باشد که جمعۀ همان هفته، برای جشن نامزدی من و عامر تعیین شده بود. ▫️نخستین بار او را زمانی دیده بودم که دنبال نورالهدی به دانشگاه آمده بود و شاید نورالهدی عمداً برادرش را به دانشگاه کشانده بود تا من را ببیند و همین دیدار،سرنوشت ما را تغییر داد. ▪️دل او گرفتار من شد و به‌قدری شیوا صحبت می‌کرد که سرانجام دل من را هم به دست آورد و بعد از توافق خانواده‌ها و پس از یک سال آشنایی،قرار عقدمان تعیین شد. ▫️به پیشنهاد نورالهدی تصمیم گرفتیم خطبۀ عقد در حرم کاظمین خوانده شود و مگر خوشبختی از این بالاتر می‌شد؟ ▪️خانوادۀ من از فلوجه به بغداد آمده و ساعتی به اذان مغرب مانده بود که راهی حرم با صفای باب‌الحوائج و باب‌المراد(علیهماالسلام) شدیم. ▫️ماه‌ها با محبت و شیرین‌زبانی و هدیه‌های پر رنگ و لعابی که برایم می‌خرید، دلم را به دست آورده و حالا در محضر حرم با صفای کاظمین،به همسری‌اش راضی شده بودم و خبر نداشتم هرآنچه در دلم ساخته، با یک خبر خراب می‌کند. ▪️زیر چادر مشکی عربی، پیراهن بلند سفیدی با خطوط طلایی پوشیده و در انتظار آغاز مراسم روی یکی از پله‌های حاشیۀ صحن نشسته بودم. اقوام من و عامر، اطرافمان جمع شده و چشم من فقط به دوگنبد زیبای کاظمین بود و زیر لب دعا میکردم خوشبختی‌ام در همین حرم رقم بخورد... 📖 این داستان ادامه دارد...
بلال شهرک مهر حضرت علی علیه السلام(روز پدر) و قرعه کشی # کارناوال خودرویی 💠 مراسم جشن و سرور همراه با برنامه‌های شاد و متنوع و اهدای جوایز 💐 مراسم جشن ولادت حضرت علی علیه السلام 🔹سخنران: حجت‌الاسلام والمسلمین سید هادی رحیمی 🔹 مولودی خوانی: آقای کربلایی حسین فرخنده 🔸با اجرای مجری توانمند کربلایی حسین قوسیان 🕕زمان: دوشنبه شب ۲۴ دیماه بعد نماز مغرب و عشا 🕌مکان: مسجد بلال شهرک مهر 📣🛻🚗🚙در پایان مراسم همه با هم به عشق امام علی علیه السلام همراه خواهیم شد با کارناوال شادی با خودروهای شخصی جهت اجرای برنامه های شاد و متنوع در سطح شهر ✍️ امور فرهنگی مسجد بلال 🔰 هیئت امنا مسجد بلال شهرک مهر 🔰 پایگاه های بسیج برادران و خواهران 🔰ه‍یئت محبان الرضا علیه السلام @tabasgolshantabas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پزشکیان: من جایی قول نمی‌دهم که اجرا نکنم 🔹 در انتخابات از من عدد و رقم نشنیدید که الان بگویید چی شد @tabasgolshantabas
کانال طبس گلشن 🌴🍊🍃
پزشکیان: من جایی قول نمی‌دهم که اجرا نکنم 🔹 در انتخابات از من عدد و رقم نشنیدید که الان بگویید چی ش
به نظرتون داره شوخی میکنه ؟ کسیکه میاد کاندیدای ریاست جمهوری میشه و با زیرسوال بردن عالم و آدم و انتقاد کردن و سیاه نمایی و عوام فریبی رای چند میلیون رو از آن خود میکنه، دیگه وقتی رای آورد همین اومدنش یعنی تعهد دادن به وظایفی که براش تعریف شده منتها ایشون خودشو راحت کرده هرجا میگن چرا فلان کم کاری هست میگه منکه قولی نداده بودم خب نمیتونستی مطمئن قدم برداری چرا اصلا اومدی ؟ مگه عرصه ریاست در این سطح کلان ، محل آزمون و خطاست ؟ طرف نه کارنامه داشته نه برنامه هرجام جلوشو میگیرن میگه منکه قول نداده بودم