eitaa logo
کانال طبس گلشن 🌴🍊🍃
3.9هزار دنبال‌کننده
42هزار عکس
22.6هزار ویدیو
109 فایل
کانال طبس گلشن 🔹 بروزترین و فعال‌ترین کانال خبری شهرستان طبس، همراه شما در تمامی اخبار و رویدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی. 📰 در اینجا، تحریریه‌ای متخصص و فعال در هر زمینه، ارتباط باما @mostafasejade5692
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 طرح بهنگام سازی اطلاعات کدهای پستی در روستاها اجرا می شود به گزارش روابط عمومی بخشداری مرکزی شهرستان طبس، در جلسه ای که به منظور هماهنگی اجرای طرح بهنگام سازی اطلاعات کد پستی روستایی برگزار شد، ضمن تشریح مزایای اجرای این طرح برای هموطنان و تأثیر آن در سهولت خدمت رسانی و تسهیل برنامه ریزی ها، بر لزوم همکاری دهیاران و جلب همکاری مردم تأکید شد. اجرای این طرح که از الزامات اداره پست می باشد با همکاری دهیاری ها پیگیری می شود و در این راستا بروزرسانی اطلاعات مکانی، نامگذاری معابر فاقد نام و نصب پلاک‌های کدپستی دارای کد هوشمند QR انجام می گردد. این جلسه به دعوت بخشداری مرکزی، با حضور معاون هماهنگی امور عمرانی فرمانداری ویژه شهرستان، بخشداران مرکزی، دیهوک و دستگردان، رئیس پشتیبانی و توسعه منابع و مسئول کدگذاری و فناوری اطلاعات اداره کل پست استان خراسان جنوبی، رئیس اداره پست شهرستان طبس، رئیس شورای اسلامی بخش مرکزی و تعدادی از اعضای شوراهای اسلامی و دهیاران روستاهای بخش مرکزی برگزار گردید. ۱۴۰۲/۰۵/۱۸ •••✾❀🇮🇷❀✾••• ❌ به ما بپیوندید 🔻🔻 @rooydadnegar کانال خبری وتبلیغات مجانی👇👇 روبیکا https://rubika.ir/tabasgolshantabas ایتا https://eitaa.com/tabasgolshantabas 🌴🍊🍃
| زیارت حسین (ع) مثل تجهیز هزار مجاهد به اسب جنگی! کانال خبری وتبلیغات مجانی👇👇 روبیکا https://rubika.ir/tabasgolshantabas ایتا https://eitaa.com/tabasgolshantabas 🌴🍊🍃
حکایت عبدالله دیوونه 🌹اسمش عبدالله بود . . تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه همه میشناختنش! مشکل ذهنی داشت خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . . یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت نمیتونست درست صحبت کنه به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔 مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !' عبدالله دیوونه ناراحت شد به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. . خونه ما 💔💔 بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن حسین حسین خونه عبدالله باشه . . اومد خونه به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری خونه هم که اجاره ست ... !! چجوری حسین حسین خونه ما باشه کتکش زد . . گفت عبدالله من نمیدونم تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . . واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه عبدالله قبول کرد معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . . روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . . عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔 رفت ؛ از شهر خارج شد بیرون از شهر یه آقایی رو دید آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟! عبدالله دیوونه گریش گرفت تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . . آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔 عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔 رسید به مغازه حاج اکبر گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده ! حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!! امانتی یابن الحسن رو داد بهش رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . . با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔 رسید به خونه شب شده بود . . دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت چه هیئتی شد اون شب 💔 آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻‍♂ عبدالله خودش که متوجه نشد ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍 میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود حواست بود خرج هیئتت رو نداره اینجوری هواشو داشتی آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ... *میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*🚶🏿‍♂ میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔 یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت . 💔😭😭 هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام زمان عج دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه مومنین *کپی با ذکر صلوات* 🍃 *اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🍁* 🌴🌴این داستان زیبا را حتما بخونید و هر کجا دلتون شکست برای بنده حقیرم دعا کنید🌴🌴 ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨ کانال خبری وتبلیغات مجانی👇👇 روبیکا https://rubika.ir/tabasgolshantabas ایتا https://eitaa.com/tabasgolshantabas 🌴🍊🍃
کانال خبری وتبلیغات مجانی👇👇 روبیکا https://rubika.ir/tabasgolshantabas ایتا https://eitaa.com/tabasgolshantabas 🌴🍊🍃
حلقه صالحین بزرگسالان مربی:حاج آقای احمدی موضوع:گرامیداشت یاد و نام شهید حججی و مسائل روز زمان:چهارشنبه شب ها ✅پایگاه مقاومت بسیج حضرت ولیعصر(عج) ✅مسجد و حسینیه و کانون فرهنگی هنری شهید عباس اکبرزاده(شهرک ولیعصر عج)
حلقه صالحین نونهالان مربی:امیر حسین یوسفی موضوع:نحوه قرائت و تلفظ سوره های ناس و فلق زمان:چهارشنبه شب ها ✅پایگاه مقاومت بسیج حضرت ولیعصر(عج) ✅مسجد و حسینیه وکانون فرهنگی هنری شهید عباس اکبرزاده(شهرک ولیعصر عج)
برگزاری کلاس اوقات فراغت نونهالان مربی:رضا محمدی موضوع:قرائت و تلفظ سوره حمد زمان:دوشنبه و چهارشنبه شب ها ✅پایگاه مقاومت بسیج حضرت ولیعصر(عج) ✅مسجد و حسینیه و کانون فرهنگی هنری شهید عباس اکبرزاده(شهرک ولیعصر عج)
خوشبختی مانند تلفن است، اگر دیگران نداشته باشند، به هیچ درد شما نخواهد خورد، برای دیگران آرزوی خوشبختی داشته باشید...! 🌷پایگاه مقاومت بسیج حضرت ولیعصر عج🌷 ‌‌‎‌‌