📕#رمان امنیتی و جذاب سپر سرخ 🔴 قسمت سی و دوم ▫️نگاهم از وحشتِ نشسته در کلماتش به تپش افتاده بود و دیگر جرأت نمی‌کردم تصویر را باز کنم. ▪️نبض نفس‌هایم به تندی می‌زد و باید می‌دیدم این عاشق دیوانه باز چه هدیه‌ای برایم تدارک دیده که با دستان لرزانم عکس را دانلود کردم و از آنچه دیدم، قلبم از تپش ایستاد. ▫️انگار جریان خون در رگ‌هایم متوقف شده باشد، تمام تنم یخ زده و دندان‌هایم از ترس به هم می‌خورد. ▪️نگاهم از نفس افتاده بود، سرم از درد می‌سوخت، به مرگ خودم راضی شده بودم و او امانم نمی‌داد که پیام بعدی را فرستاد: «این چند روز که خبری ازت نشد، خیلی بهم سخت گذشت. مجبور شدم خودم رو با فتوشاپ سرگرم کنم!» ▫️و او با همین فتوشاپ می‌خواست آبروی من و مهدی را به باد دهد و امشب کاری جز کشتن من نداشت که پی‌در‌پی پیام می‌داد: «فکر کن همین عکس رو بفرستم برای زنش!» ▪️تصاویر صورت ما را روی عکس زشتی که شاید از اینترنت پیدا کرده بود، تعبیه کرده و حاصل مهارت شیطانی‌اش به قدری طبیعی درآمده بود که حتی خودم شرم می‌کردم دوباره نگاه کنم. ▫️از شدت وحشت، به نفس‌نفس افتاده بودم و او ندیده، فهمیده بود چه بلایی سر دلم آورده که پس از چند لحظه تماس گرفت. ▪️انگشتانم به‌شدت می‌لرزید، به زحمت تماس را وصل کردم و همین که نفس‌های وحشت‌زده‌ام را شنید، صدایش از غصه آتش گرفت: «نترس آمال! من نمی‌خوام عذابت بدم، به شرطی که تو هم منو عذاب ندی!» ▫️دیوانگی‌اش به سرحدّ جنون رسیده بود که مثل کودکی به گریه افتاد و میان هق‌هق گریه التماسم می‌کرد: «آمال! من دوستت دارم، به خدا انقدر دوستت دارم که زندگی‌ام رو به‌خاطر تو نابود کردم! باور کن طوری عاشقت شدم که هرکاری ازم برمیاد!» ▪️و نیت کرده بود هرطور شده این طعمه را شکار کند که با تیغ تهدیدی جدید به جانم افتاد: «مطمئن باش اولین عکس رو تو فلوجه پخش می‌کنم، تو بیمارستان، بین همکارات! اونوقت ببینم روت میشه بازم بری سر کار؟ ببینم پدرت جرأت می‌کنه تو درمانگاه شهر بشینه و مریضا رو ویزیت کنه؟ مجبورتون می‌کنم از فلوجه آواره بشید! بعد این عکس رو با همه توضیحات میفرستم برای زن اون یارو !» ▫️روی تختم افتاده بودم، سرم را زیر پتو فرو کرده بودم تا پدر و مادرم صدایم را نشنوند و مثل کسی که در حال جان کندن باشد، ناله می‌زدم: «توروخدا تمومش کن! من دارم سکته می‌کنم، بسه عامر! آخه گناه من چیه که انقدر زجرم میدی؟» ▪️صدایش از گریه خیس خورده بود و به سختی شنیده می‌شد: «گناهت اینه که هفت ساله منو دیوونه خودت کردی! ایندفعه این قصه مثل همیشه تموم نمیشه؛ یا من تو رو بدست میارم یا زندگی‌ات رو نابود می‌کنم!» ▫️او با هر چه تیر در چنتۀ بی‌رحمی‌اش داشت، قلبم را هدف گرفته و بین هر زخمی که به دلم می‌زد، عاشقانه به دست و پایم می‌افتاد تا هم خودم و هم او را از این معرکه نجات دهم اما با اینهمه جام زهری که جرعه‌جرعه در جانم پیمانه می‌کرد، چطور می‌توانستم همراهش شوم؟ ▪️نمی‌شد جایی شکایت کنم، می‌خواستم در برابرش مقاومت کنم و به‌خدا هر روز هزار بار می‌مُردم و زنده می‌شدم تا یک شب در راه برگشت از بیمارستان راهم را بست. ▫️اینبار به قصد شلیک تیر خلاصش دوباره به فلوجه آمده بود که تا از بیمارستان خارج شدم، صدای بوق اتومبیلی نگاهم را به سمت خودش کشید. ▪️عامر با همان لبخند لبریز از درد به انتظارم نشسته بود و من از دیدن دوباره‌اش، قدم‌هایم قفل زمین شد. ▫️بلافاصله از اتومبیل پیاده شد و خیال می‌کرد اینجا هم میشیگان است که با رفتاری متواضعانه به سمتم آمد و پیش از هر کلامی، جعبۀ کوچک جواهری را مقابلم گرفت. ▪️از هر حرکتش می‌ترسیدم و او در برابر نگاه نگرانم جعبه را گشود؛ در تاریکی شب و نور چراغ‌های حاشیۀ خیابان دیدم برایم انگشتری پُر از نگین هدیه آورده و همزمان زبان ریخت: «اگه الان آمریکا بودیم، باید اینجوری ازت خواستگاری می‌کردم!» ▫️چشمانش از اشک پوشیده و لب‌هایش می‌خندید: «اینجا نمیشه از این کارها کرد، وگرنه زانو می‌زدم و دوباره ازت خواستگاری می‌کردم!» ▪️بیش از یک هفته بود که هر روز ملک عذابم شده بود، زندگی را برایم جهنم کرده و حالا با یک انگشتر می‌خواست از من خواستگاری کند که تمام خشم و وحشتم تا سرانگشتانم دوید و با یک ضربه، انگشتر و جعبه را با هم کف خیابان پرت کردم. ▫️آیینۀ چشمان خیسش در هم شکست، نگاهش تا مسیر پرتاب انگشتر روی زمین رفت و من فقط می‌خواستم از حضور این دیوانه فرار کنم که به سرعت به راه افتادم و او با تمام قدرت به چادرم چنگ زد و بی‌ملاحظۀ خیابان و مقابل بیمارستان، فریاد کشید: «تا من نگفتم هیچ‌جا نمیری!» @tabasgolshantabas ▪️با یک تکان مرا به سمت خودش چرخاند و با چشمانی که رنگ خون شده و از خشم آتش گرفته بود، خرناس کشید: «خودت خواستی!»... 📖این داستان ادامه دارد...

🛑🎥 با خمس بیشتر آشنا شویم ➖➖➖➖➖➖➖➖ @tabasgolshantabas #کانال_طبس_گلشن | اخبار مهم

#دومین_سالگرد زنده یاد 🥀حاج احمد قاسمی روز پنجشنبه ۱۴۰۳/۱۱/۳ از ساعت ۱۵:۳۰ الی ۱۶:۳۰ بر سر مزار آن مرحوم واقع در گلزار شهدای روستای دشتغران برگزار میگردد.

♦️با هم دعای فرج را برای سلامتی و فرج آقا امام زمان(عج) می‌خوانیم 🔹با قرائت دعای فرج به این جمع میلیونی بپیوندیم @tabasgolshantabas

#هیئت_یاوران_حضرت_مهدی_عج 🔰حجت الاسلام و المسلمین پاکدل: 🔸پیامبر گرامی اسلام (ص) در مورد فضیلت ماه رجب می فرمایند: «زمانی که ماه رجب فرا می رسد، ملکی هر شب تا صبح ندا می دهد، خوشا به حال کسانی که خداوند را یاد می کنند! خوشا به حال کسانی که مطیع خدا هستند.» 🔸یکی از دعاهایی که در روایات سفارش شده برای استفاده از ماه پر فضیلت رجب بعد از هر نماز واجب بخوانید دعای «یا مَن اَرجوُه لِکُلّ خَیر ...» است. 💠جلسه هفتگی هیئت فرهنگی مذهبی یاوران حضرت مهدی(عج) با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین پاکدل و نوای گرم مداح و ذاکر اهل بیت (علیهم السلام) کربلایی حسن محمدزاده و قرائت قرآن کریم و دعای توسل توسط آقایان علی کفاشی و امیرحسین طبسی زاده 🔸 ضمناً در این مراسم معنوی مهندس قلی زاده شهردار طبس به همراه جمعی از کارکنان شهرداری نیز حضور داشتند. ✍روابط عمومی هیئت فرهنگی مذهبی یاوران حضرت مهدی«عج» 🔺 #هیئت_یاوران_حضرت_مهدی @tabasgolshantabas

گوشه ای از عملکرد دولت سیزدهم(شهید رئیسی) در شهرستان طبس در دوران آشفتگی و بی پولی مملکت!!👇👇👇 سالهای طلایی ۴۰۱ و۴۰۲ بیشترین ‌اعتبارات استانی وملی جذب شد وپروژه های عظیمی برای حوزه های مختلف تخصیص یافت . چند پروژه ای که آرزوی مردم بود : _،نصب روشنایی فرودگاه طبس ۴۰ میلیارد _ تکمیل آشیانه بالگرد و بازگشت بالگرد اورژانس _۱۰۰میلیار تومان پروژه توسعه بیمارستان و۳۰۰ میلیارد برای تکمیل ساختمان بیمارستان _ساخت همراه سرا وپانسیون پزشکان _ساختمان ودستگاه ام آر آی ۶۰میلیارد _بخش آی سی یو ۶میلیارد تومان _بخش ناباروری ۹میلیارد تومان وحدود ۳۰پروژه دیگر بهداشت درمان _در حوزه مسکن زیر ساخت (اب ،برق گاز ) در ۵۰ هکتاری و۷۹ هکتاری ۲۸۰میلیارد تومان هزینه طراحی ۳۵۰ هکتاری _در حوزه آب رسانی پروژه بزرگ توسعه آبرسانی به طبس ۵۰۰میلیارد تومان _در حوزه آبفا ۳۶۰ میلیارد تومان پروژه های آبفا مانند آبرسانی به دهستان کویر ،احداث مخزن دیهوک ،خط انتقال دهستان منتظریه ،خط جدید انتقال آب شمال طبس ، ۷۰ کیلومتر اصلاح شبکه آب رسانی و..... در حوزه برق سه پست ۱۳۲ طبس ،دیهوک بااعتبار ۱۴۰ میلیارد وپست درحال ساخت معادن۷۰ میلیارد تومان _نصب ترانس ۲۰۰کیلو ولت در پست ۴۰۰ با متعلقات ۴۵۰ میلیارد تومان _انتقال برق به طول ۴۸ کیلومتر به روستای نایبند که آرزوی مردم این دیار بود. _درحوزه معادن ۱۰۰۰ میلیارد تومان در زیرساخت معادن برق ،آب وجاده و ساخت پایگاه امداد ونجات با تجهیزات کامل جاده دسترسی تا معدن ممرادکو. _درحوزه راهسازی شروع ۶۳ کیلومتر باند دوم جدید در شهرستاندر محورهای طبس_دیهوک وطبس_یزد وطبس جوخواه و افتتاح ۵۰ کیلومتر باند دوم در محور دیهوک راور دیهوک بیرجند وطبس یزد ودیهوک _فردوس _در حوزه راهداری : تبدیل آبنما به پل ، روکش آسفالت و نصب علائم و ... ۱۵۰۰ میلیارد تومان در سه سال گذشته انجام شده است . درحوزه بنیاد مسکن آسفالت معابر روستایی حدود ۶۰میلیارد (۳۵۰۰۰۰مترمربع) انجام شده است . _در حوزه آموزش پرورش ساخت کلاس ، مدرسه ، نمازخانه ،تکمیل سالن شهدای معلم ،نصب بیش از ۵۰۰ کولر گازی در مدارس و.... _درحوزه اجتماعی :کمیته امداد سال ۴۰۱ و۴۰۲ ۱۲۰ میلیارد تسهیلات اشتغال و تخصیص زمین به ۹۰ مددجو وکمک به ساخت آن توسط دولت و خدمات بی سابقه بهزیستی در کمک به مدد جویان در وام اشتغال و تامین زمین وکمک به ساخت مسکن . خدمات بی سابقه بیمه سلامت . افزایش یارانه ها برای دهک های پایین جامعه و تخصیص کالابرگ الکترونیکی .کمک های بی سابقه وام اشتغال خانگی بنیاد علوی و ستاد اجرایی خصوصا در نقاط محروم وروستاها و..... در حوزه تسهیلات بانکی : بیش از ۲۴۰ میلیارد تومان فقط سال ۴۰۲ که لیست آن درفرمانداری موجود است به صاحبان صنایع ومعادن تسهیلات پرداخت شده است . در حوزه کمک به شهرداری ها: ودهیاری ها در خرید ماشین الات وتجهیزات کمک های بزرگی صورت گرفته وموارد فراوان دیگر که آمار ان موجود است اما به قول آقا دلم برای شهید رییسی می سوزد که حتی کارهای انجام شده که موجود است توسط مسولین ادارات تبیین نشد که حال عده ای اطلاعات نادرست به مردم با گوشه کنایه می دهند . انشاالله در محضر خدا وند در روز قیامت بتوانند پاسخگو باشند .

حتما بخونید صلوات برای شادی روح #شهید_جمهور یادتون نره 🙏🌹

🛠 روشی ساده ولی کاربردی برای پاکسازی مجاری ادرار مناسب همه سنین هم خانمها هم آقایان بدون هیچ هزینه ای درمنزل @tabasgolshantabas

🔰بخشدار مرکزی شهرستان طبس: 🔸رویکرد ویژه برنامه ها، مراسم و جشن های دهه مبارک فجر و اعیاد شعبانیه در بخش مرکزی، تقویت نشاط و همدلی خواهد بود جلسه برنامه ریزی و تشکیل ستاد بزرگداشت دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی در بخش مرکزی شهرستان طبس به ریاست بخشدار برگزار شد. در این جلسه زیبائیان بخشدار مرکزی، توأم شدن دهه مبارک فجر با اعیاد فرخنده شعبانیه را فرصت مغتنم و شرایط مناسبی برای تقویت بیش از پیش فضای نشاط، همدلی و معنویت در سطح جامعه برشمرد و بر لزوم هم افزایی و همکاری اعضای ستاد در کنار مردم برای بزرگداشت هر چه بهتر این مناسبت ها تأکید نمود. بر اساس مصوبات این جلسه، حجه الاسلام نوروزی به عنوان مسئول ستاد بزرگداشت دهه فجر بخش مرکزی شهرستان طبس انتخاب شد و اعضای کمیته‌های ستاد تعیین گردیدند. پیگیری و هماهنگی برای برگزاری جشن ها، مراسم و برنامه‌های فرهنگی، محافل قرآنی، سرکشی و تکریم خانواده معزز شهدا و ایثارگران، برنامه ریزی در خصوص پروژه‌های عمرانی، اجرای نمایش های شاد و با محتوای مناسب توسط گروه های هنری، طرح ریزی ویژه برنامه‌های جذاب به مناسبت روز جوان، همراه با بزرگداشت شهید ابراهیم هادی از جمله اقدامات و فعالیت‌ها در بخش مرکزی خواهد بود. این جلسه با حضور تعدادی از مدیران و نمایندگان دستگاه‌های اجرایی شهرستان، رئیس شورای اسلامی بخش مرکزی، دهیاران، فرمانده حوزه‌ مقاومت بسیج عمار و نماینده حوزه مقاومت بسیج حمزه سیدالشهدا برگزار شد. 🗓 ۱۴۰۳/۱۱/۰۲ @tabasgolshantabas

#حدیث_روز 🛑 امیرالمومنین على عليه السلام: نهايت دانش، آرامش و بردبارى است غررالحكم حدیث ۶۳۸۰ ➖➖➖➖➖➖➖ @tabasgolshantabas #کانال_طبس_گلشن ، کانون اخبار مهم🔝

سلام دوست من! 👋 می‌خوای چند شب رو متفاوت و پر از انرژی مثبت بگذرونی؟ 🤔 یه خبر خوب دارم برات! 🎉 ما یه نمایشگاه باحال زدیم به اسم “نمایشگاه مقاومت” که قراره کلی چیزای جدید یاد بگیریم، کلی آدمای باحال ببینیم و کلی حس خوب بگیریم. 🤗 اینجا قراره با هم سفر کنیم به دلِ تاریخ، ببینیم مقاومت یعنی چی، یاد بگیریم چجوری حق رو بشناسیم و باطل رو پس بزنیم. 💫 تو این نمایشگاه چی داریم؟ 📚 ایستگاه مطالعه: کلی کتاب و مطلب خفن درباره مقاومت و ایستادگی! 🤓 ⚖️ ایستگاه تقابل حق و باطل: یه بحث جذاب و دوستانه که کلی دیدگاه جدید باز می‌کنه! 💡 🌍 ایستگاه بیداری اسلامی: ببینیم تو دنیای اسلام چه خبره و کلی چیز یاد بگیریم! 🧐 🇵🇸 ایستگاه غزه: همدردی با کسایی که دارن برای آرمان‌هاشون می‌جنگن! ❤️ 📸 ایستگاه عکاسی: یه عالمه عکس ناب که کلی حرف توش داره! 🖼️ ☕ ایستگاه کافه: یه جای دنج برای گپ زدن و آشنا شدن با دوستای جدید! 🗣️ کی و کجا؟ 📅 زمان: سه شنبه ۲ الی ۵ بهمن ماه، چهار شب پشت سر هم! 🌙 شروع: هر شب قبل از نماز مغرب و عشاء بزن بریم! 📍 مکان: پارکینگ مسجد صاحب الزمان، دور میدون امام، منتظرتیم! 📍 فرقی نمی‌کنه دانشجو باشی یا دانش‌آموز، کوچیک باشی یا بزرگ، مهم اینه که دلت بخواد یه تجربه متفاوت داشته باشی! 😉 پس منتظرتیم که با هم یه عالمه لحظه‌های قشنگ بسازیم! 😍 با عشق موسسه فرهنگی ۳۱۳ نصر طبس✨ 🔹#موسسه_فرهنگی_بصیرتی_۳۱۳_نصر_طبس 🔹#گروه_جهادی_۳۱۳_نصر_طبس 🔹#گروه_بانوان_جهادی_۳۱۳_نصر_طبس https://eitaa.com/farhangi313nasr_tabas لینک روبیکا👇 https://rubika.ir/farhangi313nasr_tabas