eitaa logo
🌼تبسم خوشبختی🌼
8.7هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
840 ویدیو
9 فایل
«««تبسم خوشبختی»»» ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ ㅤ❚❚ ㅤ▷ㅤ ↻ |⇦• ازدواج |⇦• همسرداری |⇦• تربیت کودک و نوجوان |⇦• زندگی اسلامی #ادمین_هماهنگی_تبلیغ_وتبادل⤵️ @golnarges1441 💫•••`لینک كانال`•••💫 @tabasomekhoshbakhty
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃حقیقت روزه گوش دلم را تیز می کنم شاید یک بار هم که شده دعای دم افطارت را بشنوم. لک صمنایی که تو می گویی، با لک صمنای ما از ثری تا ثریا فاصله دارد. تو وقتی لک صمنا می گویی اهل زمین و آسمان خلوص را با همه وجود حس می کنند. تو با لک صمنا درس اخلاص می دهی، چنان که مدعیان اخلاص، عملهایشان را بر باد رفته می بینند. کنار سفره افطارت ما را هم راه بده آقا شبت بخیر حقیقت روزه! 🌍 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌤 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾ ‎‌‌‎‎‌‎ @tabasomekhoshbakhty ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
❣ قربان لبـان روزه دارٺ آقـا بے یار غریبانہ ڪجا مےگردے؟ سـردار و امیر آسمانے آقـا تنهـا و طرید در ڪجا مےگردے؟ 🌍 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌤 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾ ‎‌‌‎‎‌‎ @tabasomekhoshbakhty ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
می‌گویند کنار کسی که عاشقش هستی، خوردن نان خشک مثل خوردن لذیذترین غذای دنیاست. من عاشقت نیستم؛ اما گاهی در خیالم که عاشق بودن را تصور می‌کنم، با خودم می‌گویم: آدم وقتی کنار تو باشد، یادش می‌رود که برای زنده ماندن باید بخورد و بیاشامد. نگاه کردن به تو جای هر خوردن و آشامیدنی را برایش می‌گیرد. اصلا در کنار تو مگر می‌شود چشم از تو گرفت و به طعام نگاه کرد؟ کاش یک بار روزی‌مان بشود، در کنار سفرۀ افطار یا سحرت بنشینیم و تو را تماشا کنیم! روزه‌مان را با نگاه تو افطار کنیم و سحرمان را با نگاه تو نوش جان کنیم. یعنی می‌شود؟ شبت بخیر آب و غذای جان ما! 🌍 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌤 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾ ‎‌‌‎‎‌‎ @tabasomekhoshbakhty ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
«اللّهم أشبِع کُلَّ جائِعٍ» عاشقی که جوع دارد، جز با دیدار تو سیر نخواهد شد. در وادی عشق تو وقتی دست‌ها به دعا بلند می‌شود و برای سیری گرسنگان به خدا التماس می‌شود، یعنی خدا کند که عاشقی روی زمین نباشد که در دوری تو نحیف شده و به وصال تو نرسیده باشد،‌ یعنی خدا کند عاشق‌ها قبل از این که بمیرند، یک دل سیر تو را ببینند. ولی همیشه یک سؤال گوشۀ ذهنم بی‌جواب می‌ماند: می‌شود تو را دید و از دیدارت سیر شد؟ به گمانم این دعا برای هیچ عاشقی مستجاب نخواهد شد. دیدار تو ولع آدم را برای بیشتر دیدنت زیادتر می‌کند. مرا عاشق کن و به دیدارت نائل کن و جانم را در حالی که غرق نگاهت هستم بگیر. شبت بخیر محبوبم!
«اللّهُم رُدَّ کُلَّ غریب» خدایا! همۀ غریب‌ها را از غربت به وطن بازگردان. آقا! اگر کسی این دعا را خواند و به یاد تو نیفتاد، به او چه باید گفت؟ غریب‌تر از تو در این عالم کیست؟ تقدیر تو در غربت، از سخت‌ترین تقدیرهاست. تقدیری که به نام تو خورده، غربت تو در میان دوستان است و چه غربتی سخت‌تر از غریب بودن در جمع دوستان؟! ما مدعی دوستی توایم. آیا تو در میان ما غریب نیستی؟ چقدر در جمع دوستانه‌مان یاد تو هستیم؟ چقدر از غم‌های تو یاد می‌کنیم؟ چقدر برای دوری تو اشک می‌ریزیم؟ چقدر دل‌نگرانِ دلِ گرفته‌ات هستیم؟ چقدر دلمان شور آمدنت را می‌زند؟ چرا به زندگیِ بی‌تو عادت کرده‌ایم؟ چرا جای خالی تو را در میان خودمان احساس نمی‌کنیم؟ اینها اگر نشانۀ غربت تو نیست، پس نشانۀ غربت تو چیست؟ خدا با خوب کردن ما تو را از غربت بیرون بیاورد. شبت بخیر امام غریب!
ای بودنت برای عبادت دلیل من کعبه پر از بت است،کجایی خلیل من؟ آقا خودت برای ظهورت دعا بخوان دل خوش نکن به چند نفر از قبیل من... 🌍 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌤 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾ ‎‌‌‎‎‌‎ @tabasomekhoshbakhty ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
«اللّهم اشف کل مریض» مشکل اصلی امروز ما، بیمار نبودن است. ما باید بیمار فراق تو باشیم؛ اما سرخوشیم بدون تو. این درد را به که باید بگوییم؟ آقا! چرا ما از نبودنت تب نمی‌کنیم؟ چرا به لرز نمی‌افتیم؟ چرا هنوز در فراق تو زانوانمان توان راست نگه‌داشتن قامتمان را دارد؟ اصلا می‌خواهم بدانم چرا چشم‌هایم می‌بیند؟ مگر می‌شود مبتلا به فراق تو بود و به قدری گریه نکرد که چشم‌هایمان بی‌سو شود؟ ما بیمار فراق نیستیم و این حقیقت تلخی است که سلامتی را به کاممان زهر می‌کند. کاش دعا می‌کردی برایمان که بیمار فراقت شویم، بعدش هم دعا می‌کردی که شفا بگیریم. شفای درد فراق تو به وصال است. نه؟ پس دعا کن برایمان آقا! شبت بخیر طبیب دردهایم!
"اللهم سُدّ فقرنا بغناک" از خدا می خواهیم فقر ما را با غنای خویش بر طرف کند و یقین داریم اجابت این دعا به آن است که خدا فقر ما را با ولایت تو برطرف کند. ما بی ولایت تو فقیریم و بی ولایت تو هیچ دُر و یاقوت و الماسی ما را بی نیاز نمی کند. ما قدر ولایت تو را اگر بدانیم با ذره ذره از ولایتت دنیا دنیا احساس ثروتمندی می کنیم. هر چیزی که نام ثروت به خود گرفته بدون ولایت شما جز فقر چیز دیگری نیست و ما عمری است که از خدا فقر می خواهیم و از ثروت غافلیم. به دعاهایمان با آمین تو امیدواریم، دعا کن که خدا فقر ما را با ولایت تو برطرف کند شبت بخیر سرمایه زندگی
«اللّهم اقضِ عنّا الدیَن» خدایا! بدهکاری ما را تو ادا کن. ادای بدهکاری ما به تو، در توان ما نیست. ما ضعیف‌تر و فقیرتر از آنیم که از عهدۀ بدهی‌هایمان به تو برآییم. ما همه با هم اگر دست به دست هم بدهیم، نمی‌توانیم قطره‌ای از بدهی یک نفرمان را به تو ادا کنیم. پس باید به خدا التماس کنیم تا خودش بدهکاری ما را به تو ادا کند. مگر بدون تو، لحظه‌ای طعم زندگی را می‌توان چشید؟ ما زندگی را به تو بدهکاریم، همۀ زندگی را. مگر بدون تو بهره‌ای از خدا به ما می‌رسید؟ ما خدا را به تو بدهکاریم، هر چه اندازه خدا داریم را. مگر بدون تو امیدی به سعادت ابدی می‌توان بست؟ ما سعادت را به تو بدهکاریم، سعادت دنیا و آخرت را. تو مهربانی و می‌دانم که اعلام بدهکاری را از ما می‌پذیری. شبت بخیر مهربان من!
🍃بالحجّة باز هم شب قدر و باز هم سؤال همیشگی من که تو امشب کجایی آقا! و باز هم به دنبال قرآنی هستم که امشب به سر می‌گیری. من قرآنت را برای خودم نمی‌خواهم فقط برای همان چند دقیقه‌ای می‌خواهم قرآن به سر می‌گیرم قرآنت را به من بده خدا را به تو که قسم دادم زود قرآنت را پس می‌دهم آقا! قرآنت را که دادی،‌ جایی نرو. شب‌های قدر شلوغ است می‌ترسم تو را گم کنم در میان جمعیت و امانتت بماند پیشم. من به اندازۀ کافی زیر دِین تو هستم دیگر توانی باقی نمانده برایم که دِین بیشتری را تاب بیاورم. قرآنت را بده به من و بنشین در برابرم. وقتی خدا را قسم می‌دهم دوست دارم با انگشت اشاره‌ام تو را به خدا نشان بدهم و بگویم «بالحجّة بالحجّة». اگر هم اجازه‌ام بدهی دستم را روی شانه‌ات می‌گذارم و می‌گویم: «بالحجّة بالحجّة». بارها شده که خیال کرده‌ام اندازۀ مهربانی‌ات را فهمیده‌ام امّا کاری کرده‌ای که یقین کرده‌ام اندازۀ‌ مهربانی تو در ظرف فهم من نمی‌گنجد. پس می‌توان به یقین گفت تو مهربان‌تر از آنی که نگذاری سرم را روی شانه‌ات بگذارم و بگویم: «بالحجّة بالحجّة». و حتّی این قدر هم به خودم اجازه می‌دهم که با طرز نگاهم التماس کنم که بگذاری سرم را بگذارم روی سینه‌ات با تپش قلبت صدای خدا را بشنوم و فریاد بزنم: ‌«بالحجّة بالحجّة». حالا بگو کجایی تا بیایم قرآنت را به امانت بگیرم آقا! شبت بخیر بزرگ‌ترین آیۀ خدا روی زمین!‌
«و أغننا من الفَقر» و باز هم دعا برای رهایی از فقر مرا به یاد تو انداخت که ثروت دنیا و آخرت مایی. باید روز و شب به خودم یادآوری کنم که مبادا روزی فراموش کنم که بی‌تو فقیرتر از من نیست و وقتی تو را داشته باشم، بی‌نیازترین می‌شوم. باید دائم به خودم نهیب بزنم که پیش از تو و بیش از تو نباید از خدا چیزی بخواهم. وای به حالم اگر حاجتی از حاجاتم به حاجت داشتن تو پیشی بگیرد! باید بنویسم و در برابر چشمانم نصب کنم تا همیشه یادم باشد تو را اگر داشته باشم، حتی بی‌نیاز از بهشت می‌شوم. اشتباه گفتم، تو را اگر داشته باشم، هر جا که باشم، بهشت‌ترین نقطۀ عالم است. شبت بخیر بهشت من!
ظلم دارد اوج می‌گیرد. مظلوم به تنگ آمده. ظالم دریده ‌شده. حدی برای نگه داشتن ظلم نیست و در این مخمصه، حتی کسانی که مسلمان نیستند، چشم به آسمان دوخته‌اند تا کسی بیاید و منجی‌شان شود. درست است که بسیاری از مظلومان عالم، شیعۀ تو و پدرانت نیستند؛ اما من می‌دانم که آنها منتظر تو هستند. دلم می‌گوید که آنها در دلشان دنبال نامی می‌گردند که به اسم فرمانده به او سلام کنند و احترام بگذارند و وقتی سرود «سلام فرمانده» را شنیدند، به دلشان برات شد فرماندهی که می‌آید و کار لشکر ظلم را یکسره می‌کند، تویی. بی‌راه نیست اگر به دل آن پیر برات شد که جمعه را روز قدس قرار بدهد. روز قدس،‌ فقط روز فریاد علیه اسرائیل نیست، روز التماس برای آمدن تو هم هست. در روز قدس همه به تو سلام می‌دهیم و از تو دعوت می‌کنیم برای آمدن. ما همه فداییان تو هستیم. زودتر بیا آقا! شبت بخیر حضرت منجی!