eitaa logo
|لشـکر صـد نفـره +∞|🇵🇸
300 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
987 ویدیو
81 فایل
﷽ .• السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ النَّبَإ الْعَظیمِ...✨ |تو شاهدی که علم بر زمین نخواهد ماند 🏴 ♨️ اینجا قرارگاه #لشکر_صد_نفره است. با ماموریت تامین مهمّات فکری و فرهنگی در#جنگ_روایت‌ها🌤 جهت انتشار مهمات📝 به ما بپیوندید . 🆔جهت ارتباط : @lashkar_100
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
با کسب اجازه از محضر حضرت مادر سلام الله علیها...💕
حاجی تو جمع بچه های گفته بود حواستون باشه وجوب دفاع از «جمهوری اسلامی» از حرم حسینی کمتر نیست...💔 و امروز در سالگرد یادبود بزرگ مردانی که امام خامنه‌ای اسم معجزه انقلاب را بر روی آنها گذاشت تصمیم به جهادی دوباره برای دفاع از حرم جمهوری اسلامی میگیریم. حرمی که اگر ماند باقی حرم ها هم میماند ...
عرض سلام و ادب خدمت اعضای محترم کانال🌱 بعد از وقفه‌ای طولانی فعالیت جدید کانال در حوزه آغاز خواهد شد. از همه شما دغدغه مندان تقاضا داریم که در انتشار مطالب همراهی بفرمایید. یاعلی اجرتون با شهدا
بارگذاری اولین محتوا ، فردا از ساعت ۱۲ ظهر ، در چندین محور آغاز خواهد شد ان‌شاءالله
حسین، اسمش یا رسمش یا مرامش؟ - فریم اول؛ با لباس سبز خادمی، کنار کتیبه مشکی کنج دیوار ایستاده بود. با چشمان سرخش اشک می‌ریخت و سینه می‌زد. بین دم حسین حسین و ضجه عزاداران، زمزمه زیرلبش را کسی نمی‌شنید، البته به استثنای حسینِ فاطمه. - فریم دوم؛ معلوم نبود محمدحسین اسمش بود یا رسمش یا مرامش؟ دلی برای سپردن اگر داشت، وقف حسین بود؛ چشمی برای گریستن و اشکی برای ریختن اگر داشت، آن هم نذر حسین بود؛ نه فقط اسمش، که حسین تمام وجودش را گرفته بود و محمدحسین، شده بود آینه تمام‌نمای امامش. اخلاص و بصیرت و ولایتمداری‌اش هم ، شاهد بر مرام حسینی‌اش بود. فریم سوم؛ پیکر خسته و غرق خونش را کنار خیابان کشیدند، خون هنوز از صورت ضربه دیده‌‌اش جاری بود. معلوم نبود حسین اسمش بود یا مرامش یا نحوه شهادتش! پیکرش را انگار از زیر سمِ اسب های سال شصت هجری بیرون کشیده بودند. می‌دانست رفیق بامعرفت تر از حسین پیدا نمی‌شود، دستش را در دست حسین داد و حالا نه تنها دستش، که تماما در آغوش حسین بود. فریم چهارم؛ انگار حسین هم همراه آقا آمده بود خانه‌شان. بوسه آقا روی پیراهن سبز محمدحسین شد مدال قبولی نذر و وقفش. گوارای وجودت باشد این نوکری، آقای محمدحسین! آقا سرشان را بالا آوردند و نگاهشان روی تصویر محمدحسین ماند: این واقعا نور است! یک نور معنوی؛ خدا رو شکر کنید برای داشتن چنین فرزندی. تقدیم به روح بلند شهید محمدحسین حدادیان🌱 @tabeen113
🔻معادله سادی ای بر فهم فتنه حجاب مارا در ویراستی دنبال کنید : https://virasty.com/Lashkar100 @tabeen113
امامِ اصحاب؛ اصحابِ امام! حرّ، فرمانده لشکر عمرسعد زهیر، مرد تاجر عثمانی وهب، جوان تازه داماد مسیحی حبیب، فقیه بزرگ شیعه نقطه‌ی مشترک این افراد چیست؟ یک کلمه: حسین! نقطه مشترک یعنی حسین از همین نقطه آمد و دلشان را برد، نجاتشان داد! مطمئنا دختری که بدون قصد به هم زدن مجلس اباعبدالله، به روضه می‌آید و حجاب مناسبی هم ندارد، از مولا جز سوز دل و روضه‌هایی که به گوشش خورده است، چیزی نمی‌داند. که اگر می‌دانست حتما اینگونه نمی‌آمد. و این وظیفه ماست! باید حسین را نشانش بدهیم. تا بفهمد حسینی که دوستش دارد، حرفش چیست، راهش چیست، هدفش چیست؟ وقتی که برایش گفتی، دیگر نوبت خودش است که عیار عشقش را بسنجد، راهش را انتخاب کند و تبدیل بشود به هفتاد و سومین نفر لشکر هفتاد و دو نفره! همانقدر که نباید دورشان کنیم، نباید هم دم در رهایشان کنیم. مثل حرّ تا دم در را خودش آمده، حالا مثل علی اکبر دستش را بگیر و بسپارش به آغوش حسین! و مخلص کلام اینکه، حسین امام همه ماست؛ ماییم که باید همه اصحاب او شویم! @tabeen113
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا