eitaa logo
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
306 دنبال‌کننده
611 عکس
55 ویدیو
2 فایل
به غیر از مطالب منتقل شده از کانال استاد ، مابقی مطالب، پیاده شده سخنرانی های استاد مهدوی ارفع می باشد. پل ارتباطی ما و شما: @Sarbazekoochek14
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ستایش فریبنده 🔹 چه بسا كسانی كه با ستايش ديگران فريب خوردند. 📒 ، حکمت ۴۶۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۱۹۳.mp3
2.44M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ راه به کار گرفتن قلب 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 راه به کار گرفتن قلب 🔰 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۹۳ درباره تربیت نفس می‌فرمایند:" قلب ها گاهی اقبال دارند گاهی ادبار دارند، یعنی گاهی به سمت یک امری مثل معنویت مثل مستحبات کشش دارند گاهی میل ندارند و پشت می کنند. آن وقت که اقبال دارند مستحبات را بر آنها تحمیل کنید و وقتی ادبار داشتن دست از آنها بردارید." 🔻 اين یکی از نشانه‌های عقلانیت در دین داری است. مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۷۰ فرمود: «لَا تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً» ؛ جاهل را نمیبینی مگر آنکه یا در حال افراط است یا در حال تفریط. 🔻 عقلانیت در مقابل جهالت است ، یعنی انسان عاقل در همه امور آن خط اعتدال مصلحت حقیقی را که دین تشخیص داده رعایت می‌کند. معنویات هم یکی از اموری است که انسان به آن کشش دارد. 🔻اما معنویات دو دسته است: 1⃣ گاهی در ذیل واجبات تعریف می‌شود. 2⃣ گاهی مستحبّات. 🔸 ۱. واجبات را نمی شود معطل به میل نفس کرد، لذا امیرالمؤمنین (علیه السلام) به ما آموخته در مسأله واجبات امر الهی را باید در هر شرایطی انجام داد. 🔸 ۲. امّا در مستحبات با نفس خود مدارا کنید یعنی آنها را وقتی که آمادگی دارند، کشش دارند، میل دارند، رغبت دارند به قول حکمت ۱۹۳ اقبال دارند ، ببرید به سمت مستحبات. به محض اینکه قلب احساس خستگی، احساس ادبار داشت، مستحبات را از آنها بردارید تا هم به قول ما زدگی ایجاد نشود هم خاطره شیرینی در نفس بماند برای عطش بعدی. 🔻این مسأله امروز در جامعه ما خیلی نمود دارد شاید برخی از زدگی ها و فرار نسل جوان از معنویات، به خاطر افراطی است که یا خودشان یا مربیان یا والدین در دوران نوجوانی داشتند. مثلاً در دعای ندبه الحمدالله به برکت انقلاب اسلامی در کشور ما رایج شد. اما دعای ندبه های بسیار طولانی و مفصّل. خوب کسی ممکن است واقعاً تمام آن دو ساعت را با لذت تمام بنشیند استفاده کند اما یک نفر هم مثل من ضعیف باشد همان اوایل لذّت ببرد و کم کم احساس خستگی و انزجار یواش یواش بکند. 🔻این حکمت به ما راهبرد داده می گوید شما تا آن جایی از دعای ندبه که با اقبال و آرامش استفاده می کردی استفاده کن و به محض اینکه دیدی قلبت کشش ندارد همانجا دعای ندبه را ببند ادامه نده. هیچ واجب نیست دعای ندبه تا آخرش خوانده شود. بنده خودم شخصاً هنوز هم در این سن این کار را می کنم، می‌روم اگر دیدم توفیق دارم شرکت می‌کنم، اگر دیدم مداح محترم خیلی طولش داد و من ممکنه دل و روحم خسته شود خودم تند ادامه دعا را می‌خوانم و میروم یا همان جا (کتاب) دعا را می بندم و جلسه را ترک می کنم. 🔻امیدوارم این نگاه و این عقلانیت که امیرالمؤمنین (علیه السلام) به ما یاد داده اند، باعث شود آرام‌ آرام ظرفیت فردی و جمعی ما برای مستحبات و کارهای خیر افزایش پیدا کند. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژگیهای سیاسی کارگزاران 8⃣ 💎 دشمن شناسی، مقدمه دشمن ستیزی در مسؤولین 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطاب به یکی از فرمانداران فرمودند: براى مقابله با دشمن، سپاه را بيرون بياور و با آگاهى لازم به سوى دشمن حركت كن و با كسى كه با تو در جنگ است آماده پيكار باش. 📚 ، نامه ۳۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃 با سلام و احترام محضر همراهان محترم کانال و با عرض پوزش از وقفه ای که در ارسال مطالب روزانه ایجاد شد. 🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃
مطالب ارسالی مربوط به چهارشنبه 26 خرداد 👇👇👇👇👇👇👇👇
ختم روزانه نهج البلاغه(13).mp3
2.11M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۸۲ تا ۷۹ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۸۲ تا خطبه ۷۹ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•❀🌹❀•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 : (بعضی از شارحان گفتند: این خطبه در شهر کوفه در شناساندن دنیا ایراد شد.) 🔹دنياشناسی ♦️"چگونه خانه دنيا را توصيف کنم که ابتدای آن سختی و مشقّت و پايان آن نابودی است؟ در حلال دنيا حساب و در حرام آن عذاب است. کسی که ثروتمند گردد فريب می خورد و آنکس که نيازمند باشد اندوهناک است و تلاش کننده دنيا به آن نرسد و به رهاکننده آن روی آورد. کسی که با چشم بصيرت به آن بنگرد او را آگاهی بخشد و آن کس که چشم به دنيا دوزد کوردلش می کند. می گويم: اگر صاحب انديشه ای درست در کلام امام(علیه السلام) که فرمود: «مَن أبْصَر بِها بَصّرته» انديشه کند در آن معنای شگرف و بينشی ژرف می نگرد که هرگز به پايان آن نتوان رسيد و ژرفایِ کلامِ امام(علیه السلام) را نخواهد ديد. به خصوص اگر جمله «وَمَن أَبصر الَيها أَعْمتهُ» را هماهنگ با جمله قبل، به خوبی ارزيابی کند، خواهد ديد که تفاوت اين دو کلام تا کجاست. تفاوتی روشن و شگفتی آور و آشکار، درود و سلام خدا بر اميرالمؤمنين باد." ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•❀🌹❀•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 : (بعضی از شارحان گفتند: این خطبه در شهر کوفه ایراد شد.) 🔹تعريف زهد و پارسايی ♦️ای مردم! زهد يعنی کوتاه کردن آرزو و شکرگزاری در برابر نعمت ها و پرهيز در برابر محرّمات. پس اگر نتوانستيد همه اين صفات را فراهم سازيد، تلاش کنيد که حرام بر صبر شما غلبه نکند و در برابر نعمت ها، شکر يادتان نرود. چه اينکه خداوند با دلايل روشن و آشکار عذرها را قطع و با کتاب های آسمانی روشنگر بهانه ها را از بين برده است. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•❀🌹❀•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 : (پس از جنگ جمل و فرو نشاندن شورش بصره در سال ۳۶ هجری ماه جمادی الثانی در مسجد شهر بصره فرمود: ) 1⃣ بيان تفاوتهای زنان و مردان ♦️ای مردم! همانا زنان در مقايسه با مردان در ايمان و بهره وری از اموال و عقل متفاوتند امّا تفاوت ايمان بانوان برکنار بودن از نماز و روزه در ايّام «عادت حيض» آنان است و امّا تفاوت عقلشان با مردان بدان جهت که شهادت دو زن برابر شهادت يک مرد است و علّت تفاوت در بهره وری از اموال آن که ارث بانوان نصف ارث مردان است. 2⃣ مديريت خانوادگی ♦️ پس از زنان بد بپرهيزيد و مراقب نيکانشان باشيد. در خواسته های نيکو همواره فرمانبردارشان نباشيد، تا در انجام منکرات طمع ورزند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•❀🌹❀•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 : (هنگام حرکت برای نبرد با خوارج، در ماه صفر سال ۳۸ هجری، شخصی با پیشگویی و از راه شناخت ستارگان گفت: اگر در این ساعت حرکت کنید، پیروز نمی شوید و من از راه علم ستاره شناسی این محاسبه را کردم . امام علیه السلام فرمود:) 1⃣ پرهيز از توجه به غير خدا ♦️گمان می کنی تو از آن ساعتی آگاهی که اگر کسی حرکت کند زيان نخواهد ديد؟ و می ترسانی از ساعتی که اگر کسی حرکت کند ضرری دامنگير او خواهد شد؟ کسی که گفتار تو را تصديق کند، قرآن را تکذيب کرده است و از ياری طلبيدن خدا در رسيدن به هدف های دوست داشتنی و محفوظ ماندن از ناگواری ها، بی نياز شده است، گويا می خواهی به جای خداوند تو را ستايش کنند، چون به گمان خود مردم را به ساعتی آشنا کردی که منافعشان را به دست می آورند و از ضرر و زيان در امان می مانند. 2⃣ پرهيز دادن مردم از ستاره شناسی ♦️ ای مردم! از فرا گرفتن علم ستاره شناسی (برای پيشگويی های دروغين) بپرهيزيد، جز آن مقدار از علم نجوم که در دريانوردی و صحرانوردی به آن نياز داريد؛ چه اينکه، ستاره شناسی شما را به غيب گويی و غيب گويی به جادوگری می کشاند و ستاره شناس چون غيب گو و غيب گو چون جادوگر و جادوگر چون کافر و کافر در آتش جهنم است. با نام خدا حرکت کنيد. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•❀🌹❀•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و پنجاه‌ و‌ پنجم ❇️ دوران جنگ نهروان ✳️ مدارا و نرم خویی با خوارج 🔹مدارا تا پایان مدت معاهده [ پس از ورود به کوفه، موضوع خوارج به مشکل بزرگی تبدیل شد. شش ماه تا پایان معاهدهٔ حٓکمیت باقی مانده‌ بود و در تمام این مدت با آنان گفت‌وگو و بحث می‌کردیم. آنان بعضی آیات قرآن را بر ضد من تأویل می‌کردند، از جمله این آیه را: «خداوند به حق داوری می‌کند و معبودهایی که غیر از او می‌خوانند، هیچ‌گونه داوری ندارند.» برای آنان پیام فرستادم: ] 🔻ما تا پایان مدت معاهده با شما مدارا می‌کنیم و در این مدت کتاب خدا را مطالعه کرده و با هم بحث و گفت‌وگو خواهیم‌کرد. امیدواریم با هم به صلح‌ و صفا برسیم. [ و از آنان خواستم: ] 🔻دوازده نفر از بزرگان خویش را مشخص کنید، ما نیز دوازده تن از افراد خود را انتخاب می‌کنیم و همگی در یک مکان گرد هم می‌آییم تا سخن‌گویان ما استدلال‌های خویش را بیان کنند و سخن‌گویان شما نیز دلایل شما را تبیین سازند. [ پس از گفت‌و‌گو‌های طولانی بین آنان، خودم در جمعشان حاضر شدم و مطالبی را به آنان گفتم: ] 🔻اما بعد، من شما را برای پذیرش حٓکمیت تشویق نکردم و شما بودید که به دلیل خستگی و ضعف در جنگ، از اطراف من پراکنده شُدید. اهل شام مرا به حکم قرآن دعوت کردند. نگرانی من این‌ بود که اگر از پذیرش دعوت آنان خودداری‌ کنم، شما این آیات را بر من تطبیق کنید: { أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ } ( آیا ندیدی کسانی را که بهره‌ای از کتاب داشتند، به‌سوی کتاب الهی دعوت شدند تا [این کتاب] در میان آن‌ها داوری کند، سپس گروهی از آنان روی می‌گردانند، در حالی که از قبول حق اعتراض دارند؟ ) همچنین آیه ۹۵ سوره مائده و آیه ۳۵ سوره انسان را قرائت کردم. [ آنها در پاسخ من گفتند: تو ما را به کتاب خدا و عمل به آن دعوت کردی و ما پذیرفتیم و با تو بیعت کردیم. مردان ما در جنگ جمل و صفین به سبب اطاعت از تو کشته شدند؛ اما تو در امر الهی تردید کردی و به حٓکمیت دشمن خویش تن دادی! ما بر سر همان پیمان اول خویش باقی هستیم و امروز تو هستی که بر سر پیمان نیستی و تغییر کرده‌ای! ما نمی‌توانیم با تو همراهی کنیم؛ مگر اینکه توبه کرده و اعتراف کنی که گمراه شدی! به آنان گفتم: ] 🔻اما به خدا پناه می‌برم از اینکه اعتراف کنم گمراه شده‌ام. من از روزی که اسلام آورده‌ام تا به امروز، لحظه‌ای دچار تردید نشده‌ام و از هنگامی که راه هدایت را یافتم، هیچ‌گاه گمراه نگشته‌ام؛ بلکه خداوند به واسطهٖٔ ما، شما را هدایت‌ کرد و از گمراهی و کفر نجاتتان داد و از نادانی رهایی بخشید. 🔻من حٓکمیت داوران را مطابق کتاب خدا و سنت جامع و کامل رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله پذیرفتم. اگر آنان مطابق کتاب خدا داوری کنند، تردیدی نیست که باید به حقانیت من حکم صادر کنند و مرا شایستهٔ خلافت بدانند و اگر به غیر کتاب خدا داوری کنند، حکم آنان دربارهٔ من و شما هیچ ارزشی ندارد. 🔹به کوفه برگردید [ همان‌طور که یاد شد، جمعی از خوارج در بیرون شهر کوفه مانده بودند و حاضر نبودند به شهر وارد شوند و به منازلشان بروند. به آنان گفتم: ] 🔻 آیا شما مرا جاهل و نادان می‌دانید؟ [ گفتند: نه. پرسیدم: ] 🔻بنابراین، اگر احکامی صادر کنم، آنها را پذیرفتنی می‌دانید؟ [ گفتند: آری. گفتم: ] 🔻پس به شهر خویش، کوفه، برگردید تا با هم بحث و مناظره کنیم. [ آنان پذیرفتند که وارد شهر شوند. ولی همه جا شعار «لاحکم الا لله» سر می‌دادند. ] 🔹مانع از حضور آن‌ها در مساجد نمی‌شویم [ جمع دیگری از خوارج در منطقه «حروراء» اردو زده بودند. به میان آنان رفتم و در ضمن گفت‌وگو با آنان، دلایل خویش را برای پذیرش حٓکمیت بیان کردم. در نهایت، آنان نیز قبول کردند که به شهر کوفه برگردند؛ اما در کوفه نیز به مخالفتشان ادامه دادند. به یارانم گفتم: ] 🔻رفتار ما با آنان تا زمانی که خونی ریخته نشده و مرتکب حرامی نشده‌اند، چنین خواهد‌بود: آنان را از حقوق بیت‌المال محروم نمی‌کنیم، و مانع از حضور آن‌ها در مساجد نمی‌شویم و تحریک به جنگ و تهییج به شورش هم نمی‌کنیم. 📚منابع: ۱. قرآن کریم، سورهٔ‌غافر، آیهٔ۲۰ ۲. قرآن‌کریم، سوره آل‌عمران، آیهٔ ۲۳ ۳. أنساب‌الاشراف، ج۲، ص۳۵۳، رقم۴۲۴ ۴. تاریخ‌یعقوبی، ج۲، ص۱۹۱ ۵. تاریخ طبری، ج۴، ص۵۳ و ۵۴ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔴 ستایش فریبنده 🔹 چه بسا كسانی كه با ستايش ديگران فريب خوردند. 📒 ، حکمت ۴۶۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۱۹۳.mp3
2.44M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ راه به کار گرفتن قلب 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 راه به کار گرفتن قلب 🔰 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۹۳ درباره تربیت نفس می‌فرمایند:" قلب ها گاهی اقبال دارند گاهی ادبار دارند، یعنی گاهی به سمت یک امری مثل معنویت مثل مستحبات کشش دارند گاهی میل ندارند و پشت می کنند. آن وقت که اقبال دارند مستحبات را بر آنها تحمیل کنید و وقتی ادبار داشتن دست از آنها بردارید." 🔻 اين یکی از نشانه‌های عقلانیت در دین داری است. مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۷۰ فرمود: «لَا تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً» ؛ جاهل را نمیبینی مگر آنکه یا در حال افراط است یا در حال تفریط. 🔻 عقلانیت در مقابل جهالت است ، یعنی انسان عاقل در همه امور آن خط اعتدال مصلحت حقیقی را که دین تشخیص داده رعایت می‌کند. معنویات هم یکی از اموری است که انسان به آن کشش دارد. 🔻اما معنویات دو دسته است: 1⃣ گاهی در ذیل واجبات تعریف می‌شود. 2⃣ گاهی مستحبّات. 🔸 ۱. واجبات را نمی شود معطل به میل نفس کرد، لذا امیرالمؤمنین (علیه السلام) به ما آموخته در مسأله واجبات امر الهی را باید در هر شرایطی انجام داد. 🔸 ۲. امّا در مستحبات با نفس خود مدارا کنید یعنی آنها را وقتی که آمادگی دارند، کشش دارند، میل دارند، رغبت دارند به قول حکمت ۱۹۳ اقبال دارند ، ببرید به سمت مستحبات. به محض اینکه قلب احساس خستگی، احساس ادبار داشت، مستحبات را از آنها بردارید تا هم به قول ما زدگی ایجاد نشود هم خاطره شیرینی در نفس بماند برای عطش بعدی. 🔻این مسأله امروز در جامعه ما خیلی نمود دارد شاید برخی از زدگی ها و فرار نسل جوان از معنویات، به خاطر افراطی است که یا خودشان یا مربیان یا والدین در دوران نوجوانی داشتند. مثلاً در دعای ندبه الحمدالله به برکت انقلاب اسلامی در کشور ما رایج شد. اما دعای ندبه های بسیار طولانی و مفصّل. خوب کسی ممکن است واقعاً تمام آن دو ساعت را با لذت تمام بنشیند استفاده کند اما یک نفر هم مثل من ضعیف باشد همان اوایل لذّت ببرد و کم کم احساس خستگی و انزجار یواش یواش بکند. 🔻این حکمت به ما راهبرد داده می گوید شما تا آن جایی از دعای ندبه که با اقبال و آرامش استفاده می کردی استفاده کن و به محض اینکه دیدی قلبت کشش ندارد همانجا دعای ندبه را ببند ادامه نده. هیچ واجب نیست دعای ندبه تا آخرش خوانده شود. بنده خودم شخصاً هنوز هم در این سن این کار را می کنم، می‌روم اگر دیدم توفیق دارم شرکت می‌کنم، اگر دیدم مداح محترم خیلی طولش داد و من ممکنه دل و روحم خسته شود خودم تند ادامه دعا را می‌خوانم و میروم یا همان جا (کتاب) دعا را می بندم و جلسه را ترک می کنم. 🔻امیدوارم این نگاه و این عقلانیت که امیرالمؤمنین (علیه السلام) به ما یاد داده اند، باعث شود آرام‌ آرام ظرفیت فردی و جمعی ما برای مستحبات و کارهای خیر افزایش پیدا کند. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژگیهای سیاسی کارگزاران 8⃣ 💎 دشمن شناسی، مقدمه دشمن ستیزی در مسؤولین 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطاب به یکی از فرمانداران فرمودند: براى مقابله با دشمن، سپاه را بيرون بياور و با آگاهى لازم به سوى دشمن حركت كن و با كسى كه با تو در جنگ است آماده پيكار باش. 📚 ، نامه ۳۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مطالب ارسالی مربوط به روز پنجشنبه 27 خرداد👇👇👇👇👇👇👇👇
ختم روزانه نهج البلاغه(14).mp3
2.66M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۷۸ تا ۷۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۷۸ تا ۷۳ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 🔹نيايش امام خدايا! از من درگذر آنچه را از من بدان داناتری و اگر بار ديگر به آن بازگردم تو نيز به بخشايش باز گرد. خدايا! آنچه از اعمال نيکو که تصميم گرفتم و انجام ندادم ببخشای. خدايا! ببخشای آنچه را که با زبان به تو نزديک شدم، ولی با قلب آن را ترک کردم. خدايا! ببخشای نگاه های اشارت آميز و سخنان بی فايده و خواسته های بی مورد دل و لغزش های زبان را. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : (آنگاه در زمان عثمان در سال ۳۳ هجری سعید بن عاص، حق مسلم امام علی علیه السلام را جهت محاصره اقتصادی از آن حضرت منع کرد فرمود:) 🔹هشدار به غاصبان بنی اميه ♦️"بنی اميّه، از ميراث پيامبر(صلی الله علیه و آله)جز اندک چيزی، به من نمی پردازند. سوگند به خدا! اگر زنده ماندم بنی اميّه را از حکومت دور می کنم، چونان قصّابی که شکمبه خاک آلوده را دور می افکند. می گويم: و «التُّرابُ الوَذِمة» نيز روايت شد، که درست نيست و قلب در عبارت است. سخن امام(علیه السلام) که فرمود: «ليفوقونَنی» يعنی اندک اندک از مال به من می دهند چونانکه بچّه شتر را اندک اندک شير می خورانند و يک بار شير از شتر می دوشند. و «وذام» جمع «وذمة» پاره ای از شکمبه يا جگر است که در خاک بيفتد و سپس آن را بردارند." ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : (بعضی از شارحان خطبه ۷۶ را با خطبه۶۳ یکی دانستند) 🔹صفات بنده پرهيزكار خدا رحمت کند کسی را که چون سخن حکيمانه بشنود، خوب فرا گيرد، و چون هدايت شود بپذيرد، دست به دامن هدايت کننده زند و نجات يابد. مراقب خويش در برابر پروردگار باشد. از گناهان خود بترسد خالصانه گام بردارد عمل نيکو انجام دهد، ذخيره ای برای آخرت فراهم آورد و از گناه بپرهيزد. همواره اغراض دنيايی را از سر دور کند، و درجات آخرت را به دست آورد. با خواسته های دل مبارزه کند، آرزوهای دروغين را طرد و استقامت را مرکب نجات خود قرار دهد و تقوا را زاد و توشه روزِ مُردن گرداند. در راهِ روشنِ هدايت قَدم بگذارد، و از راه روشن هدايت فاصله نگيرد. چند روز زندگی دنيا را غنيمت شمارد و پيش از آن که مرگ او فرا رسد خود را آماده سازد، و از اعمال نيکو، توشه آخرت برگيرد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : (در سال ۳۶ هجری وقتی شنید بنی امیه با تهمت های فراوان آن حضرت را در خون عثمان شریک می پندارد، فرمود:) 🔹دفاعيات امام علیه السلام در برابر تهمت ها آيا شناختی که بنی اميّه از روحيّات من دارند، آنان را از عيب جويی بر من باز نمی دارد؟ و آيا سوابق مبارزاتی من، نادانان را بر سر جای خود نمی نشاند، که به من تهمت نزنند؟ آنچه خدا آنان را بدان پند داد از بيان من رساتر است. من مارقين (از دين خارج شدگان) را با حجّت و برهان مغلوب می کنم و دشمن ناکثين «پيمان شکنان» و ترديد دارندگان در اسلام می باشم. شُبهات را بايد در پرتو کتاب خدا، قرآن، شناخت و بندگان خدا به آنچه در دل دارند، پاداش داده می شوند. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( در ذی الحجه سال ۲۳ هجری پس از قتل عمَر ، در روز شورا آن هنگام که مردم به ناحق، با عثمان جمع شدند، فرمود:) 🔹ويژگيهای امام علی (علیه السلام) از زبان خود ♦️همانا می دانيد که سزاوارتر از ديگران به خلافت من هستم. سوگند به خدا، به آنچه انجام داده ايد گردن می نهم، تا هنگامی که اوضاع مسلمين رو به راه باشد و از هم نپاشد و جز من به ديگری ستم نشود و پاداش اين گذشت و سکوت و فضيلت را از خدا انتظار دارم و از آن همه زر و زيوری که به دنبال آن حرکت می کنيد پرهيز می کنم. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( این خطبه را درباره مروان بن حکم ایراد فرمود.) گویند در سال ۳۶ هجری، وقتی مروان بن حکم، داماد عثمان، در جنگ جمل اسیر شد، امام حسن علیه السلام وامام حسین علیه السلام نزد پدر عذر او خواستند و امام علی علیه السلام او را رها کرد. گفتند: پدر، مروان با شما بیعت می کند. فرمود:) 🔹خبر غيبی از حكومت چهار فرمانروای فاسد از پسران مروان مگر پس از کشته شدن عثمان با من بيعت نکرد؟ مرا به بيعت او نيازی نيست، دست او دست يهودی است، اگر با دست خود بيعت کند، در نهان بيعت را می شکند. آگاه باشيد، او حکومت کوتاه مدّتی خواهد داشت، مانند فرصت کوتاه سگی که با زبان بينی خود را پاک کند. او پدر چهار فرمانرواست «قوچ های چهارگانه» و امّت اسلام از دست او و پسرانش روزگار خونينی خواهند داشت. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و پنجاه‌ و‌ ششم ❇️ مدارا و نرم‌خویی با خوارج 🔹رعایت سه حق [ در حال ایراد خطبه بودم که یکی از خوارج برخاست و شعار «لا حکم‌ الا لله» سرداد. من سکوت کردم. فرد دیگری برخاست و همان شعار را تکرار کرد. پس از او نیز چندین نفر دیگر برخاستند و این شعار را سر‌دادند. در پاسخ آنان گفتم: ] 🔻این شعاری که سر می‌دهید، مطلب حق و درستی‌است؛ ولی نتیجه‌گیری شما از آن باطل و نادرست است. ما دربارهٔ شما سه حق را رعایت می‌کنیم: مانع از نمازخواندن شما در مساجد نمی‌شویم و تا زمانی که با ما هستید، از حقوق بیت‌المال محرومتان نمی‌کنیم و با شما جنگ نخواهیم کرد؛ مگر اینکه شما شروع‌کنندهٔ جنگ باشید. 🔹علی از حاکمیت خدا نگران نیست و نخواهدبود [ در مسجد نشسته بودم و مردم در اطرافم حلقه زده‌بودند. یکی از خوارج وارد شد و فریاد زد: لا‌حکم‌ الا لله، گرچه مشرکان را خوش نیاید! مردمی که در اطرافم بودند، متوجه او شدند. او دوباره شعار داد: لا حکم‌ الا لله، گرچه همهٔ این مردم نیز آن‌ را نپذیرند! سپس ادامه داد و گفت: لا حکم الا لله، گرچه ابوالحسن‌علی نیز آن را نپذیرد! پاسخ دادم: ] 🔻هرگز ابوالحسن از اینکه حکم مختص خدا باشد، ناراحت نمی‌شود و از پذیرش حکم خدا سرباز نمی‌زند. و اکنون نیز منتظر حکم خداوند دربارهٔ شما هستم! [ مردمی که در اطرافم بودند. پرسیدند: ای امیرالمؤمنین، چرا متعرض آنان نمی‌شوی و آنان را از روی زمین ریشه‌کن نمی‌کنی؟ پاسخ دادم: ] 🔻آنها ریشه‌کن نمی‌شوند و تا روز قیامت در صُلب مردان و رحم زنان خواهند بود! 🔹اکنون وارد شهر خود شوید، خدا شما را رحمت کند [ بار دیگر بین خوارج‌ حاضر شدم و پس از به جا آوردن دو رکعت نماز، دوباره در رابطه با حٓکمیت و حکم قرآن، هم‌چنین در مورد عدم رضایتم از پذیرش حٓکمیت و عدم همراهی آنان با من، صحبت‌کردم. آنها از من پرسیدند: چرا در عهدنامه اسم خود را نوشتی، ولی عبارت امیرالمؤمنین را پاک کردی؟ آیا در حقانیت خویش تردید داشتی؟ در پاسخ آنان گفتم: ] 🔻هنگامی که عهدنامه بین مسلمانان و قریش نوشته‌ می‌شد، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به من فرمودند: « بنویس این عهدنامه بین محمّد، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سهیل‌بن‌عمرو نوشته می‌شود.» مردم مکه اعتراض کردند که اگر ما قبول داشتیم تو رسول خدا هستی، هرگز با تو نمی‌جنگیدیم! لذا آن حضرت به جای کلمهٔ رسول‌خدا نوشت: «محمد فرزند عبدالله». [ آنها گفتند: تو سخنانت را گفتی؛ ولی ما که به حٓکمیت تمایلی پیدا کرده‌ بودیم، به درگاه خداوند توبه کردیم و آمادهٔ جنگ با دشمنان هستیم. اگر تو نیز توبه‌ کنی، با تو همراهی خواهیم‌ کرد و در غیر این صورت، از تو جدا خواهیم شد. در یک کلام کلی و برای ملاطفت با آنان گفتم: ] 🔻من به درگاه الهی توبه می‌کنم و از هر گناهی طلب مغفرت دارم. اکنون وارد شهر خود شوید. خدا شما را رحمت کند. [ شش هزار تن از آنان به شهر بازگشتند؛ ولی شروع به تبلیغ کردند که علی از حٓکمیت عدول کرده‌ است و آن را گمراهی می‌داند، و گفتند: امیرالمؤمنین منتظر فربه‌شدن اسب‌ها و جمع‌آوری اموال است تا در اولین فرصت ما را به‌سوی شام اعزام کند. من در ضمن خطبه‌ای با صراحت اعلام کردم: ] 🔻هرکس گمان کند که من از حٓکمیت عدول کرده‌ام، دروغ می‌گوید و هرکس پذیرش حٓکمیت را گمراهی بداند، خود گمراه شده است! [ خوارج با شنیدن سخن من از مسجد خارج شدند و شعار «لا حکم‌ الا لله» را سر دادند.] 🔹قبل از ارتکاب جرم، مجازات نمی‌کنم [ یکی از یارانم به نام کثیرالحضرمی وارد مسجد کوفه شد. با پنج تن از خوارج روبرو شد که در حال اهانت به من بودند. یکی از آنان گفته بود با خداوند عهد می‌بندم که علی را بکُشم. کثیر با آن‌ها درگیر شده و فردی را که درصدد کشتن من بود، دستگیر کرده بود. او را نزد من آورد و گفت: من خودم شنیدم که او با خدا عهد می‌بست که شما را بکُشد به او گفتم: ] 🔻او را آزاد کن. [ کثیر گفت: آزادش کنم؟! او با خداوند پیمان بسته‌ است که شما را بکُشد! گفتم: ] 🔻می‌خواهی او را بکُشم، وقتی مرا نکشته است؟! [ گفت: او به شما اهانت‌ می‌کرد! گفتم: ] 🔻تو هم اگر می‌خواهی، پاسخ او را بده و به او اهانت کن یا از او بگذر. 📚منابع: ۱. شرح نهج‌البلاغه، ج۲, ص۳۱۱ ۲. أنساب‌الاشراف، ج۲، ص۳۴۹، رقم۴۲۲ ۳. تاریخ‌طبری، ج۴، ص۴۷ ۴. شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۷۹ ۵. کنزالعمال، ج۱۱، ص۳۰۰ ۶. المبسوط، ج۱، ص۱۲۴ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...