هدایت شده از ادمین یار نهضت(هر محب علی یک کانال)
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃قسمت صد و هفتادویکم
❇️ نامهای تاریخی و روشنگر
🔹نامهای برای پاسخ به پرسشهای شما
[ پس از بازگشت از نهروان و سقوط مصر و شهادت مالکاشتر و محمدبنابیبکر و غارتهای متعدد مزدوران معاویه، کوفه وضع مناسبی نداشت. در این میان برخی سؤالات عقیدتی و تاریخی نیز مطرح شده و ابهامات و شبهات بر فضای شهر سایه افکنده بود. در این اوضاع، نظر مرا دربارهٔ ابوبکر و عمر و عثمان میپرسیدند! خطاب به پرسشکنندگان گفتم: ]
🔻من نامهای برای شما خواهم نوشت تا انشاءالله تعالی پاسخی روشن به پرسشهای شما باشد.
[ نامه را نوشتم و به کاتبم عبیداللهبنابیرافع، گفتم: این ده تن از اصحاب معتمدم را نزد من فراخوان و اسامی آنها را گفتم.
این ده نفر که آمدند، به آنها گفتم: ]
🔻این نامه را بگیرید و عبیداللهبنابیرافع آن را بر مردم بخواند و شما هر جمعه حاضر باشید، اگر کسی اعتراضی کرد و بر شما ایراد گرفت، با او منصفانه رفتار کنید و با کتاب خدا پاسخش دهید.
🔻بسماللهالرحمنالرحیم
از بنده خدا علی، امیرالمؤمنین، به مؤمنان و مسلمانان از شیعیان خود
خداوند متعال میفرماید:
{وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ}
(و ابراهیم از شیعیان و پیروان او بود.)
🔻شیعه اسمی است که خداوند در کتاب خویش به آن شرافت بخشیده است. این اسم اختصاص به ابراهیم ندارد؛ بلکه شما نیز شیعیان محمّد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله هستید و در این نامگذاری بدعتی وجود ندارد.
[ آنگاه پیرامون زندگی اعراب قبل از اسلام، مطالبی نوشتم و آیاتی از قرآن را ذکر کردم. سپس به رسالت پیامبر و زمان رحلتش اشاره کردم: ]
🔻 خداوند پیامبرش محمد صلیاللهعلیهوآله را در حالی از این دنیا بُرد که من از این پیراهن که به تن دارم، به او نزدیکتر بودم و باور نمیکردم و حتی از خاطرم نمیگذشت که مردم به شخص دیگری توجه کنند! اما مردم به دلایلی، از سپردن امر حکومت به من دریغ کردند.
[ من در این نامه، تمام حوادث روزهای نخست رحلت پیامبر اسلام و بیعت مردم با ابوبکر و به خلافت رسیدن او به جای خودم، را نوشتم. همچنین به خلافت عمر و نیز عثمان اشاره کردم و اینکه شورای خلافت عمر، باز هم حق مرا تضییع، و خلافت عثمان را بر من ترجیح دادند: ]
🔻اعضای شورای خلافت میترسیدند که اگر من زمام امر حکومت را در اختیار داشته باشم، بر آنان سخت بگیرم و گلویشان را بفشارم و سهمی از حاکمیت به آنان نرسد! بههمین دلیل، در برابر من متحد شدند و حکومت را از دست من گرفتند و به عثمان تحویل دادند، به این امید که سهمی نیز به آنان برسد و حکومت را در میان خود دستبهدست بچرخانند!
🔻تا این که دوران خلافت عثمان با قتل او به پایان رسید؛ در حالی که من دخالتی در قتل وی نکردم. بعد از قتل عثمان، مردم همچون شتران تشنه که به آبشخور خود هجوم میآورند، برای بیعت به سمت من، هجوم آوردند. اولین کسانی که با من بیعت کردند، طلحه و زبیر بودند. اما چون تسلیم خواستهٔ آنان نشدم و آنان را به حکومتی منصوب نکردم، علیه من توطئه کردند و همراه با عایشه، جنگ جمل را به راه انداختند. بعد از پیروزی من بر آنان در جنگ جمل، به سمت کوفه رهسپار شدم.
در این هنگام به غیر از منطقه شام، همه اطراف و نواحی مملکت نظم یافته و تحت زمامداری من بود.
🔻در این هنگام بهانهجوییهای معاویه(مانند: درخواست حکومت شام) شروع شد.
نگاهی در مردم شام افکندم، دیدم آنان باقیماندهٔ همان احزاباند؛ همچون پشههایی که بههوای روشنایی گرد هم آمده و گرگهای پرطمع که از هر سو به شام روی آورده و در آنجا سُکنا گزیدهاند! آنان را به اطاعت فرا خواندم و به وحدت و حفظ جماعت دعوتشان کردم؛ اما نپذیرفتند و راه تفرقه و دشمنی با من را برگزیدند و در مقابل مسلمانان صفآرایی کردند و با شمشیر و نیزه به رویارویی با آنان برخاستند.
وقتی کار به اینجا کشید، من نیز به مقابله با آنان برخاستم.
🔻سپس ماجرای حکمیت و نتیجه صلح با معاویه و پیدایش گروه خوارج و سستی مردم کوفه را در مقابل معاویه بازگو کردم.
[ در آخر نامه چنین بیان کردم: ]
🔻من امروز با شما همانگونه هستم که دیروز با شما بودم؛ ولی امروز شما بر عهد دیروز خویش نیستید. بیچاره کسی که شما امروز یاور او باشید!
به خدا سوگند، اگر خدا را یاری کنید، خدا نیز به شما یاری رساند و گامهای شما را استوار کند.
پروردگارا، ما و اینان را از رهروان راه هدایت و بیرغبت به دنیا قرارده و آخرت را برای ما بهتر از دنیا مقدر فرما.
.
📚منابع:
۱. سورهٔ صافات، آیه۸۳
۲. کشف المحجة، ص۲۳۵
۳. الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۷۴
۴. المسترشد، ص۷۷
۵. شرح نهجالبلاغه، ج۶، ص۹۴
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
هدایت شده از ادمین یار نهضت(هر محب علی یک کانال)
🔵 سبکباران
💠 تَخَفّفوا تَلحَقوا : سبکبار شوید تا به مقصد برسید.
📒 #نهج_البلاغه ، خطبه ۲۱
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
هدایت شده از ادمین یار نهضت(هر محب علی یک کانال)
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🔸🔸 نامه ی ۳۱ نهج البلاغه 🔸🔸
🔸 منشور تربیت بشریت (۴) 🔸
🔴 چهارده ویژگی دنیا (۲)
🔻آخر همهٔ زندگی ها مرگ است. چه قدر خوب است آدم گاهی از آخر شروع کند. یک نفر را در این عالم پیدا کنید که عمری گذرانده باشد و مریض نشده باشد. زمان ما را اسیر خودش می کند. چه قدر برنامه ریزی ها کردیم و انجام نشد و زمان برای ما تصمیم گرفت. من زمانی در اصفهان در دههٔ محرم از صبح تا شب ۱۳ منبر می رفتم؛ ولی الان وقتی در روز پنج تا منبر می روم احساس می کنم دیگر توان و کشش ندارم. ممکن است در دنیا دل بستهٔ عزیزی شویم، دل بستهٔ پدر و مادر و فرزند شویم ولی مرگ آنها می رسد. همهٔ ما در معرض مصیبت ها هستیم. گاهی در جوانی چیزهایی را برای خودتان هدف گذاری می کنید و به سمت آن می روید و وقتی به آن رسیدید، می بینید چه اشتباهی کرده اید و اصلاً اشتباه هدف گذاری کرده اید. دنیا خیلی فریب دهنده است. دنیا خیلی زیرکانه ما را گول می زند . همهٔ ما منتظر مرگ هستیم.
🔻 حضرت در یکی از حکمت های نهج البلاغه می فرمایند: هر نفسی که انسان می کشد قدمی است که به سوی قبر بر می دارد.
آیا کسی را سراغ دارید که از اوّل تا آخر عمرش فقط شاد بوده باشد و هیچ رنجی به او نرسیده باشد؟! این گونه نیست. بهشت است که سراسر خوشی است. چه شب های قدر، که با خود گفتیم پاک شدیم و همان گونه می مانیم. ولی باز همه چیز خراب شد. چه شب های عاشورایی که صفا کردیم ولی محرم تمام نشده خراب شد و شهوات و خواسته های دل ما را زمین زد. هر تولد در کنار پیام شادی به دنیا آمدن یک انسان، پیامی هم برای کسانی دارد که باید بروند، قاعدتاً با هر تولدی یک نفر آمادهٔ رفتن می شود ولی نوبت چه کسی است؛ خدا می داند.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
📒 #نهج_البلاغه ، نامه ۳۱
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
هدایت شده از ادمین یار نهضت(هر محب علی یک کانال)
⚜ ویژگیهای اجتماعی کارگزاران 🔟
💎 مسئول انقلابی، مرد میدان است نه اهل شعار و وعده دروغ
💠 خطاب به مالک اشتر: مبادا هرگز...مردم را وعده ای داده، سپس خلف وعده نمایی،...خلاف وعده عمل كردن، خشم خدا و مردم را بر می انگيزاند، كه خدای بزرگ فرمود: «دشمنی بزرگ نزد خدا آن كه بگوييد و عمل نكنيد».
📚 #نهج_البلاغه ، نامه ۵۳ ، بند ۱۲
#انتخاب_اصلح
#ویژگی_اجتماعی
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
هدایت شده از ادمین یار نهضت(هر محب علی یک کانال)
ختم روزانه نهج البلاغه(30).mp3
3.04M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۱۷ تا ۱۶
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
هدایت شده از ادمین یار نهضت(هر محب علی یک کانال)
سهم #روز_صد_وهشتاد_وششم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۷ تا ۱۶
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه16 : ( پس از بیعت مردم مدینه با امام علیه السلام این اولین سخنرانی آن حضرت در سال ۳۵ هجری است).
1⃣ اعلام سياستهای حكومتی
♦️آنچه می گويم به عهده می گيرم و خود به آن پای بَندم. کسی که عبرت ها برای او آشکار شود و از عذاب آن پند گيرد، تقوا و خويشتن داری او را از سقوط در شبهات نگه می دارد. آگاه باشيد تيره روزی ها و آزمايش ها همانند زمان بعثت پيامبر(صلی الله علیه و آله) بار ديگر به شما روی آورد. سوگند به خدايی که پيامبر(صلی الله علیه و آله) را به حق مبعوث کرد، سخت آزمايش می شويد، چون دانه ای که در غربال ريزند، يا غذايی که در ديگ گذارند به هم خواهيد ريخت، زير و رُو خواهيد شد، تا آنکه پايين به بالا و بالا به پايين رود؛ آنان که سابقه ای در اسلام داشتند و تاکنون منزوی بودند بر سر کار می آيند و آنها که به ناحق پيشی گرفتند عقب زده خواهند شد.
2⃣ فضائل اخلاقی امام (علیه السلام)
♦️"به خدا سوگند، کلمه ای از حق را نپوشاندم؛ هيچ گاه دروغی نگفته ام؛ از روز نخست به اين مقام خلافت و چنين روزی خبر داده شدم. آگاه باشيد، همانا گناهان چون مرکب های بدرفتارند که سواران خود (گناه کاران) را عنان رها شده در آتش دوزخ می اندازند. آگاه باشيد، همانا تقوا چونان مرکب های فرمانبرداری است که سواران خود را عنان بر دست وارد بهشت جاويدان می کنند. حقّ و باطل هميشه در پيکارند و برای هر کدام طرفدارانی است. اگر باطل پيروز شود جای شگفتی نيست، از دير باز چنين بوده و اگر طرفداران حق اندکند چه بسا روزی فراوان گردند و پيروز شوند، امّا کمتر اتّفاق می افتد که چيز رفته باز گردد.
می گويم: «کلمات امام(علیه السلام) پيرامون حقّ و باطل، از سخنان نيکويی است که کلام کسی از سخن سرايان به آن نخواهد رسيد، و بيش از آنچه که ما در شگفت شويم، شگفتی برابر آن فرومانده است، در اين کلمات امام(علیه السلام) ريزه کاری هايی از فصاحت است که نه زبان قدرت شرح آن را دارد و نه انسانی می تواند از دَرّه های عميق آن بگذرد، اين اعتراف مرا کسانی که در فصاحت پيشگام و با سابقه اند، درک می کنند.»"
3⃣ سرگردانی مردم و ضرورت تقوا
♦️ آن کس که بهشت و دوزخ را پيش روی خود دارد در تلاش است. برخی از مردم به سُرعت به سوی حق پيش می روند که اهل نجاتند و بعضی به کندی می روند و اميدوارند و ديگری کوتاهی می کند و در آتش جهنّم گرفتار است. چپ و راست گمراهی و راه ميانه، جادّه مستقيم الهی است که قرآن و آثار نبوّت آن را سفارش می کند و گذرگاه سنّت پيامبر(صلی الله علیه و آله)است و سرانجام بازگشت همه بِدان سُو می باشد. ادّعاکننده باطل نابود شد و دروغگو زيان کرد، هر کس با حق در افتاد هلاک گرديد. نادانیِ انسان همين بس که قَدر خويش نشناسد. آنچه بر اساس تقوا پايه گذاری شود نابود نگردد. کشتزاری که با تقوا آبياری شود تشنگی ندارد. مردم! به خانه های خود روی آوريد، مسايل ميان خود را اصلاح کنيد، توبه و بازگشت پس از زشتی ها ميسّر است. جز پروردگار خود ديگری را ستايش نکنيد و جز خويشتنِ خويش ديگری را سرزنش ننماييد.
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
هدایت شده از ادمین یار نهضت(هر محب علی یک کانال)
سهم #روز_صد_وهشتاد_وششم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۷ تا ۱۶
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه17 : (در این خطبه مدعیان قضاوت را می شناساند که عهده دار قضاوت هستند و شایسته آن نیستند)
1⃣ شناخت بدترين انسانها
♦️دشمن ترين آفريده ها نزد خدا دو نَفرند : مردی که خدا او را به حال خود گذاشته و از راه راست دور افتاده است؛ دل او شيفته بدعت است و مردم را گمراه کرده، به فتنه انگيزی می کشاند و راه رستگاری گذشتگان را گُم کرده و طرفداران خود و آيندگان را گمراه ساخته است. بار گناه ديگران را بر دوش کشيده و گرفتار زشتی های خود نيز می باشد. و مردی که مجهولاتی به هم بافته و در ميان انسان های نادانِ امّت جايگاهی پيدا کرده است؛ در تاريکی های فتنه فرو رفته و از مشاهده صلح و صفا کور است. آدم نماها او را عالم ناميدند که نيست، چيزی را بسيار جمع آوری می کند که اندک آن بهتر از بسيار است، تا آنکه از آب گنديده سيراب شود و دانش و اطّلاعات بيهوده فراهم آورد.
2⃣ روانشناسی مدعيان دروغين قضاوت
♦️ در ميان مردم با نام قاضی به داوری می نشيند و حلّ مشکلات ديگری را به عهده می گيرد؛ پس اگر مشکلی پيش آيد، با حرفهای پوچ و توخالی و رأی و نظر دروغين، آماده رفع آن می شود. سپس اظهارات پوچ خود را باور می کند. عنکبوتی را می ماند که در شبهات و بافته های تار خود چسبيده، نمی داند که درست حکم کرده يا بر خطاست؟ اگر بر صواب باشد می ترسد که خطا کرده و اگر بر خطاست، اميد دارد که رأی او دُرست باشد. نادانی است که راه جهالت می پويد؛ کوری است که در تاريکی گمشده خود را می جويد؛ از روی علم و يقين سخن نمی گويد؛ روايات را بدون آگاهی نقل می کند؛ چون تندبادی که گياهان خشک را بر باد دهد، روايات را زير و رو می کند که بی حاصل است. به خدا سوگند، نه راه صُدور حکم مشکلات را می داند و نه برای منصب قضاوت أهليّت دارد! آنچه را که نپذيرد علم به حساب نمی آورد و جز راه و رسم خويش مذهبی را حق نمی داند؛ اگر حکمی را نداند آن را می پوشاند تا نادانی او آشکار نشود؛ خون بی گناهان از حکم ظالمانه او در جوشش و فرياد ميراث بر باد رفتگان بلند است. به خدا شکايت می کنم از مردمی که در جهالت زندگی می کنند و با گمراهی می ميرند، در ميان آنها کالايی خوارتر از قرآن نيست اگر آن را آن گونه که بايد بخوانند و متاعی سودآورتر و گران بهاتر از قرآن نيست اگر آن را تحريف کنند و در نزد آنان چيزی زشت تر از معروف و نيکوتر از مُنکر نمی باشد.
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی