eitaa logo
لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ
89 دنبال‌کننده
274 عکس
165 ویدیو
6 فایل
وظیفه ی هر مومن تبین مسائل بهترین تبین تنها با کلام الله المتعال ،پیامبران و اوصیای برحقشان صورت میگیرد خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار ارتباط با ادمین @Allahoakbar12
مشاهده در ایتا
دانلود
یهودى فورا به فضیل گفت شهاتین را بر زبان من جارى کن که من به خداى محمد ایمان آوردم از این به بعد در دین یهودیت ماندن خطاى محض است چون من در کتاب تورات خوانده بودم ؛ یکى از صفات امّت پیغمبر آخرالزمان اینست که هرگاه یکى از آنان از عمل هاى زشت خود از صمیم دل و از روى حقیقت توبه نمود خاک در دست آنان زر خواهد شد و به قدرت کامله حق خاک بى مقدار زر و درهم و دینار گردید. بدان که در زیر بستر من جز خاک چیزى نبود من خواستم که تو را آزمایش و امتحان کنم چون خداى بزرگ خاک را به دست تو زر ناب گردانید بر من دو حقیقت آشکار شد. یکى اینکه دانستم تو از روى حقیقت و از صمیم قلب توبه کرده اى و دیگر اینکه ، دینى که حضرت موسى از آن در تورات خبر داده و آن دین مقدس را ناسخ دین خود و دین بعد از خود (دین مسیح ) دانسته همین دینى است که تو دارى از این رو یهودى به دست فضیل مسلمان شد. https://eitaa.com/tabyenehandavar
🍁امام محمد باقر (عليه السّلام) فرمودند: هر كس تسبيح حضرت زهرا (عليها السّلام) را بگويد سپس طلب آمرزش كند آمرزيده خواهد شد. اين تسبيح به زبان يك صد مرتبه است ولى در ميزان عمل يك هزار تسبيح به شمار مى‌رود، و شيطان را دور مى‌كند، و خداوند رحمان را خشنود مى‌سازد.... بعد از تسبیحات حضرت زهرا ع یک مرتبه استعفرالله بگوید. 📗ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ج۱ ص۱۶۳ https://eitaa.com/tabyenehandavar
در کتاب «ربع قرن مع العلامة الأمینی»؛ حکایت زیبایی از زبان «علامه امینی» نقل شده است که بسیار شنیدنی است. ایشان گفته است: «من روزی دنبال یک کتابی می گشتم، برای استفاده در «الغدیر»، خیلی هم ضروری بود، رفتم پیش یکی از علماء در نجف، گفتم این کتاب را به من بدهید. گفت: من نمی دهم! گفتم: پس اجازه بده من بیایم در منزل شما، و از روی این کتاب استنساخ کنم. گفت: نمی شود! گفتم: من حاضرم بیایم دم دروازه تو بنشینم و یک نفر هم بالای سر من بایستد و کتاب هم دست شما باشد و من از رویش بنویسم. گفت: نه اجازه نمی دهم!! خیلی ناراحت شدم و رفتم حرم حضرت امیر و گفتم: یا علی! من این کتاب را برای خودم نمی خواهم، برای شما می خواهم؛ تا این را گفتم، یک دفعه به دلم افتاد که بروم به زیارت امام حسین(سلام الله علیه). وقتی به دلم افتاد، دیگر بی اختیار حرکت کردم به سمت کربلا. در حرم امام حسین مشغول خواندن زیارت نامه بودم که یکی از علما و اساتید حوزه علمیه کربلا من را دید و گفت: آقای امینی اینجا چه کار می کنی؟ گفتم: آمدم زیارت. چون صبح بود گفت: بیا برویم منزل ما و صبحانه بخوریم. رفتیم منزل ایشان و در یک اتاقی نشستیم، ایشان تا رفت که صبحانه و چایی بیاورد، من کتاب های ایشان را نگاه می کردم، چشمم افتاد به کتابی که دنبالش می گشتم، وقتی ایشان آمد گفتم: من این کتاب را می خواستم ولی به من ندادند و این برای من ضروری است. گفت: آقای امینی از فلان کتابخانه آمده بودند و این کتاب را به پول گزافی می خواستند و من ندادم؛ ولی من این کتاب را به شما می بخشم و بذل می کنم تا برای امیرالمؤمنین کار بکنی.
🌱امیرالمؤمنین علی علیه السلام: مِنَ الْخُرْقِ الْمُعَاجَلَةُ قَبْلَ الْإِمْكَانِ، وَ الْأَنَاةُ بَعْدَ الْفُرْصَة.   عجله كردن پيش از فراهم شدن امكانات، و از دست دادن امكانات و سستى كردن پس از فرصت، از حماقت و نادانى است. https://eitaa.com/tabyenehandavar
🌱امیرالمؤمنین علی علیه السلام:  إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَةٌ، فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ (صلى الله عليه وآله)، ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ، فَإِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَاجَتَيْنِ، فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَ يَمْنَعَ الْأُخْرَى.   هرگاه حاجتى به درگاه حق داشتى، نخست با صلوات بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) شروع كن، سپس حاجت خود را بخواه زيرا خداوند، كريم تر از آن است كه دو حاجت از او بخواهند، يكى را قبول و ديگرى را رد كند. نهج البلاغه،  حکمت۳۶۱ https://eitaa.com/tabyenehandavar
🌱امیرالمؤمنین علی علیه السلام:  لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءاً، وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مُحْتَمَلًا.   هر سخنى كه از دهان كسى خارج مى شود، تا احتمال خير و نيكى در آن مى يابى حمل بر فساد مكن. نهج‌البلاغه، حکمت۳۶۰ https://eitaa.com/tabyenehandavar
اینگونه جذب کرد! نقل می‌کنند جماعتی از بچه‌های سنی شهر سامراء شروع به آزار و اذیت مرحوم میرزای شیرازی و شیعه‌های آنجا نمودند، ولیکن شیعه‌ها بنا به دستور میرزا این آزارها را تحمل کردند تا آنکه یک جوانی می‌خواست ازدواج کند، با خود فکر کرد نزد میرزا رفته و درخواست کمک نماید، چنانچه به خواسته‌اش اعتنا نکرد او را اذیت کند، به منزل میرزا آمد و درخواست کمک نمود، میرزا فرمود: ازدواج شما چه مبلغی هزینه دارد؟ جوان گفت: بیست لیره؛ آن مرحوم با آنکه با این جوان هم مذهب نبود و مورد آزار و اذیت آنان قرار داشت، تمام آن مبلغ را به او داد، جوان بسیار خوشحال شده داستان را برای پدرش تعریف کرد و پدر هم ماجرا را برای دیگران و بزرگان شهر نقل کرد، همه از بزرگواری میرزای شیرازی شگفت‌زده شدند و گفتند؛ سزاوار نیست چنین شخصیتی را که در شهر ماست اذیت و آزار کنند و جماعتی از آنان با یک شمشیر و قرآن نزد میرزا آمدند (این رسم عذرخواهی و توبه آن زمان بوده) عرض کردند: فرزندان ما شمارا اذیت کرده‌اند، چنانکه مایل باشید از تقصیر آن‌ها بگذرید وگرنه این شمشیر انتقام را بگیرید و ما به این قرآن سوگند می‌خوریم بعدازاین شمارا اذیت نکنیم، مرحوم میرزای شیرازی فرمود: این‌ها فرزندان من هستند و احتیاجی به انتقام نیست و من به خوش‌رفتاری و حسن هم‌جواری شما اطمینان دارم. این حسن تدبیر میرزا سبب شد یک الفت و محبتی بین شیعه و سنی و بین میرزا و بزرگان شهر پیدا شد و برخی از آنان بدست میرزا شیعه شدند. https://eitaa.com/tabyenehandavar
4.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پنج میانبر برای مسیر بندگی خدا چکار کنیم بنده شویم؟ الإمامُ عليٌّ عليه السلام : العُبوديَّةُ خَمسَةُ أشياءَ : خَلاءُ البَطنِ، وَ قِراءةُ القرآنِ، و قِيامُ اللَّيلِ، و التَّضَرُّعُ عِندَ الصُّبحِ، و البُكاءُ مِن خَشيَةِ اللّه ِ .حديث امام على عليه السلام : بندگى در پنج چيز است: اندرون از طعام تهى داشتن، قرآن خواندن، شب را به عبادت گذراندن ، و زارى كردن [به درگاه خداوند] هنگام صبح ، و گريستن از ترس خدا. آیت الله مجتهدی تهرانی https://eitaa.com/tabyenehandavar
استاد حاج شیخ حسین انصاریان: روزی یکی از دوستان گفت در یکی از مناطق نزدیک به تهران یک پیر زن هشتاد ساله نابینا هست، و قدرت روحی قوی دارد و اهل معناست،اگر خواستید به دیدن ایشان برویم.. بعد از ظهری حرکت کردیم و بالاخره به منزل آن بانوی محترم رسیدیم.. بعد از سلام و احوالپرسی گفتم خانم برنامه روزانه و شبانه ات چیست؟!(چون می‌دانستم اهل خدا بر هر ثانیه از زندگی شان برنامه دارند، برنامه معنوی عبادی.) گفت :اکنون که چشم ندارم تنها کاری که می‌توانم بکنم یا شکر است یا نماز.. شب ها هم دو ساعت مانده به اذان صبح بیدار میشوم و قرآن می‌خوانم! گفتم :شما حافظ قرآن هستید؟! گفت : نه، ولی روزی که چشم هایم گور شد به پروردگارم نگفتم که چشم های مرا برگردان. چون دیدم او راضی به کوری من است و من هم راضی به رضای او شدم ولی با گریه گفتم ای معبود من چشمم را به دنیا بستی و من ممنونم. لکن من تنها چیزی که با او در این دنیا مانوسم قرآن است.. چشمم را بر قرآن مبند! فلذا از آن روز هر وقت قرآن باز میکنم چشمم روشن می‌شود و می‌توانم قرائت قرآن بکنم قرآن را که میبندم باز همان کوری سابق برمی‌گردد. https://eitaa.com/tabyenehandavar
میزنم زمین هوا میره!!! حضرت صادق سلام الله علیه فرمود: إنّ في السَّماءِ ملَكَينِ مُوَكَّلَينِ بِالعِبادِ ، فمَن تَواضَعَ للّه ِ رَفَعاهُ ، و مَن تَكَبَّرَ وَضعاهُ . در آسمان دو فرشته بر بندگان گماشته شده اند ، پس هر كه براى خدا فروتنى و تواضع كند، او را بالا برند و هر كه تكبّر ورزد، او را پست گردانند. میزان الحکمه(تواضع) بقول یکی از اساتید: عرفانی ترین شعر، این شعر بچه هاست که می‌گویند: میزنم زمین هوا میره.... آری هر کس خودش را زد زمین خدا بردش بالا... https://eitaa.com/tabyenehandavar
آیت الله علی پناه اشتهاردی : مرحوم آیت الله بروجردی برخی از خواب های خود را که در نظر خودشان رویای صادقه بود نقل می کرد! از جمله می فرمود: من در خواب دیدم آخوند خراسانی علیه الرحمه خیلی چاق و با عظمت است ولی اندکی بعد خیلی خیلی لاغر و ضعیف شد. با تعجب از ایشان پرسیدم جریان چیست؟! فرمود: من در بین مردم جایگاه داشتم مورد احترام بودم عظیم بودم. لکن برخی از طلاب بخاطر مسائل مشروطیت آنقدر غیبت مرا کردند آبرویم را ریختند ضعیفم کردند! مرحوم آقای بروجردی می فرمود: در صحن امیر مؤمنان طلبه ها دو دسته بودند گروهی کار مرحوم صاحب عروه را تایید می‌کردند و گروهی کار آخوند را. ولی من یک کلمه حرف نمی زدم.. آقایان عزیز در مسائل سیاسی((وحتی در تمام مسائل)) علاوه بر بصیرت کافی خود نگهدار باشید زود لعن نکنیم فحش ندهیم این ها حساب کتاب دارد...‌ https://eitaa.com/tabyenehandavar
علامۀ مجلسى (ره) در بحار الانوار روايتى از كتاب جامع الاخبار از رسول اكرم (ص) نقل كرده است كه فرمودند: «سياتى زمان على الناس يرون من العلماء كما يفر الغنم من الذئب. ابتلاهم بثلاثة اشياء: الاول يرفع البركة من اموالهم، و الثانى سلط اللّه عليه سلطانا جائرا و الثالث يخرجون من الدنيا بلا ايمان.» زمانى فرا مى‌رسد كه مردم از علما مى‌گريزند، همان‌گونه كه گوسفندان از گرگ فرار مى‌كنند، در آن شرايط، خداوند آنان را به سه مصيبت گرفتار مى‌كند: اول آنكه بركت را از اموالشان بر مى‌دارد. دوم آنكه سلطان ستمگرى را بر آنان حاكم مى‌كند و سوم آنكه در هنگام مرگ آنان را بى‌ايمان از دنيا مى‌برد. https://eitaa.com/tabyenehandavar