eitaa logo
تبیین، تحلیل و اجتهاد
838 دنبال‌کننده
17 عکس
13 ویدیو
1 فایل
این کانال جهت بارگذاری متن‌های تحلیلی_تبیینی راه‌اندازی شده و وابسته به مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری می‌باشد. ادمین: @im_enqelabi
مشاهده در ایتا
دانلود
📎مسأله، تبیینِ حقایقِ انقلاب است، برای بیدارکردنِ دیگران از جهالت، و در برابرِ حیرتِ ضلالت.... 📎تماشاگریم یا کنشگر؟! زائریم یا مجاهد؟! میدان‌داریم یا حاشیه‌نشین؟! مرثیه‌خوانیم یا رجزخوان؟! اثرگذاریم یا بی‌خاصیّت؟! منفعلیم یا مهاجم؟! افشاگریم یا خاموش؟! سکوتیم یا خروش؟! آسوده‌خاطریم یا دغدغه‌مند؟! چاهیم یا چراغ؟! منفعت‌طلبیم یا حقیقت‌طلب؟! مصلحت‌اندیشیم یا انقلابی؟! مصرف‌کننده‌ایم یا مولّد؟! ساکنیم یا متحرّک؟! ✍ مهدی جمشیدی @tabyin_tahlil_ejtehad
⚪️سفیدخوانی ۳ خبرِ حاشیه ساز این روزها یک ویژگی جالبِ مشترک دارند. اول خبرها را مرور کنیم: یک/ خبر مخالفت با شفافیت در جلسات کمسیون ویژه طرح صیانت دو/ خبر افزایش ۳۰۰ درصدی رشد اختلاس سه/ خبر مخالفت مجلس با شفافیت در دارایی مسوولین. غرضم صرفا سواد رسانه‌ایست؛ اما ویژگی مشترک این سه خبر. مدت‌ها پیش یکی از دوستان گرافیستم می‌گفت که پوستری برای یک نهاد دولتی طراحی کرده که دوسوم آن سفید بوده است. بعد از انتشار، یک روزبرای کاری گذرش به همان کارفرمای دولتی می‌افتد و متوجه می شود که همه پوسترها یک سوم شده و بقیه‌اش برش خورده است. با دلخوری پرس وجو می‌کند ومتوجه می‌شود که مدیر مربوطه تلقی اسراف داشته و همه پوسترها را برش زده است تا برای کار دیگری استفاده شود. متعجب بود که چطور این مدیر متوجه نشده که این بخش سفید پوستر جزئی از پوستر است و توسط ذهن مخاطب پر می شود. این روزها وقتی میزان اطلاع مخاطب از اخبار روز را می بینم یاد همین بخش سفید پوستر می افتم که قرار بود تکمیل آن بر عهده ذهن مخاطب باشد. بهتر از [لفظ] سفید خوانی برای این عارضه‌ی عصر شبکه پیدا نکردم. به خودتان رجوع کنید. شما عمدتا فقط تیتر می‌خوانید. خاصه در حوزه خبر. دلیلی هم ندارد وارد متن شوید. کمترین دلیلش اینست که وقت ندارید و مگر ممکن است این میزان خبر را تک تک بررسی کنید و وارد جزئیات شوید. اساسا عصر جدید رسانه، عصر جزئیات گریزی است. خلاصه اینکه تیترها از جلوی چشم شما عبور می‌کند و شما متناسب با یک تیتر قضاوت می‌کنید. اما واقعا یک تیتر کفایت می‌کند؟ خبر جزئیات ندارد؟ وقت ندارید. حال ندارید. انگیزه ندارید و... به هر دلیل تمایلی ندارید جزئیات خبر را مرور کنید. اما مگر ممکن است جزئیات را رها کنید. بالاخره هر تیتری ذهن شما را ناخودآگاه سمت جزئیات خبر می برد. حالا سوال اینست که این جزئیاتی که خوانده نمیشود از کجا می‌رسد؟ هیچ. ذهن خود به خود این جزئیات را می‌سازد. نام این فرآیند را سفید خوانی بگذاریم. یعنی ذهن شما آنچه را نمی‌بیند می‌سازد. ذهن نمی‌تواند تیتر خبر را بدون جزئیات رها کند. شما نخوانید، خودش می‌خواند. اینجاست که ممکن است به خطا بیافتد. حالا ۳ خبر ابتدایی را مجدد با مختصری از جزئیات مرور کنید: یکم. خبر عدم شفافیت در بررسی طرح صاینت، تنها یک پیشنهاد بود در کنار پیشنهادات دیگر. ضمن اینکه در همین پیشنهاد نیز تاکید شده است که کل جلسات از سامانه رسانه مجلس شفاف پخش می شود. دوم. ۳۰۰ درصد، رشد اختلاس نیست. ۳۰۰ درصد رشد کشف اختلاس است. رشد کشف می‌تواند یا رشد اختلاس باشد و یا رشد نظارت. سوم. شفافیت در درآمد و دارایی مسوولین بحث مشترک مجلس گذشته و تصمیم مجمع تشخیص مصلحت است نه مجلس یازدهم. حالا سوال مهم: چه میشود که این خطای ذهنی به صورت خطای مشترک بین الاذهانی خودش را نشان می دهد؟ بماند بعد. ✍محسن مهدیان @tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
🔻 تقیه رهبری در موضوع واکسن 🔹 تقیه چیست و در چه مواردی بکار میرود؟ 🔸 تقیه یعنی پنهان کردن عقیده، نظر و حقیقتی در برابر مخالفان در شرایطی که: ▪️ ضرر جانی یا مالی متوجه شخص یا مسلمین باشد ▪️ اجتناب از ضرر دینی یا دنیایی مسلمین باشد ▪️ موجب اصلاح امت باشد ▪️ در جهت دفع ظلم از خود و دیگران . . . ◀️ نکته مهمی که در باب تقیه باید به آن اشاره کرد آن است که تقیه برای حفظ جان و مال مسلمین و نیز تداوم و ماندگاری جامعه مسلمین است که توسط اهل بیت عصمت و طهارت به شیعه آموزش داده شده است. ◀️ نکته دیگر و با اهمیت تقیه این است که تقیه در شرایط خاصی جایز است و اگر گزاره های الزامی تقیه وجود نداشته باشد موضوعیت آن منتفی است. ✅ در این دوران(مقطع سی‌وپنج ساله از ۱۴۸ تا ۱۸۳ هجری)، تنها چیزی که می‌توانست مبارزه و حرکت فکری و سیاسی اهل بیت (علیهم‌السّلام) و یاران صدیق آنان را مجال رشد و استمرار بخشد، تلاش خستگی‌ناپذیر و جهاد خطیر آن بزرگواران بود و توسل به شیوه‌ی الهی «تقیه». و بدین ترتیب است که عظمت حیرت‌آور و دهشت‌انگیز جهاد حضرت‌موسی‌بن‌جعفر (علیه‌وعلی‌ابائه‌التحیّةوالسّلام) آشکار می‌گردد.(مقام معظم رهبری ۱۳۶۸/۰۷/۲۶) ◀️ ادله رد نظر مخالفین واکسن در تقیه رهبری در موضوع واکسن: 1️⃣ تقیه در جهت حفظ جان و مال مسلمین ضرورت پیدا میکند در حالی که اگر ادعای مخالفان واکسن صحیح باشد ولی فقیه با تقیه خود در حال نابودی جان و مال مسلمین است!! 🔸 مگر مخالفان واکسن نمیگویند واکسن موجب فوت دهها هزار مسلمان شیعه شده است؟ پس ولی فقیه با واکسن زدن خود و تقیه در ابراز عقیده قلبی خود در خصوص مضر بودن واکسن و دستور به واکسیناسیون عمومی جان و مال مسلمین را به خطر انداخته است و این برخلاف الزامات فقهی تقیه است. 2️⃣ تقیه عموما در شرایطی اتخاذ میشود که ولایت یا شیعیان در تنگنا و تنهایی باشند اما در شرایط حاضر که ولایت جامعه حاکم بر امور مسلمین است و ارکان موثر حاکمیت مانند سپاه، ارتش، دولت، مجلس،صداوسیما و ... تحت امر ایشان است ضرورتی برای تقیه در این باب وجود ندارد. 3️⃣ تقیه یک حکم سیاسی و در شرایط خاص و موقت است که پس از خارج شدن از مکان و زمان تقیه به طرق مختلف نشانه های آن با تبیین علل و عوامل آن به اطلاع عامه شیعیان میرسد در حالی که در حدود ۲۰ ماه اخیر و در سخنرانیهای مکرر توسط ولایت فقیه ما شاهد یک راهبرد عملیاتی و گفتمانی بوده ایم و در هیچ مکان و زمانی با هیچ اشاره و کلامی پیامی از ایشان مبنی بر تقیه بودن قول و عمل رسمی صادر نشده است!! ✅ مطرح کردن تقیه در قول و عمل ولی فقیه در باب واکسن با توجه به گزاره های موجود در جامعه امری باطل و غیر قابل قبول است. تقیه برای حفظ جان و مال مسلمین و در جهت مصالح کلی جامعه است و امام جامعه نمیتواند در جهت حفظ جان خود و با به خطر انداختن جان مسلمین تقیه کند و موجبات نابودی جامعه مسلمین را فراهم کند. ✍ @tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
🔻«هشت‌سال عبرت»، کافی نیست؟! [1]. یکی از بزرگان حوزوی گفته‌اند: گرانی برای مردم طاقت‌فرسا شده و این‌که با بسیاری از کشورها قهر باشیم، به ضرر مردم است. [2]. عبارت ایشان، دلالت بر همان معنایی دارد که رهبر انقلاب در بیانیۀ گام دوّم انقلاب از آن با تعبیر «تحلیلِ سراپا غلط» یاد کرده است؛ این‌که مشکلات معیشتیِ مردم را نه به اراده و توانمندیِ مسئولان و ظرفیّت‌های وطنی و بومی، بلکه به مناسبات خارجی متصل کنیم و در اقتصاد برون‌زا باشیم. [3]. جالب است که این حرف را حسن روحانی، «هشت سال پیش» مطرح کرد و به واسطۀ آن، عوام ظاهربین و بی‌تحلیل و سطحی‌نگر را فریفت و از آنها رأی گرفت. البتّه غلط‌بودن این تحلیل، در «عمل» ثابت شد، و هشت سال مذاکره و بازی با سند ننگین برجام، هیچ حاصلی برای سفرۀ مردم نداشت. امّا امروز پس از هشت سال، همین سخن ناصواب را از زبان یکی از بزرگان حوزوی می‌شنویم. هم تقلیدِ سیاسیِ ایشان از نیروهای سکولار بسیار مذموم هست، هم تأخیرِ سیاسیِ ایشان در تکرار این تحلیل سراپا غلط. نمی‌دانم «تقلیدِ» ایشان را مذمّت کنم یا «تأخیر»ش را. [4]. صدق گفتۀ ایشان، از حامیان سخن‌شان پیداست؛ علی مطهری و مهدی نصیری و فرید مدرسی. ورشکستگان سیاسی، در کمین نشسته بودند که لقمه‌ای را از دهان ایشان بربیایند و بر آن، موج‌سواری رسانه‌ای کنند. [5]. استاد مطهری، بسیار نسبت به «بیوت علما»، حسّاس بود. ایشان زمانی به حاج احمدآقا گفته بود: مراقب باشید بیت آقای خمینی، مانند بیت آقای بروجردی نشود. اغلب این‌گونه است که مراجع به دلیل «ارتباطات محدود» و «محیط بسته»‌ای که در آن هستند، با واسطه با «واقعیّت» تماس دارند و این واسطه‌ها، همان «اعضای دفتر» هستند. در واقع، اعضای دفتر، «مهندسان مواضع» و «طرّاحان ذهن» این بزرگان هستند. این وضع، خاص آیت‌الله بروجرودی نبود، بلکه آیت‌الله شریعتمداری و آیت‌الله منتظری نیز دچار این آسیب بودند. برخی دیگر نیز چنین هستند که لازم به نام‌بردن نیست. [6]. اینکه بعد از هشت سال «سرافکندگیِ ملّی» و «فقر عمومی» که حسن روحانی با فریب‌کاری رسانه‌ای و خطابه‌های دروغین بر مردم تحمیل کرد، بدانیم این بیراهه به مقصد نمی‌رسد، محتاجِ بصیرت نیست. امروز مردم کوچه و بازار هم از غرب ناامیدند و می‌دانند و مشکل اصلی، «کفایت حاکمان» بوده است نه «سیاست‌های کلّیِ نظام». مشکل این بوده که حسن روحانی، «تنبلی» و «ناکارآمدی» و «بی‌کفایتیِ» خویش را بر ایران تحمیل کرد و سرمایه‌های ملّی را به باد داد و آتشِ «فساد دولتی» را شعله‌ور ساخت. امّا افسوس که این بزرگِ حوزوی، چنین برداشتی ندارد و همچنان چشم به «بیرون» دارد. [7]. عالِم راستین و محقّقِ طالبِ نفس‌الامر، در این اندیشه نیست که سخن و داوری‌اش، با چه کسی اصطکاک می‌یابد و منزلت و اعتبار چه جریانی را می‌خراشد، بلکه دل و جان در گروی «حقیقت» دارد و آن را «محافظه‌کارانه» در پای «بزرگان»، قربانی نمی‌کند. در عمل مشخص شد که این تحلیل، «سراپا غلط» است. مهمّ نیست چه کسی به آن معتقد است: آنان که محقّق هستند نباید اشخاصِ هر چند بزرگ را بر «حقیقت» ترجیح دهند. [8]. باب «نقادی»، به دو صورت بسته می‌شود: یکی با «استبداد آشکار» و دیگری با «قدیس‌سازی از اشخاص». دوران قرون وسطی و کلیسای کاتولیک و سلطنت پاپ‌ها گذشته و نمی‌توان نفهمید و نگفت و نخواست. [9]. بعضی دوستان، هر گاه ناخشنود می‌شوند، پای «ادب» و «ادبیات» و «اخلاق» را به میان می‌کِشند و در قالب تذکرِ اخلاقی، «نسبت ناروا» می‌دهند. همین که کسانی نسبت به خطای بزرگ یک بزرگ حوزوی، حسّاس نیستند و برآشفته نمی‌شوند، امّا این قبیل یادداشت‌های انتقادی را برنمی‌تابید و وظیفۀ شرعیِ خویش می‌دانند که بی‌درنگ، موضع‌گیریِ منفی کنند و بر کرسی موعظه بنشینند یا جوّسازی کنند، نشان می‌دهد که پای «سوگیری سیاسی» در میان است. [10]. اگر برای اثبات سخنم، به «آیت‌الله خامنه‌ای» استناد کنم و نظر ایشان را به عنوان «ولیّ‌فقیه» به میان آورم، متهم به «دخالت‌دادن اقتدار سیاسی در بحث» و «مواجهۀ متعبّدانه و متعصّبانه با ایشان» می‌شوم، و اگر به «واقعیّت‌های عقلی یا تجربی» استناد کنم و «مجتهدانه» و «محقّقانه»، نظرورزی نمایم، متهم به «خودمحوری» و «خویش‌مرکزبینی» می‌شویم. مسأله را به حاشیه نرانیم: نه این‌که انقلاب با بسیاری از کشورها، قهر است، صحیح است؛ و نه این‌که راه‌حل مشکلات معیشتیِ مردم، ارتباطات خارجی و اقتصاد برون‌زا است. هر دو پیش‌فرض ایشان ناصواب هستند و این ناصواب‌بودن، متّکی به هشت‌سال تجربۀ عینی است: «هشت‌سال خسارت محض» و «هشت‌سال عبرت». کافی نیست؟! می‌خواهید به عنوان یکی از بزرگان حوزه، دوباره مردم را سرگردان «مذاکره» و «برجام» و «غرب» و «تعلیق» و «شرطی‌شدن اقتصاد» و ... کنید؟! ✍مهدی جمشیدی @tabyin_tahlil_ejtehad [کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد]
7.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند جمله با جناب حجه‌الاسلام والمسلمین آقای حاج‌علی‌اکبری🔻 @t_manzome_f_r
▫️بله اصل این است که در عدالت‌خواهی، انتقاد شخصی و مصداق‌سازی نشود اما: 🔹۱. عدالت‌خواهی باید ناظر به واقع و متن جامعه باشد و متن‌جامعه بستر موضوعات و جزئیات است، نه کلیات مفهومی. 🔸۲. قضیه هفت‌تپه و دشت مغان و ده‌ها شرکت و بنگاه دیگر، همان جزئیاتی هستند که شخصی نیستند و از قضا رهبر انقلاب از این عدالت‌خواهی‌ها نیز حمایت کرده‌اند. 🔹۳. مردم منتظر تحقق گفتمان‌ عدالت با پرچمداری ائمه‌ی جمعه هستند.، کما اینکه این پرچم‌داری و میدان‌داری جزو وظایف و شئون اصلی ائمه‌ی محترم جمعه است. 🔸۴. مردم دائم، در تریبون نماز جمعه، منتظر خطبه‌هایی هستند که بتواند گرهی از گره‌های زندگی جمعی و اجتماعی‌شان را باز کند و فضا را برای رانت‌خواران و فاسدین، ناامن‌تر کند. 🔹۵. ایضاً مردم مشتاق روئیتِ حمایت و پشتیبانی تمام قدِ شورای سیاست‌گذاری ائمه‌ی جمعه از امامان جمعه‌ی عدالت‌خواه هستند. 🔸۶. ایضاً مردم سؤال‌شان این است که شورای سیاست‌گذاری ائمه‌ی جمعه - خصوصاً رئیس محترم آن شورا - موضع‌شان در رابطه با عدالت‌خواهیِ شفاف و صریح و البته قاعده‌مند، از طرف ائمه‌ی جمعه چیست؟ 🔹۷. ایضاً مردم دوست دارند مرام عدالت‌خواهی رئیس شورای سیاست‌گذاری ائمه‌ی جمعه را - بعد از کم کردن نرده‌ی واسط بین مردم و مسئولین در نماز جمعه تهران - را ببینید. 🔸۸. گفتمان عدالت‌خواهی باید در متن جامعه پیاده شود، اینکه امام جمعه‌ای، بی‌عدالتی و فساد را دور از چشم مردم و فقط از طریق مسئولین امر پیگیری کند، خوب است اما کافی نیست. مردم باید در جریان امور قرار گیرند. 🔹۹. فرض بر این است که ائمه جمعه افراد متقی و بصیر هستند و بدون اسناد قطعی، فسادی را پیگیری نمی‌کنند، بنابراین، تذکر این نکته که فساد و جرم جنبه‌ی حقوقی و قضایی دارد و باید مسئولین مرتبط با آن، متولی پیگیری‌اش شوند، کاملا واضح است و مفروض. باید دید که تأثیر این تذکرِ درست، ائمه‌ی جمعه را بیشتر به سمت عدالت‌خواهی هُل می‌دهد یا محافظه‌کاری؟! 🔸۱۰. کاش رئیس محترم شورای سیاست‌گذاری ائمه‌ی جمعه، در کنار اینکه چه نوع عدالت‌خواهی‌هایی خوب نیست، در مورد برنامه‌ی این شورا برای تحولِ واقعی، جدّی و سریع در نماز‌های جمعه و خطبه‌های آن را هم بیان می‌فرمودند. پ.ن : در گام دوم انقلاب، بیش از هر زمان دیگری نیاز به نهضت تحول در نمازهای جمعه احساس می‌شود. @t_manzome_f_r 📌واحد تبیین و تحلیل مجموعه‌ی تبیین
🔴یک‌بام و دو هوا در دفاع از ذخایر حوزه 🔷چندروزی است که یکی از نویسندگان جوان و دغدغه‌مند (دکتر مهدی جمشیدی)، در نقد یکی از موضع‌گیری‌های سیاسی آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی (حفظه‌الله) نکته‌ای مختصر در کانال ایتایی خودش منتشر کرده است. اما بلافاصله پس از انتشار آن مطلب کوتاه ایتایی، شاهد به جوش آمدن غیرت اسلامی بسیاری از گروه‌های سیاسی و علمی حوزوی هستیم. آنان به حق در دفاع از شأن مرجعیت و لزوم حفظ حرمت مرجعیت سخن می‌گویند و می‌نویسند. خداوند از همه آنان این غیرت دینی را قبول کند. جالب است که پیش از همه جریان‌های سیاسی و علمی حوزوی و حتی پیش از نهادهای رسمی حوزوی، «جریان سیاسی غربگرا» در کشور ما، که در عمل هیچ اعتنایی به توصیه‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی مراجع بزرگوار، از جمله حضرت آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی، نداشته‌اند، به حمایت همه‌جانبه از این مرجع بزرگوار قیام کرده‌اند و خواستار «برخورد سخت» با آن نویسنده جوان هستند. البته امیدوارم که این حمایت‌ها و غیرت‌ها فقط به دفاع از یک موضع‌گیری سیاسی (که به زعم و خیال باطل آنها در راستای موضع‌گیری‌های سیاسی‌شان بوده است) منحصر نشود. بلکه جرأت و شجاعت حمایت از همه دیدگاه‌های این مرجع عالیقدر و عظیم ‌الشأن از جمله دیدگاه‌های ایشان درباره حجاب و موسیقی و ربا و فعالیت‌های اجتماعی زنان و حقوق اسلامی و ... را نیز داشته باشند. یعنی فی المثل اگر کسی در نقد دیدگاه این عالم عظیم‌الشأن در باب حجاب یا موسیقی هم سخنی گفت، نه تنها با همین شدّت و حدّت علیه او موضع‌گیری کنند! بلکه دست کم خودشان در گفتار و نوشتار و رفتار به دیدگاه‌های فرهنگی و اقتصادی این مرجع بزرگوار پایبند باشند؛ تا این حمایت آنها شائبه سوء استفاده سیاسی از این مرجع بزرگوار را نداشته باشد. 🔶در عین حال، به عنوان یک طلبه ناچیز، گلایه‌ای از بزرگان حوزوی هم دارم و آن اینکه حتماً به خوبی می‌دانید که از روز رحلت آملی تاکنون به صورتی بی‌وقفه، سیل تهمت‌ها و افتراها و لعن‌ها و ناسزاها از سوی عده‌ای از مخالفان ولایت و همچنین عده‌ای از روحانیان مخالف فلسفه و عرفان به سوی آن علامه ذوفنون و افتخار علمی حوزه‌های علمیه و جهان تشیع روانه شده است! (تهمت‌ها و ناسزاهایی که یک میلیونیوم آنها در نوشته این نویسنده جوان در نقد آیت‌الله صافی گلپایگانی وجود ندارد). عده‌ای از سکولارهای عمامه‌ به سر و بعضاً خارج‌نشین، علامه حسن‌زاده را به جرم دفاع از حریم ولایت و حمایت از رهبر معظم انقلاب اسلامی، به باد تهمت و ناسزا و فحاشی گرفته‌اند. و عده‌ای از مخالفان حوزوی فلسفه و عرفان هم، از هیچگونه حرمت‌شکنی‌ و هتاکی و ناسزایی علیه آن مرد بزرگ دریغ نورزیده‌اند. شخصیتی که رهبر فرزانه انقلاب او را «عالمی ربانی» و «سالکی توحیدی» و «از چهره‌های نادر و فاخری» معرفی کردند که «نمونه‌های معدودی از آنان در هر دوره‌ای چشم و دل آشنایان را می‌نوازد». اما دریغ از یک موضع‌گیری رسمی از سوی نهادهای حوزوی یا حتی عالمان بزرگ حوزوی در محکومیت این رفتارها! از خدای بزرگ می‌خواهم به همه توفیق «شناخت حق»، «عمل به حق» و «نشر و گسترش حق» را عنایت بفرماید. ✍احمدحسین شریفی @tabyin_tahlil_ejtehad 📌کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
هدایت شده از اسماعیل فخریان
آقای سروش محلاتی در درس فقه خود مطالبی را مطرح کرده و به اسلام نسبت داده که برآيند آن تحریف دین، تعطیلی احکام اجتماعی اسلام، پذیرش ولایت طاغوت، بی‌معنا شدن جهاد، تسامح با نظام سلطه، انکار سیره‌ی مبارزاتی ائمه‌ی اطهار، انفعال در مواجه با بزرگ‌ترین منکرات اجتماعی، ترویج دین حداقلی، گره زدن معیشت مردم به مذاکره و پذیرش ذلت، غلط خواندن انقلاب خمینی کبیر، تضعیف ولایت‌فقیه و... است. https://fa.shafaqna.com/news/1254722/ چقدر خوب است که: ۱. ۲. ۳. دفتر حفظ و نشر آثار امام ۳. آقایان صاحب کرسی تدریس فقه و سایر دغدغه‌مندان دین و دیانت تفسیر خودشان از اسلام و نظرشان را در مورد بیانات آقای سروش محلاتی بفرمایند. پ.ن۱: وقتی دهان آن نویسنده انقلابی و مخلص آن‌طور بسته شود، دهان‌های دیگر اینطور باز می‌شود. پ.ن۲: تئوریزه‌کنندگان خط سازش، به‌دنبال خسته کردن مردم از مقاومت و تسلیم کشور به استکبار هستند. پ.ن۳. بیش از هر زمان دیگری، باید در رأس وظایف جریان انقلابی باشد. پ.ن۴. وای به روزی که نگران جایگاه مرجعیت باشیم، اما نگران تحریف دین و قرآن نباشیم. @fakhrian_ir
. ♻️ آقای نصیری، شما هم به نیویورک سفر کردید؟! 🔹قسمت اول یادداشت 🔰 حمید رسایی: کسانی که مهدی نصیری را می‌شناسند و نظراتش را پیگیری می‌کنند، از تغییرات ایدئولوژیک او در عرصه سیاست و فرهنگ بی‌اطلاع نیستند و حتما یادداشت‌های او با عنوان "سرگذشت یک تغییر" را خوانده‌ و اگر از جمله علاقه‌مندان او باشند، حتما برای او دعا می‌کنند تا از این تناقضاتی که گرفتارش شده، نجات پیدا کند و عاقبت به خیر شویم. آقای نصیری در این یادداشت‌ها به تغییر نگاهش در حوزه سیاست خارجی اینگونه اشاره می‌کند: «از جمله تغییر نگرش‌هایم مربوط به سیاست خارجی است که پیشتر مدافع سیاست خارجی سازش‌ناپذیر با آمریکا و سیاست‌های منطقه‌ای نظام بودم و فکر می‌کردم کوتاه آمدن ما منجر به نابودی و وابستگی مطلق به آمریکا و غرب خواهد شد...» وی در یادداشت‌ دیگری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را عامل فقر و فلاکت مردم می‌داند و می‌نویسد: «بدون تردید از جدی‌ترین عوامل این فقر و فلاکت و عقب ماندگی دردآور تحمیل شده بر ملت بزرگ ایران، سیاست خارجی نامتوازن و دشمن‌سازی بوده که در سودای مقابله و محو کفر و استکبار جهانی بوده است اما نه تنها منتج به تضعیف جبهه کفر مورد نظر مقامات انقلابی ایران نشده بلکه از جهاتی سبب تقویت آن بوده است...» و در یادداشت دیگری نوشته: «امروز به جایی رسیده‌ایم که به دلیل برخی سیاست‌های متوهمانه انقلابی بویژه در سیاست خارجی و ضعف تعامل با دنیا، بخش وسیعی از جامعه و مردم ایران را با فقر و فلاکتی کمرشکن ـ که همه ارزش‌های اخلاقی و معنوی و دینی جامعه را به چالش گرفته ـ روبرو کرده‌ایم و تاکنون هیچ نقد و هشداری از سوی نخبگان و دلسوزان نتوانسته نهادهای بالادستی نظام را نسبت به بازبینی این سیاست‌های فقر و فلاکت آفرین متقاعد کند.» نصیری اخیر در یکی از آخرین یادداشت‌هایش با عنوان "ایران بر سر دو راهی مقاومت فرساینده یا پیوستن به نظم بین المللی" کشور را بر سر دو راهی تصویر کرده است که یک راه آن ادامه سیاست چهار دهه گذشته و فرو پاشی است و راه دیگر تجدید نظر شجاعانه و بازگشت به نظم و نظام متعارف بین‌المللی و تعامل و مصالحه با جامعه جهانی و ابرقدرت‌های غرب و شرق! این البته یک نما از مهدی نصیری متأخر و امروزی است که با تکرار ادعاهای کهنه دگردیسان مخالف انقلاب اسلامی تصور می‌کند به کشف جدیدی دست یافته، در حالی که او پیش از این، نظرات دیگری در این خصوص داشت. پیش از این معتقد بود که باند نیویورکی‌ها برای چهره‌های انقلابی و ضدآمریکایی تله پهن می‌کنند. آنها را به نیویورک‌گردی دعوت می‌کنند تا عقل و هوش از سرشان ببرند! آقای نصیری در خرداد ۹۸ در یادداشتی به انتقاداتش از حلقه نیویورکی‌ها در زمانی که مدیر مسئول روزنامه کیهان بوده (سال ۷۱) اشاره می‌کند و ابعاد مختلف دیدارش با کمال خرازی را اینگونه توصیف می‌کند: «روزنامه کیهان که در دوران مدیریتم خط عدم سازش و گفتگو با آمریکا را دنبال می‌کرد، طبیعی بود که به فعالیت‌های حلقه نیویورکی‌‌ها حساس باشد و بعضا مطالبی را در انتقاد از آن منتشر کند... انتشار این مطالب منجر به شکایت بردن جناب خرازی به دفتر رهبری و بعد توصیه دفتر به کیهان که نشستی با آقای خرازی گذاشته شود و از نزدیک تبادل آراء شود... این جلسه برگزار شد و نکته قابل توجه در جمع‌بندی بحث‌ها این بود که جناب خرازی به بنده و جمع توصیه کردند که لازم است دیداری از نیویورک و آمریکا داشته باشیم. پرسیدیم: ربط این توصیه با مذاکرات امروز ما چیست؟ ایشان لبخندی زد و سری تکان داد و گفت: توصیه می‌کنم دیداری داشته باشید، بد نیست. البته در همان جلسه حدس زدیم که مقصود جناب خرازی از این توصیه و دعوت چیست. مقصود به طور واضح این بود که دیدار از نیویورک و آمریکا می‌تواند به تعدیل مواضع شما نسبت به آمریکا منجر شود و طبعا دیگر این قدر از سیاست خارجی هاشمی و ولایتی انتقاد نخواهید کرد...» ✍حمید رسایی @tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
. ♻️ آقای نصیری، شما هم به نیویورک سفر کردید؟! 🔹قسمت دوم یادداشت 🔰 حمید رسایی: ... «بعدا معلوم شد یکی از فعالیت‌های حلقه نیویورک دعوت از برخی چهره‌های سیاسی و عناصر مؤثر به خصوص برخی عناصر رادیکال به آمریکا و تور نیویورک‌گردی برای تعدیل مواضع ضد آمریکایی آنها بوده و البته توفیقاتی هم در این عرصه کسب کرده‌اند.» ظاهرا یکی از توفیقات این جمع در طول این سال‌ها، تغییر نگاه در مهدی نصیری انقلابی بوده است. گردش ۱۸۰ درجه‌ای آقای نصیری در این روزها و شمشیری که به روی جمهوری اسلامی ایران و رهبری آن کشیده، این سئوال را ایجاد می‌کند که این تغییر نگاه، نتیجه نیویورک‌گردی مهدی نصیری است یا محصول نصیری‌گردی نیویورکی‌ها؟ بی‌شک اگر آقای نصیری کمی روی انگشتان پای خود می‌ایستاد و آمریکای جهانخوار را از دریچه سوراخ کوچک تحلیل‌های خود نمی‌دید، آن وقت به جای اینکه از فقر و فلاکت جمهوری اسلامی ایران بنویسد و آن را در آستانه فروپاشی ببیند، همانطور که در همین یادداشت درباره دوست مشترکمان، برادر نادر طالب‌زاده نوشته، از بالا زدن پرده در برج‌های منهتن نیویورک، عقل و هوشش از بین نمی‌رفت و فقر و فلاکت حاکم بر آمریکا را می‌دید. مهدی نصیری در ادامه یادداشتش درباره خاطرات سال ۷۱ و جلسه‌اش با یکی از اعضای باند نیویورکی‌ها نوشته است: «آقای نادر طالب‌زاده نیز بعدا برای من تعریف کرد که وقتی برای ساخت مستند ساعت ۲۵ (با مضمون انعکاس فقر و بی‌خانمانی در جامعه آمریکا) به آمریکا رفته بود، برای استمداد و طلب همکاری به دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل مراجعه می‌کند و وقتی درخواستش را مطرح می‌کند، یکی از کارمندان ارشد دفتر و عضو حلقه نیویورک، پرده پنجره‌ای را که در خیابان منهتن نیویورک باز می‌شد، بالا می‌زند و به طالب‌زاده می‌گوید: "برج‌ها را می‌بینی؟ بیا از عقل در جامعه آمریکا فیلم بساز و نه فقر"! و او ظاهرا نمی‌دانست که طالب‌زاده بزرگ شده در آمریکاست و کمبودی در برج‌بینی و زرق و برق تمدن غربی و آمریکایی ندارد و این برخی ندید بدیدهای سیاسی بودند که با سفر به نیویورک و چرخ زدن در منهتن و برخی از خیابان‌های پر زرق و برق دیگر (و البته نه منطقه فقیر و خشونت زده هارلم) افسون می‌شدند و در برگشت از آمریکا به عقلانیت مورد نظر حلقه نیویورک می‌رسیدند.» ای کاش به جای نیویورکی‌های که این روزها در ذهن مهدی نصیری لانه کرده‌ و تخم‌گذاشته‌ و جوجه‌هایشان را در یادداشت‌های او می‌شمارند، نادر طالب‌زاده دست مهدی نصیری را می‌گرفت و یک تور نیویورک‌گردی واقعی برای او و مثل او برگزار می‌کرد تا واقعیت‌های این ببر پوشالی را از نزدیک در مناطق مختلف آمریکا از جمله در منطقه فقیر و خشونت زده "هارلم" ببیند و همان مهدی نصیری انقلابی کیهان دهه شصت و هفته‌نامه صبح دهه هفتاد باقی بماند. متنی که بین « » قرار گرفته، عینا از یادداشت‌ها در کانال ایتای آقای نصیری آورده شده است. ✍حمید رسایی @tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
طرح صیانت فضای مجازی - ویرایش ۹ بهمن نسخه ۵ دی (3).pdf
399.9K
📘 متن آخرین نسخه از فضای مجازی ✅ خوب بخوانیم @tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
طرح صیانت 🌱من با طرح صیانت از فضای مجازی موافقم و آن را نشانه شجاعت مسوولین و تصمیم گیرندگان میدانم. به نظرم ‏همه نقد کنندگان به ‎آن مجبورند یک سوال روشن را بلند و شفاف جواب دهند: آیا کلا مساله فجازی را ول کنیم و رها کنیم ؟ همین که هست خوب است آیا؟ حکمرانی در فضای مجازی اصلا حذف شود؟ قانون نباشد یا این قانون نباشد؟ 🌱رها کردن فضای مجازی یا همین وضعی که هست، یعنی سپردن کار به حاکمیت دشمن. من «مردم سالاری» را در بستر ساختار نظام اسلامی، واقعی میدانم، مردمسالاری در فضای حاکمیت دنیای مدرن خصوصا، دروغی بیش نیست. معنایش حاکمیت آنها بر ذهن و دل مردم است. پس موافقت با عدم قانونمندی یا چیزی شبیه همین شرایط که وجود دارد، معنایش مردمسالاری نیست قطعا، هر چه که باشد. من ترجیح میدهم اسمش را توسعه استبداد غرب بدانم و نفی آزادی مردم. 🌱‏به نظر شما اساسا مهمترین مشکل کشور چیست؟ آب و نان و هوا و برق و تورم و هزار درد و بلا است؟ یا مدیریت و حکمرانی است؟ مدیریت بدون همراهی ذهن و دل مردم آیا شدنی است؟ چرا انتظار دارید مدیریت و حکومت دشمن بر ذهن و دل مردم محکمتر شود و مدیران ما در مدیریت موفق باشند؟ چه انگیزه ای هست که مدیریت دشمن را به مدیریت خودمان ترجیح میدهد؟ چرا باید یک مشت بچه بسیجی را به جهاد تبیین بفرستیم و بعد شبیه شهدای هویزه تنهایشان بگذاریم و پشتیبانی نکنیم تا تانک های شایعه و دروغ ذهن و دل شان را له کند تا بعدها در تاریخ به این حماقت خودمان بخندیم؟ 🌱‏نقد قانون خوب است. نقد سبک قانون گذاری بدون شفافیت و توضیح و امثالهم هم خوب است، البته انصافا این طرح که بارها و بارها گفتگو شد و چکش خورد اما اینکه اراده مردم را مختل کنیم، خوف و امیدشان را از دست خودشان بگیریم و به دست دشمنشان بدهیم و بگذاریم بال اصلی دشمن در تحریم که فشار رسانه ای است کار کند چه معنی دارد؟ زشت است که جاده صاف کن دشمن باشیم. 🌱دوستانی که به این گوشه و آن گوشه طرح نقد دارند دقت کنند کلا صحنه هجوم رسانه ای موجود و ذهنیتی که درست شده، به گونه ای طراحی شده که اساسا اجازه هیچ قانونگذاری را نمیدهد و به طور کلی اجازه شنیده شدن نقد شما را هم نمیدهد. کمک کنید این تابوی مستهجن در این کشور شکسته شود. خدا میداند چقدر کار و کاسبی مردم به خاطر شکست جوشش های مردمی در تولید و سرمایه گذاری و عدم جلوگیری از دزدهای مجازی دارد تعطیل میشود و مردم زیر بار فشار این بیکاریها له میشوند. حاکمیت بر افکار مردم ،مانع جوشش اقتصادی است. چه در سرمایه گذاری چه در بازار فروش چه در مدیریت و محدودیت بازار خارجی. 🌱طرح با رای نزدیک به اجماع در کمیسیون تصویب شده، این ارزشمند است. قصه ده دقیقه و تار کردن صورتها و امثالهم، همه و همه مسخره است فوق العاده مسخره. یک نکته فقط. 🌱این ماجرا دو بال جدی دارد اگر یکی از آنها قانون باشد، قطعا بال دیگر، تلاش دولت برای توسعه زمین بازی مجازی است. بدون این، آن طرح کارامدی نخواهد داشت و مغرضان و ترسوها، دلیل خوبی برای از بین بردن آن خواهند داشت. کاش این بال را هم کشور جدی بگیرد و الا مثل بومرنگ این طرح بر سر خودمان خواهد خورد و باز میشود همانکه تا کنون شاهد بوده ایم. ✍علی مهدیان @tabyin_tahlil_ejtehad