eitaa logo
تبیین، تحلیل و اجتهاد
837 دنبال‌کننده
17 عکس
13 ویدیو
1 فایل
این کانال جهت بارگذاری متن‌های تحلیلی_تبیینی راه‌اندازی شده و وابسته به مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری می‌باشد. ادمین: @im_enqelabi
مشاهده در ایتا
دانلود
عادت‌هایی که نباید از نقی، ارسطو و بهتاش یاد بگیرید. 🔹🔸پنهان‌کاری، دروغ‌گویی‌‌های متعدد اعضای‌خانواده و.. نباید در خزانه رفتاری بزرگ‌سالان تقویت شود. ♦️طبق نظرسنجی‌ها، سری ششم سریال پایتخت توانسته است درصد زیادی از مخاطبان را با خودش همراه کند. به بهانه پربازدید بودن پایتخت در روزهای قرنطینه از زاویه روان شناسی به ابعاد گوناگون سریال می‌پردازیم. البته که می‌توانیم چشم‌مان را بر تمام نقاط ضعف این سریال ببندیم و صرفا آن را تحسین کنیم اما نگاه سیاه‌وسفید در هر زمینه‌ای ناکارآمد است. در پایتخت شش می‌بینیم که پسر بزرگ خانواده، نقش مادرش را به رسمیت نمی‌شناسد و معمولا با او محترمانه صحبت نمی‌کند. بهتاش به دلیل عصبانیت، سرش را به دیوار می‌کوبد و به ارسطو لگد می‌زند. در این سریال درباره مواد مخدر به‌راحتی صحبت می‌شود و خاص‌تر اینکه صحنه خشونت باری نمایش داده می‌شود که بهبود به دلیل سندروم دست بی‌قرار، دوبار ارسطو را از گردن روی دستش می‌گیرد! یکی از آسیب‌های نمایش خشونت در تلویزیون این است که مخاطب یاد می‌گیرد به‌جای تجربه هیجان‌هایش، آن‌ها را به‌طور افراطی تخلیه کند! یعنی اگر عصبانی است، به‌جای پردازش شناختی و هیجانی، آن را در لحظه، با شدیدترین حالت ممکن تخلیه کند. اگر خشمگین است، طعنه بزند، برخورد تهاجمی داشته باشد و ... . 1⃣آسیب‌های ترویج شوخی‌های پرخاشگرانه ♦️در سری جدید پایتخت، بارها شاهد شوخی‌های پرخاشگرانه هستیم. دست انداختن دیگران، توهین، تمسخر، آزار کلامی و جسمی، جزو شوخی‌های پرخاشگرانه هستند. ممکن است این سکانس‌ها باعث خنده شوند اما چنین خنده‌ای به قیمت بی‌احترامی به شخصیت افراد تمام می‌شود. حالا طیف زیادی از مخاطبان، شاهد پیام‌های کلامی و غیرکلامی خشونت‌بار هستند.  رسانه در جایگاه یک الگو، می‌تواند باعث ترویج یا بازداری برخی از رفتارها شود. تکرار شوخی‌های پرخاشگرانه در سریال، اصل «بازداری‌زدایی» را تقویت می‌کند؛ یعنی زمانی که فرد، کاری را انجام می‌دهد بدون آن‌که با پیامد نامطلوب آن مواجه شود. در این صورت، ترس بیننده از انجام همان رفتار، کم یا خنثی می‌شود. بنابراین مخاطبی که کنایه‌های بی‌شمار شخصیت‌ها را می‌شنود، احتمالاً با خودش می‌گوید گفتن این حرف‌ها نه‌تنها بد نیست بلکه خنده‌دار هم هست! بی‌آن‌که در رفتارهای روزمره‌اش به پیامد رفتار و احساسی که در فرد مقابل ایجاد می‌کند، بیندیشد. 2⃣از ارزیابی‌انتقادی کمک بگیرید ♦️البته همه به یک اندازه از رسانه الگو نمی‌گیرند. به کمک «ارزیابی انتقادی» می‌توانید از خودتان بپرسید آیا خندیدن به هر چیزی درست است؟ آیا جمله پرتکرار ارسطو که می‌گوید «من یه حبسی‌ام، کسی که حبس رفته همیشه یه ساک آماده گوشه خونه داره!»، کارکرد خوبی در جامعه دارد؟ صحنه خشونت‌بار خفه شدن ارسطو، چه تأثیری روی بچه‌ها دارد؟ اگر نقش فرهنگ‌سازی تلویزیون برایتان جدی نیست، به این مثل دقت کنید که سال‌ها پیش، دعوای برره‌ای در روستای خیالی برره، باعث شد تا برخی دانش آموزان با تقلید از همین دعوا، در مدرسه به همدیگر آسیب بزنند! عادت به پنهان‌کاری و دروغ‌گویی اعضای خانواده، تیغ زدن دیگران توسط بهتاش، مصرف و جابه جایی مواد هم تعدادی از مثال‌هایی هستند که نشان می‌دهند شاهد ضدهنجار در تلویزیون هستیم. بنابراین ممکن است کودکان و نوجوانان با تماشای پایتخت، به‌جای فراگیری هنجارهای کارآمد، رفتارهای ناسالم را درونی کنند و رفتارهای هنجارشکنانه هم در خزانه رفتاری بزرگ‌سالان، تقویت شود. 3⃣عادت‌هایی که سم ارتباط هستند ♦️تکیه‌کلام‌ها، به دلیل ساده و کوتاه بودن‌شان می‌توانند در مکالمه‌های روزمره، به‌طور تکراری استفاده شوند و تأثیر بگذارند. رفتار کنایه‌آمیز و تکیه‌کلام‌های گزنده، به‌مرورزمان تبدیل به عادت می‌شوند؛ در نتیجه افراد بدون هیچ پردازش ذهنی از آن‌ها در ارتباط‌شان استفاده می‌کنند. یکی از نیازهای طبیعی در هر ارتباطی، نیاز به «احترام» است. عادت‌های ناسالمی مثل کنایه زدن، باعث می‌شود نتوانیم نیاز مخاطبمان را به رسمیت بشناسیم و با آن‌ها به شکل مستقیم حرف بزنیم. ممکن است بی‌احترامی را معادل صمیمیت بگیریم و با ارجاع اشتباه به سریال و گفتن این جمله که (تو پایتخت هم همین‌ها رو می‌گفتن)، نیاز به احترام و هیجان ناخوشایند طرف مقابل را نادیده بگیریم. نگار فیض‌آبادی| کارشناس‌ارشد روان شناسی‌بالینی @tabyin_tahlil_ejtehad
با دقت بخوانید 🔹اخیرا پویشی با هدف معرفی امام زمان "علیه‌السلام" به جهانیان شکل‌ گرفت که کاربران را دعوت به عضویت در توییتر و مشارکت در طوفان توییتری در شب نیمه شعبان می‌کند. در این زمنیه نکاتی چند لازم به ذکر است: 1⃣توییتر شبکه‌اجتماعی فیلتر شده است و استفاده از فیلترشکن خلاف قانون و خلاف شرع است. توصیه به قانون‌شکنی و فعل حرام، توسط برخی از شخصیت‌های مذهبی مطرح و تاثیرگذار، چه توجیهی دارد؟! 2⃣بررسی‌ها نشان می‌دهد ۲۴ درصد محتوای توییتر توسط ربات‌ها تولید می‌شوند! در آخرین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، ۱۹ درصد توییت‌های انتخاباتی، توسط ربات‌ها ارسال شده اند! از نهادهایی همچون سازمان سراج تا مجموعه های مصاف و بیان معنوی، کاربران زیادی را به فعالیت در توییتر سوق داده‌اند، سوال می‌شود چند ربات فعال ساخته‌اید؟! 3⃣ چند سال پیش گزارشی منتشر شد که ۷۵ درصد محتوای توییتر تنها توسط ۵ درصد کاربران تولید می‌شود! –هرچند این آمار امروزه تغییر کرده است- اما کسانی که مخاطب این فرمایش رهبری بودند که «ورود به شبکه‌های اجتماعی خارجی باید هوشمندانه باشد» -نقل به مضمون- بدانند ورود هوشمندانه یعنی این! یعنی تعداد محدودی از کاربران، که با استفاده از تکنیک‌ها و تاکتیک‌های جنگ رسانه‌ای، دست به عملیات بزنند، یعنی چریک سایبری تمام عیار، نه دانش‌آموز و دانشجویی که تنها استفاده از فیلترشکن و شیوه عضویت در توییتر را به او آموزش داده‌اید!! 4⃣ داعیه‌داران فعالیت در توییتر و اینستاگرام اذعان دارند که این سرویس‌ها زمین دشمن هستند. نهادهایی که مدعی ساماندهی ۱۰۰۰ گردان سایبری هستند، بفرمایند چند نفر از آنها نیروی زبده عملیاتی هستند؟! بررسی‌ها نشان می‌دهد بیش از ۹۵ درصد این افراد، کمترین اطلاعی از پیچیدگی‌های فعالیت در زمین دشمن ندارند؛ بلکه حضور آنان در خط مقدم تنها تلفات را افزایش داده است. چه‌بسیار جوانان پاک، انقلابی و مذهبی که به عنوان چریک جنگ نرم، با ورود به سرویس‌های دشمن، ایمان، اعتقاد و طهارت خود را از دست داده و گرفتار منجلاب فساد شده‌اند. 5⃣ فعالیت گسترده کاربران عادی در زمین دشمن، از یک سو شناخت او نسبت به جبهه انقلاب را تکمیل کرده که خود تبعات مخرب فراوانی دارد، از سوی دیگر به مرور زمان با تغییر ذائقه، کاربر ایرانی را ملزم به تبعیت از قوانین خود می‌کند؛ ادامه فعالیت به شرط ترک هر اقدام استکبارستیز که گوشه ای از آن را در ایام شهادت حاج قاسم عزیز و حذف صفحات گسترده دیدیم، نمونه‌ای از این قوانین است. 6⃣ شناسایی دلدادگان انقلاب اسلامی در سایر کشورها و قرار گرفتن آنان در تور اطلاعاتی سرویس‌های جاسوسی دشمن، قصه‌ی پرغصه‌ای است که نتیجه‌ی فعالیت بی‌حساب و کتاب در سرویس‌های صهیونیستی بوده و شرح آن در این مجال نمی‌گنجد. 7⃣ برادران عزیز! راهکار این است و جز این نیست: به جای فراخون عمومی برای فعالیت در توییتر و اینستاگرام، با تکیه بر مهارت چشمگیر نخبگان جوان، طراحی و ساخت ربات را در دستور کار قرار دهید، به جای ۱۰۰۰ گردان، یک تیپ زبده عملیاتی آموزش دهید و آن ۱۰۰۰ گردان را به خط کنید تا بر سر یکایک اعضای شورای عالی فضای مجازی، وزارت ارتباطات و قوه قضائیه فریاد بزنند که چرا تاکنون فضای مجازی در طراز انقلاب اسلامی راه اندازی نشده و اساسا ولنگاری، پلشتی و انفعال در این حوزه استراتژیک، براثر اقدامات شبکه نفوذ تا کی؟!! حجه‌الاسلام کرباسی با کمی تصرف @tabyin_tahlil_ejtehad
✅ چرا در تبیین شخصیت رهبران دینی نباید صرفاً به بیان سن و سال و تاریخ ‌و محل تولد و نام پدر و مادر آنها پرداخت؟ ✅ پاسخ: رهبر انقلاب در سلسله سخنرانی‌های سال ۵۱ در هیات انصار الحسین "علیه‌السلام" این‌گونه می‌فرمایند: شناسایی اهل‌بیت "علیهم‌السلام" به نام و نشان و پاره‌ای از خصوصیات، حرف‌تازه‌ای نیست، این را که امام سوم در سال چندم هجرت، یا امام ششم در زمان کدام قدرت اموی یا عبّاسی دیده به جهان گشود؟! یا می‌دانیم، یا اگر هم نمی‌دانیم، لازم نداریم. آنچه در زمینه‌ی شناخت این بزرگ‌مردان الهی برای ما لازم است، شناخت سیمای واقعی آنهاست. آنچه امروز به آن می‌گویند: بیوگرافی. بیوگرافی یک انسان را چه چیزهایی تشکیل می‌دهد؟ آیا تاریخ ولادت او و تاریخ وفات او و عدد فرزندان او و نام زنان اوست؟ یا نه، عناصر و عوامل تشکیل‌دهنده‌ی شخصیت او است؟ چه چیزهایی شخصیت این رجل مورد نظر را تشکیل می‌دهد؟ وقتی که کسی درباره‌ی یک چهره‌ی معروفی مثل گاندی حرف می‌زند یا کتاب می‌نویسد، اگر بپردازد به اینکه گاندی در چه سالی و چه ماهی از آن سال و چه روزی از آن ماه و از پدری به چه نام و از مادری به چه خصوصیت و در کدام شهر و در چه ساعت و در چه طالعی متولد شد و کِی مُرد و چند زن گرفت و چند فرزند پیدا کرد، آیا شما که نه شیعه‌ی گاندی هستید، نه گاندی امام شما است، با خواندن یک چنین کتابی قانع خواهید بود که گاندی را شناخته‌اید؟ یقیناً نه. آنچه در زمینه‌ی شناخت شخصیتی مثل گاندی برای شما قانع کننده است، این است که بدانید گاندی در هندوستان چه کرد؟ با کدام دشمن روبرو بود؟ انگیزه‌ی او در مخالفت با این دشمن چه بود؟ برای اجرای این عمل از چه برنامه‌ها و از چه وسائلی استفاده کرد؟ روابط او با دیگر شخصیت‌ها و چهره‌های معروف هند به چه صورت بود؟ اینها برای شما مهم است و شما نگاه کنید به این بیوگرافی‌های معروفی که نویسندگان بیوگرافی‌نویسِ معروف عالَم -مثل رومن رولان- درباره‌ی چهره‌های معروف نوشته‌اند؛ ببینید چطور نوشته‌اند. بعد که آن‌ها را نگاه کردید، به سمت قفسه‌ی آن طرف کتاب‌خانه‌تان برگردید نگاه کنید به آنچه که به عنوان بیوگرافیِ امامان اهل‌بیت "علیهم‌السلام" دوستان آنها و شیعیان آنها درباره‌ی این بزرگ‌مردان به سِلک تحریر درآورده‌اند، نگاه کنید. در اینجا شما بسی حیرت زده خواهید شد؛ زیرا خواهید دید که در این نوع دوم از کتاب‌ها، چیزی که وجود ندارد، همین مسائل است. کتاب همرزمان حسین "علیه‌السلام"، گفتار سوم پ‌.ن: مراقب باشیم در تبیین شخصیت رهبر انقلاب دچار سطحی‌نگری نشویم. فهم منظومه‌ی فکری رهبری، مانع از سطحی‌نگر شدن ما خواهد شد. @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
با عرض سلام خدمت شما در طی چند پیام به تبیین بیانات رهبر انقلاب در اجلاس سالیانه روسا و مدیران آموزش و پرورش در تاریخ ۱۱شهریور می‌پردازیم🔻
رهبر انقلاب اسلامی: ما میخواهیم خروجی این دستگاه عظیم، این ماشین بزرگ، یک خروجی‌ای باشد منطبق بر تفکّر اسلامی.خب حالا آن انسان مطلوب جامعه‌ی اسلامی و انقلاب اسلامی و نظام اسلامی چه خصوصیّاتی دارد؟ در این مورد هم البتّه خیلی صحبت شده -همه صحبت کرده‌اند، بنده هم مطالبی همیشه عرض کرده‌ام، دیگران هم گفته‌اند- امّا حالا اگر بخواهیم به طور خلاصه در چند جمله که متناسب با آموزش و پرورش هم هست، آن انسان طراز اسلامی‌ای را که توقّع هست آموزش و پرورش او را تربیت کند معرّفی کنیم، این جور تعریف میکنیم که انسانی باشد با این خصوصیّات: اوّلاً مؤمن باشد؛ ایمان اوّلین شرط است. ثانیاً خردمند باشد؛ یعنی عقل را به کار بگیرد. «لَعَلَّکُم تَعقِلون»در قرآن ببینید چقدر هست! ثالثاً اندیشمند باشد؛ یعنی فکر کند. عقل فقط برای پیدا کردنِ راه‌های عملیِ زندگی نیست؛ عمده برای فکر کردن و اندیشیدن است، که این از دانشمند شدن مهم‌تر است. اگر بخواهیم دانشمندان خوبی داشته باشیم، باید اندیشمندان خوبی داشته باشیم. بعد، دانشمند شدن و کسب علم؛ این هم یک خصوصیّت است. مجاهد و اهل عمل باشد؛ یعنی نشستن و حرف زدن و صرفاً فکر کردن و حرّافی کردن کافی نیست، باید اهل عمل باشد که حالا در این زمینه هم بحثهای زیادی وجود دارد. عمل هم عمل مجاهدانه و پیگیر [است]؛ همان [عملی] که در عرف شرع مقدّس اسلام «جهاد» گفته میشود که آن وقت این جهاد در اینجا جهاد فی‌سبیل‌الله است، جهادِ موردِ ترغیبِ شرع است. انسانِ باانصافی دربیاید، [انسانِ] بانظمی دربیاید، متخلّق به اخلاق اسلامی دربیاید؛ اینها خصوصیّات انسانی است که ما توقّع داریم در آموزشی که شما میدهید و پرورشی که شما میکنید، یک چنین انسانی به وجود بیاید. ۹۹/۶/۱۱
تبیین، تحلیل و اجتهاد
رهبر انقلاب اسلامی: ما میخواهیم خروجی این دستگاه عظیم، این ماشین بزرگ، یک خروجی‌ای باشد منطبق بر تف
این بیان را با متن زیر بخوانید🔻 رهبر انقلاب اسلامی: عرصه‌های پیشرفت اسلامی_ایرانی را به‌طور کلّی بایستی مشخص کنیم. در درجه‌ی اوّل، پیشرفت در عرصه‌ی است. ما بایستی جامعه را به سمت یک جامعه‌ی متفکّر حرکت دهیم؛ این هم درس قرآنی است. شما ببینید در قرآن چقدر «لِقَومٍ یَتَفَکَّرُون»، «لِقَومٍ یَعقِلُون»، «أفَلا یَعقِلون»، «أفَلا یَتَدَبَّرون» داریم. ما باید جوشیدن فکر و اندیشه‌ورزی را در جامعه‌ی خودمان به یک حقیقت نمایان و واضح تبدیل کنیم. البتّه این از مجموعه‌ی نخبگان شروع خواهد شد، بعد سرریز خواهد شد به آحاد مردم. البتّه این راهبردهایی دارد، الزاماتی دارد. ابزار کار، آموزش‌وپرورش و رسانه‌ها است؛ که باید در برنامه‌ریزی‌ها اینها همه لحاظ شود و بیاید. عرصه‌ی دوّم -که اهمّیّتش کمتر از عرصه‌ی اوّل است- عرصه‌ی است. در علم باید ما پیشرفت کنیم. البتّه علم هم خود، محصول فکر است. این هم یک عرصه‌ی پیشرفت است.  عرصه‌ی سوّم، عرصه‌ی است، همه‌ی چیزهایی که در زندگی یک جامعه به‌عنوان مسائل اساسی و خطوط اساسی مطرح است، در همین عنوان «عرصه‌ی زندگی» می‌گنجد؛ مثل امنیّت، مثل عدالت، مثل رفاه، مثل استقلال، مثل عزّت ملی، مثل آزادی، مثل تعاون، مثل حکومت. اینها همه زمینه‌های پیشرفت است، که باید به اینها پرداخته شود.  عرصه‌ی چهارم -که از همه‌ی اینها مهم‌تر است و روح همه‌ی اینها است- پیشرفت در عرصه‌ی است. ما بایستی این الگو را جوری تنظیم کنیم که نتیجه‌ی آن این باشد، باید برای همه روشن شود که معنویّت نه با علم، نه با سیاست، نه با آزادی، نه با عرصه‌های دیگر، هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه معنویّت روح همه‌ی اینها است. میتوان با معنویّت، قلّه‌های علم را صاحب شد و فتح کرد؛ یعنی معنویّت هم وجود داشته باشد، علم هم وجود داشته باشد. دنیا در آن صورت، دنیای انسانی خواهد شد؛ دنیایی خواهد شد که شایسته‌ی زندگی انسان است. دنیای امروز، دنیای جنگلی است. دنیایی که در آن علم همراه باشد با معنویّت، تمدّن همراه باشد با معنویّت، ثروت همراه باشد با معنویّت، این دنیا دنیای انسانی خواهد بود. البتّه نمونه‌ی کامل این دنیا در دوران ظهور حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) اتّفاق خواهد افتاد و از آنجا دنیا شروع خواهد شد. ما امروز در زمینه‌های مقدّماتىِ عالَم انسانی داریم حرکت میکنیم. ما مثل کسانی هستیم که در پیچ‌وخمهای کوه‌ها و تپّه‌ها و راه‌های دشوار داریم حرکت میکنیم تا به بزرگراه برسیم. وقتی به بزرگراه رسیدیم، تازه هنگام حرکت به سمت اهداف والا است. بشریّت در طول این چند هزار سال عمر خود، دارد از این کوره‌راه‌ها حرکت میکند تا به بزرگراه برسد. وقتی به بزرگراه رسید -که آن، دوران ظهور حضرت بقیّةالله است- آنجا حرکت اصلی انسان آغاز خواهد شد؛ حرکت سریع انسان آغاز خواهد شد؛ حرکت موفّق و بی‌زحمت انسان آغاز خواهد شد. زحمت فقط عبارت است از همین که انسان در این راه حرکت کند و برود؛ دیگر حیرتی در آنجا وجود نخواهد داشت. ۸۹/۹/۱۰
رهبر انقلاب: «فضای مجازی بدون اختیار ما، دارد مدیریت می‌شود و عوامل مسلط بین‌المللی در این فضا از لحاظ خبردهی، خبررسانی، تحلیل داده‌ها و هزاران کار دیگر بشدت فعالند. نمیشود مردممان را در این فضا، بی‌پناه رها کنیم.» ۹۹/۶/۲ پ.ن: این فضای مجازی که رهبر انقلاب بیان فرمودند، زمین دشمن است. زمین ، یعنی فضایی که همه اختیار و مدیریت آن بدست است و او هدف‌هایی را برای خود ترسیم می‌کند و از این فضا برای رسیدن به اهدافش استفاده می‌کند. رهبر انقلاب فرمودند: "در میدان تنظیم‌شده از سوی دشمن بازی نکنید؛ چون چه ببرید و چه ببازید، به‌نفع اوست". به نفع اوست، چون زمینِ اوست. چون همینکه وارد زمینش شدی، او تاثیرش را بر تو می‌گذارد. بله ممکن است تو در زمین دشمن، یک تاثیرکی هم داشته باشی، اما بدان در این فضا، فکر و ذهن و عمل ما، بتمامه توسط مدیریت می‌شود. حضرت آقا فرمود: پیغمبر باید مسلمانان را هرچه بیشتر به هم بجوشاند و گره بدهد و هرچه بیشتر از دیگر، از جریان‌های دیگر، دور نگه دارد؛ چون اینها در اقلیتند. جمعیتی که در اقلیتند، ممکن است فکرشان تحت‌الشعاع فکر اکثریت، قرار گیرد. برای اینکه اینها هضم نشوند، نابود نشوند، برای اینکه اینها بتوانند به عنوان یک جمعی باقی بمانند، تا در آینده جامعه‌ی اسلامی با دست‌های استوارِ اینها بنا بشود و اداره بشود و ادامه پیدا بکند... ۵۳/۷/۱۹ حال شما قضاوت کنید، در فضای مجازی موجود -زمین دشمن- ما در اقلیت هستیم یا در اکثریت؟! مدیریت به دست دشمن است یا دوست؟! عاقلانه‌ترین کار، گسیل به زمین دشمن جهت مبارزه با دشمن و خارج نمودن دیگران از آن زمین است. آقایان! لطفا بی‌حساب و کتاب مردم را دعوت به حضور در زمین دشمن ننمایید. یادمان نرود، مهم‌ترین کار دشمن، است. یعنی وارونه نشان دادن واقعیت‌ها. تحریف منشا تمام بیچارگی‌ها و بدبختی‌های بعدی است. @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
🛑آیا هاشمی امام را گول زد؟ "آیا هاشمی امام را گول زد؟" تیتر بدی است؟ احتمالا می گوئید توهین به امام است. بله حق می دهم. ولی تحلیل برخی عزیزان انقلابی درباره قطعنامه دقیقا همین میزان توهین آمیز به ساحت حضرت امام است. خلاصه حرف شان اینست که عده ای اهل خدعه امام را دوره کردند و تحت فشار قرار دادند و اما ناچار شد جام زهر را بنوشد. می گوئیم اینکه توهین به امام است. امام را چه فرض کردید؟ فردی بی اطلاع از اوضاع و بی اراده مقابل اطرافیان؟ می گویند مثل ماجرای حکمیت امیرالمومنین وصلح امام حسن. می گوئیم خب سخنان اخیر رهبری را چه می کنید که فرمود مدبرانه؟ میگویند امام نیز مانند امیرالمومنین ناچار شد تن به فشار اطرافیان دهد و انتخاب دیگری هم نداشتند لذا تدبیر یعنی همین. عجیب است این سطح امام شناسی. عجیب تر فهم نادرست از نظام امام-امت است. چرا حل و فصل این موضوع مهم است؟ چون همین امروز هم عده ای که برخی سخنان رهبری را فهم نمی کنند، هرازگاهی می گویند رهبری خودشان خوب اند. ولی امان ازدفتر و بیت و فشار روحانی و کدکش ها و خبربیارها و بولتن سازان برای ایشان. برادران خوبم مهمترین و کلیدی ترین نقش امام جامعه هدایت است. هدایت نیز نمی تواند بدون اعتنا به حال مردم و زمانه جامعه باشد. امام جامعه هیچ گاه با فشار اطرافیان تصمیمش عوض نمی شود ولی وقتی شرایط مردم و جامعه را می بیند با هدف هدایت با آنها مدارا میکند و تصمیمش را تغییر می دهد. امام خمینی در پیام قطعنامه می گوید "به مصلحت مسلمین تن دادم" رهبرانقلاب مصلحت را توضیح می دهند: "قبول قطعنامه بخاطرفهرست مشکلاتی بود که مسئولین به امام دادند" امام در پیامشان می گویند: " تاكید می كنم كه گمان نكنید كه من در جریان كار جنگ و مسئولان آن نیستم. مسئولین مورد اعتماد من می باشند" برای نقد هاشمی و روحانی و رضائی غیره راه بسیار است. چرا امام را هزینه میکنیم؟ امام بخاطر شرایط کشور با مردم مدارا کردند. مدارا و مراعات کلید واژه کلیدی امام در توجه به سلوک فردی و مدیریت اجتماعی است  و نه تنها عقب نشینی نیست که نرمش قهرمانانه برای رشد جامعه است. لذا همین جام زهر به تعبیر رهبرانقلاب با تدبیر قطعنامه شیرین شد. 11/07/1369  مذاکره نیز همین بود. برخی خیال می کنند رهبری تحت فشار روحانی به مذاکره تن داد. خودشان می فرمایند مجوز مذاکره برای دولت قبل بود. ۱۳۹۵/۰۳/۲۵. یعنی خواست مردم را دیدند. این نیز برای رشد جامعه در یک تجربه واقعی بود تا متوجه باشند پیروزی در تاب آوری و ایستادن روی پای خودمان است. در ماجرای حکمیت و صلح امام حسن هم العیاذ بالله امام تحت فشار چهارتا اهل خدعه تصمیم نگرفت. به مردم و جامعه اش نگاه کرد. وقتی طرح حکمیت مطرح شد 20 هزار نفر شمشیر بدست مقابل امیرالمومنین صف کشیدند. حضرت فرمود کاش دو نفر در این سپاه مثل مالک بودند. در قصه صلح امام حسن که اوضاع بدتر بود. رهبری می فرماید صلح امام حسن ناشی از بی بصیرتی مردم آن زمان بود. درست کنیم تحلیل مان را از نظام ارتباطی امام و امت. محسن مهدیان @tabyin_tahlil_ejtehad
🌀 تخریب تنها رسانه رسمی رهبری؛ خدمت یا خیانت؟! 🖋 علی مهدوی 🔺 «به بنده گاهی می‌گویند شما چرا به دولت تشر نمی‌زنید؛ مرادشان لابد تشر در معرض عام است، و الّا از جلسات خصوصی ما که خبر ندارند. بنده اقلّاً ده برابر آن مقداری که در رسانه‌ها بعضی جلسات ما منعکس می‌شود، جلسات دیگر داریم با مسئولین مختلف، خب از آنها که مطّلع نیستند، 🚫 دلشان می‌خواهد که بنده در معرض عام تشر بزنم. خب فایده‌ی این تشر چیست؟ فایده‌ی این تشر این است که دلِ شما خنک می‌شود، همین! یعنی بیش از این فایده‌ای ندارد؛ امّا ضررهای بزرگی دارد؛ این ضررها را باید بسنجید.» (۱۵ شهریور ۱۳۹۷) 🔹 این بیان صریح امام خامنه‌ای است در بیان مصلحت عظیم «عدم انعکاس همه فرمایشات ایشان» مخصوصا تبیین ضرر انعکاس رسانه‌ای تشرها به مسؤولین مختلف. 🔻 اما برخی دوستان دغدغه‌مند و انقلابی بدون توجه به این موضوع مهم و اینکه خواست شخص امام خامنه‌ای بر عدم انعکاس همه بیانات ایشان است، شروع به اتهام‌زنی کرده اند که دفتر رهبری مدام در حال سانسور بیانات رهبری است!! ❓آیا توجه داریم تضعیف دستگاه رهبری آن هم با ادبیاتی خشن و سرشار از تهمت‌های گوناگون، آتش تهیه‌ی چه فتنه‌ای می‌تواند بشود؟ آیا اندکی اندیشیده ایم اگر تنها رسانه رسمی رهبر معظم انقلاب را تضعیف کنیم و از حجیت و مرجعیت بیندازیم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ 🔹 ای کاش کمی به آثار و تبعات انتشار نسنجیده برخی سخنان جلسات خصوصی رهبری توجه کنیم. چطور انتشار مطالب جلسه خصوصی رهبری درباره استيضاح از نظر این دوستان، مصداق خبط عظیم و گناه کبیره است ولی انتشار محتوای جلسه خصوصی رهبری با ستاد کرونا -آن هم به فرض صحت خبر کانالهای ناشناس- پسندیده و مستحب است؟ ✅ صد البته ممکن است پیشنهاداتی نسبت به فعالیت هرچه بهتر و قوی‌تر رسانه رسمی دفتر رهبری داشته باشیم؛ اما اولا از مجاری صحیح آن باید پیگیر انتقال انتقادات و پیشنهادات باشیم جوری که به بیان رهبری «انتقاد به نظام تلقی نشود»؛ ثانیا نباید با ادبیاتی ناصحیح و الفاظ و لحنی باشد که تداعی‌گر این شود که رهبری نظام حتی توان اداره دفتر خویش را هم ندارد و مدام عده‌ای سانسورگر، بیانات رهبری را در یگانه رسانه رسمی ایشان سانسور می‌کنند و ایشان توانی برای مقابله با این موضوع در دفتر خود را هم ندارند!! این مسیر ولو باشد مقصدش تهمت کانالیزه بودن به امام جامعه است؛ که گناهی کبیره و خیانتی نابخشودنی است. @tabyin_tahlil_ejtehad
✳️ وراثت خاندان زم آنها که را می‌شناختند از سرنوشت پسرش (روح‌الله زم) تعجب نکردند و از این هم که حاجی پسرش را در ساعات قبل از اعدام «نورانی» توصیف کرد، شگفت زده نشدند! اگر آن روزها که حاجی زم بر «حوزه هنری» سلطنت می‌کرد و به نام درآمدزایی، با پول بیت‌المال، وارد معاملات بی‌حساب و کتاب سیگار تا پالایشگاه نفت «ساره» شده بود (معاملاتی که کسی به حساب آنها نرسید تا مشخص شود بر سر بیت‌المال چه آمده است!) با این سلطان بی‌تاج و تخت برخورد شده و پرونده اعمالش برای مردم افشا می‌شد، دیگر آبرویی برایش نمی‌ماند تا در باب نورانی شدن پسر معدومش انشاء بنویسد! ❇️ و بماند که نیروهای امنیتی هیچ وقت سراغ چرایی ارتباط حاجی زم با «شاهد c» دادگاه میکونوس نرفتند و.......! ❇️ روح الله زم، پسر پدرش بود، نه کم و نه زیاد! هیچ گاه پدر، پسر را مقصر نشناخت‌ و همیشه او را تبرئه کرد و حالا هم او را تقدیس می‌کند و از چنین پدری، چنین پسری عجیب نیست! ♦️محمد صادق کوشکی @tabyin_tahlil_ejtehad
با توجه به صبغه‌ی اخلاقی که از آقای امجد،‌ از سال‌های دور به یاد دارم، دوست داشتم موضع‌گیری‌ها و رفتارهای ایشان در سال‌های اخیر را بگذارم به حساب ساده اندیشی ایشان و نداشتن بصیرت و قدرت تحلیل مسائل. دوست داشتم‌ او را بگذارم در ردیف آن دسته از خشک مقدس‌هایی که از روی جهل، امیرالمومنین (علیه‌السلام) را در جنگ صفین متهم به مسلمان کشی کردند. دوست داشتم باور کنم که مشکل آقای امجد،‌ تنها ساده‌اندیشی است. اما نه، نمی‌شود. کدام طلبه‌ی مبتدی است که نداند معنای "مَن قُتِل مظلوماً، قُتِلَ شهیداً" در حقیقت "مَن کانَ مسلماً و قُتل مظلوماً فی سبیل الله کانَ شهیداً" است؟! آقای امجد! زمِ معدوم، در راه خدا و به دست دشمن خدا مظلومانه کشته شد که او را شهید خطاب کردید؟ یعنی واقعا زمِ جانی را نمی‌شناختید؟! مگر می‌شود! طبق استدلال شما پس تمام مجرمانی که در زندان هستند، مظلوم و هر مجرم مقتولی هم لابد شهید است دیگر! شما که رهبری را مقصر خون‌های ریخته شده در فتنه‌ها می‌دانید، در این ادعا، با چه کسانی همسو و همراه هستید؟! با دوستان خدا یا دشمنان خدا؟ امروز چه کسانی درپی تهمت‌زنی به نظام اسلامی و رهبر انقلاب هستند؟! خدا کند توجه به هم‌جبهگی‌تان با دشمنان خدا داشته باشید. با کدام منطق و برهان، با افتخار نایب امام زمان(علیه‌السلام) را مقصر در خون‌های ریخته شده در فتنه‌ها می‌دانید؟! واقعاً مقصران اصلی فتنه۸۸ و ۹۶ و ۹۸ را نمی‌شناسید یا چشم‌تان را بر روی حقایق بسته‌اید؟! سال‌هاست بزرگان‌مان گفته‌اند که دیانتِ بدون سیاست، سفاهت است. امروز عینیت این گزاره را در رفتار و گفتار شما و امثال شما می‌بینیم. اسلام به ما آموخت، درس اخلاقی که ما را به امامِ حق نزدیک‌تر و نسبت به او مطیع‌تر نکند، اخلاق الهی نیست، درس‌های شیطانی است. بر مبنای کدام اخلاق، بی‌اخلاقی فاحش می‌کنید؟! ما نمی‌توانیم باور کنیم که شما ساده‌اندیش هستید. رفتار شما بیشتر به تسویه حساب‌های حق به جانب شبیه است تا ساده اندیشی. اسماعیل فخریان ۹۹/۹/۲۸ @tabyin_tahlil_ejtehad
در برابرِ معیارهای چپ‌مآبانۀ فرهنگی-۱ صداوسیما و خواصِ ناگفتۀ عید!! [۱]. یکی از «قواعدِ نانوشتۀ صداوسیما» این است که در ساعت‌های پایانیِ سال که عید از راه می‌رسد، «معیارهای رایج»، تا حدّ زیادی «سست» و «کم‌رنگ» می‌شوند و با نگاهی «گشوده‌تر» و «بازتر»، برنامه‌ها تدبیر و طرّاحی می‌شوند. تا اینجا، فقط توصیف کردم و قصدِ قضاوت نداشتم. [۲]. مصداق‌ها و نمونه‌های فراوانی وجود دارند که نیازی به اشاره به آنها نیست. از میهمانان گرفته تا مجریان، از گفتگوها تا فیلم‌ها، از موسیقی‌های بی‌کلام تا باکلام، و ... . یک‌بار موسیقیِ بی‌کلامِ «عشوه» را از بیژن مرتضوی شنیدم. بارِ دیگر در بخشی از فیلم ضدّ گلوله، قطعۀ «سفر» از معین و به همراهِ صدای خودِ او پخش شد. و ... . به این فهرست، پوشش‌های «جیغ» و «جذابِ» برخی از خانم‌ها را هم اضافه کنید! [۳]. امسال در یکی از شبکه‌های تلویزیونی، رضا صادقی که به‌عنوانِ مجری، ایفای نقش کرد، ترانه‌ای از خودش را با عنوانِ «رد پا» را به‌همراه گروهِ کُر خواند. اصلِ این ترانه، با زیر صدای یک خانم و همراهیِ گروهِ کُر ضبط شده است. لبخندِ شیرینِ گروهِ کُر نشان می‌داد که خودشان هم از ملودیِ خوشمزۀ این ترانه، لذّت می‌برند! رضا صادقی به‌طورِ معمول، «غمگین» می‌خواند و «لاتی»! این بار، «لاتی» بود امّا «شاد»! شادی‌اش هم در حدی بود که اهلِ فن، می‌توانستند با آن برقصند! [۴]. برخلافِ تصویری که بعضی از من دارند، باید بگویم برخی از این قبیل «گشاده‌دستی‌ها» و «گشایش‌ها»ی فرهنگی، نه‌تنها مذموم نیستند، بلکه بجا و روا هستند. بسیاری از «معیارها» و «ضابطه‌ها»ی فرهنگی که رایج گشته و «رسمی» و «قانونی» انگاشته می‌شوند، پایۀ متقن و مستحکمی ندارند. اینها، ساختۀ «گذشته»‌ای هستند که در آن نیروهای چپ در دولتِ میرحسین موسوی، حاکم بودند و به‌نام انقلاب، «قلع‌‎وقمع» کردند! [۵]. یادم می‌آید که وقتی با ژیانِ پدرم از ده به تهران می‌آمدیم، در میانۀ راه، «ایستِ بازرسی» بود. پیش از آن‌که به معبرِ دشوارِ «انقلاب» (؟!) برسیم، پدرم «نوار کاست» را از ضبطِ صوت درمی‌آورد و در داشبورد می‌گذاشت! بندۀ خدا پدرم، همه‌چیز گوش می‌داد: هایده، حمیرا، مهستی، گوگوش، شماعی‌زاده، شب‌پره، آغاسی، قادری، ایرج و ... . خب من هم که کَر نبودم! می‌شنیدم و از شما چه پنهان، از بعضی‌هایش هم کمی خوشم می‌آمد! به‌هرحال، در موقعِ توقف، یکی از نیروهای «کمیته» نزدیک می‌شد و می‌پرسید از کجا آمدید و به کجا می‌روید. نگاهی هم به داخل می‌انداخت، به‌خصوص «ضبط صوت»! خلاصه، ما هیچ‌گاه در «دام» نیفتادیم! [۶]. البتّه من که در سال‌های بعد، خودم هم به یک «عاملِ فرهنگی» تبدیل شدم؛ چنان‌که فیلم‌فارسی می‌دیدم و حتّی به توانمندیِ انتقال و توزیعِ فیلم‌های وی.‌اچ‌.اس هم دست یافتم! گویا استعدادهای نهفته ای داشتم که فضای سالمِ فرهنگی، آنها را بارور کرده بود! [۷]. آشناییِ من با سیّدمرتضی آوینی، همه‌چیز را در درونِ من، دگرگون کرد! و این‌گونه بود که دوباره، متولّد شدم... [۸]. این هم نشانیِ ترانه‌ای که به آن اشاره کردم تا زحمتِ جستجو را متحمّل نشوید! قصدِ دیگری ندارم! باور کنید دوستان! متن از دکتر مهدی جمشیدی @tabyin_tahlil_ejtehad