eitaa logo
دکتردباغ|آموزش‌قرآن
148.3هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
2 فایل
🌹 آموزش مجازی مهارت‌های قرآنی باتدریس #دکتر_امیرحسین_دباغ کارشناس شبکه قرآن سیما، قاری و حافظ کل قرآن 🌹 ادمین ثبت‌نام @qurani_admin 🌹 به تیک آبی کانال(نشان تأیید)توجه کنید 🌹آدرسها https://zil.ink/tadabbor_quran1 🌹کانال نظرات @nazarat_quran
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت سیصد و هفتاد و یکم 🍃...داستان طيبات و خبائث‌...🍃 ♦️ادامه:۱_فلسفه تحريم گوشتهای حرام‌:‏ و شايد يكی از علل بی‌بند و باری شديد جنسی كه در كشورهای غربی حكومت می‌كند همان تغذيه از گوشت اين حيوان آلوده باشد.‏چهارمين چيزی كه تحريم شده، گوشتهايی است كه نام غير خدا هنگام ذبح بر آن برده شود (وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّـهِ‌). 🔶از جمله گوشتهايی كه در اين آيه از خوردن آنها نهی شده گوشت حيواناتی است كه مثل زمان جاهليت به نام غير خدا (بتها) ذبح شود. آيا بردن نام خدا يا غير خدا، هنگام ذبح، از نظر بهداشتی در گوشت حيوان اثر می‌گذارد؟! در پاسخ بايد گفت نبايد فراموش كرد كه لازم نيست نام خدا و غير خدا در ماهيت گوشت از نظر بهداشتی اثری بگذارد. ♦️زيرا محرمات در اسلام روی جهات مختلفی است، گاهی تحريم چيزی بخاطر بهداشت و حفظ جسم است، و گاهی بخاطر تهذيب روح و زمانی بخاطر حفظ نظام اجتماع، و تحريم گوشتهايی كه به نام بتها ذبح می‌شود. 🔶در حقيقت جنبه معنوی و اخلاقی و تربيتی دارد، آنها انسان را از خدا دور می‌كند، و اثر روانی و تربيتی نامطلوبی دارد، چرا كه از سنتهای شرك و بت پرستی است و تجديد كننده خاطره آنها. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 @tadabbor_quran
📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت سیصد و هفتاد و دوم 🍃...داستان طيبات و خبائث‌...🍃 ♦️نکته ۲:تكرار و تاكيد: تحريم موضوعات چهارگانه فوق در چهار سوره از قرآن ذكر شده است كه دو مورد از آن در مكه (انعام- ۱۴۵ و نحل ۱۱۵) و دو مورد آن در مدينه نازل شده است (بقره- ۱۷۳ كه آيه مورد بحث است و مائده- ۳). 🔶چنين به نظر می‌رسد كه نخستين بار اوائل بعثت بود كه تحريم اين گوشتهای حرام اعلام شد، و دومين بار اواخر اقامت پيامبر ص در مكه، و سومين بار در اوائل هجرت در مدينه و بالاخره چهارمين بار در اواخر عمر پيامبر در سوره مائده كه از آخرين سوره قرآن است بيان شده. ♦️اين طرز نزول آيات كه بی‌سابقه يا كم سابقه است، به خاطر اهميت اين موضوع و خطرات جسمی و روحی فراوان آن است و نيز به خاطر آلودگی زياد مردم آن روز به آن بوده است. 🔶نکته ۳_استفاده از خون برای تزريق‌: شايد نياز به توضيح نداشته باشد كه منظور از تحريم خون در آيه فوق تحريم خوردن آن است، بنا بر اين استفاده‌های معقول ديگر مانند تزريق خون برای نجات جان مجروحان و بيماران و مانند آن هيچ اشكالی ندارد، حتی دليلی بر تحريم خريد و فروش خون در اين موارد در دست نيست، چرا كه استفاده‌ای است عقلايی و مشروع و مورد نياز عمومی. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 @tadabbor_quran
📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت سیصد و هفتاد و سوم 🍃باز هم نكوهش از كتمان حق‌🍃 ♦️اين آيات تاكيدی است بر آنچه در آيه ۱۵۹ در زمينه كتمان حق گذشت گرچه روی سخن به علمای يهود است ولی چنان كه بارها يادآوری كرده‌ايم مفهوم آيات در هيچ مورد اختصاص به شان نزول ندارد، در حقيقت شان نزولها وسيله‌ای هستند برای بيان احكام كلی و عمومی كه خود يكی از مصداقهای آن محسوب می‌شوند. 🔶بنابراين تمام كسانی كه احكام خدا و حقائق مورد نياز مردم را از آنها كتمان كنند و به خاطر كسب مقام و يا به دست آوردن ثروتی مرتكب اين خيانت بزرگ شوند، بايد بدانند كه حقيقت گرانبهايی را به بهای ناچيزی فروخته‌اند، زيرا حقپوشی اگر با تمام دنيا مبادله شود باز مرتكب شونده آن ضرر و زيان كرده است! ♦️در آيه نخست می‌گويد:" كسانی كه كتمان می‌كنند كتابی را كه خدا نازل كرده و آن را به بهای كمی می‌فروشند آنها در حقيقت جز آتش چيزی نمی‌خورند"! (إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّـهُ مِنَ الْكِتابِ وَ يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِيلًا أُولئِكَ ما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ).‏آری هدايا و اموالی را كه از اين راه تحصيل می‌كنند آتشهای سوزانی است كه در درون وجود آنان وارد می‌شود. 🔶اين تعبير ضمنا مساله تجسم اعمال را در آخرت بار ديگر روشن می‌سازد و نشان می‌دهد اموال حرامی كه از اين طريق به دست می‌آيد در واقع آتشی است كه در دل آنها وارد می‌شود كه در رستاخيز به شكل واقعی خود مجسم خواهد شد. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 @tadabbor_quran
📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت سیصد و هفتاد و چهارم 🍃باز هم نكوهش از كتمان حق‌🍃 ♦️سپس به يك مجازات مهم معنوی آنها كه از مجازات مادی بسيار دردناكتر است پرداخته می‌گويد:" خداوند روز قيامت با آنها سخن نمی‌گويد، و آنان را پاكيزه نمی‌كند، و عذاب دردناكی در انتظارشان است"! (وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّـهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ‌). 🔶در آيه ۷۷ سوره آل عمران نيز نظير همين مجازات دردناك برای كسانی كه عهد الهی و سوگندهای خود را به خاطر منافع ناچيزی زير پا می‌گذارند آمده است" طبق اين آيه خدا با اينگونه اشخاص پيمانشكن در روز قيامت سخن نمی‌گويد، و به آنها نظر لطف نمی‌كند، و آنها را پاك نمی‌سازد و عذاب دردناك برای آنها است. ♦️از اين آيه و آيه مورد بحث استفاده می‌شود كه يكی از بزرگترين مواهب الهی در جهان ديگر اين است كه خدا با مردم با ايمان از طريق لطف سخن می‌گويد، يعنی همان مقامی را كه پيامبران الهی در اين جهان داشتند و از لذت‌ گفتگوی با پروردگار بهره‌مند می‌شدند مؤمنان نيز در آن جهان به آن مفتخر می‌شوند، چه لذتی از اين برتر؟ 🔶بعلاوه خدا نظر لطف به آنها می‌كند و با آب عفو و رحمتش آنها را می‌شويد و پاك و پاكيزه می‌كند چه نعمتی از اين بالاتر؟‏بديهی است سخن گفتن خداوند با بندگان، مفهومش اين نيست كه خدا زبان دارد و جسم است بلكه او با قدرت بی‌پايانش امواج صوتی را در فضا می‌آفريند به گونه‌ای كه قابل درك و شنيدن باشد (همانگونه كه در وادی طور با موسی سخن گفت) و يا از طريق الهام و با زبان دل با بندگان خاصش سخن می‌گويد. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 @tadabbor_quran
📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت سیصد و هفتاد و پنجم 🍃باز هم نكوهش از كتمان حق‌🍃 ♦️به هر حال اين لطف بزرگ پروردگار و اين لذت بی‌نظير معنوی برای بندگان پاكدلی است كه زبان حقگو دارند و مردم را به حقائق آشنا می‌كنند، بر سر پيمان خود ايستاده‌اند و حق‌طلبی را هرگز فدای منافع مادی نمی‌كنند. 🔶در اينجا سؤالی پيش می‌آيد كه از پاره‌ای از آيات قرآن استفاده می‌شود كه خدا در قيامت با بعضی از مجرمان و كافران نيز سخن می‌گويد، مانند قالَ اخْسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ‌:" برويد و گم شويد در آتش دوزخ و ديگر با من سخن مگوييد" (آيه ۱۰۸- مؤمنون). ♦️اين سخن را خداوند به گنهكارانی می‌گويد كه درخواست خلاصی از آتش دوزخ می‌كنند، و می‌گويند:" خداوندا ما را از آن خارج كن و اگر بار ديگر باز گشتيم ستمگريم".‏در سوره" جاثيه" آيه ۳۰ و ۳۱ نيز نظير اين گفتگو از سوی خداوند با مجرمان مشاهده می‌شود.پاسخ اين است كه منظور از سخن گفتن در آيات مورد بحث سخن از روی لطف و احترام و محبت خاص است. 🔶 نه سخنی كه به عنوان بی‌مهری و تحقير و طرد و مجازات باشد كه اين خود يكی از دردناكترين كيفرها است. اين نكته نيز چندان احتياج به توضيح ندارد كه معنی جمله" آن را به بهای كمی نفروشيد" اين نيست كه كتمان حق در برابر بهای گزاف بی‌مانع است، بلكه منظور اين است هر بهای مادی در برابر كتمان حق گرفته شود ناچيز و بی ارزش است هر چند تمام دنيا باشد!. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 @tadabbor_quran
📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت سیصد و هفتاد و ششم 🍃باز هم نكوهش از كتمان حق‌🍃 ♦️آيه بعد وضع اين گروه را مشخص‌تر می‌سازد و نتيجه كارشان را در اين معامله زيانبار چنين بازگو می‌كند:" اينها كسانی هستند كه گمراهی را با هدايت و عذاب را با آمرزش مبادله كرده‌اند" (أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی‌ وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ).‏و به اين ترتيب از دو سو گرفتار زيان خسران شده‌اند: از يك سو رها كردن هدايت و بر گزيدن ضلالت در برابر آن، و از سوی ديگر از دست دادن رحمت و آمرزش خدا و جايگزين ساختن عذاب دردناك الهی بجای آن، و اين معامله‌ای است كه هيچ انسان عاقلی به سراغ آن نمی‌رود. 🔶لذا در پايان آيه اضافه می‌كند راستی عجيب است كه" چقدر در برابر آتش خشم و غضب خدا جسور و خونسردند"؟! (فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَی النَّارِ). آخرين آيه مورد بحث می‌گويد: اين تهديدها و وعده‌های عذاب كه برای كتمان كنندگان حق بيان شده است به خاطر اين است كه خداوند كتاب آسمانی قرآن را به حق و توام با دلائل روشن نازل كرده تا جای هيچگونه شبهه و ابهامی برای كسی باقی نماند" (ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْكِتابَ بِالْحَقِ‌). ♦️با اينحال گروهی به خاطر حفظ منافع كثيف خويش دست به توجيه و تحريف می‌زنند و در كتاب آسمانی اختلافها به وجود می‌آورند تا به اصطلاح آب را گل‌ آلود كنند و از آن ماهی گيرند.چنين كسانی كه اختلاف در كتاب آسمانی می‌كنند بسيار از حقيقت دورند" (وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِي الْكِتابِ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ). 🔶 كلمه" شقاق" در اصل به معنی شكاف و جدايی است اين تعبير شايد اشاره به اين باشد كه ايمان و تقوا و افشا كردن حق رمز وحدت و اتحاد در جامعه انسانی است، اما خيانت و كتمان حقائق موجب پراكندگی و جدايی و شكاف است نه شكاف سطحی كه آن را بتوان ناديده گرفت بلكه جدايی و شكاف عميق! 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 @tadabbor_quran
📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت سیصد و هفتاد و هفتم 🍃..ريشه و اساس همه نيكي ها..🍃 ♦️شان نزول:چون تغيير قبله سر و صدای زيادی در ميان مردم بخصوص يهود و نصاری به راه انداخت، يهود كه بزرگترين سند افتخار خود (پيروی مسلمين از قبله آنان) را از دست داده بودند زبان به اعتراض گشودند، كه قرآن در آيه ۱۴۲ با جمله (سَيَقُولُ السُّفَهاءُ) به آن اشاره كرده است. 🔶آيه فوق نازل گرديد و تاييد كرد كه اينهمه گفتگو در مساله قبله صحيح نيست بلكه مهم‌تر از قبله مسائل ديگری است كه معيار ارزش انسانهاست و بايد به آنها توجه شود و آن مسائل را در اين آيه شرح داده است. ♦️همانگونه كه در تفسير آيات تغيير قبله گذشت، نصارا به هنگام عبادت رو به سوی شرق و يهود رو به سوی غرب كرده، عبادات خود را انجام می‌دادند، اما خدا كعبه را برای مسلمين قبله قرار داد كه در طرف جنوب بود و حد وسط ميان آن دو محسوب می‌شد. 🔶 ونيز ديديم كه مخالفين اسلام از يك سو و تازه مسلمانان از سوی ديگر چه سر و صدايی پيرامون تغيير قبله به راه انداختند.‏آيه فوق روی سخن را به اين گروه‌ها كرده، می‌گويد:" نيكی تنها اين نيست كه به هنگام نماز صورت خود را به سوی شرق و غرب كنيد و تمام وقت خود را صرف اين مساله نمائيد" (لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ‌). 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 @tadabbor_quran
📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت سیصد و هفتاد و هشتم 🍃..ريشه و اساس همه نيكي ها..🍃 ♦️" بر" (بر وزن ضد) در اصل به معنی توسعه است، سپس در معنی نيكيها و خوبيها و احسان، به كار رفته است، زيرا اين كارها در وجود انسان محدود نمی‌شود و گسترش می‌يابد و به ديگران می‌رسد و آنها نيز بهره‌مند می‌شوند. 🔶‏و" بر" (بر وزن نر) جنبه وصفی دارد و به معنی شخص نيكوكار است، در اصل به معنی بيابان و مكان وسيع می‌باشد، و از آنجا كه نيكوكاران روحی وسيع و گسترده دارند اين واژه بر آنها اطلاق می‌شود. ♦️قرآن سپس به بيان مهمترين اصول نيكيها در ناحيه ايمان و اخلاق و عمل ضمن بيان شش عنوان پرداخته چنين می‌گويد:" بلكه نيكی (نيكوكار) كسانی هستند كه به خدا و روز آخر و فرشتگان و كتابهای آسمانی و پيامبران ايمان آورده‌اند" (وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ‌). 🔶 در حقيقت اين نخستين پايه همه نيكيها و خوبيها است: ايمان به مبدء و معاد و برنامه‌های الهی، و پيامبران كه مامور ابلاغ و اجرای اين برنامه‌ها بودند، و فرشتگانی كه واسطه ابلاغ اين دعوت محسوب می‌شدند، ايمان به اصولی كه تمام وجود انسان را روشن می‌كند و انگيزه نيرومندی برای حركت به سوی برنامه‌های سازنده و اعمال صالح است. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 @tadabbor_quran
📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت سیصد و هفتاد و نهم 🍃..ريشه و اساس همه نيكي ها..🍃 ♦️جالب اينكه نمی‌گويد" نيكوكار" كسانی هستند كه ..بلكه می‌گويد" نيكی" كسانی هستند كه ..‏اين به خاطر آن است كه در ادبيات عرب و همچنين بعضی زبانهای ديگر هنگامی كه می‌خواهند آخرين درجه تاكيد را در چيزی بيان كنند آن را بصورت مصدری می‌آورند نه به صورت وصف، مثلا گفته می‌شود علی ع عدل جهان انسانيت است، يعنی آن چنان عدالت پيشه است. 🔶‏كه گويی تمام وجودش در آن حل شده و سر تا پای او در عدالت غرق گشته است، به گونه‌ای كه هر گاه به او نگاه كنی چيزی جز عدالت نمی‌بينی! و همچنين در نقطه مقابل آن می‌گوئيم بنی اميه ذلت اسلام بودند گويی تمام وجودشان تبديل به خواری شده بود. بنا بر اين از اين تعبير ايمان محكم و نيرومندی در سطح بالا استفاده می‌شود. ♦️پس از ايمان به مساله انفاق و ايثار و بخششهای مالی اشاره می‌كند و می‌گويد:‏" مال خود را با تمام علاقه‌ای كه به آن دارند به خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان می‌دهند" (وَ آتَی الْمالَ عَلی‌ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبی‌ وَ الْيَتامی‌ وَ الْمَساكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ السَّائِلِينَ وَ فِي الرِّقابِ‌). 🔶 بدون شك گذشتن از مال و ثروت برای همه كس كار آسانی نيست، مخصوصا هنگامی كه به مرحله ايثار برسد، چرا كه حب آن تقريبا در همه دلها است، و تعبير علی حبه نيز اشاره به همين حقيقت است كه آنها در برابر اين خواسته دل برای رضای خدا مقاومت می‌كنند. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 @tadabbor_quran
📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت سیصد و هشتاد 🍃..ريشه و اساس همه نيكي ها..🍃 ♦️جالب اينكه در اينجا شش گروه از نيازمندان ذكر شده‌اند: در درجه اول بستگان و خويشاوندان آبرومند، و در درجه بعد يتيمان و مستمندان، سپس آنهايی كه نيازشان كاملا موقتی است مانند واماندگان در راه، بعد سائلان، اشاره به اينكه نيازمندان همه اهل سؤال نيستند، گاهی چنان خويشتن دارند كه ظاهر آنها همچون اغنيا است. 🔶‏در حالی كه در باطن سخت محتاجند، چنان كه قرآن در جای ديگر می‌گويد يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ‌:" افراد ناآگاه آنها را به خاطر شدت خويشتنداری اغنياء تصور می‌كنند" (سوره بقره- ۲۷۳) و سرانجام به بردگان اشاره می‌كند كه نياز به آزادی و استقلال دارند هر چند ظاهرا نياز مادی آنها به وسيله مالكشان تامين گردد. ♦️سومين اصل از اصول نيكيها را بر پا داشتن نماز می‌شمرد و می‌گويد:" آنها نماز را برپا می‌دارند" (وَ أَقامَ الصَّلاةَ).‏نمازی كه اگر با شرائط و حدودش، و با اخلاص و خضوع، انجام گيرد، انسان را از هر گناه باز می‌دارد و به هر خير و سعادتی تشويق می‌كند. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 @tadabbor_quran
📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت سیصد و هشتاد و یکم 🍃..ريشه و اساس همه نيكي ها..🍃 ♦️چهارمين برنامه آنها را اداء زكات و حقوق واجب مالی ذكر كرده می‌گويد: " آنها زكات را می‌پردازند" (وَ آتَی الزَّكاةَ).‏بسيارند افرادی كه در پاره‌ای از موارد حاضرند به مستمندان كمك كنند اما در اداء حقوق واجب سهل‌انگار می‌باشند، و به عكس گروهی غير از ادای حقوق واجب به هيچگونه كمك ديگری تن در نمی‌دهند. 🔶‏حتی حاضر نيستند حتی يك دينار به نيازمندترين افراد بدهند، آيه فوق با ذكر" انفاق مستحبّ و ايثارگری" از يك سو، و" ادای حقوق واجب" از سوی ديگر، اين هر دو گروه را از صف نيكوكاران واقعی خارج می‌سازد و نيكوكار را كسی می‌داند كه در هر دو ميدان انجام وظيفه كند. ♦️و جالب اينكه در مورد انفاقهای مستحبّ كلمه‌ عَلی‌ حُبِّهِ‌ (با اينكه ثروت محبوب آنها است) را ذكر می‌كند، ولی در مورد زكات واجب نه، چرا كه ادای حقوق واجب مالی يك وظيفه الهی و اجتماعی است و اصولا نيازمندان- طبق منطق اسلام- در اموال ثروتمندان به نسبت معينی شريكند، پرداختن مال شريك نيازی به اين تعبير ندارد. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 @tadabbor_quran
📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت سیصد و هشتاد و دوم 🍃..ريشه و اساس همه نيكي ها..🍃 ♦️پنجمين ويژگی آنها را وفای به عهد می‌شمرد و می‌گويد:" كسانی هستند كه به عهد خويش به هنگامی كه پيمان می‌بندند وفا می‌كنند" (وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا).‏چرا كه سرمايه زندگی اجتماعی اعتماد متقابل افراد جامعه است، و از جمله گناهانی كه رشته اطمينان و اعتماد را پاره می‌كند. 🔶‏زيربنای روابط اجتماعی را سست می‌نمايد ترك وفای به عهد است، به همين دليل در روايات اسلامی چنين می‌خوانيم كه مسلمانان موظفند سه برنامه را در مورد همه انجام دهند، خواه طرف مقابل، مسلمان باشد يا كافر، نيكوكار باشد يا بدكار، و آن سه عبارتند از: ♦️وفای به عهد، ادای امانت و احترام به پدر و مادر. و بالاخره ششمين و آخرين برنامه اين گروه نيكوكار را چنين شرح می‌دهد:‏" كسانی هستند كه در هنگام محروميت و فقر، و به هنگام بيماری و درد، و همچنين در موقع جنگ در برابر دشمن، صبر و استقامت به خرج می‌دهند، و در برابر اين حوادث زانو نمی‌زنند. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 @tadabbor_quran